www.montazer.ir
پنج‌شنبه 28 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 12270
زمان انتشار: 4 مارس 2021
ریشۀ نیرومندی دل، توکل بر خداست

قلب، جلسه 74، 1391/10/30

ریشۀ نیرومندی دل، توکل بر خداست

درباره قوت قلب، بحث جدیدی را با حدیثی از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) باز می‌کنیم. حضرت می‌فرمایند:«اَصلُ قُوَّتِ القَلب اَلتَوَکُلُ عَلَی الله[1] = اساس قوّت دل، توكّل به خداست». ریشه نیرومندی دل توکل بر خداست و قلب قوی، مثل بدنِ قوی است. همانطور که بدنِ قدرتمند در مقابل میکروب‌ها و حوادث، آسیبِ کمتری می‌بیند؛ دلی که بر خدا توکل دارد نیز، از انواع آسیب ها در امان خواهد ماند.

برای روشن شدن بحث توکل و نقش آن در سلامت روح و روان لازم است به موضوعی اشاره کنم. منشأ خیلی از گرفتاری‌های جسمی و حتی روانی انسان، ضعف بدن است. ما یک دسته از بیماری‌ها را داریم به نام بیماری‌های روان‌تنی. یعنی خیلی از بیماری هایی که شخص به اشتباه فکر می‌کند ممکن است روانی باشد، منشأ جسمی دارد. مثلاً شخصی که مشکلات روانی و روحی، ترس، دلشوره و خستگی و بی حوصلگی دارد، به روان پزشک یا روان شناس مراجعه می‌کند. روان پزشک هم برایش دارو می‌نویسد که بعداً این داروها عوارض دیگری را در بدن او ایجاد خواهند کرد. در واقع این شخص در اثر یک بیماری جسمی است که این مشکلات روحی و روانی برایش ایجاد شده است. مثلاً کسی که کم خونی دارد، قطعاً بی حوصله و تحریک پذیر خواهد بود و خستگی زود به سراغش می‌آید. یا اگر کسی مشکل غده تیروئید داشته باشد، این مشکل در روح و روان او نیز تاثیر خواهد داشت. پس نمی‌توان گفت که این به هم ریختگی روح و روان، فقط منشأ روحی و روانی دارد. در اغلب موارد ما به جای مراجعه به روانپزشک و روان شناس، باید به پزشک جسم مراجعه کنیم تا منشأ جسمیِ بیماری های روحی و روانی مشخص شود. قبلاً هم گفتیم که دو اصل «تغذیه سالم و ورزش» در سلامتی جسم مهم هستند. ورزش یک امر واجب است. اگر کسی مرتب ورزش کند، دچار بسیاری از مشکلات روحی و روانی نخواهد شد. در حالی که خود ورزش هم به تقویتِ معنویت و روح کمک می‌کند. گاهی کمبود یک ماده یا عنصر غذایی در بدن باعث به هم خوردن تعادل روح و روان می‌شود و به محض تأمین این ماده در بدن، آن حالت به هم خوردگی روح و روان از بین می‌رود و روان آرامش می‌یابد.

همانطور که به هم ریختگی و بیماری جسم روی روح و روان اثرگذار است؛ قطعاً ضعف و بیماری قلب یا بخش فوق عقل نیز روی سلامتی روح و روان انسان تاثیرگذار خواهد بود. قلب یا همان بخش فوق عقل ما بخش اصلی هویت ماست. بخش های دیگر مثل حس، خیال، وهم و عقل ابزار و وسیله هستند. حال اگر بخواهیم یک قلب قوی داشته باشیم، باید به خداوند تبارک و تعالی توکل کنیم و این موضوع را در بحث «توکل» توضیح داده‌ایم. حتماً به این بحث مراجعه کنید.

نقش ضعف قلب (بخش فوق عقل) در آسیب دیدنِ انسان

ما به نیرومندی دل در حرکت به سمت آخرت خیلی احتیاج داریم. همانطور که به نیرومندی جسم در کارهای دنیایی نیاز داریم. کسی که بدنش دائماً مریض است و ضعف دارد، آسیب می‌بیند. زیرا مدام باید به دکتر مراجعه کند یا در بیمارستان بستری باشد. در این صورت او هیچ لذتی از زندگی نمی‌برد. حال که مسیر ما یک مسیر جاودانه و به سمت آخرت و ابدیت است، تنها چیزی که به ما کمک می‌کند، قدرت قلبی است. آدم‌های ضعیف که قلب‌های ضعیف دارند، نمی‌توانند از دنیا خوب لذت ببرند. این ها آدم‌های زودرنج و عصبی و حساسی هستند که خیلی زود صدمه می‌بینند و در زندگی اجتماعی و خانوادگی با پدر و مادر و خواهر و برادر و همسر و فرزندشان به شدت آسیب ­پذیر هستند. در حرکت به سمت آخرت هم اینها آدم‌های ضعیفی هستند.

