مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
وجود مبارک حضرت زهرا(س) به عنوان عصارۀ خلقت باید به عنوان الگوی بی بدیل در جامعۀ اسلامی و همۀ جوامع بشری مطرح گردد لیکن ابعاد معرفتی آن حضرت به ویژه ابعاد مهم و بینادین پیدایش وجودی دختر پیامبر(ص) و نوباوۀ رسالت برای جامعۀ دارای الگوی فاطمی ناشناخته است، از این رو جای بسی تأسف است که ابعاد وجودی فاطمه زهرا(س)، به نحو شایسته مورد تحلیل قرار نگرفته است و حقایق بی نظیر و آسمانی آن حضرت در زندگی بشر جاری نگردیده است، زیرا اگر معارف و موجودیت و حقیقت فاطمه (س) در زندگی بشر جاری و ساری نگردد، اساساً توفیق درک زندگی مومنانه برای اهالی خاک محقق نخواهد شد.
از این رو مفسر عالیقدر حضرت آیت الله جوادی آملی به عنوان حکیم متأله،با رویکردی ژرف نگرانه ،بسیاری از ابعاد و زوایای پنهان وجودی عصارۀ خلقت را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است که این نوع تولیدات فکری از ابعاد وجودی آن حضرت می تواند به عنوان منبع کلیدی در تداوم پژوهش های اسلامی در عرصۀ سیرۀ ائمۀ اطهار(ع) به ویژه سیرۀ وجودی مبارک حضرت زهرا(س) مورد نظر قرار گیرد.
بدیهی است برای دست یابی به زوایای بنیادین زندگی ائمه(ع) به ویژه عرصۀ شناخت وجود آسمانی و قدسی دختر پیامبر(ص)، رجوع به اندیشه های علمای بزرگ تشیع به ویژه آرا و اندیشه های حضرت آیت الله جوادی آملی به عنوان اندیشمند بزرگ جهان اسلامی معاصر ، می تواند به عنوان مقدمۀ بنیادین بر نقشۀ جامع تبیین واقعیات سیرۀ زندگانی امامان معصوم(ع) به ویژه مقام آسمانی حضرت زهرا(س) مورد نظر قرار گیرد.
بدیهی است آن حضرت دارای مقامات بی شمار در فضائل و کرامات الهی است ،از این رو لزوم معرفت و شناخت و تبیین مقامات آن حضرت توسط اندیشمندان و محققان به شدت احساس می گردد، از این رو مرور اندیشه های آیت الله جوادی آملی در مقولۀ چگونگی پیدایش وجودی فاطمه زهرا(س) می تواند در عمق بخشی جوامع اسلامی به حقایق نورانیت فاطمه زهرا(س) و شناخت عظمت معنوی و مقامات ارزشمند دختر پیامبر (س)موثر واقع گردد.
از این رو در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) گزیده ای از مهمترین گزاره های وجودی و آثار بی بدیل این عصارۀ خلقت از منظر آیت الله جوادی آملی به مخاطبان ارائه می گردد که به اهم آن اشاره می شود:
«وجود مبارک فاطمه س آمدند که بمانند؛ نه آمد که برود؛ نظیر افراد دیگر نیست که میآیند و میروند بلکه او آمد که بماند و اگر امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) درباره عالمان دین فرمود: «العلماء باقون ما بقی الدهر»[1]مصداق کامل و بالذات این علما خود معصومیناند و چون فرمود: «نحن العلماء وَشیعتنا المتعلمون وَسائر الناس غثاء»[2] و اگر علما شامل غیر معصوم بشود بالعرض و بالتبع است.
عالمی که ارتباطش به اهل بیت کامل است ، میماند؛ آن عالمی که بهره ولاییاش کم است کم میماند؛ آن که بیولایت است «ذلک میت الاحیاء»[3]مانند دیگران از بین میرود و از یاد میرود».
