مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
«ترس»، «غم»، «مکر» و «دسیسه دیگران» و «حوائج دنیائی» ۴ موردی هستند که گاه نالهمان را بلند میکند و دنبال راه نجات میگردیم. اما امام صادق (علیه السلام) برای این ۴ مورد، چهار ذکر از قرآن کریم به ما میآموزند تا بتوانیم به شادی و آرامش برسیم.
بحثمان دربارهی برطرف کردن غم به بحث استعانت از خداوند تبارک و تعالی رسید. فرمایشی از امام صادق علیهالسلام بود که فرمودند: من تعجب می کنم کسی که از ۴ چیز ناله و غصه دارد و چگونه به ۴ چیز آرامش بخش پناه نمی برد.
در اولین مورد میفرماید:«عَجِبْتُ لِمَنْ فَزَعَ مِن أرْبَعٍ كَیْفَ لا یَفْزَعُ إلى أرْبَعٍ: عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَیْفَ لا یَفْزَعُ إلى قَولِه حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ ». میفرماید تعجب میکنم از کسانی که ترس و اضطراب در زندگیشان دارند به خصوص ترسهایی که نسبت به آینده دارند و همیشه دلشوره دارند که نکند این طور بشود، نکند آن طور شود... حضرت میفرماید برای چنین ترس هائی به ذکر (خدا ما را بس است و بهترین وکیل است) متوسل شوید».
وکیل گرفتن خدا یعنی به جای این که اضطراب، ترس، دلخوری و کینه ها را در وجود خودت بریزی، کارها را به خدا بسپار و دلت را پاک و آرام نگهدار و بگو خدایا! تو وکیل من هستی. هر طور که خودت می دانی این مشکل من را حل کن.
پس خودتان را ناآرام نکنید و اضطراب به خودتان راه ندهید. چون معنای اضطراب این است که ما در کنار خدا مضطربیم. در حالی که این خیلی بد است که انسان در کنار خدا نا آرام باشد. در ادامه میفرماید: «فإنّی سَمِعْتُ اللَّهَ یَقُولُ بِعَقَبِها: فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ= پس آن گروه از مؤمنان به نعمت و فضل خدا روی آوردند و بر آنان هیچ الم و رنجی پیش نیامد».
این فرمول، فرمول فوق العاده مهمی است. قبلا گفته شد ذکرها مثل فرمول های فیزیکی هستند. مسائل متافیزیکی دقیقاً مثل فیزیک هستند. چون قوانین متافیزیک را همان کسی که قوانین فیزیک را خلق کرده، قرار داده است.
اگر ترس و اضطراب دارید، این ذکری که حضرت میفرماید را انجام بدهید تا ترس شما از بین برود. علاوه بر این که مشکلتان حل میشود، نعمت بیشتری هم نصیب تان میشود. اما برای این که این نعمت نصیب تان بشود، نیاز به باور و اعتقاد درست دارید.
ذکر مثل سفینهی فضایی میماند که شما را بالا میبرد و به مقصدتان میرساند. ولی باید بلد باشید از آن استفاده کنید. مثلا مهارت های ذکر گفتن را خوب بدانید. انس بگیرید و بفهمید که چه می گوئید.
برای رهایی از غم، ذکر «لا إلهَ إلاّ أنتَ سُبحانَكَ إنّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» را بگوئید
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «و عَجِبتُ لِمَنِ اغتَمَّ كیفَ لا یَفزَعُ إلى قولِهِ عَزَّ و جلَّ: «لا إلهَ إلاّ أنتَ سُبحانَكَ إنّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»؟! فإنّی سَمِعتُ اللّه َ عَزَّ و جلَّ یقولُ بِعَقِبِها: «فاسْتَجَبْنا لَهُ و نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ و كَذلكَ نُنْجِی المُؤْمِنینَ= من تعجب میکنم از كسى كه اندوهگین مىشود و به این سخن خداوند عزّ و جلّ پناه نمىبرد: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم»؟ زیرا شنیدم كه خداوند عزّ و جلّ به دنبال آن مى فرماید: «پس [دعاى] او را برآورده كردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را این چنین نجات مى دهیم».
این ذکر برای حضرت یونس است که در دل ماهی خواند: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین».
«لا اله الا انت سبحانک»، یعنی خدایا! من گرفتار عمل خودم هستم، ما بندهایم، ما معصوم نیستیم، ظلم کردیم، اشتباه کردیم، خطایی کردیم. برای پاک شدن و نجات از گرفتاریها این ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» را زیاد بخوانیم.
کلمه «کذلک» هر وقت در قرآن ذکر می شود، یعنی فرمول و قاعدهی خلقتی میخواهد بگوید و آن این است که این ذکر فقط برای حضرت یونس علیه السلام نبود. «و کذلک» یعنی همین طور شما مومنین که اهل ایمان هستید را هم نجات می دهیم.
پس به جای اینکه بنشینیم و به خدا اعتراض کنیم، این ذکر را بگوئیم. خدا حلش می کند. حتی آنجائی که خودت هم مقصر بودی و خراب کاری کردی، باز هم از خدا کمک بخواه.
پس خدا قاعده به دست ما میدهد. همان طور که برای درمان بیماری پیش دکتر میرویم و دارو مصرف میکنیم. برای درمان غم هم خدا دستور میدهد که دارویش این ذکر است: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین فستجبنا له ونجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین».
