مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
برای اینکه رحمت ویژه اهلبیت شامل حال انسان شود، یا قرب به آنها پیدا کند، دو شرط لازم است: اول پرهیز از محرمات و دوم مسابقه گذاشتن در خوبیها.
بحثمان به این فقره از جامعه کبیره رسید: «وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ». قرار است که بعضی از مصادیق رحمت را که خود معصومین (علیهمالسّلام) معرفی کرده اند را در این جلسات عرض کنم.
در رابطه با بحث محارم، ما محارم مختلف داریم. از جمله؛ حرامهایی که شریعت از آن نام برده که در رساله مشخص شده. دوم حرام هایی که در طریقت وجود دارد و سوم حرام هایی که در باب اخلاق و مربوط به فواحش باطنی است؛ مثل غیبت، حسادت، بدبینی، عصبانیت، زودرنجی. در بعد معرفتی، ما حرام هائی داریم که مربوط به اعتقاد و باور است. مثل اینکه شما بگویید: فلانی شانس آورد. گفتن این کلمه خودش گناه است، اما گناه شرعی نیست. چون در رساله نیامده. گناه اخلاقی هم نیست، بلکه گناه اعتقادی است. چون این نشانه ی آن است که شما به چیزی به نام شانس که حقیقت ندارد، اعتقاد پیدا کرده اید. در حالی که اصلاً چیزی به اسم «شانس» وجود ندارد. چون باور به شانس، یک امر موهوم در کنار باور به خداست. حال آنکه ما معتقدیم: «لا مُوَثِّرَ فِی الْوُجودِ إلاَّ اللهُ»، «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ».
در کنار شانس یک اعتقاد غلط دیگر هم وجود دارد که بعضی قائلند: «دست طبیعت چنین کرد»؛ یا «طبیعت قهر کرد»؛ یا «قانون طبیعت ». چون طبیعتی وجود ندارد، اصلاً در نظام خلقت، طبیعت شخصیتی ندارد. ما مجموعه قوانین و شعور حاکم بر نظام ماده را طبیعت میگوییم، یعنی خدا. پس طبیعتی وجود ندارد. این که بعضی به طبیعت معتقدند، اصلا حرف درستی نیست. این هم یک اعتقاد باطل و شرک است. چون طبیعتی در کار نیست. قوانین نظام خلقت همه به دست خداست. براساس یک سلسله فرمولها نظام خلقت اعمال و اداره میشود.
حالا اگر شما بگویید «قوانین طبیعی یا قوانین فیزیکی» درست است؛ ولی این قوانین کار خداست، در مقابل قوانین متافیزیکی و روحی و معنوی که آن هم دست خداست. یعنی ما برای طبیعت، نباید اراده ی مستقلی قائل شویم. پس امور حرام درسه شاخه شرعی، اخلاقی و اعتقادی در دین مطرح است.
پرهیز از امور حرام، انسان را از محدودیت و جهنم دور می کند
اگر انسان بخواهد به رحمت ویژه اهل بیت (علیهم السّلام) برسد و رحمت خاصه آنها شامل حالش بشود، باید به این موارد توجه کند.
حضرت امیر المومنین علی (علیهالسلام) فرمودند: «رَحِمَ اللهُ امْرَءً تَوَرَّعَ عَنِ الْمَحارِمِ وَ تَحَمَّلَ الْمَغارِمَ وَ نَافَسَ فِی مُبَادَرَةِ جَزیلَ الْمَغانِمِ= رحمت خدا بر آن كس كه از حرامها پرهیز كند و خسارتهایش را تحمل کند و در شتافتن به سوى غنیمتهاى فراوان رقابت کند».
بنابر بر کلام حضرت، برای اینکه رحمت ویژه اهلبیت شامل حال انسان شود یا قرب به آنها پیدا کند، دو شرط لازم است: یکی؛ پرهیز از محرمات. دوم؛ مسابقه گذاشتن در خوبیها.
این که فرمودند: «از حرام پرهیز کنید»، یعنی دوری از هر چیزی که باعث کُندی حرکت یا کوچک شدن شخصیت فردی می شود و یا انسان را از بینهایت شدن، پرواز، قرب به خدا و معصوم میاندازد و از بهشت ما را دور میکند. پس وقتی گفته می شود یک چیزی حرام است و به سمتش نرو. علتش این است که انسان را محدود و جهنمی میکند. بنابراین، اگر بخواهید از حرام پرهیز کنید، باید روی خیلی چیزها پا بگذارید. مثلا به بعضی از آقایان میگوییم: طلا گردنت نینداز، حرام است. میگوید: خوشم میآید و دوست دارم. این جهنم است، ولی او از این جهنم خوشش میآید.
ماندن در راه خدا هزینه دارد
این پرهیز کردن همه داستان نیست. در ادامه حضرت می فرماید: «تَحَمَّلَ الْمَغارِمَ = بتواند غرامتها را تحمل کند».
