مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
طبق تحقیقات جامعهشناسی، رنگها، نه تنها افراد را تحت تاثیر خود قرار میدهند بلکه منجر به پیشرفت و یا رکود یک جامعه نیز میشوند. با عدم جایگزینی صحیح رنگ در مکان خاص خود و به کارگیری نادرست آن در محیطهای انسانی، صدمات روحی شدیدی بر انسان وارد خواهد آمد. «اصلاح املای کودک با خط قرمز توسط معلم» یا «چراغ قرمز هشدار دهنده، برای رانندگان» یا «سفید بودن پاکت شیر»، «رنگ آبی یا سبز روشن دیوارهای کلاس درس یا کتابخانه برای مطالعه بهتر» و «استفاده از پوشش سفید درعالم پزشکی و سبز برای بیماران» همه و همه مؤید این مطلب است که یک ارتباط تنگاتنگ بین نظام خلقت انسان و طبیعت وجود دارد.
ولی در ماورای این طبیعت «حقیقت» چیز دیگری است در این میان میخواهیم به کاربرد رنگها در قرآن کریم و ارتباط آن با زبان قرآن بپردازیم و از ژرفای قرآن کریم در این باره سخن به میان آوریم.
در ژرفای اسرار قرآنی میتوان از رموز و هر آنچه سبز و زرد، سیاه و سفید، سرخ و کبود در دل دارند و با ما میگویند نام برد. «...ولا رطب ولا یابس إلا فی کتب مبین»؛ [۱]هیچ تر و خشکی در جهان نیست مگر آنکه در کتاب مبین مستور است و گنجانده شده است.
رنگ در فصول سال
فصول سال حاوی رنگهای مختلف و رنگهای مختلف در گیاهان نشانههایی برای خردمندان است. «ألم ترأن الله...لذکری لاولی الالبب»؛ [۲]نمیبینی که خداوند آب باران را از آسمان فرو فرستاد و نهرها را در روی زمین جاری کرد و بعد انواع گیاهان به رنگهای مختلف را بدین وسیله رویاند و بعد از اینکه سبز و خرم شد آن را میبینی که زرد شده است آنگاه خداوند آنرا چوب و علف خشک میگرداند؛ همانا در آن صاحبان عقل متذکر شوند.
رنگ در خوارکیها
رنگارنگی در خوراکیها نیز مشاهده میشود و خوردن آنها را لذت بخشتر میکند «...فاخرجنا به ثمرات مختلفا الوانها...» [۳]سپس به واسطه باران میوههای رنگارنگ را خارج کردیم... با وجود اینکه آب باران یکی است اگر مقتضای بیرون آمدن میوهها همین باران بود، باید همه میوهها به یک رنگ باشند؛ پس همین اختلاف رنگها دلیلی بر تدبیر الهی در این رنگآمیزی است. [۴]
رنگ در مردمان
دگرگونی زبانها و رنگهای مردم نیز آیتی برای دانشمندان دانسته شده است. «ومن آیاته خلق السموات...إن فی ذلک لایات للعلمین»، [۵]و یکی از نشانههای قدرت الهی خلقت آسمان و زمین و گویشها و اختلاف در رنگ پوست مردم است،... همانا در این موارد نشانههایی است برای دانشمندان آشکار است.
رنگ در روانشناسی
اینگونه است که علم روانشناسی امروزه ثابت کرده است که هر کدام از رنگها نشانه و یا درمان هستند و در ایجاد جاذبه و دافعه توازن و تعادل بین ذرات عالم میتوانند موثر باشند و حتی گاهی همین رنگها راز دل خلایق را رو میکنند؛ به گونهای که علاقه هر شخص به رنگی خاص حکایت از شخصیت درونی و ذوق او دارد.
تأثیرات انواع رنگ
گفته شده است که رنگهای روشن خوشحال کننده و رنگهای تیره غمانگیز هستند و رنگهای سرخ و قرمز، تقویت کننده و محرک میباشند.
اثرات رنگ قرمز
پزشکان قرون وسطی نور قرمز را در معالجه آبله و سرخک و مخملک و بسیاری از بیماریهای پوستی به کار میبردند. این رنگ اشتهاآور نیز هست به همین جهت مناسب است در وسایل آشپزخانه به کار رود. روستاییان نیز به اینگونه رنگها بیشتر تمایل دارند.
اثرات رنگ سبز
رنگهای سبز، آرامش دهنده و استراحت دهنده هستند و شهریها اینگونه رنگهای سرد مثل آبی و سبز را میپسندند.
