مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
هر چقدر ارتباط ما، محبت ما، اطاعت ما از پیامبر(صلی الله علیه و آله) در دنیا بیشتر باشد، بیشتر مشمول شفاعت حضرت خواهیم شد.
یکی از بهترین مقامات پیامبر، خصوصیت شفاعت ایشان است که در دعای دوم صحیفه سجادیه از دو جهت حائز اهمیت می باشد.
1. تقاضای پیامبر اکرم نزد خدای متعال مورد قبول است؛ به طوریکه اگر او برای کسی درخواست شفاعت کند قطعا خدای تعالی خواسته ی او را رد نمی کند.
2. مژده ای به گناه کاران است که سعی کنند به سوی خدا توبه و بازگشت نمایند تا بدین وسیله به حریم شفاعت پیامبر راه یابند.
دلیل این که این همه در قرآن کریم و روایات و ادعیه درباره مقام شفاعت پیامبر سخن گفته شده، این است که به ما بفهماند، قدرت شفاعت پیغمبر خیلی زیاد است و انسان باید در دنیا با پیامبر همراه شود تا اوج گرفته و عروج پیدا کند. برای همین هم جهنمی ها آه و ناله سر می دهند که: «یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا = اى كاش با پیامبر راهى برمى گرفتم » (فرقان/27).
نکته دیگر در موضوع شفاعت این است که انسان هیچ وقت ناامید نشود و بداند که اگر برگردد و توبه کند و ارتباطش را با پیامبر حفظ کند، توبه اش پذیرفته می شود؛ زیرا در این حالت، مسئله ی حجم گناهان مسئله ی ثانویه است.
به این نکته دقت کنید: خیلی از افرادی که از ارتباط با پیامبر مأیوس می شوند، به خاطرحجم گناهان شان است. قباحت، قدرت، شدت و حجم گناه، گاهی به قدری زیاد است که خود شخص را به وحشت می اندازد و خود شخص هم نمی تواند خود را ببخشد. این درست نقطه ی بین کفر و ایمان است. چنین کسی در خود رویی نمی بیند که باز هم به سوی خدا بر گردد. در حقیقت او به سعه ی وجودی محدود خودش نگاه می کند و نه به رحمت و عفو بی نهایت خدا. یعنی اگر انسان به این نقطه رسید که خودش هم خودش را نبخشید، به بن بست می رسد. پس باید به رحمت پروردگار طمع کرد. به شرطی که قبل از این که انسان از دنیا برود، مسیرش را تغییر دهد و روابطش را با معصومین و با خداوند حسنه کند. حالا این که حجم زیادی از گناهان بر دوشش است، سرجای خودش. اما باید بداند که راه توبه باز است و کسی نباید در حالت قهر از خداو رسولش بمیرد. «ولاتموتن الا و انتم مسلمون= نباید در هیچ حالی جز مسلمان بمیرید».
مقام شفاعت ذاتاً مختص رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و ایشان با اذن خداوند شفیع اصلی هستند.
نکته ی دیگر در موضوع شفاعت این است که شفاعت در قیامت از جنس شفاعت های دنیایی نیست که شخص قدرتمندی نسبت به شخص مجرمی وساطت نماید تا او را از چنگال عقوبت نجات داده و به امن و امان برساند. استاد آیت الله ممدوحی در این قسمت جمله حکیمانه ای دارد که مبنای شفاعت را خیلی خوب به دست ما می دهد. می فرمایند: شفاعت در قیامت به معنی «جفت شدن» است. یعنی در کنارهم قرارگرفتن از نظر سنخیت روحی و وجودی». بنابراین، تا وقتی که کسی به راستی مسلمانی اش تابع پیامبر ص نباشد و از حضرت تبعیت نکند، نمی توان گفت که جفت حضرت شده است. یعنی باید به عنوان یک مسلمان شناخته شود، نه این که مسلمان شناسنامه ای باشد یا در منطقه مسلمان ها متولد شده باشد. نمی شود سبک زندگیش شباهتی به پیامبر ص نداشته باشد و انتظار شفاعت حضرت را داشته باشد. نه حجابی، نه نمازی، نه روزه ای، نه قرآنی. نمی شود انواع گناهان را مرتکب شود و صرفا اسمش مسلمان باشد و توقع شفاعت را داشته باشد.
فاصله مکانی ما با معصومین ع طبق سنخیتی تعیین می شود که در اینجا کسب می کنیم
نوع و فاصله های مکانی ما با حضرات معصومین در روز قیامت، براساس سنخیت های وجودی ما تعیین می شود. یعنی کسی که گناهکار است و قرار است مسیری را طی کند تا به پیغمبر برسد و از حضرت درخواست شفاعت کند، براساس همان سنخیت روحی خودش طی می کند. اما فاصله ها در آخرت مثل اینجا نیست.
