مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
راه اسلام خیلی روشن و شفاف است. چون شما را در هر سه شاخه حقیقت، شریعت و اخلاق به خانه سلامتی یعنی بهشت دعوت میکند. پس هیچ وقت نگویید وقت ندارم.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: «اعْمَلُوا رَحِمَكُمُ اللهُ عَلَى أَعْلَامٍ بَیِّنَةٍ فَالطَّرِیقُ نَهْجٌ= خدا شما را رحمت كند. بر طبق نشانههاى روشن عمل كنید. چون راه روشن است». یعنی برای عمل کردنتان دلیل داشته باشید. اگر از شما پرسیدند: برای چی نماز میخوانید؟ یا چرا حجاب دارد؟ نگویید: نمیدانم، یا چون مادرم میگوید، یا از ترس پدر و مادرم و جامعه. اینطور نباشد.
عبارت «عَلَى أَعْلَامٍ بَیِّنَةٍ» فوقالعاده مهم است. برای دینت دلیل داشته باش. اگر الآن میگویی خدا هست، دلیل داری؟ میگویی خدا یکی است، دلیل داری؟ میگویی خدا عادل است، دلیل داری؟ بعضی افراد میگویند: خدا را دوست دارم، چون عادل است؛ اما با یک طلاق، یا یک یک ذره گرانی، یا یک دعوا با زن و بچه، یا مرگ اطرافیانش، شروع میکند به خدا و زمین و زمان بد و بیراه گفتن.
این چه خدایی است که تو راحت میتوانی به او اتهام وارد کنی؟ این خدای حقیقی نیست. خدای من در آوردی و خیالی است. خدای حقیقی سبحان است. خدای حقیقی اله است. خدای حقیقی ظلم در کارش نیست. این خدایی که تو هر وقت دلت خواست با او دعوا کنی، هر وقت دلت خواست با او آشتی کنی، خدای واقعی نیست. امام صادقG فرمود: این خدا مخلوق خودت است. پس باور به خدایتان را حقیقی کنید. باور به پیامبرتان باید حقیقی باشد، باور به امیرالمؤمنین باید قیقی باشد.
«نهج» یعنی یک راه کاملاً شفاف و روشن. حضرت میگوید: اسلام خیلی روشن و شفاف است. چون شما را در هر سه شاخه به خانه سلامتی یعنی بهشت دعوت میکند: «یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ».
وقتی میگوید: «یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ»، یعنی تو فرصت اصلاح داری. وقت داری که خودت را اصلاح کنی. نگو من جهنمی هستم. من اینقدر گناه کردم. ۲۰ یا ۳۰ سال گناه کردم و دیگر نمیتوانم به خدا برگردم. این حرف شیطان است. بگو من الان زنده هستم و میتوانم همه چیز را جبران کنم. میتوانم تمام 30 سال گناهم را به نورانیت و عبادت تبدیل کنم. فقط باید آشتی کرد و برگشت.
دیگر کسی با این خدا بهانهای ندارد که بگوید من سر از جهنم درآوردم. برای همین هم فرشتههای جهنم خیلی عصبانی و خشن هستند. چون با احمق سر و کار دارند. به اهل جهم میگویند بیشعور! احمق! بیعقل! اینها خطابهای قرآنی است. میگویند تو چطوری از دست این خدا به جهنم رسیدی، «ما سَلَكَكُمْ فی سَقَر[1]= چه چیز شما را در آتش [سقر] درآورد؟». شما اصلاً برای چی به جهنم آمدید؟ مگر میشود آدم با این خدای مهربانی که 40 سال گناه را میآمرزد و به عبادت تبدیلش میکند، سر از جهنم در بیاورد؟ خود جهنمیها جواب میدهند که ما نماز نمیخواندیم: «قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ[2]= میگویند از نمازگزاران نبودیم» یا در جائی دیگر میگویند: اگر تعقل میکردیم و حرف گوش میکردیم، اصلاً جهنمی نمیشدیم. «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فی أَصْحابِ السَّعیرِ[3]= و گفتند: اگر ما در دنیا (سخن انبیا) را میشنیدیم یا به دستور عقل رفتار میکردیم، از دوزخیان نمی شدیم».
بنابراین، جهنم جای بیفکرهاست. با این خدا اگر کسی سر از جهنم در بیاورد، حقش است. آنجاست که دیگر فرشته ها با او بدرفتاری میکنند.
پس از فرصتی که داریم و معلوم نیست چند روزه هست، باید استفاده کنیم. امروز و فردا نکنیم. حضرت فرمود: بیشتر جهنمیان به خاطر امروز و فردا کردنشان سر از جهنم در میآورند. نه اینکه آدمهای بدی بودند یا فرصت نداشتند؛ بلکه مدام میگفتند: فردا، پس فردا، یک ماه دیگر، یک سال دیگر، دو روز دیگر، چند روز دیگر کارهای خوب را شروع میکنیم. اما شروع نکردند و اینطوری شدند.
در ادامه روایت حضرت میفرمایند: «وَ أَنْتُمْ فِی دَارٍ مُسْتَعْتَبٍ عَلَى مَهَلٍ وَ فَرَاغٍ= و شما در خانهای هستید که فرصت و فراغت دارید، مهلت دارید. پس بجنبید خودتان را به دارالسلام برسانید. نگو کنکور دارم، درس دارم، برای دکتر شدن و مهندس شدن دارم درس می خوانم و گرفتار هستم. نگویید کار اقتصادی نمیگذارد، کار خانوادگی نمیگذارد، همین که بگویی وقت ندارم، یک دفعه سر از یک حسرت وحشتناک در میآورید. اینها را بهانه نکنید. خدا به شما فراغت داده، تا همه چیز را در راه بگذاری و بیایی و خودت را به دارالسلام برسانی.
«وَ أَنَ الرَّاحِلَ إِلَیْكَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ=خدایا! راه کسانی که می خواهند به سوی تو بیایند، نزدیک است». راه بهشت نزدیک است. مسافر خدا مسیرش کوتاه است. پس کسی نگوید من وقت بهشت رفتن نداشتم، من عمر کافی نکردم و ... . هیچ کس نیست که وقت برای بهشت رفتن نداشته باشد. همه وقت دارند. ۲۴ ساعت شبانه روز برای همه یکسان است. اما هر کس آن را به طریقی می گذراند.
خانه سلامتی در بهشت خانه خداست
امام باقر علیهالسلام درباره دارالسلام فرمودند: «فِی قَوْلِ اللهِ «وَ اللهُ یَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ» فَقَالَ إِنَّ السَّلَامَ هُوَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ دَارَهُ الَّتِی خَلَقَهَا لِأَوْلِیَائِهِ= امام باقر علیهالسلام درباره آیه «وَاللهُ یَدْعُو إِلَی دَارِ السَّلاَمِ= و خدا به سرای سلام دعوت میکند»، فرمودند: «سلام، خداوند تبارکوتعالی است و منزلش همان بهشتی است که برای اولیای خود خلق کرده است».
حضرت میگوید: میخواهید بگویم سلام چیست. سلام خود خداست و آن خانهای که برای رفیقانش خلق کرده بهشت است. پس خدا شما را دعوت میکند به خانه سلامتی. یعنی تو هیچ وقت مریض نمیشوی، چیزی تو را اذیت نمیکند، چیزی تو را ناراحت نمیکند، تهدیدی برایت وجود ندارد.
یکی از اسمهای خدا، سلام است. سلام یعنی خدا. پس اینکه میگوییم دارالسلام یعنی خانه سلامتی، درست است. چون خانه خداست و خدا خودش سلام است. از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل است که فرمودند: «انت السلام» تو خودت سلام هستی. پس انسان باید با این معشوق، سالم برخورد کند. اگر سلامت را درست کنی به این معشوق که سالم است و سلامتی میدهد، میرسی.
دلی که پنجره اش رو به آسمان نباشد، دل نیست
اعتقادات، اخلاق و احکام، سه شاخهی دین هستند. در هر سه شاخه، مفهوم سلامت یا بیماری نهفته است. مفهوم سلامت در جنبه حقیقت یا اعتقادات به معنای باور به حقیقت محض که الله تبارک و تعالی است، میباشد، یعنی بدانید که خدا واحد است و لاغیر. اوست که این جهان را آفریده «و لامؤثر فی الوجود الا الله= موثری در وجود نیست، جز الله» او معشوق اصلی ماست. «لا اله الا الله». دل ما هم جز به او راضی نمیشود. او محبوب نهایی همه انسانهاست و قلب انسان باید این را بپذیرد.
