مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
برخی شعر سرودند، برخی با زبان شعر دیگران و عدهای با متنی کوتاه یا بیان خاطرهای از سردار شهید سلیمانی گفتند؛ برخی از شاعران و نویسندگان پس از انتشار خبر شهادت سردار سلیمانی چنین واکنش نشان دادند. پس از انتشار خبر شهادت سردار قاسم سلیمانی و همراهانش، کاربران شبکههای اجتماعی مختلف احساس اندوه و خشم خود را نسبت به این اقدام تروریستی دولت آمریکا با متنهای کوتاه ادبی، جملات قصار و بعضا با شعری از خود یا دیگران ابراز کردند. این در حالی است که خبرگزاری وابسته به صدا و سیما از صبح امروز اعلام کرد که «اینستاگرام صدها پیام فعالان فضای مجازی داخل و خارج ایران را که به اقدام تروریستی رژیم آمریکا واکنش نشان دادهاند، حذف کرده است».
در این میان اما ادیبان، نویسندگان و خصوصا شاعران با مشتهای پر از کلمه به عزا نشستند و به شهادت بزرگمرد ایران افتخار کردند.
علیمحمد مودب، شاعر و مدیر موسسه شهرستان ادب در صفحه خود شعری را که درباره سردار قاسم سلیمانی سروده و به شرح زیر است، منتشر کرد:
«تو از فریادها، شمشیرهای صبح پیکاری/ که در شبهای دهشت تا سحر با ماه بیداری
تو دهقانزاده از فضل پدر مهریست در جانت/ که میروید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری
دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد/ که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
چنین رم میکند از پیش چشمت لشکر پیلان/ ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری
دلت را سر به زیریها، سرت را سربلندیهاست/ خوش آن معنا که بخشیدهست چشمانت به سرداری
ز ما در گریههای نیمه شب یاد آور ای همدرد/ تو از شمشیرها، لبخندهای صبح دیداری»
محمدکاظم کاظمی، شاعر و نویسنده افغان در صفحه اینستاگرامی خود در پی این اتفاق پارهای از مثنوی «کوچ» علی معلم را که به شرح زیر است، منتشر کرد:
«بادها پیک شرارند، به پا میخیزند/ ابرها صاعقه بارند، ز جا میخیزند
هله زین باد و بلا بوی جنون میآید/ نوح ِ این واقعه، بر لُجۀ خون میآید
چشمهای نگران، چشمۀ خون خواهد شد/ غرق خون، صحن و سرا، سقف و ستون خواهد شد
سیل سرب آید و خون، تخته سواران در وی/ سایه و برگ و شب و جنبش ِ ماران در وی
بادها نعرهزنان، پویهکُنان در کَردَر/ مادران مویکَنان، مویهکُنان در کَردَر
رقص کوه است که بر پشته فرو میغلتد/ بر سر ریگ روان، کُشته فرو میغلتد
میدوانند یلان، مَرکبشان پی کرده است/ دشتها را تنشان بی سرشان طی کرده است
زیر باران، یله در سلسله، مردان بی سر/ طبلها خامُش و در ولوله مردان بی سر
یل ِتکبیر سلاحیم در آن میدان، ما/ ناگهان دست و گریبان شده با شیطان، ما
ره نه این است؛ ره آغشتۀ ما افتاده است/ از ازل تا به ابد، کُشتۀ ما افتاده است»
امروز همچنین برخی شعرها که در دوره دفاع مقدس یا برای آن دوره سروده شدند، دیگر بار تازه شدند؛ سعید بیابانکی، شاعر بیتی از غزل «خبر دهید به آنها که ناامید شدند» خود را چنین نوشت: «سیاهی از همه جا روسیاهی از همه سو/ خوشا به حال شهیدان که روسفید شدند»
همچنین علیرضا قزوه، شاعر و نویسنده در پی شهادت سردار سلیمانی در صفحه خود با هشتگ «انتقام سخت» از خاطراتی با او چنین نوشت:
«چهارده سال قبل در سفر رهبری به کرمان شبی با حضرت آقا در خانه شهدای کرمانی نشسته بودیم و من هم به عنوان نویسنده آن سفر همراه حضرت آقا بودم. یکی از جانبازان کرمانی که فامیل آن شهید بود به آقا میگفت من از شما شفاعت میخواهم و آقا با تواضع گفت من چیزی را که ندارم چگونه به شما بدهم. این شهدا میتوانند شفاعت کنند و بعد رو کرد به حاج قاسم سلیمانی و گفت ایشان هم از کسانی است که فردای قیامت میتواند شفاعت کند. در تالار اندیشه حوزه هنری مراسمی بود برای شهید سردار شعبان نصیری از مدافعان حرم و من باید میرفتم شعر م خواندم. سردار در ردیف اول و با فاصله پنج شش صندلی نشسته بود و من بلند شدم بروم شعر بخوانم چند نفری هم به احترام بلند شدند و ناگهان سردار را هم دیدم که ایستاده، به طرفش رفتم و صورتش را بوسیدم و ایشان هم پیشانی مرا بوسید. این یکی از بهترین صلههای شعر من بود. در آن شعر و چند شعر دیگر نام سردار سلیمانی را مثل مهر و خاتم انگشتری در شعرم جا داده بودم. خون سردار سلیمانی پس از خون سیدالشهدا تاثیرگذارترین خونی است که در سرزمین عراق به زمین ریخته شد و این خون خیلی اتفاقات بزرگی را رقم خواهد زد. شهادت حق آن بزرگمرد بود.
#انتقام_سخت»
محمود حبیبیکسبی، شاعر آیینی نیز بیتی از غزل حافظ را منتشر کرد که چنین است: «با صبا در چمن لاله سحر میگفتم/ که شهیدان کهاند این همه خونینکفنان؟»
زهیر توکلی، شاعر و مدرس ادبیات نیز شعری را از خود که در ادامه میآید، به اشتراک گذاشته و نوشته است: «القصه در این چمن شبیه ِ گُل ِ سرخ/ خندیدهام آنچنان که سر باختهام
السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات السلام علی الممنوع من ماءالفرات السلام علی الشفاه الذابلات...»
همچنین ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز با انتشار عکسی از شهید قاسم سلیمانی، با هشتگ «مالکاشتر زمان» نوشته است: «چگونه شرح دهم با زبان زخمی شعر/ میان این همه آتش زبانههایم را»
اسماعیل امینی، شاعر، نویسنده و استاد دانشگاه نیز با انتشار پستی در پی شهادت سردار سلیمانی نوشته است: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا»
سیداکبر میرجعفری، شاعر و منتقد ادبی نیز با انتشار پستی چنین نوشت: «حالا باید بیشتر دقت کرد. آیا کسی که در آشوب آتش زدن سفارت آمریکا در عراق، این شعار (سلیمانی قائدی) را بر دیوار سفارت نوشت، دوست بود یا دشمن؟
دوست نادان بود یا دشمن دانا؟ در این لحظه خوشحال است یا ناراحت؟ یا اصلا و اساسا الساعه فکر میکند که بین این شعار و شهادت سردار قاسم سلیمانی ارتباطی وجود دارد یا نه؟...»
کلیدواژه ها:
آثار استاد