www.montazer.ir
یک‌شنبه 7 ژولیه 2024
شناسه مطلب: 5957
زمان انتشار: 7 آوریل 2017
شرط دستیابی به بهترین نعم الهی، زهد در دنیاست

شرح دعای ندبه، جلسه 2، 95/11/01

شرط دستیابی به بهترین نعم الهی، زهد در دنیاست

شرح دعای ندبه، به اینجا رسیدکه «إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزيلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعيمِ الْمُقيمِ، الَّذى لا زَوالَ لَهُ وَ لَا اضْمِحْلالَ= آن هنگامی که برای دوستان خودت چیزی از بهترین و فراوان ترین نعمت ها را اختیار کردی که نه زوال پذیر است و نه از بین رفتنی».

شرح دعای ندبه، به اینجا رسیدکه «إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزیلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعیمِ الْمُقیمِ، الَّذى لا زَوالَ لَهُ وَ لَا اضْمِحْلالَ= آن هنگامی که برای دوستان خودت چیزی از بهترین و فراوان ترین نعمت ها را اختیار کردی که نه زوال پذیر است و نه از بین رفتنی».

یعنی خدا عالی ترین  نعمت ها را برای دوستانش گذاشته است. آن هم نعمت هایی که ماندگار و جاودانه است و زوال ناپذیر است. اما برای آنها یک شرط گذاشته و آن این که در دنیا زهد داشته باشند. دراین خصوص می خوانیم: «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فى دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیَّةِ= بعد از این که گفتی با قیمت و درجات اینجا کاری نداشته باشید و زهد داشته باشید».

یعنی زهد را شرط کردی. «زهد» حالتی است که زاهد چه نعمت داشته باشد و چه نداشته باشد، برایش فرقی نمی کند. چون دلبستگی و وابستگی به دنیا ندارد. بنابراین، این راز دعا برای مؤمن عبرت انگیز است که اهل انس با دنیا نباشد و با درجات دنیایی انس نگیرد.

در همین خصوص، نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «المؤمنُ كالغریبِ فی الدُّنیا، لایأنَسُ فی عِزِّها و لایَجْزَعُ مِن ذُلِّها = مؤمن در دنیا مثل غریب است. با عزّت های آن انس نمی گیرد و از خواری آن، بى‌تابى نمى‌كند».

کلمه «درجات» در این فراز دعای ندبه همان «عزت» است که در روایت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شده. «مؤمن با عزت های دنیایی انس نمی گیرد»، یعنی وابسته و اسیر امور دنیایی نیست و از ذلت ها و نداشتن های دنیایی غمگین نمی شود.

این روایت  پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کنار روایت دیگری از ایشان که فرمود: «مَن بَكى عَلَى الدُّنیا دَخَلَ النّارَ=هر كه براى دنیا بگرید، وارد آتش مى شود» بهتر معنا می شود. یعنی هر کس در دنیا تحقیر و کوچک شد، در حقیقت در حال جهنم درست کردن برای خود است و این خطری است که باید به آن توجه کنیم.

اگر کسی شاد نیست مقصر خودش است. چون غم در اسلام برای مؤمن هم جرم است و هم مریضی. چنانکه فرموند: « الغَمُّ مَرَضُ النَّفْسِ = غم بیماری نفس است».

حقیقت و اصل من از کجاست

«الله» در اولین جلوه اش «مثل اعلی» را خلق کرد که همان نور محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) است. خداوند در مراتب خلقتش، یعنی عالم عقل (جبروت) و سپس عالم ملکوت و بعد ناسوت همه را از عالی ترین نمونه از خودش (مثل اعلی) می آفریند.

ما نزدیک ترین و شبیه ترین موجود به خداوند هستیم. جایی که ما از آن جا آمده ایم، وطن اصلی ما و حقیقت ماست. بنابراین مؤمن با 4 شأن وجودی اش (حسی، خیالی، وهمی، عقلی) این را درک می کند که در این دنیا تنها به خاطر یک ماموریت آمده و قرار است که به خانه اصلی اش برگردد.