مراقب باشیم بعضی وقتها توهم ما را بر ندارد. مبادا اموال، زیبایی، پول و ثروت، موقعیتهای اجتماعی و ریاست و ... اینها را دارایی و دستآورد خودمان بدانیم. اینها هیچ کدام اعتبار و ارزشی در درگاه الهی ندارد. چه بسا گاهی انسان را از خدا دور کند.
دارایی هر انسان فقط یک دل عاشق است، اگر عاشق هستی، دارایی داری. یعنی اگر عاشق الله هستی، عاشق خانواده آسمانیت هستی، دل داری و دارایی داری. در غیر این صورت نه.
اینکه بگویی من خیلی باسوادم، عالمم، دکترم، مهندسم، استادم، اینها هیچکدام در برزخ کاری نمیکنند، مگر اینکه بتوانی از آنها در راه هدف اصلیات که غلبه عشق خدا بر همه وجودت است، نورانیتی کسب کنی. پس اگر اینها کمک کردند که تو بیشتر عاشق خدا بشوی، دارایی محسوب میشوند، و گرنه وبال و دردسرسازند. مثل جنینی که در رحم مادر شکل گرفته ولی قلب و مغز ندارد، این جنین فایدهای ندارد.
قلب انسان یعنی آن تپش عشقی که انسان به حق تعالی و خانواده آسمانی دارد. اگر این عشق، شوریدگی و دلدادگی در تو نیست؛ در واقع دل نداری. بنابراین، هر چقدر پولدارتر، خوشگلتر، خوشاندامتر، قویتر، موقعیت اجتماعی بالاتر، اوضاع خانوادگی بهتر، تحصیلات بالاتر، داشته باشیم، از خدا دورتریم. چون این وابستگی های دنیوی بر قلب حاکم هستند، ما را از خدا دور میکنند.
معشوق بخش انسانی "الله" است، نه معشوقهای چهار بخش پایینی (جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی). قرآن در سوره توبه با معرفی سه معشوق حقیقی، علامت سلامت قلب را به شما یادآور میشود: «الله، اهل بیت و جهاد در راه خدا». اگر این سه معشوق در رأس عشقهایتان باشد، دل دارید. در غیر این صورت نه.
ورود به برزخ برای کسی که در رحم دنیا دلش تشکیل نشده، خیلی خطرناک است. وقتی با یاد خدا، یاد بهشت و خانواده آسمانی قند در دلش آب نمیشود، یعنی دل ندارد که قند در آن آب بشود.
از امام صادق علیهالسلام پرسیدند: آقا سلامت قلب چیست؟ ایشان فرمودند: «الْقَلْبُ السَّلِیمُ الَّذِی یَلْقَى رَبَّهُ وَ لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ= قلب سلیم قلبی است که خدا را ملاقات کند، در حالی که هیچ کس جز او در آن نباشد». اعتقادات یا حقیقت که اصل و ریشه دین هستند، مهمتر از دوتای دیگری است.
وقتی به شریعت اعتقادی نداشته باشی، نماز خواندن و روزه گرفتن چه فایدهای دارد. در بخش اعتقادات اگر دلت عاشق باشد کسی جز خدا، اهل بیت، آرمانهای آنها، آرمان امام زمان علیهالسلام، خود امام زمان علیهالسلام، تنهایی امام زمان علیهالسلام، غربت امام زمان علیهالسلام، اهداف امام زمان علیهالسلام در آن نخواهد بود. اگر دلت برایشان تپید، پس زنده هستی. اما وقتی برای غربت امام زمان علیهالسلام نمیتپد، برای غربت امام زمان علیهالسلام به هم نمیریزی و غربت او تو را نمیگیرد و تنهاییش تو را نمیگیرد. پس دل نداری.
امام حسین علیهالسلام روز عاشورا «هل من ناصر ینصرنی» گفت؛ امّا چند نفر دل به لشکر عمرسعد داشتند و آمدند؟ از بین آن 30 هزار نفر، فقط 30 نفر دل داشتند و آن پیام را گرفتند و بر دلشان نشست. برای همین بود که در کنار امام به شهادت رسیدند.
دل اینگونه است که وقتی حیات داشته باشد، آنقدر سرعت پیدا می کند که اگر کسی در آخر جهنم هم باشد، او را به عالیترین درجات بهشت میبرد.
