مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یکی از چیزهایی که فوقالعاده در بزرگی روح تأثیر دارد، خروجی های نفس است. پس هر چه خروجیهای شما بیشتر باشد، دریافت شما هم بیشتر است. روح با عمل و تمرین و خودسازی بزرگ میشود. روح که بزرگ شد، دریافت و جذب آن هم بیشتر میشود. این دریافت باعث میشود دوباره روح بزرگتر بشود و شباهت به خدا بیشتر شود.
روحیه ی خساست را با «بخشش مدام»، از خود دور کنید
ابعاد روحی ما شامل بخشهای «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» است. وقتی یک نفر در بخش جمادی خسیس است، نمیتواند به راحتی هزینه کند. چنین آدمی محدود دیده میشود، چون در خرج کردن در راه خدا ضعیف و ناتوان است. او به بیماری «بخل» گرفتار است.
حضرت علی (علیه السلام) میفرماید: «اَلبُخلُ جامِعٌ لِمَصائِبِ العُیُوب= بخل جمع کننده بدیها و زشتیهاست». یعنی تمام زشتیها در یک آدم بخیل جمع میشود. حالا اگر این آدم دست از این بخلش بردارد و بتواند در راه خدا و دوستان خدا هزینه کند، وسعت روح پیدا میکند و نفسش بزرگ میشود.
فرد ثروتمندی در جوانی با خدا عهد بست که خدایا!هر چقدر به من بدهی، نصفش مال تو
آقایی بود که سالی یک میلیارد تومان برای فقرا خرج میکرد. هر کسی نمیتواند این کار را بکند. آن کسی که سالی یک میلیارد تومان خرج میکند، میگوییم روحش بزرگ، قوی و شجاع است که میتواند این کار را انجام بدهد. این فرد چطور به این مقام رسیده است ؟ خودش میگوید من که جوان بودم به خدا گفتم خدایا هر چه به من بدهی نصفش مال تو. این خودش یک قدرت میخواهد که به عهدش با خدا عمل کند. او به عهدش وفا کرد و خدا هم مدام به او برکت داد. می گفت من نصف آن چه خدا می داد را در راه خودش خرج کردم. الان برکت من رسیده به اینجا که سالی دومیلیارد تومان درآمد دارم و یک میلیاردش را در راه خدا انفاق میکنم.
متاسفانه امروزه مردم خمسشان را هم نمیدهند، یعنی نصف که هیچ؛ یک پنجم را هم که میخواهند بدهند خیلیها زورشان میآید. اینها پول حرام کسب میکنند و به زن و بچه هایشان هم میدهند. چون روح این فرد بزرگ نیست، پول زیاد هم دارد، اما حاضر نیست که در راه خدا بدهد. اما روح آن آقا که میتواند سالی یک میلیارد هزینه کند، چطور بزرگ شده؟ به تدریج و با تمرین کردن.
مثال دیگر: پزشکی که میتواند به راحتی جراحی مغز یا قلب کند، چون روحش بزرگ است، میتواند تیغ بکشد و این عمل را انجام دهد. ولی ما اصلاً طاقت دیدن چنین چیزی را هم نداریم. حالا او در روز سه عمل انجام بدهد، اما باز هم نمیترسد. پس روح با عمل و تمرین بزرگ میشود. عمل هم باعث میشود روح کم کم شجاع و قوی شود. فرقی هم نمیکند این عمل چه باشد. شما در هر جهت مثبت یا منفی روح را به عمل وادار کنید، در آن جنبه بزرگ میشود. بعضیها در آدمکشی، بعضی ها در دزدی، بعضی ها در قاچاق، بعضی ها در چیزهای دیگر، روحشان بزرگ میشود. به قول شهید مطهری بزرگوار نیست، اما بزرگ است. یعنی بزرگواری غیر از بزرگی است. چنگیز و نرون و هیتلر و....بزرگ بودند، اما بزرگوار نبودند. بزرگواری یعنی شخص در کارهای خوب و مثبت و صالح شجاعت دارد و کارهای مثبت را میتواند خیلی خوب انجام بدهد. پس شما در این پنج شانی که بیان شد، هر چه بیشتر خروجی داشته باشید، روح شما بزرگتر میشود؛ چه در موضوع های مثبت و چه منفی.
