مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
پروفسور محمدعلی مولوی (سالروز درگذشت 16 خرداد)، پدر علم ژنتیک ایران نخستین شخصی بود که علم ژنتیک را به ایران آورد و برای مدت سه سال این علم را رایگان در ایران تدریس و در مدت فعالیت خود سه مرکز ژنتیک در ایران راهاندازی کرد.
پروفسور مولوی در سال 1300 شمسی در شهر تبریز متولد شد و چهار سال ابتدایی را در شهر تبریز گذراند ولی بقیه دوران دبستان، دبیرستان و دانشگاه را در تهران ادامه داد. وی بعد از گذراندن دوره عمومی در دانشکده پزشکی برای مدت چهار سال عازم پاریس شد و به عنوان آسیستان خارجی، این مدت را در بیمارستان کودکان پاریس در بخش پروفسور لامی، استاد کودکان و ژنتیک گذراند.
پدر علم ژنتیک ایران در سال 1332 پس از بازگشت به تهران وارد کادر هیات علمی دانشگاه تهران شد و تدریس دروس پزشکی را آغاز کرد. وی در سال 1962 از سوی سازمان بهداشت جهانی برای تکمیل دوران ژنتیک به دانمارک سفر کرد و در سال 1964 نیز از طرف WHO برای گذراندن دوره یک ماهه عازم امریکا شد که پس از آن از طرف سازمان بهداشت جهانی به عنوان کارشناس ژنتیک شناخته شد.
استاد محمد شجاعی می گوید: اگر ژن برتر را برای فرزندتان می خواهید، برای بچه دار شدن دست نگهدارید و به آموزش های مهدوی توجه کنید.
مدیر مسئول موسسه منتظران منجی تاکید می کند: ما می توانیم به ژن برتر دست پیدا کنیم؛ پس برای بچه دار شدن، دست نگهدارید و ابتدا اطلاعات لازم را در این خصوص کسب کنید. ما می توانیم ۵ ژن «سلامت، زیبایی، هوش، اخلاق، دین و عقل» را در وجود فرزندمان بارور کنیم و نسلی را تربیت کنیم که با نیل به «تمدن اسلامی نوین جهانی»، زمینه ساز حکومت جهانی امام زمان عج الله تعالی علیه باشیم. والدین می توانند در این 5 ژن کودک شان مؤثر باشند.
امروزه در برخی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، رشته های علمی وجود دارد که محققان در خصوص اصلاح نژاد دام و طیور و گیاهان کار می کنند و به نتایج با ارزشی هم رسیده اند. این یعنی می توان نژاد انسان را هم اصلاح نمود و یک نژاد برتر ایجاد نمود.
برای تربیت و اصلاح نژاد، فرمول ها و قوانین کلی وجود دارد. بنابراین، وقتی می گوییم والدین در اصلاح نژاد موثر هستند، یعنی این اصلاح نژاد، در دست خود انسان است و می تواند کاری بکند که در ۵ شاخص ذکر شده، ژن فرزندش را قوی بار بیاورد. یعنی شانس و اتفاق در این امور تاثیر ندارد و همه چیز عالم دارای محاسبات ریاضی است.
این که گفته می شود: «همه چیز به دست انسان است»، یعنی خداوند به انسان اجازه داده که در برخی از امور تصرف کند. بنابراین، وقتی می گوییم برای ایجاد ژن برتر باید آگاهی کسب کنیم، یعنی می توانیم بدانیم که چه زمانی، با چه غذایی و با چه وضعیت روحی و عاطفی و... نطفه ی نژاد برتر می تواند بسته شود و بعد در دوران بارداری سلامتش نیز تامین شود.
هر یک از ۵ شاخص یاد شده، تعریف مشخصی دارد. مثلا هوش کودک، یعنی ضریب کارآیی مغز. یعنی کودک بتواند سریعاً با اشیاء ارتباط برقرار کند و آنها را بشناسد و هنگامی که به مدرسه می رود، بتواند خوب درس بخواند و مطالب درسی را به خوبی فرا بگیرد.
تفاوت هوش و عقل
ممکن است کسی هوش خوبی داشته باشد؛ اما عقل خوبی نداشته باشد. عقل اگر باشد، به دین داری منجر می شود؛ اما هوش چنین نیست. بنابراین کسی که بخواهد فرزندان دین داری تربیت کند، باید از قواعدی که منجر به عاقل شدن فرزند می شود، تبعیت کند.
برخی از والدین، فقط به هوشمندی فرزندشان اکتفا می کنند و همین که فرزندشان بتواند در درس و امتحانات موفق شود برایشان کافیست. اما برخی از پدر و مادر ها می گویند، ما دین دار بودن فرزندمان برایمان اهمیت بیشتری دارد، حتی اگر در درس و تحصیلات موفق نشود. مادری می گفت: اگر فرزندم دانشمند هم شود، ولی دین نداشته باشد، راضی نیستم. به دیندار بودن فرزندم بیشتر از دانشمند شدنش علاقه دارم.
