مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
ناگفتههایی از پروژه امریکایی «تحدید نسل ایرانیان»؛ «طرح عقیمسازی میلیونی ایرانی ها»
دهه اوّلمحرّم 1415 برای تبلیغ به روستای اسلام قلعه، پنجاه كیلومتری سرخس رفته بودم. این روستا كه فاقد آب و برق و حمّام است، دارای 120 خانوار میباشد. اداره بهداشت آنجا داروهای ابتدائی و ضروری مردم را نداشت و به عوض قرص ضد بارداری را مجانا در اختیار اهالی قرار می داد. اكثر زنها توبكتومی شدهاند و بعد از اطلاع از حرمت این عمل پشیمان شده و بعضاً گریه میكردند ...
گروه اجتماعی رجانیوز - حسین مروتی: موضوع سلسه مقالههای «سه معجزه»، نفوذ جریانی دشمن در سه حیطه «سلامت باروری و جمعیت»، «سلامت معنوی» و «سلامت جنسی» است. این یادداشت با افشاگری و بررسی اسنادی تکان دهنده پرده از حقایقی بر می دارد، که مدتهاست جریان دارد و عموم مردم از آن بیاطلاعند. از آنجا که به دلیل وجود محذوریتهایی، امکان بیان صریح تمام این حقایق نبوده است، برخی، در لفافه بیان شدهاند که دقت مخاطبین می تواند به فهم این موارد کمک کند. بیشک در خلال مطالعه مقالههای پیوسته «سه معجزه»، سئوالاتی در ذهن مخاطبان به وجود خواهد آمد، که در بخش های بعدی، پاسخ آنها را خواهند یافت.
نخستین معجزه؛ «پروژه تحدید نسل ایرانیان»
به دنبال وقوع فاجعه انقلاب جنسی در دهه شصت میلادی، فرزندآوری در غرب به شدت کاهش یافت. بحران جمعیت، اقتدار اقتصادی و سیاسی غرب را به خطر انداخت، چنانکه در سال 1974 حاصل پروژه مطالعاتی NSSM200 که توسط کیسینجر -مشاور امنیت ملی نیکسون- انجام شده بود، منتشر شد و نشان داد که افزایش رشد جمعیت جهان، امنیت ملی آمریکا را به خطر می اندازد. در این مطالعه پیشنهاد شده بود که آمریکا با بهره کشی بیشتر از سازمانهای بین المللی، جمعیت جهان را به نفع منافعش مدیریت کند.
البته در این میان از «پایه های تئوریک علوم اجتماعی در جنگ روانی» که حاصل قراردادی پژوهشی بین ارتش آمریکا و دانشگاه جان هاپکینزبود نیز استفاده شد. نتیجه این قسمت از کار شد: تاسیس رشته ای دانشگاهی با نام "ارتباطات سلامت عمومی"
در همین ایام – سال 1341- بود که مامور سازمان ملل به دستور شورای جمعیت (زیرمجموعه بنیاد راکفلر) به ایران آمد و در مطب های خصوصی و انجمن های خیریه مشغول تنظیم خانواده شد. به چهار سال هم نکشید که شورای عالی تنظیم خانواده در وزارت بهداری تشکیل شد؛ صدالبته این بار هم زیر نظر کارشناسان شورای جمعیت آمریکا. در سال 1346 نیز در اعلامیه ی تهران بیان شد که تنظیم خانواده از مصادیق اساسی حقوق بشر است!
اما تمام زحمات آمریکا و مسئولان وزارت بهداری در پیش از انقلاب سبب شد که تنها 0.4 درصد از نرخ رشد جمعیت کشور کاسته شود (نرخ رشد جمعیت در سرشماری سال 1345، 3.13 به دست آمد و این میزان در سرشماری سال 1355 به رقم 2.71 کاهش یافت). حقیقت آن بود که آمریکا نمی خواست با کنترل جمعیت ایران، اقتدار ژاندارم منطقه را کم کند و نگاهش به تنظیم خانواده، بیشتر محملی برای صدور فرهنگ بی بندوباری آمریکایی بود. همچنین ترویج تنظیم خانواده در پیش از انقلاب، حکم پاشیدن بذری را داشت که می توانست هنگام نیاز مورد آبیاری قرار بگیرد و حرکت یک ملت به سمت پیشرفت را متوقف کند. آن سوی ماجرا، مردم نیز از حکومت وقت، حرف شنوی نداشتند و این مسئله نیز مانع کاهش قابل ملاحظه رشد جمعیت بود.
