مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اهل بیت علهیم السلام، هم در نظام خارجی و بیرونی و هم در نظام روحی و معنوی، منشأ نور هستند. به این معنا که اشیا و عوالم خلقت، اعم از «عالم عقل، عالم جبروت، عالم فرشتگان، عالم ناسوت» همه از نور آنها آفریده شده اند. این از یک سو دلالت بر ظهور ظاهری آنها می کند و از سوی دیگر، منشأ نور باطنی در قوای مختلف انسان اعم از «خیال، وهم، عقل و فوق عقل» انسان هستند و موجب روشنایی این قوا می شوند که دارای آثار و برکاتی است. از جمله ی این برکات، این که باطن انسان ها از گیجی و گنگی، ابهام، شک و تردید، تزلزل، تاریکی، اضطراب، غم و اخلاق زشت و عقائد غلط، بیرون می آید و انسان به برکت نور اهل بیت نجات پیدا می کند.
بحثمان در شرح زیارت جامعه کبیره، به فقره «مَصَابِیحِ الدُّجَى» رسید. مَصابیح جمع «مصباح»، به معنى چراغ و چراغدان است. الدُّجى جمع «دُجیّه»، به معنی تاریكى و تیرگى است. یعنی اهل بیت چراغ تاریکی ها هستند و در تاریکی هائی که سر راه انسان قرار می گیرد، اهل بیت چراغ هستند.
مصابیح از صبح است. صبح در مقابل شب است. صبح یعنی روشنایی و انکشاف. در لغت چه مادی و چه معنوی کلمه صبح را به کار میبرند. یعنی هم روشنائی های مادی و هم روشنائی های معنوی. پس اهلبیت هم در مسائل ظاهری روشنایی و چراغ هستند و هم در مسائل باطنی، روحی و معنوی.
اصل نور از خداوند است. برای همین فرمود: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض[1]= خدا نور آسمانها و زمین است». خدا نور آسمان و زمین است، یعنی چه؟ نور یعنی امری که ذاتاً ظاهر است و روشنایی ذاتی دارد و ظاهرکننده دیگران است. یعنی «ظاهر لنفسه و مظهر لغیره= ظاهر است برای خودش و ظاهر کننده است برای غیر خودش» است. یعنی هم خودش را ظاهر می کند و هم دیگران را ظاهر نموده و نشان میدهد.
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض= خدا نور آسمانها و زمین است»، یعنی ظهور اشیا با همه کمالاتشان به وسیله نور خداوند انجام می شود. یعنی خدا ظاهرکننده آسمان و زمین است. اگر نور الهی نباشد، درکی از جمادات، گیاهان، فرشتگان و چیزهای دیگر وجود ندارد. پس آن کس که ظاهر می کند، خداوند است.
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض= خدا نور آسمانها و زمین است»، یعنی ظهور تاریکی های آسمان و زمین از «عدم نسبی». اینها کار خداست. خداست که ماه و ستارگان و اشیا و زمین را نمایان می کند. با خداست که می بینیم. با خداست که تشخیص می دهیم. با خداست که ادراک می کنیم.
این فهمِ دیدن، چه ظاهری و چه باطنی، نور الهی است. اما حامل این نور کیست؟ اهل بیت هستند. یعنی اگر اشیاء ظهور می کنند، با نور اهل بیت ظهور می کنند.
وقتی می گوئیم: «السلام علیک یا نور الله»، معصومین یک نور هستند. نور به این معناست که وجود اشیاء و غیر خدا از نور اهل بیت خلق شده اند. چون آنها حقایق نوری هستند و از نور خلق شده اند. پس جنس ما هم از جنس نور است و خودمان باید کاری کنیم که روز به روز، سطح نورمان بالا برود.