کسی که قلب ضعیف یا بخش فوق عقل ضعیفی دارد، وقتی سر نماز می‌خواهد بیاید، چون قوت قلب ندارد، نمی‌تواند خودش را با نماز بالا بکشد و نماز برایش معراج نیست. روزه می‌گیرد، می‌بینید که روزه به دادش نمی‌رسد. قرآن می‌گوید:«وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ [2]= از شكیبایى و نماز یارى جویید و به راستى این [كار] گران است مگر بر فروتنان». این شخص چون قدرت ندارد، اصلاً نمی‌تواند از صبر و نماز کمک بگیرد، چون برایش سنگین است.

بعضی‌ها چون قلب قوی ندارند، فکرهای‌شان هم کار نمی‌کند. برای همین اینها همیشه در بُرد پایین از رشد می‌مانند و به هیچ وجه به بردهای متوسط یا بردهای بلند راه پیدا نمی‌کنند.

داشتنِ دلِ نیرومند در حرکت به سمت ابدیت امری ضروری است

در حرکت‌هایی که ما به سمت ابدیت و آخرت داریم، قدرت و نیروی دل برای ما یک امر ضروری و واجب است. آدم‌های ترسو، زودرنج، حساس، خسیس و بخیل چون قدرت دل ندارند، آدم‌های بدبینی بار می‌آیند.

مثلاً آدمی که قلبش قوی است، اصلاً غیبت نمی‌کند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود:«الْغِیبَةُ جُهْدُ الْعَاجِزِ[3]= غیبت كردن، آخرین تلاش شخص ناتوان است». آدم هایی که ضعیف هستند و غیبت می‌کنند، به این خاطر است که می‌ترسند و اضطراب دارند. در کل بدبینی، حسادت، سوءظن، زودرنجی، حساسیت، کار قلب ضعیف است، چنین قلبی نمی‌تواند تصمیمات خوب، قوی و قدرتمند بگیرد. باید قلب را تقویت کنیم. در جلسه قبل گفتیم، مهمترین عامل در تقویت قلب، ذکر خدا و یاد خدا است.

حضرت در این حدیث یکی از ریشه‌های نیرومندی دل را توکل می‌‌داند. توکل یعنی انسان بتواند خدا را وکیل بگیرد. مثلاً وقتی خودتان می‌خواهید به تنهایی وارد یک قضیه ی دادرسی و دادگاه شوید، خیلی برای‌تان سخت است. اما وقتی وکیل می‌گیرید، دیگر خیال تان راحت می‌شود.

در مورد خدا گفته شده: «نِعمَ المَولی وَ نِعمَ الوَکیل= خداوند بهترین سرپرست و وکیل است». خدا می‌خواهد که او را وکیل قرار دهیم. یعنی به او تکیه کنیم. برای همین در قرآن داریم: «إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ= تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم».

انبیاء با توکل به خدا یک تنه در برابر طاغوت می‌ایستادند

به داستان زندگی انبیاء که نگاه می‌کنیم، چطور انبیاء می‌توانستند تنها و یک تنه برای تبلیغ بین مردم بروند. چگونه حضرت ابراهیم یک تنه با نمرودی که میلیون ها نفر سپاه داشت درگیر شد و در آتش افتاد و حتی از حضرت جبرئیل هم کمک نخواست. یا حضرت موسی و هارون (علیهما‌السلام) به جنگ فرعون رفتند و پیروز شدند. چون انبیاء در کنار خود همیشه خدا را داشتند.

بزرگترین گنج پیامبر ما که خیلی در فشار بودند و اذیت شدند، ذکر «لا حول و لا قوۀ الا بالله العلی العظیم» بود. یعنی خدا با من است. توجه به اینکه خدا کنار من است، فوق ­العاده زندگی را قدرتمند و شیرین می‌کند و باعث می شود انسان به اضطراب نیفتد. ترس‌ها، حسادت‌ها، بداخلاقی‌ها، بدبینی‌ها برای این است که انسان خدا را کنار خود نمی‌بیند و احساس تنهایی و بی­ کسی می‌کند و در نتیجه مجبور می‌شود که خود، به فکر خودش باشد و شروع می‌کند به دوندگی زیاد و خود را خیلی خسته می‌کند. خیلی جاها انسان می‌تواند کار را به خدا بسپارد.