سال 1357 شد و به لطف انقلاب اسلامی، طرح ضداسلامی تنظیم خانواده تعطیل شد. درصد نرخ رشد جمعیت در نخستین سرشماری پس از انقلاب در سال 1365 به 3.91 رسید؛ رقمی که البته زیاد بود. اما نکته مهم این که، بیش از 0.7 از این رشد جمعیت، ناشی از ورود معاودین عراقی و آوارگان و پناهندگان افغانستانی بود و اساسا ربطی به فرزندآوری مردم ایران نداشت و اگر این میزان را از نرخ رشد جمعیت در سرشماری سال 1365 کسر می کردیم، رقم 3.2 به دست می آمد که تقریباً در سرشماری سال 1345 نیز به دست آمده بود. در واقع اگر ورود مهاجران را در نظر نمی گرفتیم، خبری از بمب و انفجار جمعیتی و رشد بی رویه نبود و رفتار باروری مردم نسبت به قبل از انقلاب تغییر قابل ملاحظهای نداشت، بلکه با توجه به بهبود وضع بهداشتی و کاهش مرگ و میر نوزادان، میشد گفت که: در فاصله سالهای 1355 تا 1365، میزان فرزندآوری مردم کمتر از بازه ی سال های 1335 تا 1345 بوده است.
به هر حال بعد از سرشماری سال 1365، اتفاقات جالبی رخ می دهد. زنی پاکستانی و به اصطلاح مسلمان به نام نفیس صدیق، مدیر كل اجرایی صندوق جمعیت سازمان ملل (UNFPA) می شود و این نخستین بار است که یک زن به مقام معاونت دبیر كل سازمان ملل دست می یابد. این انتصاب در تاریخ 1366/01/13 و تقریباً بلافاصله پس از مشخص شدن نتایج سرشماری سال 1365 در ایران صورت میگیرد. همزمان، در داخل کشور نیز برخی از مسئولین وقت، شدیداً احساس وظیفه کرده، پیگیر کاهش رشد جمعیت می شوند. مقام معظم رهبری با اشاره به این ماجرا می فرمایند: "اول کار، سال66 شروع شد. پیش من آمدند و تصویر هولناکی را ارائه کردند و ما معتقد شدیم که باید کنترل کرد" در آن برهه یکی از جمعیت شناسان کشور گفته بود که اگر این رشد جمعیت ادامه پیدا کند، ظرف چند دهه، جمعیت کشور از یک میلیارد نفر هم بیشتر می شود! گویا داشت در مورد تکثیر باکتری در محیط آزمایشگاهی حرف می زد و نه فرزندآوری انسان در جهان واقع!
مسئولین وقت به کرات سراغ علما می رفتند و این تصویر هولناک را برای ایشان نیز ترسیم می کردند. حاصل آن شد که برخی از علما این توجیهات را پذیرفتند، برخی دیگر نپذیرفتند و سکوت اختیار کردند و البته برخی نیز نپذیرفتند و علنا مخالفت کردند. حضرت امام (ره) نیز در پاسخ به نامه دکتر مرندی فرمودند که مسئله جمعیت مهم است و باید در دانشگاه ها و رسانه ها مورد بحث قرار بگیرد. برخی از مسئولین وقت، پاسخ حضرت امام(ره) به این نامه را به منزله موافقت ایشان با کنترل جمعیت تلقی کردند، هرچند که ابداً نمی شد از متن مورد اشاره چنین برداشتی کرد، به خصوص با توجه به موضع حضرت امام در مطلوبیت جمعیت 150 و 200 میلیونی ایران. البته این هم ناگفته نماند که اصل این نامه در دسترس نیست، متن آن تاکنون با عبارات گوناگون بیان شده است و در صحیفه نور نیز اثری از این پاسخ حضرت امام (ره) وجود ندارد.
ادامه دارد..........
کلیدواژه ها:
آثار استاد