مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
مؤمن کسی است که علاقه و کارهایش را با میل خدا تنظیم میکند. دشمنان خدا و فرهنگشان را هم دوست ندارد.
امام صادق (علیهالسلام) از قول نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: حضرت از اصحابش پرسید: «أیُّ عُرَى الإِیمانِ أوثَقُ؟ فَقالوا: اللّه ُو رَسولُهُ أعلَمُ وقالَ بَعضُهُم: الصَّلاةُ وقالَ بَعضُهُم: الزَّكاةُ وقالَ بَعضُهُم: الصِّیامُ، وقالَ بَعضُهُم: الحَجُّ وَالعُمرَةُ وقالَ بَعضُهُم: الجِهادُ فَقالَ رَسولُ اللّه ِصلىاللهعلیهوآله: لِكُلِّ ما قُلتُم فَضلٌ ولَیسَ بِهِ ولكِن أوثَقُ عُرَى الإِیمانِ الحُبُّ فِی اللّه ِ وَالبُغضُ فِی اللّه ِ وتَوالی أولِیاءِ اللّه ِ وَالتَّبَرّی مِن أعداءِ اللّه= كدامیك از پیوندهاى ایمانی مستحكمتر است؟ ایشان گفتند: خداوند و پیامبرش بهتر مىدانند. برخى گفتند: نماز، برخى دیگر گفتند: زكات و برخى دیگر روزه و برخى دیگر حج و عمره و دیگران جهاد را محكمترین پیوند ایمان پنداشتند. سپس پیامبر اكرم صلیاللهعلیهواله به ایشان فرمودند: یكیك آنچه گفتید خوب بود؛ ولى منظور من نیست. مستحكمترین پیوند ایمان، دوستى كردن براى خدا و كینهورزى براى خدا و پیروى و دنباله روى از اولیاء خدا و تبرّى و دورى جستن از دشمنان خداوند عزّوجلّ مىباشد.»
محکمترین حلقهی ایمان از نظر نبی اکرم (صلی اللهوعلیهوآلهوسلم) «حب فی الله» و «بغض فی الله» است. «حب فی الله» و «بغض فی الله» به این معناست که شغلها و مکانها و کارهایی را دوست داشته باشید که بوی خدا بدهند و شما را از الله دور نکنند.
مؤمن، کسی است که پول و کار را با خدا دوست دارد، اما اگر پول و محیط کار و....برای خدا نباشد، از همه آنها به راحتی میگذرد. مؤمن تلاش میکند تا لقمهی حلالی به دست آورد. اما از سوی دیگر، برخی افراد ادعای ایمان دارند، اما وقتی پیشنهاد شغلی یا مکانی به آنها میشود که با اهداف الهی سازگاری ندارد، باطنشان معلوم میشود. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «فِی تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ= در تغییر روزگار، جوهره ی انسانها نشان داده می شود». یا «و الایام توذه لک سرائر الکامنَ= گذر زمان، آن باطنهای مخفی افراد را به شما ها نشان میدهد».
حب و بغض در راه خدا یعنی همه محبتهای 5گانهتان (شان جمادی، گیاهی، حیوانی، انسانی و فوق انسانی) را با خدا تنظیم کنید. یعنی انسان از شهوتهای خودش آزاد شود. در روایت داریم که «اَلمُؤمِنُ یَأكُلُ بِشَهوَةِ أَهلِهِ، اَلمُنافِقُ یَأكُلُ أَهلُهُ بِشَهوَتِهِ = مؤمن به میل و رغبت خانوادهاش غذا مىخورد ولى منافق میل و رغبت خود را به خانوادهاش تحمیل مىكند». مؤمن همیشه با میل خانوادهاش میخورد. فقط خوردن هم نیست. کلیهی امور مباحش را با خانواده تنظیم میکند. چون اسیر خودش نیست. این طور نیست که اعضاء خانواده را تابع خودش کند. هرچه خواست بقیه هم باید بخورند.
نمونهی دیگر دراین خصوص این است که موسی (علیهالسلام) وقتی از خداوند سوال کرد که من رضای تو را میخواهم، خداوند فرمود: « ان رضائی فی کرهک= رضایت من در کراهت توست». یعنی اموری که مرا راضی میکند، تو را ناراحت میکند.
«حب فی الله» و «بغض فی الله» یعنی این که فرزندت را به رنگ خدا تربیت کنی. نه این که مطابق زمان و هر چه زمانه به ما دستور میدهد؛ یا هر چه مد است. این دیگر تربیت اسلامی نیست.
«حب فی الله» و «بغض فی الله» باعث نجات انسان از تمام جهنم های رقابتی و چشم و هم چشمی ها می شود.
مؤمن کسی را دوست دارد که خدا دوست دارد. علاقه و کارهایش را با رضای خدا انجام میدهد. به خودش سخت میگیرد و به دیگران آسان میگیرد. چشم و همچشمی ندارد. تیزی ندارد.
تولی و تبری از نشانه های ایمان است
در ادامه روایت حضرت میفرمایند: « وتَوالی أولِیاءِ اللّه ِ وَالتَّبَرّی مِن أعداءِ اللّه= و دنباله روى از اولیاء خدا و تبرّى و دورى جستن از دشمنان خداوند». مؤمن ولایت و مودت دوستان خدا را دارد و از دشمنان خدا برائت میجوید. مؤمن دوست داشتنش براساس رنگ خداست.
تولی و تبری دو روی یک سکه هستند. هیچ سکهی یک رویی اعتبار ندارد. شما به هر میزانی که محبت به «الله، اهل بیت و جهاد» که سه معشوق اصلی مؤمن هستند، دارید؛ باید تنفر و بغض نسبت به چیزهایی که شما را از خدا و اهل بیت و جهاد دور میکند، داشته باشید.
متاسفانه این مسئله تبری از دشمنان، سالهاست در کشور ما بخصوص در خواص و مسئولین کمتر دیده شده است. یعنی افرادی اعم از روحانیون و مبلغین بگیرید تا مسئولین و دولت مردان سیاسی که ادعا دارند فقط حرفهای مثبت و خوب بزنید، اما راجع به اسرائیل و آمریکا، زشتیها، دزدیها، اختلاسها، بیعدالتی و فساد و فقر صحبت نکنید. چون خیلی ها دوست ندارند.
قرآن میفرماید: «لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ[1]= هرگز مردمی را که ایمان به خدا و روز قیامت آوردهاند چنین نخواهی یافت که دوستی با دشمنان خدا و رسول او کنند».
شما نمیتوانید کسی را پیدا کنید که واقعاً ایمان به خدا و قیامت داشته باشد، ولی دشمنان خدا و فرهنگشان را هم دوست داشته باشد.
ما هر چقدر به زمان ظهور نزدیکتر شویم، ریزشها بیشتر میشود، نفاقها علنیتر میشود. برای همین نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: «لا تَكرِهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِین= از فتنه و آزمایش در آخرالزمان نگران نباشید چرا كه موجب نابودی منافقان خواهد شد». بنابراین، از فتنهها ناراحت نشوید .چون فتنهها منافقین شما را رسوا و نابود میکند.
اگر فتنهها نباشند، شما چطور میتوانید شخصی که سرتا پا غربی است، ولی لباس روحانیت هم دارد و متعلق به جبههی فسق و کفر است را بشناسید.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «تَمَنَّوُا الفِتنَةَ ففیها هَلاكُ الجَبابِرَةِ و طَهارَةُ الأرضِ مِن الفَسَقَةِ= آرزومند فتنه باشید؛ زیرا فتنه موجب نابودى ستمگران و پاك شدن زمین از [لوث وجود] فاسقان است».
فتنهها باطن یک جامعه را بیرون میریزد. منافقین را رسوا میکند. پس فتنه بد نیست و نباید از آن ترسید.
آینده از آن حزب اللهیهاست
خداوند میفرماید: «وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ= هر چند آن دشمنان، پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشان آنها باشند. این مردم پایدارند که خدا بر دلهاشان (نور) ایمان نگاشته و به روح خود، آنها را مؤید و منصور گردانیده و آنها را به بهشتی داخل کند که نهرها زیر درختانش جاری است و جاودان در آنجا متنعّمند. خدا از آنها خشنود و آنها هم از خدا خشنودند، اینان به حقیقت حزب خدا هستند، الا (ای اهل ایمان) بدانید که حزب خدا رستگاران عالمند».
امکان ندارد کسی که ایمان به خدا و رسول دارد، دشمن دین و خدا باشد؛ حتی اگر پدر یا فرزندش باشد.
امروزه چقدر آقازادههایی که فساد میکنند، ولی سیاستمداران چشم پوشی میکنند. چون پسر یا دختر یا همسر یا برادر یا هم حزبی هایشان است. اما مؤمن و کسی که حق گراست، خداوند او را با روح خودش یاری میکند و داخل بهشتهایی میکند که در آن جاودان هستند.
حزب اللهی یعنی کسی که حب و بغضهایش براساس خداوند است. نه این که ادای حزب اللهیها را دربیاورد، ولی در خانه مثل شمر باشد. به خاطر اخلاق بدش و تندی زبانش همسر و فرزند از او میترسند.
حزب اللهی مثل عسل شیرین است. وقتی به او نزدیک میشوی، آرامش و شادی میگیری. در کنار او احساس خوشحالی و رضایت میکنی. مؤمن این گونه است.
قرآن برای ما نشانهها و شخصیت حزب اللهی را مشخص میکند. حزب اللهی حقیقی تمام حب و بغضهایش به خاطر خداست. تعلق به هیچ باندی و جناحی و حزبی ندارد. فقط دنبال پیاده شدن احکام ناب اسلام است.
« أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ= الا (ای اهل ایمان) بدانید که حزب خدا رستگاران عالمند». حزب الله رستگار است. همانطور که مقام معظم رهبری مژدهاش را هم دادند که فرمودند: آینده از آنِ حزب اللهیها است. واقعا هم اینگونه است. علی رغم این همه بالا و پایین شدنها آینده از آن حزب اللهی هاست.
تولی و تبری
[1] . سوره مجادله/آیه 22.
کلیدواژه ها:
آثار استاد