«تَحَمَلَّ» یعنی خسارتها را با خودش حمل کند، غرامتهای دین خدا را بکشد. مثل خانم های عفیف خوبی بودند که وقتی میخواستند به مسیر خدا را بروند، از طرف شوهر مسخره میشدند و همسرشان تهدید می کرد که مثلا اگر تو بخواهی اینطوری بیرون بیایی، من خجالت میکشم و طلاقت می دهم. گاهی دختر یا پسر جوانی می خواهد راه خدا را برود، یا از حرامی پرهیز کند، باید با پدر و مادرش بجنگد تا دینش را حفظ کند. این هم درست است. چون اگر حاضر شدی این خسارت را بپردازی، مسخره بشوی، تنهایی بکشی؛ آن رحمت ویژه خدا شامل حال انسان می شود. پس نظر ویژه و خیلی خاص خدا به کسی است که بتواند غرامتهای پرهیز از حرام را تحمل کند. پس اگر میخواهی خیلی خاص بشوی، از خودت بگذر تا خاصتر و ویژهتر شوی. هنر بندگی نیز همین است که انسان بتواند در طریق بندگی خدا خسارتها را تحمل کند. مثل تحمل فحش شنیدنها، مسخره شدنها، تحقیر شدنها، قهر کردن این و آن، تنها ماندن. اگر این چیزها را نپردازی، چطوری میتوانی قرب پیدا بکنی؟
ما فکر میکنیم اگر بخواهیم سرباز حضرت یا در لشکر امام زمان (علیه السلام) باشیم، کار خیلی راحتی است. سرباز امام زمان (علیه السلام)، یعنی کسی که با امام زمان هم درجه است. امام زمان هیچ جا نمیرود مگر اینکه سربازش را با خودش میبرد. این را هم به کسی مفت نمیدهند. خدا همه را غربال می کندو تکان میدهد تا خالص از ناخالص جدا شود. روایت است که کسی به حکومت مهدی میرسد و کسی لیاقت دارد در حکومت مهدی باشد که بتواند این غربالها را رد کند، وفادار باشد و بماند. وفادار ماندن خیلی خسارت دارد. مثل زهیر که تمام پولی که جمع کرده بود را به زنش بخشید و رفت.
اگر بخواهی آدم بشوی، بخواهی به بهشت و بالاتر از بهشت برسی، هزینه دارد، بهشت را مفت به کسی نمیدهند: «لا تُحْصَلُ الْجَنَّةَ بِالتَّمَنّیٰ= بهشت با خواستن به دست نمیآید» باید هزینه بکنی. اینکه بگوییم: هر طور دلم میخواهد میگردم؛ هر چیزی دلم میخواهد میبینم؛ هر چیزی دلم میخواهد میخورم؛ هر چیزی دلم میخواهد میشنوم؛ بعد هم به بهشت بروم؛ اصلاً اینطور نیست و هزینه دارد. هزینهاش هم این است که پرهیز داشته باشی. امروزه وسایل گناه فراوان است. تو نباید خودت را آلوده کنی. لقمههای حرام زیاد هستند؛ رشوه زیاد است؛ امکانات مالی حرام زیاد است؛ تو نباید بخوری؛ اینها همان غرامت هایی است که برای دینت می دهی.
«اَلْدُّنیا جِیفَةٌ وَ طالِبُها کِلاب= دنیا یک مرداری است که طالبش سگها هستند«. این یعنی بگذار سگها بخورند. مردار که غذای ما نیست؛ نباید بگوییم همه میخورند، ما هم بخوریم. مردار غذای تو نیست. تحمل کنید.
شبیه اهل بیت شدن، سختی و خسارت دارد، باید بپردازی. اگر میخواهی شبیه خدا بشوی، باید بایستی تا تو را بتراشد، یک چیزی بتراشد که شبیه خودش در بیایی، پس تحمل دارد.
به اسماء دعای جوشن کبیر که در شبهای ماه مبارک رمضان میخوانیم، نگاه کنید؛ تا میگویی «یا عفوّ» باید تلاش کنی و هزینهاش را بپردازی تا به این اسم برسی و شبیه او بشوی.
به سوی غنیمت های بهشتی شتاب کنید
در ادامه حضرت امیر (علیهالسلام) می فرماید: «وَ نَافَسَ فِی مُبَادَرَةِ جَزیلَ الْمَغانِمِ= و در شتافتن به سوى غنیمتهاى فراوان رقابت کند ».
این خدایی که نظام خلقت را خلق کرده، در نزد او هیچ چی نیست. حتی به اندازه بال مگس هم نزد او ارزشی ندارد. تنافس در این است که چه کسی پیش امام زمان عزیزتر باشد، چه کسی به جبهه امام زمان (علیهالسلام) نزدیکتر باشد، چه کسی به چادر حضرت زودتر برود. حضرت ما را دعوت می کند که در این امور رغبت داشته باشیم.
پس رحمت ویژه از آن کسی است که میخواهد ویژه شود، یعنی میخواهد از دیگران سرعت بگیرد و جلو بزند، پس بیشتر هزینه می کند.
هنر این است که در آنجا که همه در حرف زدن مسابقه میدهند، تو در سکوت مسابقه بگذاری و حرف نزنی و رازداری بکنی.
قرآن دستور میدهد که در خیرات از همدیگر سبقت بگیرید و مسابقه بگذارید: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ= در خیرات مسابقه بگذارید».مسابقه یعنی من میخواهم عزیز حضرت زهرا بشوم، پس برای شدن، باید هزینه بپردازی.
در صبر، حسادت نداشتن، بدبین نبودن، بدزبان نبودن، غیبت نکردن، در اینکه بتوانی «کتمان اسرار» بکنی مسابقه بگذار. در غیر این صورت، همه اینها عین شهوت نفس است. دراین گونه امور هم شیطان تشویق میکند و کار انسان را برایش تزیین میکند. «تزیین عدو=تزیین کردن دشمن» یعنی همین.
ما نمیدانیم غنیمت کثیر «جَزیلَ الْمَغانِمِ» یعنی چه. قرآن هم حکایت می کند که بهشت وضعیتی است که نه به عقلتان میرسد، نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده، نه به فکر کسی خطور میکند که آن طرف چه خبر است. انسان از بس زیاد می شنود، قساوت قلب پیدا میکند. چون به آنها عادت می کند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد