مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یکی از ضروریات زندگی انسان به عنوان مخلوق برتر، «یاد ایام» است. همان طور که انسانها در ابعاد غیرانسانی روزهای ویژهای در زندگی دارند و آنها را یاد میکنند، مثلاً تاریخ ازدواجشان، بچه دار شدن، شفا گرفتن یا نوروز، در بخش انسانی هم ایامی داریم که فوق العاده مهم هستند. یعنی تاریخ و ساعت این ایام، با فطرت انسان تنظیم شده است، نه با طبیعت انسان. این تاریخ های فطری را قرآن به «ایام الله» تعبیر میکند.
«روزهای خدا» روزهایی است که خداوند برای انسان جلوههای ویژه میکند. این جلوهها یا به قهر و غلبه است، مثل طوفان نوح که محور این حادثه «انسان» بود و گاهی هم جلوهها به «لطف و مهربانی» است. مثل بعثت یا تولد پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام.
امامت و ولایت امام زمان (علیه السلام) از ایام بزرگ الهی است که باید جشن گرفته شود. چون دوران امامت آخرین وصی پیامبر است و امامت ایشان برخلاف ائمه دیگر، کوتاه مدت نیست، بلکه بلندمدت است که تکلیف بشریت را روی زمین مشخص میکند.
این «یاد» برای ما از اهمیت ویژهای برخوردار است. چون «امامت» و «ولایت» یک جهت خاصی است که باعث می شود میلیاردها انسان به هدف خلقتشان نائل شوند و به حیات انسانی راه پیدا کنند و سالم وارد برزخ و ملکوت شوند.
بزرگداشت روزهای خدا از تقوای دل است
«تعظیم شعائر الهی» مطلبی است كه خداوند در قرآن از آن با عنوان تقوای دل یاد كرده است؛ آنجا كه میفرماید: «وَمَنْ یُعَظِّمَ شعائِرَ اللّه فَإنَّها مِن تَقْوی القلوب= هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار، نشانهی تقوای دلهاست». یعنی زنده نگه داشتن شهادتها و میلادهای ائمه از مصادیق تعظیم شعائر الهی است که اثر این بزرگداشتها به خود انسان بر میگردد.
همانطور که فعالیتهای شما پزشکان در حوزه سلامت باید منجر به این شود که مردم بیشتر به جامعه پزشکی نزدیک شوند، چون از سلامت بیشتری برخوردار خواهند بود و آسیب کمتری خواهند دید، اگر مردم هم در اتصال به معصوم متخصص نقش داشته باشند، به حیات انسانی نزدیک تر و در عالم برزخ، تولد سالم توأم با زندگی بهشتی خواهند داشت.
با آغاز امامت و ولایت امام زمان (علیه السلام) علاوه بر جشن و شادی، مهم این است که ما بفهمیم که باید در جریان امامت و ولایت و تمدن سازی اسلامی مشارکت کنیم. جایگاه و نقش خودمان را در جریان نقشه خدا پیدا کنیم. اگر در کنار امام زمان (علیه السلام) و با خود حضرت سهیم و شریک هستیم، باید نتیجه این حرکت، وصل شدن به متخصص معصوم باشد.
با این وجود، آیا برای خود رسالتی قائل هستیم یا نه! برای این رسالت چقدر حاضریم وقت بگذاریم؟ پس سعی کنیم که صرفاً مصرف کننده نباشیم. اینجاست که مقام ویژه یعنی «مقام محمود» که عین ارتباط و اتصاف به معصوم است را داشته باشیم تا هم درجه با آنان محشور شویم.
قانون اینرسی و کشش دلها
در قانون اینرسی (قانون لختی) فیزیک میخوانیم: «هر جسم كه در حالت سكون، یا در حال حركت یكنواخت بر خط مستقیم باشد، همان حالت را حفظ می کند مگر این كه تحت تأثیر نیروهای خارجی، مجبور به تغییر آن حالت باشد». قانون اینرسی در روح هم مطرح است. این که هوس زیارت میکنیم، بخاطر یک نیروی خارجی است که به قلب ما وارد می شود و شخص دعوت میشود. هوس نماز کردن، میل به زیارت امام رضا (علیه السلام) و کربلا همه به نوعی دعوت هستند.