اثرات رنگ زرد
رنگ زرد، بسیاری از حشرات را دور میکند و حال آنکه اکثر گلها به جهت وجود رنگهای مشتق از قرمز، جاذب حشراتی مانند زنبور میباشند.اگر این گلها در دامنه تپهای قرمز رنگ وجود داشته باشند، زنبورها مسلماً دریافتن مسیر خود به سمت گلها دچار مشکل و اشتباه میشوند!!!
اثرات رنگ آبی
در بیمارستانهای روانی بیماران تندخو را تحت تاثیر مداوم رنگ آبی و بیماران منزوی و بیتحرک را با رنگ زرد مداوا میکنند؛ زیرا این رنگ تحریک کننده ذهن و هوش نیز هست و شدیداً موجب تقویت فکر انسان میگردد.
رنگ آبی، مشترک بین آسمان و زمین و مانند رنگ سبز موجب تقویت چشم است. خداوند این رنگها را برای تسکین و آرامش ناراحتی و خستگیها آفریده است؛ از این روست که پزشکان آنرا برای اتاق بیماران تبدار نیز تجویز میکنند. [۶] [۷]
رنگ از لحاظ جامعهشناسی
طبق تحقیقات جامعهشناسی در نهایت رنگها، نه تنها افراد را تحت تاثیر خود قرار میدهند. بلکه منجر به پیشرفت و یا رکود یک جامعه میشوند. [۸]
با عدم جایگزینی صحیح رنگ در مکان خاص خود و به کارگیری نادرست آن در محیطهای انسانی، صدمات روحی شدیدی بر انسان وارد خواهد آمد. [۹]
«اصلاح املای کودک با خط قرمز توسط معلم» یا «چراغ قرمز هشداردهنده، برای رانندگان» یا «سفید بودن پاکت شیر، «رنگ آبی یا سبز روشن دیوارهای کلاس درس یا کتابخانه برای مطالعه بهتر» و «استفاده از پوشش سفید در عالم پزشکی و سبز برای بیماران» همه و همه مؤید این مطلب است که یک ارتباط تنگاتنگ بین نظام خلقت، انسان و طبیعت وجود دارد. ولی در ماورای این طبیعت، «حقیقت» چیز دیگری است. حقیقتی که مولانا آن را اینگونه بیان میکند:
ندارد رنگ آن عالم، و لیک از تابه دیده چو نور از جام رنگآمیز،این سرخ و کبود آمد.
رنگ آبی در قرآن
آنجا که خداوند متعال فرمود: «فالق الإصباح و جعل الیل سکنا»؛ [۱۰]خداست شکافنده پرده صبحگاهان و او شب را برای آسایش خلق قرار داد.
اثرات رنگ شب
رنگ شناسان معتقدند: رنگ آبی تیره (رنگ شب) ساختار آرامش و سکوت کامل است. این رنگ از یک تأثیر آرامبخش در سیستم اعصاب برخوردار است. فشار خون، نبض و تنفس، در اثر آن کاهش مییابد و در عین حال بدن، تجدید قوا میکند و نیرو میگیرد. [۱۱]
تأکید اسلام بر شب زندهداری
چنین به نظر میرسد که یکی از دلایل تأکید اسلام برای تهجد و شب زندهداری نیز همین باشد؛ چرا که انسان در لباس شب، از آرامشی بهرهمند میشود، که حتی اثر آن به معاش در روز هم کشیده میشود.این رنگ، یک رنگ مقدس است که در بین مردم محترم شمرده میشود. در واقع گنبدها و منارههای آبی پلی بین آسمان و زمین محسوب میشوند. [۱۲]
رنگ زرد در قرآن
در قرآن کریم در جاهای مختلف از رنگ زرد سخن به میان آمده است.
گوساله قوم حضرت موسی
در سوره مبارکه بقره آیه ۶۹ اشاره به درخواست قوم موسی از وی شده است: «قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما لونها قال إنه یقول إنها بقرة صفراءُ فاقع لونها تسر الناظرین »؛ [۱۳] گفتند: از پروردگارت بخواه که رنگ گاو (ی که باید ذبح شود)را مشخص کند و خداوند فرمود: گاوی که به رنگ زرد خالص است؛ به طوری که بینندگان را شادمانی و سرور میبخشد.
