مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
وأشهد أن لاإله الا الله وحده لاشریک له، کلمة جعل الاخلاص تأویلها: یعنی نتیجه و تأویل کلمهای که به عنوان «شهادت به وحدانیت» میگوییم، «اخلاص در اعمال» است.
توجه کنید! که توحید اگر درختی باشد میوهای هم دارد؛ میوه و ثمرهی این درخت، «اخلاص در عمل» است.
«اخلاص در عمل» یعنی اینکه ما در اعمالمان هیچ موجود دیگری را در نظر نگیریم. جملات بعدی حضرت زهرا سلام الله علیها هم شاهد بر همین معناست.
اهل معرفت میگویند: باید اول قلب را خالص کرد، چون با خلوص قلب، خلوص در عمل پیدا میشود. «خلوص قلب» یعنی اول قلب را موحد کن بعد عملت توحیدی میشود؛ این یعنی همان «خلوص در عمل». پس با وارد شدن این معنا در قلب که مالک الملوک حقیقی و ولی نعمت واقعی او است و همه در مقابل او هیچاند، به اصطلاح به توحید ذات و صفات و افعال میرسیم که: لا موثر فی الوجود الا الله هیچ تاثیرگذاری در عالم هستی نیست مگر خدای متعال
خلاصه اگر میبینیم در اعمالمان خللی وجود دارد باید بدانیم که خلل در توحید ما است. از این خلل در توحید به «ضعف ایمان» هم تعبیر میشود. لذا دلیل اینکه بعضی خلوص در اعمال ندارند این است که توحیدشان خلل دارد یعنی غیر از خداوند را موثر میدانند.
و ضمّن القلوب موصولها
و همهی دلها وابستگی به خدا را دربردارد. در اینجا هم در مورد «موصولها» احتمالات مختلفی مطرح شده است. بعضی گفتهاند: مراد این است که ادراک افراد از کلمهی توحید، یعنی«لااله الا الله» متفاوت است، مثلا آن «لااله الا الله» که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله میگوید برخاسته از ادراکی است که با ادراک حضرت عیسی علیه السلام یا حضرت موسی علیه السلام و... تفاوت دارد.
اما مطلب بسیار زیبایی که در این جملهی جضرت زهرا سلام الله علیها به ذهن میآید ارتباط مستقیم آن با جملهی قبل است. در عبارت قبل فرمود: اخلاص نتیجه و تاویل کلمهی توحید است و ثمرهی توحید را اخلاص معرفی کرد. اخلاص هم یک امر قلبی است یعنی عمل ریشه از قلب و دل میگیرد؛ پس اگر عمل بخواهد خالص باشد، دل باید خالص شود. حال اگر سوال شود چگونه این دلمان را توحیدی کنیم؟ پاسخ این است که این توحید را خدا در دلها جاسازی کرده و معنی عبارت و ضمّن القلوب موصولها این میشود که تمام دلها این وابستگی به حق را در بردارند. این همان معنایی است که در معارف و روایات ما فرمودهاند:
کل مولود یولد علی الفطرة و در روایت دیگر آمده است که: الفطرة هی التوحید یعنی خدا همهی دلها را حتی دل مشرک و ملحد و کافر را مفطور به توحید کرده است.
اما مطلب این است که وقتی ما پا به عرصهی دنیا میگذاریم شیطان دل ما را از آن توحیدِ جاسازی شدهی الهی تخلیه میکند. پس توحید در دل من و نو وجود دارد نه اینکه بخواهیم آن را وارد کنیم. خدا دل انسان را موحد آفریده، اما ما تابع شیطان میشویم و آن را مشرک میسازیم. آدمی خود دل را مشرک میکند و الا دل موحد است.
با استفاده از:
آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی؛ خطبه فدک؛ تهران: مصابیح الهدی، 1391 صص 40 - 43
کلیدواژه ها:
آثار استاد