مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
توجه به اسلام، شناخت اسلام و گرایش به اسلام در "سطح جهان" سه شرط از شرایط ظهور است و این وظیفه ماست که این مقدمات را اینطور فراهم بکنیم.
برخی از شرایط دیگر به شرح زیر است:
یک عامل بزرگ مانع راه همه ائمه، جهل مردم بوده است، بسیار معقول و منطقی است که حتماً در زمان ظهور حضرت، مردم زیادی خودشان را برای حضرت خالص کرده و ایشان را دوست داشته و خودشان را برای آمدن ایشان آماده کرده باشند.
به قول مرحوم خواجه(ره) «وَ غِیبَتُهُ مِنّا= غیبت حضرت از ماست». یعنی ما زمینه را باید فراهم کنیم، حضرت که دوست ندارد از نظرها پنهان باشد، دوست ندارد که این قضیه فساد و ظلمی که حاکم بر جهان است طول بکشد، ولی زمینه باید برای آمدن حضرت فراهم باشد، یعنی مردم باید بطلبند و بخواهند که زمینه فراهم بشود.
برخی اشتباه کردند و مردم را به اشتباه انداختند و گفتند باید سراسر دنیا را ظلم و فساد بگیرد تا حضرت بیاید، لذا ما نباید مصلح باشیم و اصلاح بکنیم؛ ما باید فساد بیشتری کنیم تا زمینه ظهور را فراهم کنیم و با این فسادها، به سمت اصلاح، و برخورد با مستکبرین و جنگ با طاغوت، جنگ با امریکا و مستکبرین نرویم.
در حالی که وقتی همه جا را ظلم و فساد بگیرد، حضرت قرار نیست که بیاید از طریق غیب عمل بکند، در روایت داریم حضرت آنقدر شهید می دهد که تا رکابش را خون می گیرد؛ حضرت بطور طبیعی می جنگند؛ درست است که از قدرتهای غیبی استفاده می کنند، ولی اینطور نیست که بیاید و به فوریت همه را بکشند؛ اگر قرار بود اینطور باشد، چرا هزار و خردهای سال معطل کرده است؟ همان موقع این کار را می کردند. بنا این است که کار طبیعی صورت بگیرد. حضرت میاید، سرباز دارد، جنگ دارد، همین چیزی که معمول است؛ اما از قدرت غیبی برای چه استفاده کند؟ برای غلبه بر کل جهان!
ما جنگ و مشکلات و خیلی چیزهای دیگر داریم، حضرت وقتی که می خواهد بیاید برای کدام مردم می خواهند بیایند؟ وقتی همه مردم بدون استثناء در سطح زمین اهل فساد و ظلم و جور هستند، با چنین وضعی اصلاً چه کسی میرود کمک به حضرت بکند؟ حضرت چه کسی را دارد کمکشان بیاید؟ قرار است تنها بیاید؟ بر چه کسانی حکومت بکند؟ برای کسانی که او را نمی خواهند! برای کسانی که اهل فساد هستند! اینطور اصلاً هیچ عقلی این را جواب نمی دهد.
خودشان فرمودند که از شرائط ظهور این است که مردم واقعاً تمنای حضرت و مصلح جهانی را در دلشان داشته باشند. اما کسانی هم هستند که نشانی از ارزشهای اسلامی در وجودشان نیست، اما خواسته یا ناخواسته به پیشرفت اسلام کمک می کنند. این روایت تکاندهنده است که می فرماید: «إنَّ اللهَ یُؤَیِّدُ هذَا الدِّین بِرَجُلِ الفاسِق= خداوند دینش را با افراد فاسق هم کمک می کند».
«إنَّ اللهَ یُؤَیِّدُ هذَا الدِّین بِرَجُلِ الذّی لا خَلاق لَه= خداوند دینش را یاری می کند توسط کسانی که هیچ بهرهای خودشان از این دین ندارند».
ان شاء الله که ما آنطور نباشیم، این ها مثل آن تونچی های حمام هستند که دائماً خودشان در آن موتورخانه حمام کار می کنند و سیاه می شوند، ولی حمام را برای دیگران گرم می کنند که بروند در آن تمیز بشوند؛ خدا کند ما اینطور نباشیم ، اینطوری برای اسلام حمالی نکنیم که چیزی نصیب خودمان نشود. ما باید بخواهیم که: اولاً جزء سربازان اسلام و جزء جنود الهی باشیم؛ ثانیاً از کسانی باشیم که خودمان هم بهره ببریم.
ما باید برخلاف انتظار مخربی عمل کنیم که انسان همه چیز را وابگذارد و دستهایش را بالا ببرد و بگوید جریان بگذرد، تاریخ بگذرد و بگذارید تا حضرت خودش بیاید کارها را درست بکند؛ حتی بعضی از روایاتی که داریم و روایات درستی هم هستند، اما معنای درستی نتوانستند بکنند و آنها را بهانه عافیت طلبیها و بی خیالی های خودشان و سکوت در مقابل فساد، ظلم و طاغوتها، قرار دادند.
«عمر پر برکت» با اتصال به حضرت حاصل می شود
چقدر بی برکت است عمر، استعداد، جوانی و اندیشه ای که نشود از آن برای امام زمان(علیه السلام) استفاده کرد؛ و چه با برکت، زیبا و ارزشمند و نورانی است وقتی که این امکانات ما با امام زمان(علیه السلام) متصل شود و با حضرت و بی نهایت نسبت پیدا کند. اما اگر آنها را به دنیا و به جهنم وصلش بکنیم، خیلی بد است؛ پس بیاییم فکر بکنیم عمر و اندیشه و استعدادهایمان را در چه راهی داریم مصرف میکنیم؟
در زمان جنگ تحمیلی، یک عده به جنگ رفتند با همه امکاناتشان، با همه وجودشان، یک عده نرفتند که آن موقع ها شاید زن و بچه نداشتند، ولی الان شرمنده بچه شان هستند، الان شرمنده زنشان هستند، الان شرمنده وجدانشان هستند که سلاح به دست نگرفتند و نرفتند بجنگند. حتی اگر از جنبه دینی و یا ملی هم نگاه نکنیم،اینها هیچ وقت پرچم دفاع از مملکت خودشان را به دوش نکشیدند و شرمنده هستند و همه کسانی که رفتند، الان در وجود خودشان احساس آرامش می کنند پیش زن و بچه شان سربلند هستند.
این می شود برکت و مصرف درست عمر؛اینطور که شد، انسان بعداز مصرف عمر و جوانی اش خجل و شرمنده نمی شود، زشت است حضرت بیاید و ما مجبور شویم سرمان را پایین بیاندازیم.
کلیدواژه ها:
آثار استاد