در عین حال در روانشناسی رنگها، نیز رنگ زرد نشاطآور و چشمگیر عنوان شده است و اثر آن به صورت روشنی و شادمانی و درخشانی ظاهر میشود. [۱۴]
شرارههای آتش
رنگ در بسترهای مختلف، معانی متفاوتی دارند همچنانکه در جای دیگر از قرآن کریم شرارههای آتش به شتران «زرد مو» تشبیه شده است؛ تا این زردی، شدت شرارههای آتش را به تصویر کشد و بر روان آدمی اثر گذارد. «انها ترمی بشرر کالقصر کانه جملت صفر»؛ [۱۵]آن زبانه آتش مانند کاخی شراره میافکند گویی آن شراره (در بزرگی و رنگ مانند شتران زرد موی است».
رنگ زرد در روایات
در روایات اهلبیت هم به رنگ زرد توجه ویژهای شده است.
رنگ زرد در صورت انسان
بر خلاف حیوانات، رنگ زرد روشن در چهره انسان، حکایت از ضعف و بیماری او دارد. چنانکه در دعایی از حضرت فاطمه زهرا (س) جهت در خواست نزول مائده آسمانی از خداوند برای خانوادهاش آمده است که: «أن النبی دخل علی فاطمه (س)؛ فنظرالی صفار وجهها و تغیر حدقتیها؛ فقال لها: یا بنیة، ما الذی أراه من صفار وجهک و تغیر حدقتیک؟ فقالت: یا آبت إن لنا ثلاثا ما طعمنا طعاماً...» پیامبر (ص) داخل شدند و دیدند که دخترشان روی زرد و چشمان بیمارگونه دارد. به او فرمودند دخترم چرا اینگونهای؟ حضرت زهرا (س) فرمودند: پدر! سه روز است که من و خانوادهام چیزی نخوردهایم... [۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹]
نعل زرد رنگ
در سنت پیامبر اسلام و ائمه اطهار به «کفش سیاه» و «نعل زرد رنگ» سفارش شده است؛ چنانکه در روایتی از امام جعفر صادق (ع)وارد شده است که: «من السنة الخلف الأسود و النعل الصفراء» [۲۰]و پیامبر اسلام (ع) فرموده اند: «بر تو باد به نعل زرد که چشم را جلا میدهد و ذکر را سخت میکند (محکم و قوی میکند)و غم را برطرف میکند» [۲۱]
لباس زرد رنگ
امام باقر (ع) نیز میفرمایند: «کنا نلبس المصفر فی البیت»؛ ما در خانه لباس زرد رنگ میپوشیم. [۲۲]
رنگ سبز در قران
در مورد رنگ سبز نیز آیات زیادی وجود دارد.
آتش سرخ از درختان سبز
خداوند در قرآن کریم فرموده است «الذی جعل لکم من الشجر الأخضر ناراًفاذا انتم منه توقدون ». [۲۳]آن خدایی که برای بهرهبرداری شما از درخت سبز (تر و تازه)، (در بین مفسران معروف است که مراد دو درخت «مَرخ و عُفار»است که وقتی به هم ساییده بشوند مشتعل گردند درحالی که این دو شاخه تر و تازه هستند! [۲۴]) آتش قرار داده است، تا وقتی که میخواهید برافروزید. بنابراین کشاورزی در اختیار صنعت قرار میگیرد و در نتیجه سبز به سرخ تبدیل میشود. [۲۵]
تکیه"گاه و لباس بهشتیان
و همچنین در مورد لباس و تکیهگاه بهشتیان بر بالش ابریشمی سبز و بساط زیبا تکیه زدهاند. و نیز در آیه ۳۱ سوره کهف چنین میفرماید: «و یلبسون ثیابا خضراً من سندس و استبرق...»؛ [۲۶] و لباسهای سبز از حریر و دیبا میپوشند. در دایرة المعارف تشیع درباره این رنگ آمده است که: «سبز شعار حیات و زندگی است و اهل بهشت پیوسته زندهاند.» [۲۷]
نمایانگر پایداری و مقاومت
علاوه بر آن، این رنگ نمایانگر عزم راسخ، پایداری و مقاومت در برابر تغییرات نیز میباشد.. [۲۸]
مصداق این صبر و پایداری را در درختان سبز میبینیم.
در قرآن کریم رنگ درختان بهشتی را اینگونه توصیف میکند: «مدهامتان»؛ [۲۹]آن دو بهشت سبز پررنگ و پردرخت»؛ که ابتهاج (شادی آوربودن) درختانش به نهایت رسیده است. [۳۰]
رنگ سبز در روایات
در روایات اهلبیت توجه به رنگ سبز به چشم میخورد.