کسی که در جنبههای جمادی مدام انفاق میکند، او به مقام جواد یا کریم میرسد، یعنی از خدا اسم میگیرد و دقیقاً در آن صفت، تشبه به حق تعالی پیدا میکند. آن وقت اینطور آدمها دیگر جایشان جهنم نیست، بهشتی هستند. چون اسم کریم و جواد خدا را به خود گرفته اند.
تشبه به خدا موجب بزرگی روح می شود
مقام، شرافت و قرب هر انسانی در دنیا و قیامت به تعداد اسم هایی است که از خداوند دریافت میکند. دعای جوشن کبیر، در واقع اسم های خودتان است، باید مدام بخوانید تا یاد بگیرید تشبه به اسمهایی که می خوانید، پیدا کنید. هر چقدر تعداد اسمهای الهی که انسان خودش را شبیه آنها میکند بیشتر باشد، روحش بزرگتر میشود. این بزرگیها در هر یک از جنبه های «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی» باعث توانایی بیشتر روح میشود.
کسانی که اهل عبادت و مسجد و اهل غیب هستند، راحت میتوانند تمرکز و خروجی نفس داشته باشند، یعنی مهارتها و توانشان زیاد شده است.چون روح را بزرگ کرده اند. اما بعضیها مثلاً چند سال طول میکشد تا یک خواب خوب ببینند، یک ارتباط غیبی ببینند. چون روحشان کوچک است و در این مورد تمرین و آمادگی ندارند، پس نمیتواند به راحتی با عالم برزخ اتصال پیدا کنند، مدام خوابهایی را میبینند که در آن جهت قوی هستند. خواب های مادی و دنیایی.
معشوق های دل، نشان دهنده قیمت آدم هاست
گفته شد خواب هر کس نشاندهندۀ شخصیت اوست. اگر در جنبههای جمادی خیلی قوی باشد، خواب ماشین، مبل، تلفن همراه فلان برند، مسکن های چنین و چنان را می بیند.
گاهی شخص در جنبههای گیاهی قوی است، خوابش هم این گونه خواهد بود. بعضی ها در جنبههای حیوانی قوی هستند. خوابهای زیادی در آن جنبهها میبیند. چون روحش در آن خصوص قوی است و در آن جهت تمرین کرده است. وقتی میخوابد روحش به راحتی سراغ آن چیزهایی میرود که به آنها عشق دارد.
این ذات انسان است که تا خلوت پیدا میکند، معشوقش را میخواهد. این اله هایش می تواند جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی باشد. مثلا آدم تا وقتی میبیند در خانه هیچ کس نیست. ذهنش سریع سراغ اله خودش میرود. حالا اله این چیست؟ گاهی حساب پول ها، گاهی هم معشوق شکمی دارد.
معشوق بعضیها هم وهمی است، مثل موضوعات سیاسی. او تا فرصت پیدا می کند، صد تا کانال را بررسی میکند ببیند چه کسی چه کسی را کُشت، کجا جنگ شد، کدام جناح چکار کرد، این صبح تا شب وقتش با باندبازیها و حزببازیها و از اینطور چیزها است.
یک کسی هم معشوقش هنری است. تا خلوت پیدا می کند، سراغ کارهای هنری میرود. مثلاً موسیقی گوش میکند یا نقاشی میکند. یک کسی هم معشوقش عقلی است. به محض این که خلوت پیدا میکند، شروع میکند به مطالعه کردن و کتاب خواندن.
بعضیها هم معشوقشان خانوادۀ آسمانیشان است. اینها تا یک ذره خلوت میکنند، شروع می کنند به عبادت و کارهای خیر. پس قیمت هر کسی معشوق اوست. پیش خدا هم همین است.
شما هر کدام از اینها معشوق اصلیات باشد، قیمت شما هم همان است و به همان شکل محشور میشوید. این که پیغمبر میفرماید: «امت من روز قیامت به صورت ده حیوان محشور میشوند»، علتش این است که معشوق هایشان دائماً یا شهوت بوده یا در ذهنشان نسبت به دیگران نقشه میریزند یا همیشه عصبی و پرخاشگرند، نق و غر میزنند و بداخلاقی می کنند. پس انسان همیشه شبیه معشوقش است، یعنی ذهنش به هر طرف برود همان شکلی میشود.
اگر روح بزرگ شد چه اتفاقی میافتد؟ اساساً نقش بزرگی روح در زندگی چیست؟ از اینجا وارد قاعدهای میشویم که غربیها راجع به آن خیلی سروصدا کرده اند و برایش دهها کتاب نوشته اند. این قاعده همان قانون جذب است. در حالی که ما شاید هزاران قانون جذب در اسلام داریم.
قانون جذب در اسلام یعنی جذب از معدن خیرات چگونه صورت میگیرد؟ معدن خیرات کیست؟ در پاسخ این مطلب باید گفت که ما یک هستی مطلق و بینهایتی داریم که به آن الله تبارک و تعالی میگویند. ما هم جلوههای او هستیم با محدودیتهای خودمان. هر چه خروجیهای شما بیشتر باشد، دریافت ها هم بیشتر است. آدم هر چه دست از بخل خودش برمیدارد، خدا به او بیشتر میدهد. بخل در هریک از بخشهای «جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی یا فوق عقلی»، فرقی نمیکند؛ به محض اینکه شما دست از خودت برمیداری، در حقیقت دست از محدودیت برداشته ای و اتصال به بینهایت برقرار کرده ای.
دعواها، درگیریها، طلاقها، دشمنیها آنجایی هست که دوطرف یا یک طرف تنگنظر است و محدودیت دارد و بزرگ نیست. وقتی بزرگ هم نباشد، سوءظن، اتهام، بدبینی و... پیش میآید. پس وقتی روح بزرگ میشود، دریافت از بالا بیشتر میشود. این قاعدۀ بزرگی روح است.
بزرگی روح در گرو عمل است
روح با عمل و تمرین بیشتر، بزرگ میشود. حالا روح بزرگ که شد چه اتفاقی میافتد؟ دریافت و جذب بیشتر میشود. پس ما از یک طرف عمل بیشتری میکنیم تا روح بزرگ بشود. وقتی بزرگتر شد، دوباره دریافت بیشتر میشود. این دریافت باعث میشود دوباره روح بزرگتر بشود و شباهت به بینهایت بیشتر شود. این قواعد کاملاً قواعد ریاضی و دقیق است.
بر فرض مثال من الان درآمدم 2 میلیون تومان است. وسعم کم است. میخواهم خروجی داشته باشم. نمیتوانم آن طوری که دلم میخواهد خرج کنم. چطور میتوانم با یک درآمد کم، روحم را بزرگ کنم تا شبیه خداوند تبارک و تعالی بشوم؟
آن چیزی که در آموزههای دینی به ما فرمودند، این است که روح تان با نیت بزرگ میشود و اساساً روح، عمل و نیت یک آدم است. این خیلی مهم است. باطن شخص است که عملش را مثبت یا منفی میکند. مثل چاقو است. یک کسی چاقو در شکم یک نفر میزند؛ چون نیت کشتن دارد. یکی هم چاقو میزند؛ چون نیتش طبابت و درمان است. هر دو چاقو است. هر دو شکم را پاره میکنند. اما ارزش عمل هر یک به نیتش بستگی دارد. آن روح یا نیت کار است که نشان میدهد ارزش هرکس جقد راست. اما قضاوت در مورد عمل میشود.
در جاهایی که به ما میگویند شما اگر میخواهید کار کنید نیتتان را بالا ببرید تا روحتان بزرگ بشود. الان فقیر هستی بگو: خدایا! من اگر پول داشته باشم، به فقرا کمک میکنم و راست هم بگویی. چون هر گونه نیتی روح را بزرگ نمیکند؛ بلکه نیتی که صدق داشته باشد، روح را بزرگ میکند. یعنی شخص معلوم باشد اگر واقعاً پولدار بشود، این کارا را واقعاً میکند و عملهای گذشتهاش نشان میدهد که او نیتش صادق است.