یک کسی میبیند امام زمان غریب است، آواره است، تنهاست، مظلوم است، هر شب برایش وقت میگذارد. چنین کسی دلش سالم است. حالا اگر در جائی بداخلاقی هم بکند یا در شریعت مثلاً یک ذره حجابش بد باشد، ولی چون اصل دلش فعال است، حیات دارد.
مفهوم سلامت خیلی وسیع است. شامل سلامت اعتقادی، اخلاقی و عملی (احکام) نیز میشود. سلامت در بخش حقیقت، یعنی تو عاشق خدا و اهلبیت باشی و دلت برای آنها بتپد و برای آنها از مال و بدن و وقت و آبرو و اعتبار و علم و قلب و دعایت وقت بگذاری و هزینه بشوی و هزینه کنی. مثل یک شمعی که میسوزد، باید برای اهل بیت بسوزی و خدمت کنی و خادم خدا و اهل بیت بشوی. اگر این طور بودی، جایت دارالسلام است. یعنی خانه سلامتی، اگر هم به دارالسلام نروی، خدا از همین دنیا با مریضی، بلا و مصیبت، کاری میکند که هر چه گناه و ناخالصی داشته باشی، پاک شوی و سالم بمیری.
سختی های زندگی فرصتی برای تطهیر گناهان است
قشنگیهای بلای دنیا همین است. بلای دنیا مثل یک سردرد، یک تب، یک مشکل کوچک، هر چیزی که ممکن است از آن خوشت نیاید، همه اینها میتواند کفارۀ گناهانت باشد. اگر بر سرتان بلایی میآید، سخت نگیرید و غر و نق و داد و جنگ اعصاب در خانه و جاهای دیگر راه نیندازید. چون خدا دارد تو را پاک میکند. پاک شدن هم یک مقدار زحمت دارد.
شما حمام هم که میروی باید کیسه بکشی. کیسه کشیدن یک مقدار درد و زحمت دارد. ولی در عوض تمیز میشوی. دنیا هم همینطور است. حکم حمام را برای ما دارد. یک ذره ما را کیسه میکشند، یک ذره ما را لیف میزنند، یک ذره ما را صافکاری میکنند. چون خدا دوستمان دارد، می خواهد ما سر از دارالسلام در بیاوریم.
در برزخ هم انسان با عذابهایی که میبیند، پاک میشود. قرآن کریم جهنم را یکی از نعمتهای خدا معرفی میکند. چون آدم ها را پاک میکند و به بهشت میفرستد. جهنم بیمارستان بهشت است؛ ولی خوش به حال کسی که در دنیا اصلاً به سمت گناه نرود و تلاش کند قبل از رفتن، خودش را پاک کند.
امام حسین علیهالسلام در دعای عرفه از خدا میخواهد: خدایا! هر کاری هست، همین جا تمام بشود. چون من تحمل جهنم رفتن در آن طرف را ندارم.
خیلی خوب است که انسان با خدا همینطور معامله کند. نق و غر نزند، دعوا راه نیندازد. اعصاب کسی را خورد نکند. ناشکری نکند، خدا هم در مقابل مصائب زندگیاش او را پاک پاک کند و او را پاک وارد دارالسلام کند. پس هدف ما رسیدن به دارالسلام است.
خانه سلامتی یعنی چون سالم زندگی کردی، سالم متولد میشوی. سالم متولد شدن خیلی مزه دارد، یعنی غم، غصه، اضطراب، عذاب و درد هیچ چیزی تو را تهدید نمیکند. هر چه میخواهی، محدودیت نداری، یک زندگی بینهایت خیر و سلامت شروع میشود.
آیا نمیارزد آدم در عمر کوتاه، خودش را سالم نگه دارد؟ از مریضیها بپرهیزد؟ مثل کسی که یک مدت کوتاه مراعات بهداشت دهان و دندان را میکند؛ اما در عوض، یک عمر دندانش سالم می ماند. یا کسی که مدت کوتاهی ورزش میکند و لذتش را در مدت طولانی میبرد و سالم میماند.
قا/183
بهشت و جهنم
[1] . سوره مدثر/ آیه 42.
[2] . همان/ آیه 43.
کلیدواژه ها:
آثار استاد