برای دفع مکر و حیله دیگران به ذکر «وَ أُفَوِّضُ أمرِی إلَى اللّه ِ إنَّ اللّه َ بَصیرٌ بالعِبادِ» پناه ببرید
حضرت میفرماید: «و عَجِبتُ لمَن مُكِرَ بهِ كیفَ لا یَفزَعُ إلى قولِهِ: «وَ أُفَوِّضُ أمرِی إلَى اللّه ِ إنَّ اللّه َ بَصیرٌ بالعِبادِ»؟! فإنّی سَمِعتُ اللّه َ جلَّ و تَقَدَّسَ یقولُ بِعَقِبِها: «فَوَقاهُ اللّه ُ سَیِّئاتِ ما مَكَرُوا= و درشگفتم از كسى كه به او نیرنگ زده مى شود، چرا به این سخن خداوند پناه نمى برد:«و كارم را به خدا مى سپارم، همانا خداوند به [حال ]بندگان بیناست»؟ زیرا شنیدم كه خداوند جلّ و تَقَدَّسَ به دنبال آن مىفرماید: «پس، خداوند او را از عواقب سوء آنچه نیرنگ مى كردند، حفظ نمود».
در زندگی هر انسانی، افرادی قرار میگیرند که به آدم کلک میزنند، صادق نیستند و این امر طبیعی است. باید هم باشد. چون انسان در مسیری که به سمت هدف خلقتش حرکت میکند، نیاز به بلا و سختی و دشمن دارد تا بتواند به آن مقامی که برایش در نظر گرفته شده، برسد.
پس ما به طور طبیعی، به سختی و کسانی نیاز داریم که ما را اذیت کنند تا روحمان قوی بشود و بتوانیم اسماء الهی مثل «عفو» خدا را جذب کنیم و شبیه او شویم. شرافت هر انسانی هم به تعداد اسم هائی است که از خدا دارد و هر چقدر اسم از خدا دریافت کنید، درجه، مقام و قربتان بیشتر می شود.
به طور طبیعی کسانی سر راه ما پیدا میشوند که به ما مکر میکنند، کلک می زنند، دروغ می گویند، نفاق دارند، حالا چطور می توانیم این مکری که او به ما کرده را دفع کنیم؟ امام صادق علیه السلام این طور پاسخ میدهد که به ذکر «وَ أُفَوِّضُ أمرِی إلَى اللّه ِ إنَّ اللّه َ بَصیرٌ بالعِبادِ» پناه ببرید. چون حضرت می فرماید: «فإنّی سَمِعتُ اللّهَ جلَّ و تَقَدَّسَ یقولُ بِعَقِبِها : «فَوَقاهُ اللّه ُ سَیِّئاتِ ما مَكَرُوا»
این داستان مربوط به کسی است که مورد اذیت و آزار و مکر قرار گرفته و کارهایش را به خدا می سپارد: «وَ أُفَوِّضُ أمرِی إلَى اللّه ِ إنَّ اللّه َ بَصیرٌ بالعِبادِ» نتیجه این شد که خداوند او را از نقشه های سوء آنها نگه داشت.
پس اگر کسی دنبال مکر و توطئه به شماست، با ذکر «وَ أُفَوِّضُ أمرِی إلَى اللّه ِ إنَّ اللّه َ بَصیرٌ بالعِبادِ» کارهایت را به خدا واگذار کن.
در آخرین مورد حضرت می فرماید: «و عَجِبتُ لِمَن أرادَ الدنیا و زینَتَها كیفَ لا یَفزَعُ إلى قولِهِ تباركَ و تعالى: «ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ»؟! فإنّی سَمِعتُ اللّه َ عزَّ اسمُهُ یقولُ بعَقِبِها: «إنْ تَرَنِ أنا أقلَّ مِنكَ مالاً وَ وَلَدا / فعَسَى رَبِّی أنْ یُؤْتِیَنِ خَیرا مِن جَنَّتِكَ» و عسى مُوجِبَةٌ= و در شگفتم از كسى كه خواهان دنیا و زیب و زیور آن است، چرا به این سخن خداوند تبارك و تعالى پناه نمى برد: «آنچه خدا خواهد، نیرویى جز به [قدرت] خدا نیست»؟ زیرا شنیدم كه خداوند عزّ اسمه به دنبال آن مى فرماید: «اگر مرا از حیث مال و فرزند كمتر از خود مى بینى، امید است كه پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرماید».
بعضی ها طالب دنیا هستند. در هر کمالی دوست دارند بهترینش را داشته باشند. مثلا خانه اش کوچک است و دوست دارد بزرگ تر از آن را داشته باشد.
حضرت می فرماید: تعجب می کنم از کسی که دنیا و زینت دنیایی می خواهد، ولی به این قول خداوند تبارک و تعالی « ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ= هیچ قوتی نیست مگر از جانب خدا» پناه نمی برد.
باید انسان به این یقین برسد که خدایا به من تا حالا هرچی دادی لیاقتش را نداشتم و تو به من دادی.
«ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ» یعنی هیچ توانی نیست مگر از جانب خدا. ولی وقتی گفتی: من دکترم، من مهندس، من تاجرم، من مغز اقتصادم و دعا و ذکر را فراموش کردی از خدا دور می شوی.
«ما شاءَ اللّهُ لا قُوَّةَ إلاّ باللّهِ» یعنی من هیچ کاره ام، هر چی خدا بخواهد. دستور قرآن هم است که می فرماید هر وقت خواستید کاری انجام بدهید، بگوئید: «ان شاء الله».
دنیا مال خداست. اسباب و علل دست خداست. خودش سبب سازی می کند، یعنی از جایی که فکرش را نمی کنید مشکلاتتان حل می شود.
قا/شماره 3
درمان غم
کلیدواژه ها:
آثار استاد