www.montazer.ir
یک‌شنبه 24 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 9062
زمان انتشار: 4 اکتبر 2021
سفارش پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دو امر مهم

منازل الاخره جلسه 34

سفارش پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دو امر مهم

پیامبر خیلی سفارش کردند که به دو چیز اهمیت بدهید و آنها را فراموش نکنید. «لا تَنسَوُا العَظیمَتَین= دو  چیز عظیم را فراموش نکنید». یعنی همیشه این دو جیز جلوی چشمتان باشد:«اَلجَنَّۀ وَ النّار= بهشت و جهنم».

همه بدبختی ها و نکبت ها و شکستهایی که در دنیا داریم، گناه ها، آلودگی ها، اختلافات و گرفتاریها مال این است که آخرت را فراموش می کنیم. هر وقت انسان بهشت، آخرت، مرگ و جهنم را فراموش کند، دردسرهایش از همین جا شروع می شود. هر کس می تواند این را بفهمد که اگر الان من دچار مشکلاتی هستم، اگر الان من گرفتاریهایی دارم، یک ذره فکر کند ببینید آیا برای این نیست که شب اول قبر و آخرت را فراموش کرده، بهشت و جهنم را فراموش کرده؟

علی (علیه‌السلام) فرمود:«اِجعَلْ كُلَّ هَمِّكَ و سَعیِكَ لِلخَلاصِ مِن مَحَلِّ الشَّقاءِ و العِقابِ، و النَّجاةِ مِن مَقامِ البَلاءِ و العَذابِ[1] = تمام همّت و كوشش خود را براى رهایى از جایگاه بدبختى و كیفر و نجات از سراى بلا و عذاب قرار ده». مهمترین خواسته و نیاز انسان این است که نباید جهنم برود؛ بقیه­ چیزها درست می شود. کمبودها، ضعفها، غصه­ ها، بلاها جبران می شود. هیچ چیز نیست که جبران نشود. ولی آن چیز که قابل جبران نیست، جهنم رفتن است. بهشت و جهنم ما تابع کیفیت زندگی ما در دنیاست.

یعنی اول باید مواظب باشیم که جهنمی نشویم، بعد به کیفیت اهمیت بدهیم. در آموزه ­های دینی می گویند انسانها آخرتشان را روی کیفیت دنیایشان سرمایه­ گذاری می کنند. یعنی چون می خواهند کیفیت دنیا را به شکل خاصی بگذرانند، بنابراین،  خودشان را جهنمی می کنند. این که من با هر شرایطی و با هر کیفیتی نمی خواهم زندگی کنم. من با هیچ کس مسابقه، رقابت و چشم و هم­چشمی ندارم. فقط برای من این مهم است که جهنم نروم.

باز در جای دیگر می فرماید: بترسید از آتشی که بس پرجوش و خروش است و زبانه ­هایش سخت و عذابش همواره نو و جدید است. می فرماید: وقتی به شخص آب جوش می خورانند، در جا که می خورد، تمام پوست صورتش می ریزد و دوباره گوشت جدید می روید.

باز می فرماید: بترسید از آتشی که ژرفایش ناپیداست. الان در این آسمان عمق های زیادی وجود دارد. عمق های چند میلیارد سال نوری. فرمود: سنگی را در جهنم انداختند، 70 سال در راه بود تا رسید به ته جهنم. خدا این عمق را گذاشته که ما بفهمیم جهنم چقدر عمیق است. عمق خورشید را برای ما گذاشته تا ما باور کنیم، بزرگتر از خورشید هم هست و باور کنیم که جهنم یعنی چه؟ گرمایش سخت و عذابش تازه است. سرایی است که در آن هیچ رحمی نیست. هیچ دعا و فریادی شنیده نمی شود و هیچ اندوهی برطرف نمی گردد.

عثمان بن حنیف فرماندار حضرت در بصره که به یک مهمانی خیلی مجلل دعوتش کردند و رفت به خانه یکی از ثروتمندها. حضرت وقتی فهمید، در نامه نوشت : ای پسر حنیف از خدا بترس و به چند قرص نانت بسنده کن تا از آتش رهایی یابی.

امیرالمؤمنین می فرماید: «چه آید بر سر کسی که با گوش و چشم و زبان و دست و پا و فرج و شکم گناه نموده است». اگر خدا نیامرزد بدبختیم.

در روایت داریم یکی از موجباتی که خداوند شخص را جهنم نمی برد، این است که او در دنیا به اندازه کافی از جهنم ترسیده. در فرمایشات معصومین داریم، آنهایی که بهشت می روند، به اندازه کافی در دنیا از جهنم ترسیده اند. آنجا دیگر جهنم را به اینها نشان نمی دهند.

از این رو حضرت می فرماید: و از شدائد آنروز بر وی رحم نیاورد، اگر خدا رحم نیاورد، انسان چه کار می تواند بکند؟ زیرا چنین کسی از سختی های آنروز می گذرد و رهسپار مرحله ­ای دیگر می شود. رهسپار آتشی می شود که ژرفایش زیاد و گرمایش سخت و نوشیدنیش چرکابه و عذابش نو به نو و گرزهایش آهنین است. این عذابها فروکش نمی کند و ساکنانش هرگز نمی میرند. جهنم سرایی است که در آن هیچ رحمتی نیست و دعای اهل آن هرگز شنیده نمی شود و اینها برای اهل گناه می باشد.

بیان عذاب جهنم در فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام

حضرت به «احنف بن قیس» فرمایشی دارند، اول راجع به نعمتهای بهشتی توضیح می دهد و بعد می فرماید: ای احنف! اگر آنچه را از این نعمتها که در آغاز سخنم برایت گفتم از دست دادی، آنگاه است که بی­گمان در جامه هایی از قطران خواهی بود. «قطران» لباسهاییست مثل قیر که همراه آتش به بدن می چسبد. قطران لباس اهل جهنم است.

«و میان آن آتش و میان آبی جوشان سرگردان می شوی و از نوشیدنی داغ و جوشان و پزان نوشانده خواهی شد و در آن روز چه کمرهای خورد شده و چهره ­های متلاشی شده و بدریخت و بینی­ های در هم شکسته ­ای که در آتش خواهند بود.

قرآن می فرماید:« تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا كَالِحُونَ= آتش چهره آنها را مى‏ سوزاند و آنان در آنجا ترش‏رویند». « کالح» یعنی وقتی لبهای اینها می سوزد، از شدت حرارت آنقدر باد می کند که این لب از شدت باد تا جلوی بینی و تا نزدیکی چشمشان می آید و از پایین هم آویزان می شود.

یکی از عذابهای قیامت این است که جهنمیان ریخت و شکل مناسبی ندارند. یعنی شما با قیافه معمولی نمی توانی اینها را ببینی. اینها همه قیافه­ هاشان در هم و بر هم و زشت است. این معنی کالح است.

«انسان هایی که غل و زنجیر دست های آنها را خورده و طوقها در گردنشان فرو رفته است. ای احنف! کاش آنها را ببینی که در دره­ های دوزخ به طرف  پایین و از کوه ­های آن بالا می روند؛ در حالی که جامه ­هایی از قطران بر ایشان پوشانیده ­اند و با تبهکاران و اهریمنان آنجا همدم گشته ­اند. هر گاه از بدترین مجازات آتش فریاد کمک سر دهند، کژدم ها و مارهای دوزخ سخت بر آنها یورش می برند». یعنی وقتی صدا و ناله ­های جهنمیان در می آید، عقربها و مارها به خشم می آیند و به اینها حمله می کنند.

«کاش آوازدهنده ­ای را ببینی که می گوید: ای بهشتیان غوطه ­ور در نعمتهای آن!»، یکی از عذابهای جهنمی ها این است که جهنمی و بهشتی همدیگر را می توانند ببینند.

جهنمی ها دو چیز را می بینند و این باعث شکنجه روحی شان می شود: 1ـ این که بهشت خودشان را به آنها نشان می دهند که این مال تو بود. 2ـ بهشت و لذت دیگران را هم می بینند.

«کاش آوازدهنده ­ای را ببینی که می گوید ای بهشتیان غوطه ­ور در نعمتهای آن و برخورداران از جامه­ ها و زیورهای آن! جاوید بمانید که مرگی در کار نیست».

بعد مژده دوم را می دهد که از خود بهشت لذتش بیشتر است و آن ابدیت در بهشت است. می گوید: شما هرگز از بهشت خارج نمی شوید. می گویند: «جاودانه بمانید که مرگی در کار نیست. در این هنگام امید آن دوزخیان قطع می گردد. درها به رویشان بسته می شود و رشته ­های روابط میانشان بریده می شود و دیگر ناامید می شوند. در آن روز چه پیرها که فریاد می زنند ای داد از پیری و چه جوانها که فریاد بر می آورند ای داد از جوانی». یعنی خود پیغمبر فرمود: خدا جوانی را که جوانی نمی کند دوست دارد. یعنی نمی گوید من جوانم؛ خوشگلم و مجازم که بروم در خیابان و هر غلطی دلم خواست بکنم؛ من جوانم هیکلم قشنگ است، پس باید هر طور دلم خواست لباس بپوشم. همین حس جوانی، خودنمایی که من باید خودم را به بقیه نشان بدهم و جوانی کنم و هر چه دلم خواست بگویم و هر کاری دلم خواست بکنم؛ هر چه خواستم ببینم؛ هر چه خواستم بشنوم؛ هر چه خواستم بخورم؛ همین جوانی اینها را بدبخت می کند.

در روایت داریم مستی جوانی از آن مستی هاییست که بسیار خطرناک است. بپرهیزید از مستی های جوانی. نگویید جوانیم و عشقمان است و باید دنبال عشق و حال خودمان باشیم. شما در این زمان میلیونها جوان بسیجی داشتید با یک نسل قبل از شما که اینها همه جوانی شان را پای خدا و امام حسین ریختند. الان «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» هستند و در بالاتر از بهشت و شاهد ما هستند؛ چون شهیدند همه ما را می بینند.

«در آن روز، چه زنها که فریاد می زنند ای داد از رسوایی، پرده­ ها از ایشان دریده می گردد و رسوا می شوند؛ در آن روز چه بسیار کسانی که در میان طبقات غوطه ­ور و محبوسند. خدا به داد تو برسد ای احنف». علی (علیه‌السلام) دارد به یار خودش و به رفیق و صحابه خودش اینها را می گوید.

می گوید:« ای احنف یا بهشت را بدست می آوری و یا اگر به دست نیاوردی اینها منتظر تو هستند. خدا به دادت برسد، از آن غوطه­ ور شدنی که بعد از پوشیدن جامه ­های کتانی و نوشیدن آب خنک شده در کنار دیوارها».

می گوید:« بعد از اینها جامه ­ای بر تو می پوشانند که هر لطیفی را که به تو ارزانی شده سفید می گرداند و چشمانی را که با آن عزیزی را می دیده ­ای و لذت می بردی؛ این چشمها را از کاسه به در می آورند. این است آن چه خداوند برای گناهکاران آماده ساخته است».

پیامبر می فرماید: در روز قیامت امر می شود که گروهی از مردم را به سوی بهشت ببرند، چقدر آدم خوشحال می شود وقتی به او بگویند بهشتی هستی. چقدر لذت می برد خدا می گوید اینها را ببرید بهشت.

هنگامی که نزدیک آن می رسند و بوی بهشت را استشمام می کنند و چشمانشان به قصرها می خورد؛ کم کم  جلو می روند و داخل بهشت را می بینند. در آنجا نعمتهای دیگری می بینند. ندا می آید آنها را برگردانید که بهره ­ای از آن ندارند. چنان با حسرت و افسوس بازمی گردند که هیچ کس با چنان حسرتی باز نگشته است. می گویند پروردگارا اگر پیش از آنکه این نعمتهای بهشتی را به ما نشان دهی، به آتش می بردی برای ما آسانتر بود. خدا می فرماید: این جزای شماست که در خلوت خود با ارتکاب به گناهان به جنگ با من بر خاستید و در خانه ­هایتان و خلوت هایتان و آن موقعی که هیچ کس نبود، هر کاری که دلتان می خواست می کردید. ولی هر گاه با مردم روبرو می شدید فروتنانه برخورد می کردید. درست بر عکس آن چیزی که در دلهایتان با من رفتار می کردید با مردم برخورد می کردید.


[1] - غرر الحكم : 2438.

مدافع اهل بیت (کاربر مهمان)

بسیر عالی بود اجرکم عندالله ماراو هم در این عمل خیر شریک کنید ما حاضر به همکاریتان هستیم با تمام قدرت ان شااالله

خانم علیزاده

<p>با سلام و تشکر از جنابعالی.&nbsp; با پر کردن فرم همکار افتخاری این امکان وجود دارد. این فرم را می توانید از روی سایت‌ یا از مؤسسه دریافت کنید. موفق باشید.</p>

میانگین (1 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed