مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
زهد، یعنی انسان، یقین داشته باشد که نعمتها ممکن است او را از هدف دور کنند، هر چند ظاهراً بسیار لذتبخش هستند، و از سوئی مصائب و مشکلات ممکن است او را به هدف نزدیکتر کنند هر چند که در ظاهر، ناخوشایند و غیر قابل تحمل باشند.
روانشناسی انسان زاهد
در جلسه گذشته آموختیم که زُهد به معنای رسیدن به این حقیقت است که انسان بداند همه نعمتها و آرزوها، به نفع او تمام نشده و برای او مفید نخواهند بود. خیلی از نعمتها که گاه انسان سالهای طولانی در انتظار رسیدن به آنهاست، بعد از مدتی چنان آزارش میدهد که آرزو میکند کاش هرگز آنها را به دست نمیآورد.
زهد، یعنی انسان، یقین داشته باشد که نعمتها ممکن است او را از هدف دور کنند، هر چند ظاهراً بسیار لذتبخش هستند، و از سوئی مصائب و مشکلات ممکن است او را به هدف نزدیکتر کنند هر چند که در ظاهر، ناخوشایند و غیر قابل تحمل باشند.
چنین نگاهِ عمیقی سبب میشود که انسان هرگز در هنگام دریافت نعمتها، سرمست نشده و از حرکتِ خود به سمت الله غفلت نورزد. چرا که او میداند، همه نعمتها، روابط، فعالیتها و... در زندگی او، در نهایت به تولد سالم باید منجر شود، در غیر این صورت، تنها موجب خُسران و زیان او خواهد بود. لذا هرگز هیچ نعمتی و یا مصیبتی او را از توجه به هدفِ نهاییاش باز نداشته و او را به خود مشغول نمیکند.
انسان زیرک کسی است که همواره کنترل نفس خود را در دست داشته و به هیچ وجه اجازه نمیدهد که انسان های دیگر و یا شرایط مختلف او را از آماده شدن برای لحظه تولدش باز دارد.
بنابراین زاهد، کسی است که تمام غمها و شادیهایش را خوب مهندسی کرده است، به گونهای که از دنیا نهایت استفادهاش را میبرد، امّا سرمست و مشغولِ نعمتهای آن نمیگردد، و زمانیکه با فقدان، شکست، کمبود، و یا از دست رفتن نعمتی رو به رو میگردد، غمزده و غصهدار نمیشود و از حرکت رو به جلو باز نمیماند.
اهل زُهد؛ شادند چه در دنیا و چه در آخرت...
امیرالمؤمنین علی «علیهالسلام» میفرمایند:
«ظَفَرَ بِفَرْحَةِ البُشْرى مَنْ أعْرَضَ عَنْ زَخارِفِ الدُّنْیا؛ به شادی بشارت دست مییابد، کسی که از زیورهای دنیایی روی بر میگرداند».
منظور از روی گرداندن از زیباییهای دنیا، به معنای عدم استفاده از نعمتهای دنیا و لذت بردن از آنها نیست.
بلکه به معنای مشغول نشدن به نعمتهای دنیاست. کسی که قلبش درگیر نعمتهای دنیا نشده، قطعاً گرفتار مسابقات و چشم و همچشمیهای دنیایی هم نمیشود، از همین رو هم در دنیا و هم در آخرت شاد است و از تمام داراییهایش به اوج لذت میرسد.
کسی که وارد میدان چشم و همچشمیهای دنیا میشود، هرگز شاد نیست؛ زیرا دائماً به دنبال بدست آوردنِ آنچه که دیگران دارند، تمام قلب و جسم خود را مشغول میسازد و اساساً زمانی برای آخرتسازی نمییابد.
فرد زیرک، هرگز اجازه نمیدهد که زیورهای دنیا او را تسخیر کرده و قلب او را به خود مشغول سازد، او یک دل و یک جهت، بدون درگیر شدن در ظواهر مسیر، به سمت هدف حرکت میکند.
اهل زُهد؛ محکمند، از مصائب نمیهراسند...
امام سجاد «علیهالسلام» میفرمایند:
«مَن زَهِدَ فی الدنیا هانَتْ علَیهِ مَصائبُها و لم یَكرَهْها؛ هر که در دنیا زهد بورزد، مصائب و سختیهای دنیا برایش خیلی آسان است».
کسی که گرفتار دنیا نیست، لذتهای عظیمی دارد که آن را از آسمان و رفقای اهل آسمانش دریافت میکند.
برای او زیستن در نعمت و یا زندگی در مصیبت، تفاوتی ندارد؛ زیرا هر دو را خواستِ محبوبش میداند و یقین دارد که؛ هر چه از دوست رسد، نیکوست.
تمام اهداف او در بخش فوق عقلانیاش، خلاصه میشود. لذا داشتنها و نداشتنهای چهاربخش پایینی قلب او را به اضطراب، غم، افسردگی و... نمیکشاند.
کسی که آسمان را در آغوش کشیده است، با انواع تیرهای دنیا، گزیده نمیشود. قلب او زنده و رو به الله در حال حرکت است. لذا متوجه امور پیش پا افتاده دنیا نمیشود.
دنیا را کوچک بگیرد، تا شیرین زندگی کنید...
امام کاظم «علیهالسلام» میفرمایند:
«هینوُا الدُّنیا وَ تَهاوَنُوا بِها، ما اهانَها قَوْمٌ الّا هَنَّأهُمُ اللَّهُ الْعَیْشَ وَما اعَزَّها قَوْمُ الّا تَعَبُوا وَ نَلُّوا؛ دنیا را خوار بشمارید (سبک بگیرید) و همدیگر را در این کار یاری کنید. هیچ قومی به چنین نگاهی نرسید، مگر آنکه خداوند زندگی را در کام آنان شیرین گرداند. و هیچ قومی دنیا را عزیز نمیدارد، مگر آنکه به زحمت میافتد و خوار میشود».
سعی کنید تمرین کنید تا دنیا در چشمانتان ارزش چندانی نداشته باشد. برای نعمتهای دنیا، قلبتان درگیر نشود، تا از حرکت رو به رشد باز نمانید. و همدیگر را برای رسیدن به این مهارت یاری کنید.
هیچ وقت درگیر گذشته و آینده نباشید و حسرت آنچه را که از دست دادهاید، نخورید. کسی که کلمه «ای کاش» را مدام تکرار میکند، عبدی از عباد شیطان است؛ زیرا دائماً در اضطراب و نگرانی و غم زندگی میکند.
سختگیری، تکلف و تجمّلگرایی، انسان را دچار خسارت عظیمی میکند. اگر دیگران هم اهل تکلّف هستند، شما ساده زندگی کنید، درگیر شئونات پایینی نشوید، تجملگرایی، مانع رسیدن شما به هدفتان میشود.
سفرههای ساده، صمیمیتر و با برکتترند. به خاطر خدا بدون تکلّف با هم رفت و آمد کنید.
ازدواجهای ساده، آرامتر آغاز میشوند.... هر چه تکلّفها بیشتر میشود، طبق روایت بالا، سختیها، خواری ها و عذابها نیز بیشتر می شوند.
تمایل به مارکگرایی و اجناس خارجی، انسان را دچار زحمت میکند و لذت زندگی را از او سلب میکند.
ادامه بحث برای جلسه بعد.
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی
مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی
«والحمدلله رب العالمین»
کلیدواژه ها:
آثار استاد