www.montazer.ir
جمعه 17 می 2024
شناسه مطلب: 8935
زمان انتشار: 14 مارس 2018
دو عامل مهم در آسان شدن عذاب قبر

منازل الاخره، جلسه 14، 88/6/27

دو عامل مهم در آسان شدن عذاب قبر

همانطور که گفته شد، از مهمترین عواملی که باعث آسانی سکرات موت و وحشت قبر می شد انس با حق تعالی، دوستی و رفاقت با اهل بیت علیهم السلام بود. همین عوامل در آسانی عذاب قبر نیز مؤثرند.  

طبق قاعده‌ی «نفس ما قبر ماست و قبر ما نفس ماست» هر چقدر انسان در دنیا با خداوند تبارک و تعالی و اهل بیت علیهم السلام انس و دوستی داشته باشد به همان میزان فشار از روح او برداشته می شود. معنای برداشته شدن فشار قبر یعنی این که ما الآن که در قبر خودمان یعنی نفس مان هستیم، بتوانیم با معنویت، ارتباط و انس با حق­تعالی و انس با پیامبر و آل آدمهای قدرتمند و شادی باشیم. فشارهای عصبی را با یاد آخرت، قبر و انس با حق­تعالی از خود برداریم. اگر دین ما و معنویت ما در اینجا به داد ما نمیرسد و روح ما را شاد نمیکند نباید توقع داشته باشیم در قبر که وضعیت بدتری هست، شاد باشیم.

«خوش اخلاقی» فشار قبر را از انسان بر می دارد

بعد از انس با حق تعالی و اهل بیت علیهم السلام، عامل دیگر خوش اخلاقی است که در برداشتن فشار قبر موثر است. خوش اخلاقی نیز به نفس مربوط است. در روایت داریم، آدم بداخلاق فشار قبر دارد، زیرا هم خودش را در فشار قرار می دهد و هم دیگران را. آدم خوش اخلاق در هر شرایطی شاد و آرام است، لبخند دارد.

روایت است که در یکی از جنگ ها دو تن از افراد دشمن که کافر بودند، به دست مسلمانان اسیر شدند. پیامبر دستور به قتل آنها داد. جبرئیل علیه السلام خدمت حضرت مشرف شد و عرض کرد:‌ یا رسول الله، خداوند فرمود: آن یکی را نکش. چون در منزل آدم خوش اخلاقی است. رسول خدا دستور داد که این کافر خوش اخلاق را نکشند. پرسیدند: چرا؟ حضرت فرمود: جبرئیل به من خبر داده که او در خانه آدم خوش اخلاقی است. فرد کافر گفت: هیچ کس از اخلاق من خبر نداشت. اگر تو الان از اخلاق من خبر می دهی معلوم است که تو پیغمبر هستی و همان جا مسلمان شد. پس می بینید که خوش­اخلاقی این شخص را نجات داد. قرار بود به عنوان دشمن خدا اعدام شود و جایش جهنم باشد، خوش­اخلاقی هم ایمان را به او داد و هم جهنمش را تبدیل به بهشت کرد. برعکس اگر مؤمنی بداخلاق باشد، حتما گرفتار عذاب می شود. مثل سعد بن معاض که در رکاب پیامبر شهید شد. در روایت داریم که جبرئیل یا میکائیل با 70 هزار فرشته جنازه سعد را تشییع کردند و پیامبر پابرهنه آمد بدون عبا و عمامه به معنای این که من از شهادت سعد خیلی عزادارم و سعد را دفن کرد. امام صادق(علیه السلام) از قول پیامبر بیان کردند که پیغمبر بعد از دفنِ سعد، سرش را برداشت و این سئوال را کرد خدایا آیا مثل سعدی هم دچار فشار قبر می شود؟ کسی که 70 هزار فرشته به تشییع جنازه­اش آمدند. سعد در پرونده حق الله، شهید است. اما در حق الناس به خاطر اخلاق بد در قبر دچار عذاب می شود.