نشاط در رنگ سبز
و در دعای حضرت امیر (ع)این معنا از رنگ سبز درختان شده است که: «...فأنبتنا به حدائق ذات بهجه...» پس به وسیله باران باغهایی شادیآور و نشاطآور ایجاد کردیم. [۳۱]
درمان مریضی با رنگ سبز
در جایی دیگر، ایشان نگاه به سبزه و چمن را دعا و تعویذی برای درمان بیماریها دانستهاند و فرمودهاند «و النظرألی الخضرة نشرة» [۳۲]
امروزه نیز دانشمندان رنگ سبز را برای درمان بیماریهای عصبی و اختلالات روانی به کار میبرند و آنرا خنک کننده، تعدیل کننده نور خورشید، مسکن و هیپنوتیک توصیف کردهاند. رنگ سبز، در سیستم عصبی برای بیخوابیها و خستگیها موثر است. فشار خون را کم میکند و مویرگها را منبسط میسازد. [۳۳]
لباس سبز سادات
عده بسیاری از سادات در عصر حاضر به نشانه انتساب به خاندان پیامبر (ص) عمامه سبز میپوشند یا شال سبز به گردن میاندازند؛ [۳۴]زیرا روایات در این زمینه موجود است که: پیامبر گرامی اسلام (ص)از لباس سبز خوششان میآمده و فرمودهاند: «و کان یعجبه الثیاب الخضر». [۳۵] [۳۶] [۳۷]
رنگ سیاه و سفید در قرآن
در آیات قرآن به رنگ سفید و سیاه پرداخته شده است.
سفید خالص نبودن رنگ کوهها
«..ومن الجبال جدد بیض و حمرمختلف الوانها و غرابیب سود...»؛ [۳۸]و از کوهها نیز راههایی خلق کرد سفید و سرخ و به رنگهای مختلف و گاه به رنگ کاملاً سیاه.
طبق آیه مربوطه، کوهها به رنگ سفید خالص نیستند؛ چنانچه در علم روانشناسی رنگها آمده است که: «رنگ سفید کامل، حتی در مدت کم، قدرت دید را (به علت خستگی اعصاب و عضلات چشم) تغییر داده و دچار حاد و مزمن میکند که در صورت مداومت ممکن است تا مرحله ایجاد کوری پیش رود؛ مانند تماس طولانی با برف یا منابع نور شدید طبیعی یا مصنوعی». [۳۹]و در ادامه این آیه میفرماید: «و من الناس و الدواب و الأنعم مختلف الوانه کذلک إنما یخشی الله من عباده العلموا إن الله عزیزغفور »؛ [۴۰]و همچنین آدمیان و جانوران و چارپایان را به رنگهای مختلف آفریدیم و از بندگان خدا، تنها دانایان از او بیم دارند و خدا نیرومند و آمرزنده است. بدین معنا که بعضی از انسانها و حیوانات نیز مثل کوهها و میوهها دارای رنگهای مختلف هستند؛ بعضی سفید، بعضی سرخ و بعضی سیاهند و مختصر در این سه هم نیستند؛ [۴۱]«یا ایها الناس إنا خلقناکم من ذکر و أُنثی و جعلنکم شعوباو قبائل لتعارفوا...»؛ [۴۲]صرفاًبه خاطر اینکه با این اختلاف رنگ و...مردم، یکدیگر را بهتر بشناسند.
نشانه بودن رنگ سفید و سیاه
در آیاتی از قرآن کریم تضاد بین رنگها، نشانه قرار گرفته است. «وکلوا واشربوا حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر...» [۴۳]
این آیه حکایت از این دارد که خط سفید و سیاه مرز مشخصی است که میتواند نشانه آشکاری از فجر برای بندگان باشد.
روسفیدی و روسیاهی در قیامت
حتی در آیاتی سیاهی و سپیدی چهره انسانها در قیامت هم علامت است: «یوم تبیض وجوه و تسود. وجوه فاما الذین اسودت وجوههم اکفرتم بعد ایمنکم فذوقوا العذاب بما کنتم تکفرون و اما الذین ابیضت وجوههم ففی رحمة الله هم فیها خالدون»؛ [۴۴]روزی بیاید که گروهی روسفید و گروهی روسیاهند؛ اما سیهرویان را نکوهش میکنند که چرا بعد از ایمان آوردن، باز کافر شدید؛ پس اکنون عذاب خدا را بچشید.اما روسفیدان در بهشت که محل رحمت خداست، درآیند و در آن همیشه متنعم میباشند.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیات میفرماید «چون مقام، مقام کفر و ناسپاسی در برابر نعمتهای الهی است و کفران نعمت هم خیانتی است که موجب انفعال و خجلت صاحبش میشود، لذا خدای متعال در ذکر عذاب آخرتی اینگونه افراد، آنرا که با خجلت و انفعال مناسب میباشد یادآوری نموده است؛ یعنی از سیاه شدن چهره گناهکاران نام برده است که در دنیا هم سیاه شدن چهره را کنایه از همین خجلت میدانند.
همچنین در طرف مقابل که ثواب شاکرین را ذکر میفرماید، موضوع سفید شدن چهره را تذکر میدهد که آن هم مناسب با مقام شاکران است؛ همانطور که در دنیا نیز سفیدی چهره را کنایه از خشنودی و راضی بودن میدانند». [۴۵]
به همین دلیل در دعایی که از امیرالمؤمنین علی (ع) هنگام وضو گرفتن وارد شده است میخوانیم:
«اللهم ابیض وجهی یوم تسودّ فیه الوجوه ولا تسوّد وجهی یوم تبیضّ فیه الوجوه»؛ که نشانه همان بهجت و سرور و خوف و خجلت است.
رنگ سفید در قرآن
در خصوص رنگ سفید، در قرآن کریم مواردی اشاره شده است.
شراب بهشتیان
در مورد رنگ سفید در سوره مبارکه صافات آیات ۴۵ و ۴۶ نیز آمده است: « یطاف علیهم بکأس من معین بیضاء لذة لّلشّربین»؛ [۴۶] به معنای جام شرابی زلال و صاف که برای نوشندگان لذت بخش است و آن را بر بهشتیان دور میچرخانند.
معجزه حضرت موسی
و یا در مورد معجزات حضرت موسی (ع) در سوره مبارکه شعراء آیه ۳۳ ذکر شده است: « و نزع یده فإذا هی بیضاء للنّاظرین»؛ همه دیدند که دستش سفید و تابان، از گریبان بیرون آمد.
و این ویژگی برای رنگ سفید در اینجا مطرح میگردد که اشیاء سفید در محیط، به خصوص در تاریکی، حکم منبع نوری را پیدا میکنند که از خود نور پخش و ساطع میکنند. [۴۷]
چشم حضرت یعقوب
در جایی دیگر بر خلاف معانی سابق آمده است که حضرت یعقوب (ع) از کثرت اندوه. حزن از آنها روی بگردانید و گفت: «وتولّی عنهم وقال یأسفی علی یوسف وابیضّت عیناه من الحزن فهو کظیم»؛ [۴۸] وااسفا بر فراق یوسف عزیزم! و از گریه و غم چشمانش سفید گشت.
روانشناسی رنگ سفید و سیاه
رنگ سفید، روشنترین رنگها و نمادی از شادی و نشانهای از صلح و صفا و تسلیم و کنایه از پاکی و بیآلایشی و فضیلت و بزرگواری است و رنگ سیاه، تیرهترین رنگها و در مقابل رنگ سفید، نشانه هیبت و وقار و شعار حزن و عزا میباشد. [۴۹] [۵۰]
همچنانکه در دعای ۴۹ صحیفه سجادیه امام سجاد (ع) فرمودهاند: «اللهم فإنّی أتقرّب إلیک بالمحمدّیة الرّفیعة والعلویّة البیضاء وأتوجّه إلیک بهما أن تعیذنی من شرّ کذا وکذا و...»؛ همانا من به سوی تو نزدیکی میجویم به واسطه مقام رفیع پیامبرت و مقام سفید و نورانی امام علی (ع) و به تو توجه میکنم به واسطه آن دو بزرگوار، اینکه مرا پناه دهی از شرّ بدیها و... این تعبیر نسبت به ولایت یا درجه ولای حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) کنایه از فضیلت و بزرگواری اوست.
روزهای ۱۳ و ۱۴ و۱۵ در هر ماه را ایام البیض نامند چون ماه در این شبها از اول تا آخر شب، طالع است. [۵۱]
سمبل خلوص و غیره بودن رنگ سفید
همانطور که پیش از این ذکر گردید این رنگ سمبل خلوص، عفت، پارسایی، عصمت، بیگناهی و حقیقت و مهمتر از همه صلح و پایان جنگ میباشد. [۵۲]
استحباب رنگ سفید در برخی جاها
«استحباب پوشیدن لباس سفید در نماز» و همچنین «پوشیدن لباس سفید احرام در مراسم حج» شاید به همین دلیل باشد. و از طرف دیگر امروزه ثابت شده است که رنگ سفید کفن، از شدت نفرت و کراهت و حساسیت روحی زندگان نسبت به اجساد مرده و بیجان میکاهد واثرات مطلوبی در روح خود میت دارد؛ [۵۳] به طوری که در روایتی از حضرت رسول (ص) به انتخاب کفن سفید برای امواتمان و لباس سفید برای خودمان سفارش شدهایم و خود ایشان نیز بیشتر لباس سفید میپوشیدهاند؛ «وکان أکثر ثیابه بیاض و یقول ألسبوها أحیاکم و کفنوا فیها موتاکم». [۵۴] [۵۵] [۵۶]
رنگ سیاه در قرآن
در خصوص رنگ سیاه، در آیاتی از قرآن اشاراتی رفته است.
بشارت به دختر در عصر جاهلی
و اما از جمله آیاتی که به رنگ سیاه پرداخته است، سوره نحل آیه ۵۸ است که خداوند میفرماید: «وإذا بشّر أحدهم بالأنثی ظلّ وجهه مسودّا وهو کظیم»؛ [۵۷] هنگامی که به یکی از آنها خبر دختر زادن همسرش را میدهند، از خشم چهرهاش سیاه میشود.
افراد گناهکار
همچنین در مورد افرادی که مرتّباً مرتکب گناه میشوند در سوره یونس آیه ۲۷ آمده است: «... کأنما اغشیت وجوههم قطعا مّن الّیل مظلماً...»؛ [۵۸] گویی صورت آنها را پارههای تاریک شب پوشانیده است..... در این رابطه امام باقر (ع) نیز میفرمایند: «ما من عبد إلا وفی قلبه نکتة بیضاء فإذا أذنب ذنباً خرج فی النکتة نکتة سوداء فإن تاب ذهب ذلک السواد وأن تمادی فی الذنوب زاد ذلک السواد حتی یغطی البیاض فإن غطی البیاض لم یرجع صاحبه إلی خیر أبداً»؛ هر بندهای در دلش نقطه سفیدی است که چون گناهی کند؛ خال سیاهی در آن پیدا میشود؛ سپس اگر توبه کند آن سیاهی برود و اگر به گناه ادامه دهد به آن سیاهی اضافه شود، تا جایی که روی سفیدی را بپوشاند و وقتی روی سفیدی پوشیده شد، دیگر هرگز صاحب آن دل به سمت خیر نمیرود. [۵۹]
اثرات مثبت رنگ سیاه
رنگ سیاه دارای اثرات مثبتی نیز میباشد که حتی ضروری و لازم به نظر میرسد.
مانع از جلب توجه
از آن جایی که این رنگ تحریکات روحی را خفیف میدهد و رنگی صامت و غیر متحرک است لذا نه تنها وسیله جلب توجه دیگران نمیشود، بلکه کمک به انصراف و عدم توجه نیز میکند. [۶۰]
استفاده از حجاب سیاه در بانوان در واقع از این اصل تبعیت میکند، که باعث عدم توجه جنس مخالف میگردد. [۶۱]
رنگ سیاه در عزا
و همچنین انتخاب فطری سیاهپوشی در مقام عزا در حقیقت، سمبل فقدان شوق و ذوق بوده و شخص با اختیار کسوت سیاه در حقیقت عملاً میخواهد به دیگران اعلام کند که آمادگی برقراری روابط گرم اجتماعی و یا دوستی، تحت این شرایط را ندارد. [۶۲]
رنگ سیاه در سوگ اهلبیت
اقدام همگانی جهت سیاهپوشی در سوگ ائمه اطهار و اولیاء الهی از طرف مسلمانان نیز، میتواند در زنده نگه داشتن خاطره فجایع دشمنان اسلام و ظلم و ستم جباران و ستمگران و رسوا ساختن آنها از یک طرف و احیاء یادبود فداکاریها و از خود گذشتگیهای بزرگان دینی از طرف دیگر منشأ اثر واقعی شود. (البته این سیاهپوشی به قصد و نیت تعظیم شعائر الهی است که اثر و ارزش حقیقی پیدا میکند). [۶۳]
عمامه سیاه سادات
طرح یک سوال؛ چرا سادات عمامه سیاه بر سر میگذارند؟
در جواب باید بگوییم: عمامه سیاه بر سر گذاشتن علمای سادات به خاطر این است که پیامبر بزرگوار اسلام (ص) آنرا در روز عید غدیر خم بر سر امیرالمؤمنان علی (ع) قرار داد و از آن زمان به بعد به یادبود فرخنده عید سعید غدیر، ائمه اطهار و علما و مراجع تقلید سادات شیعه، عمامه سیاه بر سر میگذاشتند. [۶۴]
به طور مثال آنچه از شواهد بر میآید این است که حضرت علی (ع) در جنگ صفین عمامه سیاه بر سر داشتند؛ «وهو معتم بعمامة سوداء». [۶۵] [۶۶]
و یا در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که: «دخل مکة یوم الفتح و علیه عمامة سوداء»؛ حضرت رسول (ص) هنگام ورود به شهر مکه برای فتح آن، عمامه سیاه بر سر داشتند. [۶۷]
پس رنگ سیاه به خاطر فقدان بازتاب نور، همیشه و در همه جا آثار شوم و نامطلوب در زمینه روحی انسان برجا نمیگذارد؛ بلکه در مواردی (مثلاً در عالم هنر) همان قدر ارزش و اثر را پیدا میکند که «سکوت» در لابلای اصوات و الحان موسیقی! [۶۸]
رنگ سیاه در روایات
در روایات، درباره مذمت رنگ سیاه و هم در مدح رنگ سیاه روایاتی وارد شده است.
