مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
ايمان شرط انسانيت انسان است و انسان بدون ايمان حتی با داشتن همه عوامل سعادت، واقعاً سعادتمند و خوشبخت نيست. ايمان جزء عوامل سعادت است و لوازم و شرايطى دارد كه شخص بايد آنها را رعايت كند. اگر انسان نتواند و ظرفيت نداشته باشد ممكن است باعث عذابش شود.
عُجب از عوامل سقوط ایمان است
اگر ایمان به دل راه پیدا کرد، انسان باید بتواند روابطش را با دیگران درست تنظیم كند تا ایمانش باعث عجب و خودبینى او نشود. توقعش این نباشد كه چون نماز شب مى خواند خود را بهتر از دیگران بداند و انتظار داشته باشد دیگران نسبت به او احترام ویژه ای داشته باشند. نباید بر خدا منت بگذارد که هر زمان دعا كردم، باید دعایم مستجاب شود، باید بتوانم طى الارض كنم یا باید بتوانم پشت دیوار را ببینم.
عجب از گناهان كبیره است. آدم باید دچار عجب و خودبرتربینى نسبت به بندگان خدا نشود و در نزد خدا خود را آبرومندتر از دیگران نداند؛ با دیگران برخورد سنگین، متكبرانه و تحقیرآمیز نداشته باشد؛ دیگران در نظر او كوچك و بىارزش به نظرش نیایند. اگر این روحیه در انسان باقی بماند، عذاب هاى سختى در پی خواهد داشت. گاهی عجب و خودبینى درمورد مسایل دینى باعث می شود انسان به خاطر وضعیت دینى و روحیات معنوىاش انتظاراتش از دیگران بالا برود.
یکی از اصحاب امام رضا (علیه السلام) خدمت ایشان رسید و حضرت او را تحویل گرفت و به خانه دعوت کرد و شام را با حضرت خورد و او از این دعوت بسیار لذت برد. حضرت فرمودند: شب را همین جا بخوابید. و رختخواب مخصوص خود را برای او پهن كرد. این شخص از خوشحالى سجده كرد. چون آنقدر عاقل بود كه بداند این نعمت از جانب خداست. حضرت بالاى سر او آمد و به او تذكر داد که حواسش را جمع كند و گفت: «مواظب باش به خاطر برخورد امشب من روحیه ات خراب نشود».
بعضى افراد این شعور و درک را ندارند. یعنى همه مواهب را از خود مى دانند و تصور می کنند عددى هستند.
راهکارهایی که مانع ایجاد عجب می گردد
یک راهکار ضد عجب این است كه اگر نعمتی نصیب انسان شد، باید توجه كند که از جانب خودش نیست. انسان باید همه كمالات را از طرف خدا بداند و شكرگذار او باشد.
اگر به معنی واقعی به ذکر «الحمداللَّه» توجه شود، این مانع خود بینى انسان مى گردد. زیرا هر قدر از ما ستایش و تعریف شود، می دانیم که حقیقتى به نام «الحمداللَّه» در عالم هست كه همه ستایش ها مخصوص اوست و منشاء همه كمالات خداست، انسان دیگر هیچ چیز را به خود نمی گیرد كه بگوید من بودم که چنین و چنان کردم. باید این ذکر را با توجه و زیاد بگوید که: «لا موثر فی الوجود الا اللَّه = هیچ موثری جز خدا در عالم نیسته». یعنی اگر اذن خدا نباشد هیچ موثری تاثیر نخواهد کرد.
کسی که اهل گناه و فسق و معصیت است و ارتباطى با خدا ندارد، بعد از مدتى که احساس سرافكندگى و شرمندگى می كند و به آشتى با خدا و عبادت و نماز می پردازد، نباید فكر كند که از دیگران خیلى جلو زده و بالاتر است. انسان باید همیشه در مقابل خدا احساس «ذلت و خوارى» كند و هیچ وقت خود را نسبت به بندگان خدا بهتر نداند.
«عجب نداشتن و فروتنی» با حفظ عزت نفس انسان تباینی ندارد
وقتی می خواهیم عجب نداشته باشیم و با دیگران با فروتنی رفتار کنیم، باید حدود آن را رعایت کنیم و «عزت نفس» خود را از بین نبریم. خداوند مى فرماید: عزت خود را حفظ كنید. حرام است که خود را جلوى دیگرى كوچك كنید.
درست است که نباید خود را بهتر و بالاتر از دیگران بدانیم، اما باید عزت نفس خود را نیز حفظ کنیم. خداوند احساس خردشدن شخصیت و ذلیل بودن در مقابل دیگران را برای مومن نمى خواهد. خداوند مى فرماید: عزت خود را حفظ كنید. حرام است خود را جلوى دیگرى كوچك كنید.
«عزت و شخصیت» غیر از این است كه من در درون خود، خود را برتر بدانم و انتظار داشته باشم به خاطر این كه ایمان دارم و نماز شب می خوانم، یا بچه جبهه اى هستم، باید دیگران برخورد ویژه ای با من داشته باشند.
برگرفته از بحث «سعادت و شقاوت»، جلسه 20؛ 73/9/14
کلیدواژه ها:
آثار استاد