مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
حبّ الله، عظیمترین اکسیر تولیدکنندهی شادی و آرامش در نفس انسان است و اگر در وجود کسی فعال شده و قوّت بگیرد، او روز به روز شادتر، آرامتر، قدرتمندتر و لطیفتر زندگی خواهد کرد.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 14«بحث غفلت » مورخ 93/11/14، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
در جستجوی محبت ...
نبی اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» میفرمایند:
«وَأَسْأَلُكَ حُبَّكَ وَحُبَّ مَنْ یُحِبُّكَ وَحُبَّ عَمَلٍ یُقَرِّبُنِی إِلَى حُبِّكَ؛ خداوندا از تو میخواهم محبت خودت را و محبت کسی را که تو را دوست میدارد و حبّ عملی را که مرا به محبت تو میرساند».
همانگونه که در دستهبندی انسانها از نگاه قرآن آموختیم، انسانها به شش گروه تقسیم میشوند که تنها یک گروه از آنها صاحب باطن انسانی و اهل نجات میباشند. قرآن این گروه را با نام مؤمن معرفی مینماید.
مؤمن از نگاه قرآن کسی است که سه معشوق الله، خانواده آسمانی و جهاد در راه خدا در رأس محبوبها و معشوقهای زندگی او باشند. اما قرآن، لفظ «فاسق» را به کسانی اطلاق میکند که علیرغم محبت به الله و اهلبیت (علیهمالسلام)، آنها را به عنوان اهداف و دغدغههایِ اول زندگیشان نپذیرفته اند.
بنابراین به سادگی میتوان از نوع دغدغهها، دعاها، آرزوها و محبوبهای یک انسان به حقیقیتِ ایمان او پی برد.
دعای بالا، دغدغهای عظیم در فکر بزرگترین الگوی انسانی و اسوه أحسن تمام آدمیان است. کمی بیندیشیم آیا ما در نوع نگاهها و آرزوهایمان به این الگوی عظیم شباهت داریم؟
عمری شاد و آرام در پناه محبت الله
«لا اله الا الله» یک شعار باطنی است که در فطرت تمام انسانها نهفته است. اگر این حقیقت، در باطن کسی به فعلیّت برسد، باطنِ انسانیِ او شروع به رشد نموده، شخص به الله و محبت او گرایش یافته و عشق به اهلبیت (علیهمالسلام) در وجودش شعله خواهد کشید. او آرام آرام مودّت اهلبیت (علیهمالسلام) را در وجود خود احساس کرده و برای تحقق اهداف آنها به جهاد بر میخیزد.
مؤمنی که خود را به حزبِ الله رسانده است. هرگز کسی را بر خدا ترجیح نمیدهد. او تنها یک عشق دارد و بس، و تمام انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتارش را حولِ محور این عشق تنظیم میکند.
او دیگران را نیز مانند خود دوست میدارد (قاعدهی هو أنت) و از آن مهمتر، همه را فرستاده خداوند میداند (قاعدهی هو رسول الله) و در نگاهی والاتر در هنگام ارتباط با هر انسانی، خود را در حریم ارتباطِ با الله دیده و به حرمت الله به دیگران عشق میورزد، به آنان احترام میگذارد، آنان را میبوسد؛ به آنان خدمت میکند و ... او توفیقاتِ دیگران، را توفیقاتِ خود میداند، و با انواع ارتباطات زیبایِ دیگران با الله و خانواده آسمانیاش، به اوجِ لذت نائل میگردد.
در قلب او، جایی برای «حسادت» وجود ندارد. چرا که میدانیم حسادت ناشی از عدم معرفت انسان و وارونه نگریستن به اشیاء است. کسی که «قاعدهی هو أنت» را درک ننموده است، بعد از ورودش به برزخ در مییابد که سالها در حال درگیری، تنفر، جدال و کینهتوزی با خودش بوده است نه با دیگران.
از همین روست که روایات ما بر این حقیقت تأکید داشتهاند که سوء خُلق، اول خود شخص را نابود میکند بعد دیگران را.
اساساً حبّ خداوند، درمان تمام دردهای نفس است. و این بهترین و صحیحترین روش در درمان امراض اخلاقی است. وقتی شعلههای عشق به الله در انسان روشن میشود، او دیگر عشق و لذتی را بالاتر از این نخواهد دید، به همین دلیل برای جلوه کردن در نگاه معشوقش به راحتی بر ضعفهای نفسش غالب خواهد گشت. حبّ الله، عظیمترین اکسیر تولیدکنندهی شادی و آرامش در نفس انسان است و اگر در وجود کسی فعال شده و قوّت بگیرد، او روز به روز شادتر، آرامتر، قدرتمندتر و لطیفتر زندگی خواهد کرد.
در نگاه معشوقت، چشمکزن و جلوهگر باش...
عاشق که شدی، به دنبال راهی میگردی که در نگاه معشوقت جلوه کنی. خودت را به آب و آتش میزنی تا لبخندش را ادراک کنی. به دنبال عملی میروی، که دلِ محبوبت را به دست آوری...
خوشا به حال آنان که به دنبال صید دلِ خانواده آسمانیشان هستند.
خوشا به حال آنان که صیّاد دلشان، امام زمانشان است و دائم به دنبال راهی میگردند که از استعدادها و اموالشان برای جلب رضایت او هزینه کنند.
کسی که طعم حبّ الله را چشیده است، به دنبال رفاقت با الله از هیچ چیز نمیهراسد. نه فقدانی، نه شکستی، نه دردی، نه مشکلی، و نه ... هیچ چیز او را از رسیدن به محبوبش باز نمیدارد. قلبِ او تنها به دنبال یافتن راهی برای عشق بازی است. او قلبش را برای این عشق، خالیِ خالی خالی نگه میدارد. نه کدورتی نه کینهای، نه جدالی، نه حسادتی و ... هیچ چیز توانِ توقف در دایرهی قلبِ او را نخواهد داشت. فراموش نکنیم که ذکر صلوات، یکی از عظیمترین اذکاری است که انسان را در نگاه معشوقش چشمکزن و جلوهگر خواهد نمود.
عاشق آسمان که شدی؛ از زمین میگذری
برای کسی که حب الله در نگاهش از جان و خانوادهاش عزیزتر میگردد، جان باختن در راه محبوب برایش امری شیرین و عاشقانه است. او از بهترین بخش اموالش و از عزیزترین اعضای خانوادهاش به خاطر معشوقش میگذرد. میل او به آسمان بیشتر است تا زمین ... و برای به دست آوردنِ دلِ آسمان، به راحتی از زمین و زمینیان میگذرد... .
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی
مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی
«والحمدلله رب العالمین»
کلیدواژه ها:
آثار استاد