مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یک نفر به ایشان می گوید: آقا! خیلی هنر می کنید که این همه وجوهات در دست شما می آید، هیچ تصرفی در آنها نمی کنید؟! می فرماید: چه هنری کرده ام؟ عرض می کنند: چه هنری از این بالاتر؟ آیا هنری از این بالاتر می شود!
وقتی شیخ مرتضی انصاری مرجع یگانه می شود با همه آوازه و بلندی افکار در علم فقه و اصول، از دنیا می رود، با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی وارد نجف شده بود فرقی نکرده بود.وقتی که خانه او را نگاه می کنند، می بینند مثل فقیرترین مردم زندگی می کند.
یک نفر به ایشان می گوید: آقا! خیلی هنر می کنید که این همه وجوهات در دست شما می آید، هیچ تصرفی در آنها نمی کنید؟! می فرماید: چه هنری کرده ام؟ عرض می کنند: چه هنری از این بالاتر؟ آیا هنری از این بالاتر می شود!
فرمود: حداکثر کار من، کار خرکچیهای کاشان است که می روند تا اصفهان و بر می گردند.خرکچیهای کاشان را که پول به آنها می دهند که بروند از اصفهان کالا بخرند و بیاورند کاشان، آیا شما دیده اید که اینها به مال مردم خیانت کنند؟ آنها امین هستند، حق ندارند.این مسئله مهمی نیست که به نظر شما مهم آمده است.(1)
1. داستانهای استاد 2/68 سیره نبوی ص 29.
منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر
کلیدواژه ها:
آثار استاد