مذمت رنگ سیاه
در مورد مذمت از رنگ سیاه، روایات معتبری وارد شده است از آن جمله امام صادق (ع) است که: «و کان رسول الله یکره السوداء إلا فی ثلاثة: العمامة و الخفّ والکساء»؛ رسول خدا در پوشیدن چیزی به رنگ سیاه اکراه داشت مگر در سه چیز: عمامه، کفش، عبا. [۶۹] [۷۰]
مدح رنگ سیاه
و در مورد مدح رنگ سیاه وارد شده است که: «قال رسول الله (ص) احبّ خضابکم إلی الله الحالک (الشدید السّواد)»؛ [۷۱] [۷۲] خداوند رنگ سیاه را برای خضاب بیشتر دوست میدارد.
و یا در روایتی به نقل از امام صادق (ع) آمده است که: «انّ رجلاً دخل علی رسول الله (ص)... و قد خضب بالسواد فضحک إلیه فقال هذا أحسن من ذاک و ذاک»؛ مردی در حالی که ریشهایش را به رنگ زرد و برای بار دوم به رنگ قرمز حنا و برای بار سوم به رنگ سیاه خضاب کرده بود نزد رسول خدا (ص) آمد و ایشان کار او را پسندیدند و بار سوم به او خندیدند و گفتند این رنگ برای خضاب از آن دو رنگ قبل بهتر است. [۷۳]
شاید دلیل آن، این باشد که استفاده از رنگ سیاه برای خضاب، انسان را جوانتر و زیباتر میکند.
پانویس
۱. ↑ انعام/سوره۶، آیه۵۹.
۲. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۲۱.
۳. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۲۷.
۴. ↑ ترجمه المیزان، موسوی همدانی، ج۱۷، ص۶۲.
۵. ↑ روم/سوره۳۰، آیه۲۲.
۶. ↑ فصلنامه علمی پژوهشی دانشور، دکتر حبیب الله آیت اللهی و حکیمه گوهریان، دانشگاه شاهد،پاییز ۷۷، سال ششم،شماره ۲۱.
۷. ↑ رنگ و تربیت، مهدی علی اکبر زاده.
۸. ↑ رنگ وتربیت، ص۱۹.
۹. ↑ رنگ و تربیت، ص۲۶.
۱۰. ↑ انعام/سوره۶، آیه۹۶.
۱۱. ↑ لوشر، روانشناسی رنگها، ترجمه ویدا ابیزاده.
۱۲. ↑ رنگ و تربیت، ص۶۲.
۱۳. ↑ بقره/سوره۲، آیه۶۹.
۱۴. ↑ لوشر، روانشناسی رنگها، ترجمه ویدا ابیزاده.
۱۵. ↑ مرسلات/سوره۷۷، آیه۳۳-۳۲.
۱۶. ↑ بحارالانوار، ج۴۳، ص۷۳.
۱۷. ↑ تفسیر رازی، ج۱، ص۴۶۳.
۱۸. ↑ تفسیر فرات، ص۱۹۹.
۱۹. ↑ موسوعه ادعیه، تحقیق جواد قیومی، ج۲.
۲۰. ↑ سنن النبی، ص۱۳۳.