اساساً شرافت و قدرت و میزان رشد یک انسان، به میزان نورانیتش است. یعنی نورانیت حقیقی نه قلابی. این که انسان چقدر نور دارد و چقدر روشنگر است و چقدر می تواند دلها و ذهن ها را روشن کند؟ چقدر می تواند تاریکی ها را برطرف کند؟ چقدر گرفتاری ها و شبهات را برطرف کند؟ درجه نورانیت انسان را نشان می دهد.
در روایت داریم که: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی= اولین چیزی که خدا خلق کرد نور من بود ». نور من یعنی چی؟ زمانی به شخص می گوییم نور است که این شخص خودش روشنایی و قدرت داشته باشد و بتواند تاریک های اطراف را هم برای خودش و هم برای اطرافیانش از بین ببرد. یعنی شک و تردید و ابهام نداشته باشد و بتواند برای قلب و ذهن دیگران نورانیت ایجاد کند. اهل بیت نور خدا هستند که همه اشیا را از این نور می آفریند.
پس وقتی می گوییم ظهور، یعنی اشیاء و نظام خلقت و عالم جبروت و عالم ناسوت، از نور اهل بیت و معصومین علیهم السلام خلق شده اند. یعنی همه چیز از نور اهل بیت آفریده شده است. این همان نور ظاهری اهل بیت است که خلقت براساس آن خلق شده است. یک نور باطنی هم داریم. در نور باطنی، «خیال، وهم، عقل و فوق عقل» انسان روشن می شود. یعنی باطن انسان ها از گیجی، گنگی، ابهام، شک و تردید، تزلزل، تاریکی، اضطراب، غم و اخلاق زشت و عقائد غلط، به برکت اهل بیت نجات پیدا می کنند.
پس وقتی می گوییم اهل بیت «مصابیح الدجی» هستند، یعنی تمام ظهورات و روشنایی ها به نور اهل بیت است. اینها هستند که خداوند به وسیله آنها خودش را نشان می دهند. خدا اگر در قلب کسی ظهور میکند، در اول قرب ایجاد می شود. هیچ کس هم نمی تواند از این نورها سبقت بگیرد. چون هر چیزی که در جنبه های مختلف «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» گیر هر کس می آید، همه از نور اهل بیت علیهم السلام است. تمام فیوضات و نورانیت ها شادی ها و آرامش ها و برکتها، همه از در خانه ی اهل بیت ع به بقیه افراد و موجودات عالم می رسد.
با این حال، آدم نورانی، کسی است که بدتر از خودش سراغ ندارد. اگر یک ذره انسان خودشیفتگی پیدا کرد و خودش را از دیگران بهتر دانست، این تاریک است و سقوط می کند.
گاهی شخص ازدواج کرده و حالا مدرک تحصیلی اش را به رخ همسرش می کشد. این شخص تاریک است و نمی تواند رشد کند.
پیامبر ص و معصومین ع بشارت دهنده به نور الهی هستند
اکنون به آیات بحث اشاره خواهیم کرد.
رسول خدا شاهد بر همه نظام خلقت است. حضرت بر همه چیز سعه وجودی دارد. همچنین حضرت بشارت دهنده است. یعنی بشارت می دهد به بهشت جاودانه ای که انتها ندارد. بشارت به اینکه ما ابدی هستیم و پایان نداریم. بشارت به اینکه از نور خود پیغمبر آفریده شده ایم.
کسی که عشق دارد، هم بشارت می دهد و هم انذار می کند. محال است در عشق انذار نباشد. اگر نباشد، عشق معنا ندارد. مثل انذار مادر به فرزند در مراقبت از خطرات. اما این انذار عاشقانه است.
پیامبر دعوت کننده است و ما را به سوی خدا دعوت می کند.
«سراجا منیرا= چراغ فروزان» یعنی خدا به حضرت می فرماید: ما به تو را یک چراغ فروزان قرار دادیم. یعنی تمام رفتارها و اعمال پیامبر نورانی است. پس هر چه به او نزدیک تر شویم، وجودمان نورانی تر میشود.
امام صادق (علیهالسلام) در این راستا می فرماید: «لَنُورُ اَلْإِمَامِ فِی قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ اَلشَّمْسِ اَلْمُضِیئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمُ اَلَّذِینَ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ یَحْجُبُ اَللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ یَغْشَاهُمْ بِهَا[3]= حتما نور امام در قلب مومنین، از خورشید درخشان نورانی تر است. به خدا قسم اینها قلب مومنین را نورانی می کنند، اما خدا نمی گذارد نورشان به بعضی ها برسد. برای همین است که قلب هایشان تاریک است».
امام به ما شاخص می دهد. شاخص این است که ببینی در زمانی که به حرم می روی، صلوات می فرستی، مسجد می روی، آیا نورانی و روشن می شوی یا نه؟ دلت شاد می شود یا نه؟ آیا محبت و عشق اهل بیت در دلت باعث شوق و شادی تو می شود یا نه؟ اگر دیدی که این طور نیستی، بدان که این نشانه ی آن است که از اهل بیت خیلی دوری.
کسی که کینه به دل دارد و کارهای بد دیگران را در یادش نگه می دارد، تاریک دل است. اگر اهل بیت را داریم احساس حقارت معنا ندارد.
امام نور است و تو باید به نور اهل بیت برسی. هر کس باید فکر کند و بگوید که الان من چقدر نور دارم؟ با عشق به خانواده آسمانی بزرگ شوم؟ آیا با شخصیت و قوی هستم؟ خدا بعضی ها را از نور اهل بیت محروم می کند و در نتیجه، قلب شان تاریک می شود.
نور الهی در دست اهل بیت است. جای دیگری نور پیدا نمی شود. به میزان آشنائی شما با آنها و به میزانی که در خدمت آنها هستی، نور می گیری چه اصطلاح جالبی است که موقع خرید خانه می گویند: آیا این خانه نور گیر دارد یا نه؟
در هیچ جای دنیا، بدون اهل بیت روشنائی وجود ندارد. همه جا تاریک است. از این رو، برای دریافت نور باید به در خانه صاحبان نور رفت. باید به در خانه ی معادن نور برویم.
خودشناسی، آغاز حرکت برای پیوستن به خانه اهل بیت ع است
ما چون از نور اهل بیت (علیهم السلام) آفریده شده ایم، هر چند شناخت مان نسبت به این خاندان و خانواده اصلی مان بیشتر شود، برای حرکت های زندگی، قوی تر و سریع تر و موفق تر خواهیم بود. بزرگترین مشکل انسان این است که خود اصلی اش را نشناسد و به انتسابش به خانواده جسمی، اکتفا کند. کسی که حقیقت خودش را نمی شناسد، با قیمتی پائینتر از حقیقت و اصل و نسب خودش زندگی می کند. یعنی در حالی که عالی ترین لیاقت ها را دارد، با پستی دست به «انتخاب، رفتار، ارتباط و چینش های فکری» می زند. اگر انسان باور کرد که از اهل بیت آفریده شده و حقیقت او حقیقت اهل بیت است، این باعث می شود که انسان در «افکار، ارتباطات، انتخاب ها، چینش های فکری و آرزوهایش و مهندسی معشوق ها» موفق عمل کند، اما اگر کسی خودش را باور نکرد که قلبش از اهل بیت است و در این حد نازل باقی ماند که فقط به عنوان یک خانم یا آقا آفریده شده ، این نوع نگاه، باعث می شود در تمام عناصر زندگی اش شکست بخورد و حتی موفقیت هایش به ضررش تمام شود.
بنابراین، فقراتی که در مورد اهل بیت می خوانیم، باید بدانیم که داریم با حقیقت خودمان آشنا می شویم تا بتوانیم در سایه این شناخت، تصمیمات و انتخاب های زندگی مان را به گونه ای طراحی کنیم که هم سعادت و سلامت دنیا را داشته باشیم و هم سعادت و سلامت آخرت را.
جامعه کبیره/مصابیح الدجی
کلیدواژه ها:
آثار استاد