در پرونده حق الله ممکن است شخص به شهادت برسد. مقام شهادت و شهید آنقدر بالاست که در روایت هم داریم هر قطره خونی که از شهید ریخته شود، تمام گناهان شهید آمرزیده می شود و بعد می فرماید: مگر حق الناس. یعنی پرونده حق الناس از پرونده حق الله جداست. اینگونه نیست که اگر من حزب اللهی، بسیجی بودم؛ سید بودم؛ آزاده یا شهید شدم؛ همیشه نماز شب می خواندم؛ با خدا و امام زمان خیلی رفیقم؛ پس بتوانم هر ظلم و جنایتی را در حق دیگران انجام دهم و بعد بگویند این آدم معنوی و مذهبی ای بوده اگر حق کسی را خورده یا به کسی ظلم کرده ایرادی ندارد.

بداخلاقی انسان را به اندازه یک منافق تنزل می دهد

نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید:« إنّ العَبدَ لَیَبلُغُ من سُوءِ خُلقِهِ أسْفَلَ دَرَكِ جَهنَّم[1]= همانا بنده به سبب بد اخلاقیش به پایین ترین درجات دوزخ سقوط مى كند». همان جایی که منافقین هستند قرآن در مورد منافقین فرمود:« إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا[2] = آرى منافقان در فروترین درجات دوزخند و هرگز براى آنان یاورى نخواهى یافت».

اثر ذاتی نماز و روزه و سایر عبادات خوش ­اخلاقی است. اگر کسی نماز می خواند و روزه می گیرد و خوش ­اخلاق نیست، نماز و روزه اش به درد نمی خورد.  

از پیغمبر (صلی الله علیه و‌آله) درباره زنی سؤال کردند و گفتند این زن انس و رابطه ی خوبی با خدا دارد، روزها همیشه روزه است و شبها نماز شب می خواند. ولی با زبانش همسایه ها را آزار می دهد. اخلاق خوبی ندارد. پیامبر فرمودند: در این زن هیچ خیری نیست و او اهل آتش است. یعنی نماز و روزه و عباداتش فایده ای ندارد. چون اثر ذاتی عبادات باید خوش­ اخلاقی باشد. پس یادمان باشد خوش ­اخلاقی نقش زیادی در برطرف شدن فشار قبر دارد.

پیغمبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «سُوءُ الخُلقِ ذَنبٌ لا یُغفَر= بداخلاقی گناهی است که دیگر آمرزیده نمی شود». چرا آمرزیده نمی شود؟ برای اینکه تبدیل به خُلق شده، یعنی تولیدکننده گناه و آلودگی است.

علی(علیه‌السلام) می فرمایند:«وقتی میت را در قبر می گذارند، کسانی که گناهکار هستند 90 مار به آنها می چسبد». در روایت دیگر 99 مار گفته شده. این 99 مار همان اخلاق ­های شخص هستند. معلوم است قبر او که همان نفس او بوده تولیدکننده این 99 مار بوده است. مارهایی که با آن دیگران را در فشار قرار داده و اذیت کرده بود. مرحوم شیخ بهائی می فرماید: مارها خُلقیات خود انسان هستند و برای همین پیغمبر می فرماید روز قیامت امت من به صورت حیوان های مختلف محشور می شوند. پس ما یا در دنیا خودمان زحمت می کشیم این مارها را از بین می بریم یا آنجا این مارها به جان ما می­افتند و به راحتی هم دست بَردار نیستند. در دنیا از بین بردن مارها و اژدهاها، عقرب­ها و کِرم­ها راحت­تر است تا آن طرف.

جهنم اخلاق غیر از جهنم اعمال است

خدا رحمت کند حضرت امام را فرمود: جهنم اخلاق غیر از جهنم اعمال است. جهنم گناه ­های بدنی کوتاه­تر و کمتر از گناه ­های روحی است. یک زناکار و شراب خوار زودتر نجات پیدا می کند تا یک آدم حسود یا متکبّر، بددهان. چون اینها گناهان خُلقی است.