قیمت آدم ها در گرو هوس ها و آرزوهایشان است. اینکه کسی یک دفعه به دلش می افتد که به کربلا برود این گونه نیست که یک دفعه و بدون دلیل، این امر اتفاق بیفتد.
پس در روز ولایت و امامت امام زمان (علیه السلام) آنچه مهم است، این است که ما جایگاه خودمان را در لشکر حضرت پیدا کنیم و تصمیم داشته باشیم در این روند تمدنسازی جایگاه و نقشی داشته باشیم. اما نه بدون قصد و نیت، بلکه به عنوان یک آدم نقش انسانی خود را پیدا کنیم و آن هویت و سمت انسانی خود را در لشکر امام زمان (علیه السلام) که اصطلاح قرآنیش «حزب الله» است را داشته باشیم و شرط ورود به حزب خدا تصمیم داشتن بر این نقش خودمان است. چون بقیه حزب ها، حزب های انسانی نیستند و درجه آنها به درد ما نمی خورد و در شأن ما نیست.
«حزب خدا» درجه حقیقی ماست، ولی بعضی در زندگی شان در شئونات مختلف مثل کسب خانه، ماشین، شغل و منصب، فرزنددار شدن، درجات علمی و... تلاش میکنند، اما حزب خدا یک درجه انسانی است که تو را با خدا تنظیمت میکند.
هر چقدر عشق، دلدادگی و دلتنگی و انس ما به انسان کامل، یعنی امام زمان که امام عصر ما و خلیفه خدا بر روی زمین است بیشتر باشد، احساس مسئولیت بیشتری نسبت به او میکنیم و درجه انسانی ما هم بیشتر میشود.
پس ما باید به این فکر کنیم که جایگاه ما در لشکر امام زمان (علیه السلام) کجاست. در این روندی که حضرت شروع کرده، بویژه ظهور حضرت بعد از انقلاب اسلامی خیلی نزدیکتر شده است. چون انقلاب اسلامی از شئونات امام زمان (علیه السلام) است.نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «یَخرُجُ الناسٌ مِن المَشرِقِ فَیُوطّئونَ للمَهدِیِّ سُلْطانَهُ= مردمى از مشرق قیام مىكنند و زمینه حكومت مهدى را فراهم مىآورند».
انقلاب اسلامی جزء شئونات وجودی و ظهورات امام زمان (علیه السلام) است. خودش جلوه میکند و خودش انقلاب و هدایت میکند.
شرح دعای ندبه
«اَلْحَمْدُ لله رَبِّ الْعالَمینَ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً، اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى ما جَرى بِهِ قَضاؤُكَ فى أَوْلِیائِكَ الَّذینَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دینِكَ= خدایا تو را سپاس می گذارم بخاطر آن چیزی که قضای تو جاری شد در حق دوستانت که انتخابشان کردی و خالصشان کردی برای خودت و دینت».
امام صادق (علیه السلام) در نظام خلقت، ماجرا و سندی را به نام دعای ندبه ایجاد کرده است که با حمد الهی شروع شده است. حمد یک مقام الهی و انسانی است. وقتی انسان به معنای حقیقی امش بخواهد کارش را شروع کند با «حمد» شروع می کند. همچنین زمانی از کسی تشکر میکنیم که کار مثبتی کرده باشد.
امام صادق (علیه السلام) از جایی وارد تاریخ میشود که با تاریخ های حیوانی ما فرق میکند. چون ما معمولاً از طبیعت شروع میکنیم. مثلاً تاریخ درسی کتاب ها از فلان پادشاه یا حکومتها شروع میشود. اما امام درس بزرگی که در دعای ندبه به ما میدهد، این است که جریان انسانیت را از اولیای خدا یعنی از حضرت آدم (علیه السلام) شروع کرده است. با وجود این که این داستان تأسف انگیر است، ولی باز با حمد الهی شروع میکند. چون همه را زیبا می بیند.
چرا حضرت شکر میکند که قضای تو برای دوستانت این گونه جاری شد؟ مثلاً سر امام حسین (علیه السلام) بریده شده است، ولی باز حضرت با حمد الهی شروع می کند؟
مقام، مقام شکایت نیست. بلکه مقام سپاس و شکر است. پس باید بدانیم که اینها به چه معناست. چرا جای سپاس و شکر دارد؟ این همه به ما بر میگردد. ما باید جایگاه خودمان را پیدا کنیم که کجای کار هستیم.
کلیدواژه ها:
آثار استاد