هوش مربوط به ارتباطات دنیایی است که برقرار می شود. اما عقل زمینه ساز دین دار شدن کودک است. بنابر این، پدر و مادر می توانند در دین دار بودن و در بد اخلاق یا خوش اخلاق بودن فرزندشان در آینده مؤثر باشند.
عقل یعنی آنچه که مصالح و مفاسد را تشخیص می دهد. تعریف عقل در دین، آن است که معصوم (علیه السلام) فرمود: «العقل ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمن وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان= عقل چیزی است که به وسیله آن، خدا پرستش شود و بهشت به دست آید».
خیلی از آدم های باهوش هستند که درس شان خیلی خوب است و تحصیلات عالیه دارند؛ اما آدم های عاقلی نیستند. این ها ممکن است از مهارت خودشان در راه خلاف استفاده کنند. مثلا مهندسی که آدم باهوش و درس خوانی بوده است، ساختمان یا پلی را طراحی می کند، بعد از مدتی این ساختمان یا پل ریزش کرده و جان تعدادی از افراد را می گیرد. این فرد، آدم با هوشی است، اما آدم عاقلی نیست.
آیات قرآن و روایات بسیار زیادی داریم که مسئولیت والدین را نسبت به تربیت فرزندان عاقل و دین دار گوشزد می کنند.حتی ممکن است در روز قیامت، یک مادر متدین و محجوب را مسئول بدحجابی دخترش بدانند. مثل خیلی از مادرهای باحجاب و چادری که دختران شان بدحجاب هستند و آرایش می کنند و به کوچه بازار می روند. در روز قیامت گفته می شود که شما فقط حواستان به خودتان بوده و رعایت حجاب را کردید؛ اما تربیت صحیح را برای فرزندتان اعمال نکردید. پدر نمازخوان و متدین نیز، به خاطر فرزند بی نمازش مؤاخذه خواهد شد. ضمن این که در روز قیامت فرزند هم از پدر و مادر شکایت می کند. بنابراین، ما موظف هستیم که به فرزندمان نگاه درست داشته باشیم و این نگاه درست به وجود نمی آید، مگر اینکه اول نگاه درستی نسبت به خودمان داشته باشیم.
بخش مهمی از آن چه بیان شد، مربوط می شود به زمان بسته شدن نطفه. اما بعد از آن نیز باید اقداماتی انجام شود که به آن می گوییم: «اقدامات هدایت و اصلاح بعداز تولد».
اگر نوزادی متولد شد، از زمان تولد به بعد، اقداماتی باید انجام شود که عنوان آن اقدامات «هدایت و اصلاح» است. یعنی گاهی در زمان بسته شدن نطفه، بخاطر عدم رعایت برخی مسایل توسط والدین، انحراف ها و مشکلاتی برای جنین ایجاد می شود که حالا باید برای رفع آنها اقدامات «هدایت و اصلاح» را در پیش بگیریم.
بعد از تولد کودک نیز، باید اقدامات تربیتی خاص صورت گیرد. بنابراین، والدینی که به دنبال ایجاد نژاد برتر هستند، باید قوانین کلی «ایجاد، هدایت و اصلاح» را فرا بگیرند. این قوانین روی همه بچه¬ها یک جور اعمال نمی شوند. چون بچه ¬ها با هم تفاوت دارند. پس ما نمیتوانیم با یک روش تربیتی ثابت، هر نوع کودکی را ترییت کنیم. یعنی نمیتوان یک روش تربیتی ثابت را برای همه در نظر گرفت. اما اصول و قوانین کلی باید در دستمان باشد. مثلا بچهای که به شدت دروغگو است، با بچه¬ای که کاملاً صادق است، یک نوع برخورد را نمیطلبند. بچهای که گوشه¬گیر و خجالتی است، با بچه¬ای که خیلی اجتماعی است و روابط عمومی بالایی دارد، برخورد تربیتی یکسانی نمیطلبند. یا با بچهای که بسیار پررو و بی¬حیا است، نمیتوان همان برخوردی را داشت که با یک بچه با حیا داریم. در تربیت باید به تفاوتها دقت کنیم. حالا بحث ما این است که با توجه به این که هر انسانی دارای یک شاکله است و یک شخصیت خاصی دارد، باید روش تربیتی مبتنی بر همان شخصیت را برای او در نظر گرفت.
انسان موجود ترکیبی است. شخصیتها هم با همدیگر دوتا نیستند و هر انسانی یک شخصیت خاص دارد. شخصیت از کلمه¬ اش معلوم است. مصدرسازی کردیم. شخصیت دارد؛ شاکله دارد؛ شاکله اش هم مربوط و ویژه خودش است. این همه با تربیت ایجاد می شود.
این بحث را استاد شجاعی در ده جلسه از مباحث تربیت کودک مطرح کرده اند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد
بسیار عالی