مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
منابع حدیثىِ شیعه تصریح مى كنند كه در دوران غیبت كبرا، عامّه مردم از محلّ اقامت امام(ع) آگاهى ندارند ، چنان كه از امام صادق(ع) روایت شده است:قائم دو غیبت دارد: یكى كوتاه و دیگرى طولانى . در غیبت نخست ، جز خواصّ شیعه، جاى او را نمى دانند و در غیبت دیگر، جز خواص و بستگانش جاى او را نمى دانند.
لِلقائِمِ غَیبَتانِ : إحداهُما قَصیرَةٌ ، وَ الاُخرى طَویلَةٌ . الغَیبَةُ الاُولى لا یَعلَمُ بِمَكانِهِ فیها إلّا خاصَّةُ شیعَتِهِ ، وَ الاُخرى لا یَعلَمُ بِمَكانِهِ فیها إلّا خاصَّةُ مَوالیهِ . [۱]
قائم دو غیبت دارد: یكى كوتاه و دیگرى طولانى . در غیبت نخست ، جز خواصّ شیعه، جاى او را نمى دانند و در غیبت دیگر، جز خواص و بستگانش جاى او را نمى دانند.
محقّق اربلى (م ۶۹۳ ق) در پاسخ به این افترا مى نویسد :
و الّذینَ یَقولون بِوجوده لا یَقولُون إنّه فى سرداب بَل یَقولون إنّه حَىّ موجود یَحلّ و یرتحل و یَطوف فى الأرض .[۲]
آنان كه معتقد به زنده بودن او هستند، نمى گویند كه وى در سرداب زندگى مى كند ؛ بلكه عقیده دارند كه وى زنده است و در زمین رفت و آمد مى كند.
همچنین در برخى احادیث آمده كه امام(ع) در میان مردم است ؛ ولى آنان ایشان را نمى بینند و نمى شناسند .[۳]احتمالاً ریشه این نسبت ناروا ، سخن برخى از نویسندگان چون گنجى شافعى است كه به پندار خود در دفاع از عقیده به مهدویت ، در پاسخ این شبهه كه «چگونه امام مهدى(ع) سال ها در سرداب بدون آب و غذا زندگى مى كند؟» ، زندگى آن امام را به زندگى عیسى(ع) تشبیه كرده اند .[۴]
امّا باید توجّه داشت كه گنجى شافعى ، پیرو مذهب اهل سنّت است و عدم آشنایى وى با فرهنگ و عقاید شیعه موجب گردیده كه این افترا را باور كند و به دلیل احترامى كه براى عقاید امامیّه قائل است ، از آن دفاع نماید .
۴ . افتراى اجتماع همه شب شیعیان در اطراف در سرداب غیبت
از همه دروغ هاى گذشته خنده آورتر ، سخن ابن خلدون است كه مى گوید : «شیعیان هر شب بعد از نماز مغرب بر درِ سرداب مى ایستند و مركبى را آماده مى كنند و امام را صدا مى زنند كه خارج شود ، تا پاسى از شب بگذرد . سپس باز مى گردند تا شب دیگر» ،[۵]هر چند متأسّفانه برخى دیگر ، این اتّهام را تكرار كرده اند.
گفتنى است كه اكثر قریب به اتّفاق اهل سامرّا از آغاز تا كنون ، اهل سنّت اند و به آسانى مى توان با پرس و جو از آنان به صحّت و سقم چنین دعوایى پى برد.[۶]
یادآور مى شویم كه ابن خلدون در این نقل و نیز در جایى دیگر از كتاب خود ، این اقدام را به شیعیان حلّه نسبت داده است ، در صورتى كه كسى جز او ، ادّعاى وجود سرداب غیبت در حلّه را ندارد .
[۱] ر. ك: ص ۱۲۶ ح ۵۲۷ .
[۲] كشف الغمة : ج ۳ ص ۲۸۳ .
[۳] الغیبة ، نعمانى : ص ۱۷۵ ح ۱۳ (در این منبع ، به نقل از امام صادق(ع) آمده : «وفیه : یَفْتَقِدُ النّاس إماماً یَشهَدُ المَواسمَ یَراهُم وَ لا یَرَونَه ؛ مردم امام را نمى یابند كه در مراسم حج حضور دارد و آنان را مى بیند ؛ ولى آنان او را نمى بینند»).
[۴] البیان فى أخبار صاحب الزمان (كفایة الطالب) : ص ۵۲۱ . نیز ، ر. ك : كشف الغمة : ج ۳ ص ۲۷۸ و ۲۸۳ .
[۵] تاریخ ابن خلدون : ج ۴ ص ۳۹ .
[۶] صاحب كتاب أضواء على السنّة المحمّدیة (ص ۲۳۶) از نویسندگان معاصر اهل سنّت ، از علّامه عسكرى نقل مى كند : «أمّا سرداب الغیبة الذى قیل عنه فى الحلّه أو سامرّاء فلم أسمع بشیعى یقول بغیبة المهدى فیه أو بوجوده فیه أو بخروجه منه ؛ امّا سرداب غیبتى كه گفته شده است در حلّه یا سامرّاست . من از هیچ شیعه اى نشنیدم كه مهدى(ع) در سرداب ، غیبت نموده یا در آن جا سكونت دارد و یا از آن جا ظهور مى كند» . با توجّه به تولّد و سكونت علّامه عسكرى در شهر سامرّا ، این سخن ایشان ، بسیار روشنگر است .
کلیدواژه ها:
آثار استاد