در اینجا اگر همسایه ای در یک مقامی باشد که بتواند شفاعت کسی را بکند، حتی اگر سنخیت هم بین آنها وجود نداشته باشد، مثلا به خاطر حق همسایگی می گوید بیا ما را شفاعت کن.
یک مثال در مورد فاصله مکانی این است: کسی که در سیستان و بلوچستان است، دستش به یک مقامی که در تهران است نمی رسد. ولی در قیامت فاصله های مکانی براساس سنخیت روحی تنظیم می شود. مثل فردی که از روی صراط عبور می کند. چون صراط از روی جهنم می گذرد، کسی که از روی صراط رد می شود، اگر با آن سنخیت داشته باشد، جهنم او را می بلعد و در خود نگه می دارد. به قول آیت الله شاه آبادی ره علت این که قرآن می فرماید: «و امِّه هاویه= مادرش جهنم است»، همین معنا است. یعنی آنقدر با جهنم انس پیدا کرده که جهنم مثل مادرش شده است.
این قاعده در همه جا همین طور است. شما فرض کنید که یک جایی یک نفر را می خواهند استخدام کنند، استخدام مثل بهشت می ماند که اگر کسی استخدام شد، می رود به سر کارش و دیگر شغل دارد و زندگی می کند.
مامورهای جهنم مثل پزشک هایی هستند که انسان را معاینه می کنند، اگر در او چیزی را ببینند، او را می گیرند و قرنطینه می کنند و می گویند بیا باید درمان شوی.
«قابلیت شفاعت» چگونه ایجاد و یا از بین می رود؟
باید بدانیم که «قابلیت شفاعت» مقام و درجه ای است که انسان در دنیا به وسیله کارهایی به دست می آورد و یا بوسیله ی بعضی از اعمال از دست می دهد.
قابلیت شفاعت یعنی شخص باید به درجه ای برسد که بتواند یک مسیری را تا پیامبر ص برای درخواست شفاعت طی کند. یعنی یک سلسله اصول و عقاید و سرمایه ها را داشته باشد. حالا اگر بعضی از فروع را نداشت با شفاعت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) قابل جبران باشد.
این که آیت الله ممدوحی می فرمایند: «به راستی باید او را در تابعیت شریعت پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) بشناسند»، به خاطر این است که بسیاری از مردم در اثر اعمال گناه آلودشان سنخیت با پیامبراکرم صلی الله علیه و اله سلم را از دست می دهند. به این نکته خیلی دقت کنیم که می گویند وقتی انسان گناه می کند، کم کم شباهت و سنخیتش را با پیغمبر از دست می دهد. وقتی از دست داد، شفاعت هم در مورد او معنی ندارد. پس این خیلی مهم است که انسان سنخیتش را با پیامبر حفظ کند.
اینطور هم نیست که اگر یک مؤمنی که معمولاً کارهای خیر انجام می دهد، با انجام گناه سنخیتش را از دست بدهد، بلکه با استغفار می تواند به راه خدا برگردد. چون قرآن می فرماید:«وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ= و آنان كه چون كار زشتى كنند یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مى آورند و براى گناهان شان آمرزش مى خواهند و چه كسى جز خدا گناهان را مى آمرزد و بر آنچه مرتكب شده اند با آنكه مى دانند [كه گناه است] پافشارى نمى كنند.» (آل عمران/135).
ممکن است فحشایی از کسی صادر شود، ولی توبه کند. اما انجام گناه، اصرار بر گناه و شیفتگی به گناه، باعث می شود که شخص کم کم و به مرور زمان اخلاقش عوض شود و از حالت رحمت و رأفت بیرون بیاید و به یک آدم حسود، لجوج، کینه ای، عقده ای، خودکم بین و زودرنج، حساس و بداخلاق تبدیل شود و در نتیجه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) فاصله بگیرد. البته گاهی هم از این گونه افراد، کارهای بسیار خوب و مهمی هم سر می زند. معصیت کار است؛ سنخیت با پیامبر ندارد؛ اما یک کار خیری هم انجام می دهد که موجب می شود تا گذشته های ناهنجار آن ها را تطهیر کند. مثل جهاد در راه خدا، شهادت، خدمات شایسته به اسلام و مسلمین. این گونه اعمال است که آنان را لایق شفاعت می نماید. یعنی این کار بزرگی که انجام داده از نظر حجم و تأثیر بر حجم گناهانش غلبه می کند. از این رو در قرآن کریم نیز مکرراً سخن از تبدیل سیئات به حسنات آمده است.
مثل حر، مثل مرحوم طیب، مثل خیلی از افرادی که گناهکارهای حرفه ای بودند. قرآن کریم در سوره فرقان آیه 70 می فرماید:« إِلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحًا فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا = مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل میکند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!».
بنابراین، برای رسیدن به شفاعت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرت باید در دنیا با پیامبر همراه باشیم و از ایشان تبعیت کنیم و به سنخیت برسیم.
کلیدواژه ها:
آثار استاد