مؤمن می داند که بخشی به نام فوق عقل یا فوق تجرد دارد که مربوط به اینجا نیست. ما در این بخش مؤمن هستیم. اما اگر خود را اهل دنیا و دلخوشی های دنیا دیدیم، اشتباهات فراوان ما شروع می شود. یعنی وقتی که به جای آن که خودت را یک انسان مسلمانی ببینی که جایگاهت فوق عقل است، خودت را فقط یک زن یا مرد دیدی و حب تو همین شد و خودت را این گونه تربیت کردی، خطاها شروع می شود. این است که فرمودند: «حب الدنیا رأس کل خطیئة= دوست داشتن دنیا راس همه ی خطا هاست».

اینکه نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: مؤمن مثل یک آدم غریبه در دنیاست. یعنی کل دنیا را مسافرخانه ای می داند که قرار است از آن برود. قصد ماندن ندارد. چون وطنش اینجا نیست.  بلکه آن عالم را عالمی فراتر از اینجا می داند. بنابراین با ساختارهای دنیا سازگاری ندارد. یعنی نمی تواند با هیچ چیز دنیا کنار بیاید. چون همه چیز دنیا محدود است. او قبلا در عالم بی نهایت و نامحدود بوده و عظمت آن را چشیده است. یعنی دست روی هر کمالی بگذارد، خسته می شود و جذابیت آن کمال، در نظر او از دست می رود. چون دنیا محدود است. اما مؤمن مثل یک غریبه در دنیا با خوبی ها و عزت های آن نمی تواند انس بگیرد. چون می داند قرار است برگردد و برای این برگشتن نمی خواهد سختی داشته باشد و این رمز شادی و آرامش یک مؤمن است.

عزت و ذلت چیست

هر شأن وجودی انسان عزت و ذلت دارد. در شأن حسی عزت های ما به این است که چقدر محسوسات داریم. پول چقدر داریم، مسکن چقدر داریم، چندتا ویلا و اتومبیل داریم، چقدر ظرف داریم و... برخی با اینها کسب عزت می کنند و با نبودش احساس ذلت می کند. درحالی که همه کمالات حسی هستند.

عزت های گیاهی مثل هیکل، اندام، خوشگلی بدن، پوست و مو، زایمان و تولید مثل، کوتاهی یا بلندی قد، اینها همه کمالات گیاهی هستند.

چقدر آدم هایی وجود دارند که از باردار نشدن احساس ذلت می کنند. چون شخصیت را در کمالات گیاهی می بینند و نبودش برای آنها ذلت آور  است.

عزت های بخش حیوانی مثلا شخص با ازدواج کردن احساس عزت می کند و با نکردنش احساس ذلت می کند. مقام، منصب، استاندار شدن رئیس بودن دوست داشتن یا نداشتن، ... همه عزت های حیوانی است.

عزت های بخش عقلی با گرفتن مدرک تحصیلی (لیسانس، فوق لیسانس، دکترا) که شخص با استاد شدن، دانشجو بودن، احساس عزت می کند.

«ای کاش گفتن» برازنده ی مؤمن نیست

متأسفانه چون مردم با عزت های دنیایی انس می گیرند، همه عزت ها را در کسب دنیا می بینند. ولی مؤمن با این عزت ها انس نمی گیرد. حتی اگر همه اینها را هم داشته باشد، باز هم به آنها دلبسته نمی شود. چون هدفش از زندگی، بازگشت به وطن اصلی است. برای همین است که اگر چیزی را هم از دست بدهد، برای آن غمگین نمی شود.

مؤمن اگر چیزی از زندگی مادی اش حذف شود یا نشود، آسب نمی بیند و برای نداشته های زندگی اش، «ای کاش»  نمی گوید. چون ای کاش گفتن، براندازه مومن نیست. در حدیث هست که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در امور دنیایی، هرگز نگفت که ای کاش اینطور می شد و آن طور نمی شد.

فیلم

1 - شرط دستیابی به بهترین نعم الهی، زهد در دنیاست

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed