مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
سعد، اهل مدینه، و در اکثر کارهای خیر و مساعدت برای دین و مسلمانان موفق بوده است.
خانه اش پاطوق مهاجرین، و به ویژه جوان های غرب بود، و بسیار در مهمان داری مسلمانان بدون خانه و همسر و مهاجر، خیِّر بود تا جایی که خانه اش به «منزل عزّاب» لقب یافته بود.
خانه اش محل وعظ و تبلیغ پیامبر هم شده بود. سرعت در کارهای خیر سبب شده بود که در کارها حتّی در کشته شدن هم پیش قدم باشد.
هنگامی که پیامبر دستور حرکت به جنگ بدر را صادر کرد، پدرش خیثمه به سعد پیشنهادی کرد که برای محافظت زنان، یک نفر در مدینه بماند، شما که جوان هستید باش، تا من به جنگ بروم.
سعد گفت: در هر کار خیر مطیع شما هستم، غیر از رفتن به جنگ که امید شهادت را دارم. ناچار شدند قرعه بیندازند تا به نام هر کدام درآمد، او به جنگ برود و دیگری در شهر بماند. بر حسب اتفاق قرعه به نام سعد آمد و به جنگ بدر اعزام شد و در آن جنگ به شهادت رسید.(1)
1. پیغمبر و یاران 3/145- طبقات 3/47
منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب
کلیدواژه ها:
آثار استاد