فلسفه عمل چیست؟ عمل اصالت ندارد، ولی روح را بزرگ می کند و شکل میدهد.
نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «یُبْعَثُ النّاس عَلَی نِیّاتِهِم= انسانها براساس نیتهایشان برانگیخته مىشوند» یعنی مردم بر اساس نیاتشان محشور و مبعوث میشوند، نه براساس اعمالشان، اما عمل بد باطن را خبیث میکند. چون در باطن اثر دارد و خباثت باطن خودش جزا است. یعنی شخص خشونت پیدا میکند. یعنی شخص لطافتهایش را از دست میدهد.
اندازه بخشش خدا به نیت انسان بستگی دارد
پس نیت شکل و روح را عوض میکند. قاعده دیگری که حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند این است: «عَلَی قَدْرِ النِیَّه تَکُونُ مِنَ الله العَطِیَّه= عطیه و بخشش خداوند به اندازه نیت انسان ها است». یعنی به اندازه نیت یک فرد از طرف خدا به شخص عطا میشود، نه به اندازه عملش. مثلاً آقایی حقوقش در ماه 2 میلیون تومان است، ولی خدا صدها میلیون تومان به او وسعت داده. چون مسجد، حسینیه و ... میسازد. خدا هم براساس نیت این آدم به او خیر و برکت میدهد. اما کسانی هم هستند که همان حقوق را دارند، ولی میبینید که زندگیهایشان پر از مشکلات و گرفتاری است. چون آدم های محدود و کوچک و خسیسی هستند.
پس همیشه باید از خودت شروع کنی. پس وقتی شخص از خودش شروع میکند و نیت میکند، وسعت روح پیدا میکند، و عطیه هم به او بیشتر میشود. در قرآن داریم: «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ الله كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ[1]= مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق میکنند به مانند دانهای است که از آن هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد». پس بین یک تا۷۰۰ برابر خروجی دارد. چون در راه خدا انفاق میکند، برای همین است که کسی که در راه خدا انفاق نمیکند، راه خیر و برکت را به روی خودش میبندد. چون خلاف عمل میکند. اصلاً راه ثروتمند شدن این است. بعضی ها فکر میکنند که راه ثروتمند شدن این است که فقط یک جا پسانداز بکنند و گنج درست کنند، میگوید نه، شما بیش از آنکه بخواهی بگذاری بانک، بیش از آنکه بخواهی یک جایی مالت را پنهان بکنی، آن را به جریان بینداز. مثلاً آنهایی که پولشان را در بانک میگذارند، با آنهای که میروند کار اقتصادی و تولیدی میکنند درآمدشان زمین تا آسمان فرق میکند. چون اینها پولشان را در جریان میاندازند و بقیه هم از آن استفاده میکنند. خدا به برکت این کار به او خیر و برکت بیشتری میدهد.
حسادت اینطوری است که هر وقت آمد، آن چیزی که تو به خاطرش حسادت میکنی درست عکس تو عمل میکند، این خیلی مهم است، دو خواهر، دوست، برادر و شاگرد هستند، وقتی کسی به یک کسی حسادت و بدجنسی میکند، مورد نفرت آدم قرار میگیرد، یعنی به جای اینکه محبوبتر بشود، منفورتر میشود، حسادت در هر کاری درست نتیجه را برعکس میکند. ضمن اینکه آسیب جسمی، روحی میزند، آخرت انسان را هم از بین میبرد، آن نتیجهای را هم که تو میخواستی به آن برسی هرگز به آن نمیرسی. اما اگر تو از محبت استقبال کردی و حسادت نکردی و انحصارطلبی و خودشیفتگی نداشتی، رزقات بیشتر میشود.
[1] . سوره بقره/آیه 261.
کلیدواژه ها:
آثار استاد
محتوا عالی عالی عالی
عالی بودممنون
بسیار عالی و کاربردی، خیر کثیر نصیبتان
خیلی عالی بود ممنونم
خیلی عالی بود ممنونم
خیلی عالی ومفید
موفق باشید احسنت عالی بود خداقوت