توکل یعنی اینکه شجاعت داشته باشی و کنار خدا و با نظارت خدا به وظائفت عمل کنی و از هیچ چیز نترسی. اگر یاد گرفتیم که به خدا اعتماد و توکل کنیم و در تمام صحنه­ های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و خانوادگی خدا را کنار خودمان آوردیم، قلب مان قدرتمند می‌شود و شجاعت به سراغ ما می‌آید و دیگر از ترس و دلشوره در زندگی مان خبری نیست. اینکه امام علی (علیه‌السلام) فرمود، اصل نیرومندی دل، توکل بر خداوند تبارک و تعالی است، یعنی خدا را باور کردن.

کوهنوردی که به خدا اعتماد نکرد و مرد

کوهنوردی اعتقادی به خدا نداشت. در دل یک شب سرد از کوه سقوط کرد و بین زمین و آسمان آویزان شد. فطرتش به او گفت، قدرتی هست که دارد من را می‌بیند و الان می‌تواند من را نجات بدهد. گفت: خدایا من الان فهمیدم که تو هستی، پس من را نجات بده. ناگهان صدای خدا را شنید که به او گفت: اگر واقعاً به من ایمان آورده ای، طنابی که تو به آن آویزان هستی را بِبُر. گفت: نه خدایا می‌افتم. گفت: بِبُر و مطمئن باش و به من تکیه کن. کوهنورد اعتماد نکرد. فردا که هوا روشن شد، آمدند دیدند که در فاصله یک متری زمین یخ زده و مرده است. اگر به خدا اطمینان کرده و طناب را بریده بود، نمی‌مرد.

اعتماد به غیب اولین شرط ایمان است

میزان ایمان و شرافت یک انسان به این است که چقدر غیب را می‌بیند و به آن اعتماد دارد و از آن کمک می‌گیرد: «وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ[4]= و آنان كه بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پیش از تو نازل شده است ایمان مى آورند و آنانند كه به آخرت یقین دارند». اولین شرط ایمان این است که انسان می‌تواند به غیب اعتماد کند. «یؤمنون» از امن می‌آید، یعنی دلشان به آن چیزی که نمی‌بینند، آرامش دارد. تمام ایمان یعنی همین، یعنی اینکه انسان به چیزی که نمی‌بیند آرامش داشته باشد. آدم‌هایی که نمی‌توانند به غیب تکیه کنند، در زندگی شان خیلی ضربه می‌خورند. «وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[5]= و مؤمنان باید تنها بر خدا توكل كنند». کسی که ایمان دارد به خدا توکل می‌کند، خدا هم کمکش می‌کند. پدر و مادر وقتی بچه را بالا می اندازند، بچه نمی‌ترسد و می‌خندد. چون امیدش به این است که پدر و مادر او را می‌گیرند.

بهترین وکیل

«نِعمَ الوَکیل» خدا واقعاً وکیل خوبی برای ما است. در حدیث قدسی فرمود: من نزد گمان بنده ­ام هستم. وقتی خدا ببیند که بنده روی او حساب کرده، اصلاً کنار نمی کشد.

خدا می گوید به من قرض بدهید. اگر قرض بدهید[6]من 700 برابر به شما برمی‌گردانم. ببین می‌توانی به خدا اعتماد کنی و مطمئن باشی که خدا آن را هم در دنیا و هم در آخرت به تو بر می‌گرداند. «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ[7] = هرگز به نیكوكارى نخواهید رسید تا از آنچه که دوست دارید انفاق كنید». یعنی همان چیزی را که دوست دارید، بدهید.

بسیاری از خساست ها، بخل ها، به خاطر نداشتن توکل است. مستحب است انسان به رفاه خانواده ­اش توجه کند، نه اینکه افراط و تجمل ­گرایی کند. توکل یعنی انسان ادراک کند که عین فقر است و ربط محض به خداوند تبارک و تعالی دارد.

همه وجودهایی که من و شما داریم می‌بینیم، این کره زمین، مریخ، مشتری، کیهان، کهکشان‌ها، وجود و هستی کدام یک از اینها از خودشان است؟ خدا تکیه گاه همه اینهاست.

ما الان در هر نفسی که می کشیم، وابسته به خدا هستیم که اجازه می‌دهد یا نمی‌دهد. پلکم می‌خواهد باز و بسته شود، باید ببینم خدا اجازه می‌دهد یا نمی‌دهد. «تَوَکَلتُ عَلَی الحَیِّ الَّذی لا یَمُوت= توکل می‌کنم بر زنده‌ای که هرگز نمی‌میرد». توکل یعنی اینکه من با ایمانم تکیه به حق تعالی داشته باشم و ببینم که او هست و کمکم می‌کند. در قرآن فرمود: هر وقت از آزار و اذیت انسان‌ها دچار غم و غصه شدید، بگویید:«أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ[8]= امورم را به خدا واگذار می‌کنم که خداوند به احوال بندگان بیناست.» بلافاصله خدا بعدش فرموده: « فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَكَرُوا[9]= پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نیرنگ می کردند حمایت فرمود».

دو چیز که با شرک برابر است

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «یَقولُ إبْلیسُ لجُنودِهِ ألْقُوا بَیْنهُمُ الحَسدَ و البَغْیَ؛ فإنَّهُما یَعْدِلانِ عندَ اللّه ِ الشِّرْكَ[10] = ابلیس به لشكر خود مى‌گوید: میان آنان حسادت و تجاوزگرى افكنید كه این دو خوى نزد خدا، برابر با شرك است». حسادت و تجاوزگری تا این حد خطرناک است. بنابراین، امام رضا (علیه السلام) فرمود[11]، اگر در بین شیعیانم کسی اهل این چیزها باشد، من نفرینش می‌کنم. چون این شخص از ولایت امام خارج شده است.

متاسفانه در بیشتر موارد هنگام ارتباط با دیگران ما خود را ملاک همه چیز قرار می‌دهیم. یعنی اگر کسی با ما رفتار خوبی داشت، پس آدم خوبی است و اگر با ما رفتار بدی داشت و بدی کرد، می‌گوییم آدم بدی است. اما حقیقت این است که ملاک، خودِ ما نیستیم. ما در برخورد با افراد و ارتباط با آنها می‌توانیم تشخیص بدهیم، یک فردی که مؤمن و متدین است، نیاز به نفرین ندارد. ممکن است این فرد با ما مشکلی داشته باشد، اما ملاک خودِ ما نیستیم که براساس این ملاک به او برچسب خوبی یا بدی بزنیم.   

شما هر یک باری که به خدا اعتماد می‌کنی، خدا پشتت می‌ایستد و دفعات بعد، قلبت محکمتر از قبل می‌شود. می‌دانی که خدا هست و واقعاً به ما کمک می‌کند. هر کس در زندگیش به خاطر دارد که کجاها به خدا تکیه کرده و خدا پشتش ایستاده و دفعه بعد قلبش قویتر شده است.

جایی که توکل است، اضطراب بی معنی است

توکل، یعنی اینکه شما به آن چیزی که در دست خداست، بیشتر اعتماد داشته باشی تا آن چیزی که در دست خودت هست. توکل یعنی خدا را کنار خودت ببینی و بتوانی به عشق او اضطراب و حسادت نداشته باشی. زودرنجی و حساسیت و عصبانیت نداشته باشی. اینها همه مال دنیاست. شما وقتی دنیا را دیدی، خدا را نمی‌بینی. شما هر بار که به خدا تکیه می‌کنید، دارید قویتر و شجاع­تر می‌شوید. آدم‌های ترسو و حساس و زودرنج و ضعیف هنوز به قدرت مافوق خود اطمینان ندارند.

هر کس الان برگردد به گذشته خودش، می‌بیند چقدر صحنه­ هایی بوده که قرار بوده او نابود شود. مثلاً اتفاقی برای یک بچه کوچک می‌افتد، ولی می‌بینید که هیچ صدمه‌ای نمی‌بیند. یعنی فرشته­ ها او را نگه می‌دارند. خداوند فرشته‌ها را محافظ ما گذاشته است. آدمی که خدا را کنار خود ندارد، همیشه احساس تنهایی و ترس در وجودش هست و به زن و فرزندش سخت می‌گیرد، به همسرش سخت می‌گیرد، به اطرافیانش سخت می‌گیرد و حتی به خودش، و همیشه در عسرت زندگی می‌کند. اینها برای دوری از یاد خداست. برای همین فرمود: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْكًا[12]= و هر كس از یاد من رو بگرداند، در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت». وقتی خدا را کنار می‌گذاری، همیشه دلشوره داری.

مهماندار هواپیما یک خاطره قشنگی نوشته بود. می‌گفت ما در آسمان بودیم. چرخ های هواپیما باز نمی‌شد. همه مسافران به اضطراب افتاده بودند به جز یک روحانی که خیلی آرام و شاد نشسته بود. به او گفتم حاج آقا چقدر شما آرام هستید. چرا اضطراب ندارید؟ گفت: من آیۀ الکرسی خواندم و خیالم راحت است. برای ذاکرِ خدا خطری پیش نمی‌آید. آدم باید به خدا اطمینان کند. بدترین گناهان بدبینی به خداست. به خدا اعتماد کن، قلبت در رفتار، اخلاق، انتخاب و ارتباط قوی می‌شود.

داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) در توکلِ به خداوند سرمشق ماست. وقتی خداوند به او فرمود زن و فرزند نوزادت را ببر در بیابانی بی‌آب و علف بگذار. یا زمانی که گفت اسماعیل را ذبح کن. داستان پیغمبر، انبیاء و اولیاء داستان امام امت که تنهایی قیام کرد و دیدید به چه عزت و موفقیتی رسید، همه سرمشق ماست.

«أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى[13]= كه دو نفر به دو نفر و به تنهایى براى خدا به پا خیزید». برای خدا و امام زمان یک نفره یا دو نفره قیام کنید. انسان بگوید من باید به پدر آسمانیم کمک کنم و می‌بینید که چقدر خداوند به او برکت و موفقیت می‌دهد.

اگر کسی می‌خواهد قلبش قوی شود، باید به خدا توکل کند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به معراج رفته و خداوند با ایشان حرف‌های ویژه دارد و اولین چیزی که به پیغمبر می‌گوید توکل است. اگر کسی توکل کردن به خدا را تمرین نکند، هیچ وقت شجاعت فعالیت‌های بزرگ را پیدا نخواهد کرد. انسان باید یاد بگیرد تا کارهای بزرگ را برای خدا انجام بدهد.

فردی که توکل به خدا دارد دلش نیرومند است و اگر گناه هم کرد و آلوده هم شد، زود این بدن ترمیم می‌کند. مؤمن اگر زمین هم بخورد، چون قدرتمند است و تکیه­اش به خداست، زود بلند می‌شود و جبران می‌کند. اینکه فرمودند:«اَلمُؤمِنُ دائِمٌ نَشاطُه= نشاط مؤمن دائمی است»، علتش این است که همیشه معشوق هایش کنارش هستند، خانواده آسمانیش کنارش هستند، الله کنارش است و هیچ وقت نسبت به او بی­عنایت نیستند و به او پشت نمی‌کنند.

یک زن مثل آسیه در کنار فرعون خدا را با خود دارد و شادِ شاد است. اما زن دیگری مثل زن لوط و زن نوح خدا را ندارد و بدبخت و بیچاره زندگی می‌کند.

اگر یک جا بی­ انگیزه شدیم، نشانه ی این است که اوضاع گِل ­آلود شده و ما خدا را گم کرده‌ایم. خانواده آسمانی مان، امام زمان‌مان و فرشته ­ها را گم کرده‌ایم و تنها شده‌ایم که اضطراب و بی‌حالی و بی انگیزگی سراغ مان آمده است.  

قلب/ توکل

پی نوشت:

[1] . تمیمی آمدی، غرر الحکم، جلد۱، صفحه۱۹۸.

[2] . سوره بقره/45.

[3] . نهج البلاغه/ گفتار حکیمانه.

[4] . سوره بقره/4.

[5] . سوره ابراهیم/11.

[6] . «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ= كیست آن كس كه به [بندگان] خدا وام نیكویى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بیفزاید و خداست كه [در معیشت بندگان] تنگى و گشایش پدید مى ‏آورد و به سوى او بازگردانده مى ‏شوید» (سوره بقره/245).

[7] . سوره آل عمران/92.

[8] . سوره غافر/44.

[9] .سوره غافر/45.

[10] . الكافی : 2/327/2 .

[11] . نامه ی حضرت امام رضا علیه السلام به حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام.

[12] . سوره طه/124.

[13] . سوره سبأ/46.

ع ل 371

کلیدواژه ها: قلب ، استاد شجاعی ، توکل ،

ناشناس (کاربر مهمان)

سلام ، خدا قوت راهکار عملی برای قوی شدن توکل وجود ندارد؟

خانم علیزاده

سلام. توضیح در سی دی بحث توکل از استاد شجاعی. جهت سفارش محصولات غیردانلودی (کتاب، لوح فشرده و...) و دریافت سفارش از طریق پست (برای کل کشور) و یا پیک (فقط برای شهر تهران)، در ساعات اداری با تلفن فروشگاه به شماره ۵۵۹۶۲۲۲۳-۰۲۱ تماس حاصل نمایید.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed