مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
غیبت امام زمان(علیه السلام) همواره مسئلهای مهم، معتبر و اصیل بوده است، به گونهای كه همه معصومان(علیه السلام) از نبی مكرم اسلام(صل الله علیه و آله) تا امام عسكری(علیه السلام) بارها به وجود مبارك ایشان و ویژگی هایشان اشاره فرمودهاند روایات مجامع روایی شیعه و غیر شیعه در اینباره نه از حد استفاضه بلكه از تواتر متعارف نیز فزونتر است.
محمّدبن عثمان عَمْری1 میگوید: «از پدرم شنیدم كه در خدمت امام حسن عسكری(علیه السلام) بودم كه پدرم پرسید: این سخن حق است كه پیامبر فرمودهاند: من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتةً جاهلیةً»؟ فرمود: «آری، این سخن درست است و هیچ تردیدی در آن نیست». همانطور كه شكی در روز بودن این روز روشن نیست: سپس پدرم عرض كرد: پس از اینكه شما رحلت كردید، امام بعد از شما كیست؟ امام عسكری(علیه السلام) به نام مبارك حضرت ولی عصر(علیه السلام) اشاره كرد و آنگاه فرمود: او غیبتی طولانی دارد كه در آن عدّهای سرگردان، گروهی هلاك و دستهای دچار تردید می شوند.2
بر این اساس، غیبت ولی عصر(علیه السلام) برای بسیاری دشوار می آید و شكوك و شبهات اذهان بسیاری را مسموم می كند و عدّهای میگویند كه چگونه میشود انسانی بیش از هزار سال زنده بماند و گروهی سخن میرانند كه از كجا معلوم است كه بیاید و كسان دیگر شبهادت دیگری، سادهتر یا پیچیدهتر را در اذهان میپرورند و آن را میپراكنند.
از سویی دیگر، زمان ظهور وجود مبارك بقیّةالله الاعظم(علیه السلام) معلوم نیست ـ گر چه ما باید همواره منتظر ظهور خجسته حضرتشان باشیم ـ و امكان دارد خدای نخواسته غیبت ایشان طولانی شود و تردیدها، شكوك و شبههها نیز افزایش یابد! چه كنیم تا به این تردیدها در ابعاد فردی یا اجتماعی مبتلا نشویم؟ درباره مسائل و مباحت دینی، به ویژه چالشهای فراروی حكومت اسلامی نظیر مبحث ولایت فقیه، به دام قرائتهای مختلف گرفتار نیاییم؟ در باتلاق شبهات فرو نرویم و با شناخت اصیل امام و امامت مشكلات موجود در این زمان را باز شناخته و بگشاییم؟
شناخت ولی خدا و امام عصر(علیه السلام) تنها راه نجات و رستگاری است كه با درخواست از ذات اقدس خداوند و مجاهده علمی و عملی شدنی است.
وعده نجات از جهالت و رهایی از ظلمت گمراهی، دل انسانهای بصیر را از دیرباز به خود مشغول داشته است، به همین سبب بعضی شاگردان خاص اهل بیت(علیهم السلام) برای یافتن طریق هدایت سؤالاتی درباره معرفت آخرین حجّت الهی در محضر ایشان مطرح كردهاند، چنانكه جناب «زراره» میگوید: «از امام صادق(علیه السلام) شنیدم كه فرمود: قائم ما پیش از قیام خود، غیبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: ای زراره! اوست كه انتظارش را میكشند و مردم در ولادتش شك میكنند؛ برخی می گویند پدرش از دنیا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی میگویند در شكم مادرش است؛ گروهی گویند غایب است؛ دستهای گویند به دنیا نیامده و عدّهای دیگر گویند دو سال قبل از وفات پدرش به دنیا آمد! همان، موعود منتظر است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شیعیان را بیازماید و در این آزمایش دشوار، باطلگرایان دچار تردید میشوند».
زراره (كه گویا از چنین فضای پر شبههای هراسناك گردید، و به فكر چاره افتاده) گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض كردم: فدایتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پیوسته دل به این دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فأنّك إن لم تعرفنی نفسك لم أعرف نبیّك، اللّهم عرّفنی رسولك، فإنّك إن لم تعرّفنی رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفنی حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفنی حجّتك ضللت عن دینی».3
دعا تنها مجموعهای از الفاظ برای خواندن و درخواست كردن نیست، بلكه معارف عمیق و درسهای ارزشمندی در دعای معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزههایشان ارزشمند علمی و عملی به بار میآورد، چنانكه زراره در پی آن است با این درس گرانقدر مشكل خویش را بگشاید.
برای شناخت مقام والای امامت و شخصیّت منحصر به فرد امام عصر(علیه السلام) راههای فراوان هست؛ بررسی دعاها و زیارتهایی كه از خود امام عصر(علیه السلام) رسیده است و یا فرموده امامان دیگر(علیه السلام) در باره آن حضرت از بهترین این راههاست.
همانگونه كه تأمّل در عبارات «نهجالبلاغه»، سخنان سیّدالشهدا(علیه السلام) از آغاز تا پایان حادثه كربلا، معارف بلند «صحیفه سجّادیه» گویای برنامههای امام علی، امام حسین و امام سجّاد(علیه السلام) اند و از ایجاد حوزههای علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقین(علیه السلام) استنباط می گردد، از ادعیة مأثور یا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامههای ایشان فهمیده میشود؛ زیرا وقتی امامی دعا میكند، علاوه بر مقتضیات دعا، ویژگی های امامت و وظیفه امام در برابر امّت و چگونگی پیوند امام با امّت و تأثیر ملكی و ملكوتی امام را تشریح میكند.
بر این پایه، كسی كه میخواهد وجود مبارك ولی عصر(علیه السلام) را بشناسد، بهتر است زیارتها و دعاهای مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسی كند، تا به حریم معرفت آن امام همام بار یابد.
از سوی دیگر، شناخت امام زمان(علیه السلام) مراتبی دارد كه تأثیر گذاری آنها در زدودن غبار جاهلیّت و پاك كردن گرد تحجّر و ارتجاع یكسان نیست؛ زیرا آثار هر مرتبه از معرفت در تبیین انتظار حقیقی و صحیح، با مرتبه دیگر متفاوت است؛ مثلاً شناخت شناسنامهای امام عصر(علیه السلام) و دانستن تاریخ ولادت و زمان غیبت صغرا و كبرا و امثال آن، هرگز همانند معرفت معنای حقیقی امامت و شناخت حقیقت ولایت و انطباق انحصاری آن شخصیّت حقوقی در فلان شخص حقیقی نخواهد بود؛ همانطور كه براهین حدوث، نظم، امكان ماهوی، امكان فقری و نظایر آنها برای شناخت خدا راهگشاست؛ امّا آنكه خدا را با الوهیّت میشناسد، بهترین راه معرفت خداوند را پیموده و خدا شناس خوبی شده است؛ و نظیر اینكه هر چند شناخت رسول از راه معجزه [كافی است، ولی] مربته بالای معرفت را تأمین نمیكند؛ امّا آن كه رسول را با علم به رسالت میشناسد، از معرفت آن حضرت به سبب معجزه بینیاز میشود؛ چرا كه وقتی معنی الوهیت و رسالت فهمیده شد، خداوند و رسول شناخته میشوند.
در روایت كلینی و صدوق است كه ولی امر با این خصوصیّات شناخته میشود: «اعرفوا الله بالله و الرسول بالرسالة و أولی بالامر بالمعروف و العدل و الاحسان؛ خدا را با خدا، رسول را با رسالت و اولیالامر را با امر كردن به معروف و عدل و احسان بشناسید».4 امّا این نقل كافی نیست، زیرا هرگز با صرف امر به معروف و عدل و احسان نمیتوان ولی امر را شناخت، چون آمران به معروف و... بسیارند، به همین دلیل در نقل دیگری فرمود: «... بالمعروف و العدل و الاحسان؛ ... با معروف و عدل و احسان».5 نه «بالأمر بالمعروف؛ امر كردن به معروف»، زیرا امام با معروف، عدل و احسان شناخته میشود نه با امر به آنها، آن كه ولی خداست و ولایت امر را بر عهده دارد به دستور دادن به معروف، عدل و احسان بسنده نمیكند بلكه سنّت او معروف و سیرتش عدل و سریره او احسان است.
اگر كسی معروف شناس باشد، حقیقت آن را در ولیامر در مییابد. همانطور كه شناسنده عدل و احسان، عدل و احسان را در سنّت و سریره و سیره امام مشاهده می كند و در مییابد كه او صاحب مقام ولایت است.
پی نوشت ها :
٭ برگرفته از: امام مهدی(علیه السلام) ، موجود موعود.
1. از وكلای امام حسن عسكری(علیه السلام) .
2. كمالالدّین، ج2، ص81؛ كفایـة الاثر، ص296؛ كشفالغمه، ج2، ص528.
3. الكافی، ج1، ص337؛ كمالالدّین، ج2، ص12.
4. الكافی، ج1، ص85؛ التوحید، صدوق، ص286.
5. الكافی، ج1، ص85؛ التوحید، صدوق، ص286.
ماهنامه موعود شماره 109
کلیدواژه ها:
آثار استاد