۲۱. ↑ علامه مجلسی، حلیةالمتقین، آداب لباس پوشیدن، ص۱۲-۱۳.
۲۲. ↑ سنن النبی، ص۱۳۹.
۲۳. ↑ یس/سوره۳۶، آیه۸۰.
۲۴. ↑ تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۷۷.
۲۵. ↑ مجله نگاه حوزه، ۷۱-۶۹.
۲۶. ↑ کهف/سوره۱۸، آیه۳۱.
۲۷. ↑ دایرةالمعارف تشیع، ج۹، ص۵۷، سید جوادی و خرمشاهی، خانی.
۲۸. ↑ لوشر، روانشناسی رنگها، ترجمه ویدا ابیزاده.
۲۹. ↑ الرحمن/سوره۵۵، آیه۶۴.
۳۰. ↑ ترجمه المیزان، موسوی همدانی، ج۱۷، ص۶۲.
۳۱. ↑ موسوعه ادعیه، تحقیق جواد قیومی، دعای روز دوم ماه از حضرت علی.
۳۲. ↑ نهج البلاغه، ح۴۰۰.
۳۳. ↑ دایرةالمعارف تشیع، ج۹، ص۵۸.
۳۴. ↑ دایرةالمعارف تشیع، ج۹، ص۵۸.
۳۵. ↑ سنن النبی، ص۱۲۰.
۳۶. ↑ محجة البیضاء، مولی محسن فیض کاشانی، ص۱۴۰.
۳۷. ↑ احیاء العلوم غزالی.
۳۸. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۲۷.
۳۹. ↑ صبور اردوبادی، آئین بهزیستی اسلام، ص۷۵.
۴۰. ↑ فاطر/سوره۳۵، آیه۲۸.
۴۱. ↑ ترجمه المیزان، موسوی همدانی، ج۱۷، ص۶۲.
۴۲. ↑ حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.
۴۳. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.
۴۴. ↑ آلعمران/سوره۳، آیه۱۰۷-۱۰۶.
۴۵. ↑ ترجمه المیزان، بروجردی، ج۳، ص۶۱۰.
۴۶. ↑ صافات/سوره۳۷، آیه۴۵-۵۶.
۴۷. ↑ اردوبادی، آئین بهزیستی اسلام، ج۲، ص۱۴۶.
۴۸. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۸۴.
۴۹. ↑ (دایره المعارف تشیع، ج۹، ص۱۹۳.
۵۰. ↑ دایره المعارف تشیع، ج۹، ص۴۵۱.
۵۱. ↑ دایره المعارف تشیع، ج۹، ص۱۹۴.
۵۲. ↑ رنگ و تربیت، ص۷۸.
۵۳. ↑ اردوبادی، آئین بهزیستی اسلام، ج۲، ص۱۴۶.
۵۴. ↑ سنن النبی، ص۱۲۰.
۵۵. ↑ محجة البیضاء، مولی محسن فیض کاشانی، ص۱۴۰.
۵۶. ↑ احیاء العلوم غزالی.
۵۷. ↑ نحل/سوره۱۶، آیه۵۸.
۵۸. ↑ یونس/سوره۱۰، آیه۲۷.
۵۹. ↑ اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۳۷۵.
۶۰. ↑ اردوبادی، آئین بهزیستی اسلام، ج۲، ص۱۴۶.
۶۱. ↑ رنگ و تربیت، ص۷۹.
۶۲. ↑ اردوبادی، آئین بهزیستی اسلام، ج۲، ص۱۴۶.
۶۳. ↑ اردوبادی، آئین بهزیستی اسلام، ج۲، ص۱۴۶.
۶۴. ↑ عمامه سیاه سادات از غدیرخم، سید مجتبی ذاکری.
۶۵. ↑ موسوعه ادعیه، ج۲.
۶۶. ↑ نهج البلاغه، خطبه۱۳۷.
۶۷. ↑ سنن النبی، ص۱۳۷.
۶۸. ↑ اردوبادی، آئین بهزیستی اسلام، ج۲، ص۱۴۹.
۶۹. ↑ سنن النبی، ص۱۳۰-۱۳۱.
۷۰. ↑ خصال، ج۱، ص۱۴۸.
۷۱. ↑ ثواب الاعمال، ص۲۰.
۷۲. ↑ بحارالانوار، ج۷۶، ص۹۸.
۷۳. ↑ بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، ج۷۶، ص۹۹.
منبع: ویکی فقه
کلیدواژه ها:
آثار استاد