تجلی زوال ناپذیری حضرت فاطمه زهرا(س) در سورۀ کوثر
«اما اینکه زهرا (سلام الله علیها) آمد که بماند تحلیل بخش پایانی سوره «کوثر» میتواند سند این بحث باشد. در جریان سوره «کوثر» یعنی ﴿إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾[4] ، مستحضرید که غالب مفسران شیعه و سنی گفتند که عدهای از صنادید قریش، مشرکان، بدخواهان [و] معاندان براساس همان سنتهای باطلی جاهلیت گفتند: پیغمبر بعد از مردن نام او و مکتب او و یاد او از بین میرود؛ برای اینکه او که پسر ندارد[5] . درباره دختر باورشان این بود که:
بنونا بنو أبنائنا و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد[6] ؛
این شعر شعار رسمی جاهلیت بود میگفتند که پسران ما و نوههای پسری ما اینها فرزندان ما هستند، اما نوههای دختری ما فرزند ما نیستند؛ اینها فرزند مردان دیگرند «... و بناتنا ٭٭٭ بنوهن أبناء الرجال الأباعد» اینها برای زن حرمتی قائل نبودند؛ برای فرزندهای دختر حرمتی قائل نبودند میگفتند به ما مربوط نیست و میگفتند: چون پیغمبر پسرش قبلاً مُرد و اکنون پسری ندارد و در اواخر عمر به سر میبرد و جز دختر چیزی از او نمانده است، با مردن او مکتب او و نام او و دین او سپری میشود و از بین میرود. آنها چنین شنائتی و چنین سرزنشی داشتند.
ذات اقدس الهی فرمود : تو برای همیشه میمانی برای اینکه من به تو چیزی دادم که هیچ کسی نمیتواند آن را از بین ببرد و به تو فرزندی دادم که حافظ و مجری آن است. چیزی که به تو دادم قرآن است و آن کسی هم که حافظ قرآن، مفسر قرآن، مبیّن قرآن، معلم قرآن، مجری احکام و حدود قرآن است فرزندان همین دخترند، فرمود: ﴿إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ﴾؛ این کوثر مصادیق فراوانی دارد دین است قرآن است و ولایت است ﴿إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ٭ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ٭ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ﴾[7] ؛ یعنی آنهایی که تو را شماتت میکردند بدی تو را میخواستند، انقطاع نسل تو را میخواستند، ابتر بودن تو را در نظر داشتند، آنها ابترند؛ نه تو ابتری.
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) همتای قرآن در مقام حدوث و بقاء
تبین شگرف از مقام و منزلت حضرت زهرا(س) و همتائی آن حضرت با قرآن در مقام حدوث و بقاء از جملۀ تولیدات معنائی حکیم متألۀ حضرت آیت الله جوادی است که با استناد هنرمندانه به روایات، در تبیین مقامات آسمانی دختر پیامبر (ص)، پیدایش آن حضرت را به عنوان حقیقتی آسمانی و نازل شدۀ در زمین مورد اشاره قرار می دهد، زیرا فاطمه(س) وجهی دارد که آن وجه از سنخ بهشت است و در عین داشتن آن وجه، در زمین زندگی می کند لذا وسعت نورانیت عصارۀ خلقت از آسمان تا زمین و از زمین تا آسمان است. ایشان در همین زمینه می فرماید:
«سرّ اینکه این بانو (سلام الله علیها) حجت بر ائمه (علیهم السلام) است و اگر علیبنابیطالب (سلام الله علیه) نبود، احدی همتای آن حضرت نبود «آدم و من دونه» این است که او [فاطمه] مثل خود قرآن کریم در مقام حدوث و بقاء شکل گرفت؛ قرآن از زمین برنخاست (از فکر کسی تدوین نشد، هیچ عالم بشری این قرآن را تدوین و تنظیم نکرد. سورش، آیاتش، معارفش [و] مفاهیمش را بررسی و انشا نکرد) مستقیماً از جهان غیب نازل شد و در طی 23 سال ماند و برای ابد جای خود را تثبیت کرد، این سه کار را قرآن کرد یعنی از زمین برنخاست [بلکه] از آسمان نازل شد اولاً و نزولش هم 23 سال طول کشید، ثانیاً و ماند که برای ابد بماند، ثالثاً. این طور نیست که _معاذالله_ قابل زوال باشد، از بین رفتنی باشد: ﴿لا یَأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ﴾ . انسان کامل مخصوصاً فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم، وقتی هویت آن حضرت را ارزیابی میکنیم میبینیم در همین مثلث خلاصه میشود: او از زمین برنخاست [بلکه] از آسمان نازل شد و تقریباً همسفر قرآن کریم بود تا قرآن آیاتش سورش نازل میشد، او هم روزانه متکامل میشد ترقی میکرد و تا قرآن به پایان رسید، عمر این بیبی هم به پایان رسید و برای ابد ماند؛ گرچه ﴿إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَیِّتُونَ﴾ شامل همه انسانها هست.
آن مثلث درباره قرآن روشن است؛ همه ما میدانیم که این کتابی است از ذات اقدس الهی نشئت گرفته [و] هیچ فکری او را تدوین نکرده [است] از آسمان غیب نازل شده، 23 سال به تدریج این کتاب نازل شده؛ بعد از اینکه ﴿الیَوْمَ أَکْمَلْتُ﴾ و سایر آیات نازل شد این کتاب؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد «الی یوم القیامة» ماندنی است. پس از آسمان نازل شد، از غیب نازل شد، اولاً در طی 23 سال به تدریج متکامل شد، ثانیاً. تا به ﴿الیَوْمَ أَکْمَلْتُ﴾ و مانند آن رسید و ماند برای ابد، ثالثاً. جریان فاطمه زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) هم همین طور است»[8].
معرفت به مقام و منزلت فاطمه زهرا(س) برای حصول و دریافت این مقامات معنوی امری انکار ناپذیر است لیکن معرفت به چگونگی پیدایش بانوی بانوان جهان و حصول افق های تازه از معارف موجود در پیدایش آن حضرت می تواند در عمق بخشی معرفتی از مقام و منزلت آن حضرت مفید واقع گردد لذا حضرت آیت الله جوادی آملی در تبیین چگونگی حصول تولد عصارۀ خلقت می فرماید:
«وقتی وجود مبارک پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) به مقام شامخ نبوت بار یافتند [و] به معراج رسیدند، در معراج غذایی میل کردند وقتی از معراج نازل شدند به زمین آمدند دیگر تماسی نداشتند، مگر اینکه آن غذا به صورت نطفه در بیاید، آن میوه آسمانی و غیبی و بهشتی. آن میوه غیبی و بهشتی وقتی در صلب مطهر رسول اکرم [صلّی الله علیه وآله وسلّم] به صورت نطفهٴ فاطمه (سلام الله علیها) درآمد در قرار مکین خدیجه (سلام الله علیها) مستقر شد؛ پس وجود مبارک این بانو نظیر افراد دیگر (نظیر مردها یا زنهای عادی نیست) که نطفه آنها محصول آب و غذا و میوهٴ زمین باشد [و] از زمین برخاسته باشد. همان طوری که قرآن نظیر کتابهای بشری نیست که محصول فکر بشر باشد، نطفه وجود مبارک فاطمه (سلام الله علیها) هم محصول آن میوهٴ غیب است (میوه بهشت است) از زمین برنخاست، منتها این چند سالی که طول کشید تا این نطفه مستقر بشود، این مقدمه انعقاد نطفه است. باید وحی نازل بشود، باید پیامبر به آن مقام وحییابی برسد، باید آن انقطاع وحی به عنوان آزمون فرا برسد، باید نوبت معراج فرا برسد، باید پیغمبر به معراج برود، باید در معراج آن میوهٴ بهشتی را میل کند بعد آن نطفه بشود تا بشود فاطمه. وقتی هم که از معراج آمدند یک سال یا کمتر طول کشید تا وجود مبارک فاطمه (سلام الله علیها) متکونه بشود، این طلیعه پیدایش و تجلی آن بانو در عالم طبیعت است».[9]
امید است نورانیت و ابعاد وجودی فاطمه(س) با اهتمام متولیان فرهنگی نظام اسلامی و همۀ دغدغه مندان عرصۀ دین با نشر و گسترش فضائل و مقامات بی بدیل آن حضرت از منشر علمای اندیشمند جهان تشیع، در راستای نیل جامعۀ اسلامی به سمت الگوی فاطمی اقدام نمایند.
مهدی نجفی
________________________________________
[1] نهجالبلاغه، حکمت 147.
[2] اعلام الوری، ص284.
[3] نهجالبلاغه، خطبهٴ 87.
[4] سورهٴ کوثر.
[5] بحارالانوار، ج17، ص203
[6] شرح نهجالبلاغه، ج11، ص28
[7] سورهٴ کوثر.
[8] سایت موسسه تحقیقاتی اسرا
[9] سایت موسسه تحقیقاتی اسرا
کلیدواژه ها:
آثار استاد