مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
معصومین هم مظاهر رحمت رحمانیه هستند و هم مظهر رحمت رحیمیه. کلِ رحمت خدا هم از وجود آنها بر عالم هستی اعمال میشود و خارج از وجود 14 معصوم خداوند رحمتی را اعمال نمیکند.
رحمت ویژه معصومین نوع خاصی از رحمت آنهاست. مثل فرزندی که وقتی به دنیا میآید در سالهای آغازین خود را به درستی نمیبیند و نگاهش، نگاه حالی است. یعنی خودش را موجودی در حال میبیند و درگیر گذشته یا آینده نیست. اصلاً برای او آینده جایگاهی ندارد، اما والدین چون رحمت خاص به او دارند و آینده او را میبینند، مهربانی و عاطفه به پایش میریزند. این مهربانی مصداقهای مختلفی دارد، مثلاً بچه را در 6 یا 7 سالگی وادار می کنند که مدرسه برود و درس بخواند. حتی اگر بچه نافرمانی کرد، گله مند باشد، والدین اصلا ناراحت نمی شوند. چون برایشان این مهم است که این رحمت ویژه اعمال شود.
طبیب تمام محبتش را نسبت به مریض دارد. هر چقدر مریض وضع بیماری اش وخیم تر باشد، طبیب مراقبت و مهربانی اش بیشتر است. این مطلب گویای این واقعیت است که حضرت امیر علی (علیه السلام) فرمودند: « یَنْبغی للعاقِلِ اَنْ یُخاطَبَ الجاهِلَ مُخاطَبَةَ الطَبیبِ المَریضَ= سزاوار خردمند این است که با نادان همچون طبیب با بیمار سخن بگوید».
بنابراین، معصومین (علیهمالسلام) مظهر رحیمیه و ویژه خداوند هستند. این هم به خاطر نوع نگاه خاصی که به ما دارند که عبارت است از: 1) اینکه همه انسان ها حامل نفخه الهی هستند که همان روح محمد و آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) است. ایرانی، ژاپنی. افغانی و ... ندارد. همه آدم ها حامل این روح الهی هستند. 2) همه انسانها قابلیت تربیت نامحدود و رسیدن به مقام محمود را دارند. چون انسانها لیاقت و مقام شان خلیفه الهی است که این مقام نیز بالاتر از خود بهشت است. پس همه انسان ها فرزندان اهل بیت هستند و دلسوزی معصومین دلسوزی پدرانه و مادرانه است.
خداوند در ابتدا با هیچ بنده ای برخورد جلالی نمی کند
جهنم معلول اعمال خود ماست. خدا کسی را به جهنم نمی برد. این ما هستیم که جهنم درست می کنیم. امیرالمومنین در دعای کمیل میفرماید: «ماهکذا الظن بک و لااخبرنا بفضلک»، خدایا چنین گمانی به تو نیست. تو این کار را با ما نمیکنی. رحمت بیکران او اجازه نمی دهد که ما را بسوزاند. این رحمت خداست.
اما بندگان خود آن را انتخاب میکنند و می سازند. پس جهنم امر عرضی است. امر ذاتی نیست. اگر کسی بخواهد این را خوب یاد بگیرد باید دقت کند که خداوند اسماء جمالی و جلالی دارد. در اسماء جمالی ما با مظاهری همچون غفور رحیم و ... و در اسماء جلالی و جبروت با مظاهری همچون جبار، منتقم، قاتل... روبرو هستیم. خداوند هیچ وقت با هیچ بنده ای برخورد جلالی نمی کند. بلکه برخورد جلالی به تبع برخوردهای جمالی است، یعنی خداوند اولا و بالذات با اسما جمالش برخورد می کند. کافر و غیر کافر هم ندارد. همه را با رحمت رحمانیه می بیند اما با مومنین رحمت رحیمیه دارد.
علت این که بعضی ها به جهنم میافتند و دچار عذاب میشوند، لجبازی خود بنده است که عذاب را انتخاب میکند. مثل پدر و مادر اولا و بالذات رحمان و رحیم نسبت به فرزندانشان هستند. هیچ وقت فرزند را کتک نمی زند. مگر در موارد خاص که آن هم از روی مهربانی و رحیمیت شان است. در واقع آن بوسه و نوازش آنها با کتک زدنشان یکی است.
لازمه رسالت و امامت معصومین، رحمت ویژه نسبت به امت شان است
معصومین رحمت ویژه نسبت به ما دارند. مسئولیت سنگین رسالت و امامت مستلزم این است که باید با امت خودشان با دلسوزی بیکران رفتار کنند.
متاسفانه اکثر انبیا به وسیله امت هایشان کشته شدند. قرآن می فرماید: «وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ[1]= و پیامبران را به ناحق می کشند» یا به تمسخر و اذیت و آزار کشیده شدند. « وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیَتِكُمْ[2] = ولى پاسخ قومش جز این نبود كه گفتند آنان را از شهرتان بیرون كنید» اما آنها کینه ای به دل نگرفتند. این همان رحمت ویژه است. شخص تا به این رحمت نرسیده باشد، زیر بار مسئولیت هدایت نمی رود. مثل حضرت نوح (علیهالسلام) تبلیغ میکند ولی هفتاد نفر به او ایمان می آورد.
برای مدیریت، رحمت رحیمیه لازم است. اگر نباشد شخص دچار معصیت، فساد و خشونت می شود. هر کسی نمی تواند بار سنگین مدیریت را قبول کند مگر این که رحمیت رحیمیه داشته باشد. زن یا مردی که رحمت خاص ندارد زندگی اش به جهنم کشیده می شود. پس رحمت خاص دل دریایی می خواهد. این طور نیست که هر کس بشود. اگر اهل نماز اول وقت، اهل خلوت و حضور قلب، اهل ذکر، اهل سجاده و اهل توسل نباشد، از کجا می خواهد این نور را دریافت کند.
کسی که نمی تواند از آسمان رحمت رحمانیه دریافت کند تا به عاطفه زمینی ها نیازی نداشته باشد در هر جا که مدیر شود، خطرناک خواهد بود. فرقی نمی کند در چه مقامی باشد؛ مقام مادری یا پدری یا مدیر بودن و...
زمانی انسان می تواند مدیر یا مسئول خوبی باشد که بتواند از اهل غیب عشق و عاطفه دریافت کند. به عاطفه زمینی ها احتیاجی نداشته باشد. اگر فحش هم به او دادند، نبرد.
پیامبر را به قدری کتک می زدند که بیهوش می افتاد. وقتی به هوش می آمد دستش بالا می برد و می فرمود: «اللهم اهد امتی فلانه لایعلمون= خدایا امت من را هدایت کن، زیرا آنها نادانند». این رحمت خاص و ویژه است.
کسی که از رفتار بد دیگران به هم بریزد یا کینه به دل می گیرد، هیچ وقت بزرگ نمی شود. ما هم با توجه به سعه وجودی خودمان دشمن داریم. خدا هم سر راهمان میگذارد. از پدر و مادر، فرزند، همسر، فامیل و... همه اذیت میکنند. اگر به این ها بچسبیم بزرگ نمی شویم و شبیه خدا نمی شویم.
لعن پیامبر همان رحمت اوست
لعن یعنی از رحمت خدا دور باد، کسی که مورد لعن است؛ چون حقیقتش قابل نفرین و دوری است. مثل غده سرطانی می ماند که باید از بدن خارج شود.
لعن پیامبر به خاطر رحمت اوست. یعنی شخص قابل هدایت نیست. دلسوزی، گذشت و خیرخواهی سرش نمی شود. پس بهتر است که بمیرد. چون بیشتر گناه میکند. پس هم به نفع خودش و هم به نفع امت است که او نباشد.
آدم خاص که رحمت ویژه دارد هیچ وقت از روی رنجش نفرین نمی کند. اگر نفرین هم کرد، یعنی شایسته نفرین کردن است.
در بین 14 معصوم بیشترین کسی که کلمه «لعن» را بکار برده پیامبر رحمه للعالمین است. هیچ یک از ائمه به اندازه پیامبر لعن نداشتند.
چرا پیامبر لعن دارد؟ چون رحمت للعالمین است. لعن و نفرین پیامبر بخاطر رحمت شان بوده که به آن ظهور جلالی گفته میشود. یعنی اول جمالی است اگر کار جلو نرفت دیگر باید با جلالی پیش برود. نفرین می کنند.
تنبیهها، قصاصها، اجرای حدود و نفرینها در اسلام همه براساس رحمت است. از خشونت نیست. آن غضبی که برای خداست از اسم جلالی اوست. به خاطر نگاه شخصی نیست.
ابوسفیان این همه جنایت کرد، اما پیغمبر وقتی مکه را فتح می کند، اعلام کرد: «الیوم یوم المرحمه= امروز روز بخشش و مهربانی است».
ما باید یاد بگیریم که دیگران را از دایره رفتار شخصیمان خارج کنیم. مومن قهر و آشتی اش برای خداست. عطا و منع اش هم برای خداست. نه این که اگر کسی عطا نکرد ما هم عطا نکنیم. حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند: « اَحْسِنْ اِلی مَنْ اَساءَ اِلَیْکَ = به آن که به تو بدی کرده خوبی کن».
این که بگوئیم دیگران چه سودی به من می رساند، چه خدماتی می دهند و چه کار برای من می کند، نباید داشته باشیم. بلکه بدون هیچ چشمداشتی خوبی کنیم و معدن رحمت و انسانیت باشیم.
کسی که رحمت رحمانیه در وجودش نیست؛ هر چقدر عبادت هم کند، زیارت برود ولی فایده ای ندارد. اگر عبادت نماز روزه در ما رحمت ایجاد نکند، یقینا ما را از خدا دور می کند. نزدیک نمی کند. آدمی که پدر و مادر، فرزند، همسر و دوستانش را ابزاری نگاه می کند، این آدم خودشیفته و خودخواه است.
پس ما باید از ائمه یاد بگیریم که رحمت ویژه نسبت به بندگان خدا داشته باشیم. این همه سختی کشیدند ولی باز با مهربانی برخورد کردند. همه ظهور رحمت خدا در وجود امام سجاد (علیه السلام) جمع است و همه بدی ها در یک نفر به نام یزید اما وقتی به حضرت می گوید می شود توبه کنم حضرت می گوید بله. این همه حرف اسلام این است. امام هم ما را این گونه دوست دارد. پس انسان تا می تواند بهشت درست کند تا سراغ جهنم نرود.
زیارت/جامعه کبیره/رحمت ویژه
[1] . سوره آل عمران/آیه 21.
[2] - سوره اعراف/82.
کلیدواژه ها:
آثار استاد