مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
نشسته است به سوگ کدام سرو شهید
شقایقی که در این کوه سر به دامان است؟
گواه تشنگی دشت های عریان است
گلی که گوش به زنگ نماز باران است
نشسته است به سوگ کدام سرو شهید
شقایقی که در این کوه سر به دامان است؟
به گوش او چه بخوانم که او حبیب خداست
غم است و دردل من سال هاست مهمان است
ز گیسوان سیاهت بپرس می داند
که روزگار پریشان من پریشان است
من آن مترسک کورم که روز و شب حیران
میان مزرعه آفتابگردان است
عجب حکایت تلخی که تیغ حمامی
هنوز منتظر میرزا تقی خان است
کسی سلام مرا پاسخی نخواهد داد
کجایی ای اخوان؟ باز هم زمستان است
سعید بیابانکی
شبستان
کلیدواژه ها:
آثار استاد