همچنین حضرت امام(ره) سلام الله تعالی علیه فرمود: اگر انسان یک خُلق از اخلاق بد را با خودش ببرد، معلوم نیست چند قرن از قرن­های آخرتی در جهنم گرفتار می‌شود. قرن‌های دنیایی نه؛ می فرمایند، چند قرن از قرن­ های آخرتی. از نظر روانشناسی افرادی وجود دارند که اگر یک روز به آنها خوش بگذرد و کسی اذیتشان نکند، حرفی به آنها نزند، خیلی ناراحت اند و می گردند دنبال اینکه از یک نفر یا یک چیزی سوء برداشتی بکنند و غصه بخورند. دوست ندارند، آرام و شاد باشد. همیشه دوست دارند از دیگران طلبکار و دلخور باشند. آنهایی که همیشه معایب کار دیگران را می­ بینند، تلخی­ها، زشتی­ها، عیب­‌ها را می بینند و با بدی‌­های هم می‌خواهند زندگی کنند اینها هیچ وقت قبر آرامی ندارند. خوب است آدم خوبی‌­های افراد را ببیند با آنها زندگی کند. بیشتر طلاق ها به همین دلیل اتفاق می افتد. چقدر قهر و دعواهایی که بین دوستان اتفاق می افتد. قرآن تصریح می کند که عواملی در شماها وجود دارد که شما را به جان هم می اندازد. «إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ= شیطان حتما آدمها را به جان هم می­ اندازد». وقتی ما می دانیم که افتادن به جان همدیگر کار شیطان است؛ کار خدا و فرشته‌­ها نیست. اگر من الآن دائماً با افراد مشکل دارم، در واقع من خودم مشکل دارم. یعنی چیزی در اخلاقم هست که تا بخواهم یک مقداری با کسی معاشرت داشته باشم به جان همدیگر می‌­پَریم. در حقیقت اول به جان خودم می پرم. وقتی با خود نمی توانم کنار بیایم، پس آرام و شاد نیستم، با خودم مشکل دارم، برای همین هم با دیگران مشکل پیدا می کنم. چون قبر من الآن خراب است؛ قبر من پُر از آتش و تنگ است. چون تنگ است با دیگران دعوایم می شود. کسانی که روحشان وسعت دارد، روح های شاد دارند و خوش اخلاق هستند، به راحتی با کسی درگیر نمی شوند. مؤمن خیلی زیرک­تر و عاقل­تر از آن است که خودش را به فشار قبر بیندازد.

برای همین ما باید روی این کار سرمایه ­گذاری کنیم، باید زحمت بکشیم باید یقه خودمان را بگیریم بحث خودسازی خیلی جدی است. خودسازی یعنی واقعا برای من قبرم، آخرتم، شب اول قبر و برزخم خیلی مهم است. برای همین هم باید تصمیم بگیرم و روی خودم کار کنم.

خانواده میدان تمرین خوش اخلاقی

جایی برای انسان زیباتر، آسانتر، و سازنده­تر از خانواده نیست. انسان از خانه خودش شروع به تمرین کند، بعد همسایه ها، دوستان، رفقا، همکاران و زیردستان و ... . اصلا خداوند زندگی را و سختی­ های زندگی را به ما داده که ما تمرین بکنیم. مرحوم ملا محسن کاشانی در مهجت البیضا یکی از فواید ازدواج را این گونه ذکر می کند که وقتی انسان ازدواج می کند، همسرش از همه جهت با او یکسان نیست فرق دارد. از نظر فکر، عقائد و نوع تربیت، اینکه ما توقع داشته باشیم، مثل ما فکر بکند؛ مثل ما باشد؛ صددرصد با ما تطبیق داشته باشد؛ اینطور نیست. خیلی جاها تنش هست در این تنش برنده کیست؟ آنی که خوش اخلاق می ماند. خدا برای همین به انسان فرزند می دهد. آزار بچه، اذیت ­های بچه­ داری همان آتش جهنمی هست که هزار و یک جور بیماری را از نفس پاک می کند. انسان با این آزارها جهنم خود را طی می کند. صاف می شود.

مخالفت­ هایی که برخلاف میل و نظر ما در محیط کار می شود. در همسایه­ داری، مهمانی و فامیل­ بازی خیلی ازین مسائل وجود دارد. همه اینها بهانه ­ای است تا ما از بین این مشکلات خوش­ اخلاق بیرون آییم. نه اینکه هر بار اگر چیزی خلاف میل و نظر ما بود شمشیر بکشیم پرخاشگری بکنیم که در این صورت می بازیم.

وای به حال کسی که دیگران را آتش می زند، هم باید جواب آتش آنها را  بدهد و هم جواب خودش را. وای به حال کسی که با خُلقِ بد پدر و مادرش را آزار می دهد؛ همسرش را آزار می دهد؛ دوستانش را آزار می دهد. پس دقت کنیم که ما با بداخلاقی هایمان، عامل بهشت رفتن دیگران نشویم. بگذاریم دیگران با فضیلت­های دیگرشان بهشت بروند نه با تحمل ما. الآن چقدر آدم ها هستند که پدر و مادرشان به خاطر داشتن چنین فرزندانی بهشتی می شوند، ولی این بچه ­ها بخاطر اینکه سالهای سال پدر و مادرشان را آزار دادند جهنمی می شوند. خیلی از افراد هستند که زن و فرزندشان به واسطه اینکه این آقا را تحمل کردند بهشتی می شوند ولی این آقا بخاطر اینکه دائما خانواده را آتش زده جهنمی است. ما چرا باید بدسلیقه باشیم و جهنم را انتخاب کنیم.

عامل دیگر در دفعِ عذاب قبر انس با قرآن است

بعد از انس با خدا و رسول الله و اهل بیت (علیهم السلام) و خوش ­اخلاقی، عامل دیگر انس با کلام الله است که باعث دفع عذاب قبر می شود. حضرت فرمود: قرآن شراب مؤمن است. قرآن کلام الله است. کسی که بداخلاقی ­ها، فشارهای روانی و فشارهای نفسانی و روحی اش را با قرآن می گیرد پس قرآن توانسته او را شاد کند.

انس با کلام الله و بخصوص سوره ­های خاصی از قرآن مثل سوره «یس» که از سوره های قدرتمند قرآن و قلب قرآن است. سوره های دیگری مثل زخرف، نساء، ن و ... باعث می شود، نفس انسان شاد شود. به شرط اینکه آن دستور را بفهمیم. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:«لا خَیرَ فی قَراءَۀٍ لا تَدَبُّر فیها= در خواندنی که تدبر نیست خیری نیست». اگر قرآن قرار است شراب باشد و اثرگذار باشد باید معنایش را بفهمیم و به آن محتوا عمل کنیم.

سوره «تکاثر» سوره قدرتمندی در از بین بردن وسوسه ها، چشم و همچشمی ها و ناآرامی ها و مسابقه گذاشتن هاست. اگر انسان این سوره را قبل از خواب بخواند، گفته شده فشار قبر و عذاب قبر ندارد چون واقعا بسیاری از فشار و عذاب روح برای مسابقه ­ها و مقایسه­ هاست و این سوره ضد مقایسه و مسابقه است. ضد علوّ است. سوره ی کوتاهی است در عرض یک دقیقه خوانده می شود و اگر انسان محتوای آن را در خودش تلقین کند و انس بگیرد، نفس را از رقابت و چشم و همچشمی و مقایسه و علو نجات می دهد. تلاوت سوره تبارک بالای سر قبر، خیلی به میت کمک می کند و او را نجات می دهد.

صلوات بر اهل بیت (علیهم السلام) فشار و عذاب قبر را از بین می برد

عامل دیگر صلوات است. حضرت فرمود: صلوات بر منِ (پیامبر) سبب نور در قبر است.

صلوات یک مسیر سلوکی است. یک مقام است. باید مراحلش طی شود تا انسان اهل صلوات شود و صلوات جزء وجود و حقیقت انسان شود. صلوات فقط یک لفظ نیست.

عظمت صلوات به قدری است که فرمود: ثواب «سُبحانَ الله»، «لا إِلهَ إِلاّ الله»، «اَلحَمدُ لله» و «اللهُ أکبر» را دارد. تمام عقائد در صلوات جمع است. خیلی مهم است که انسان باید سعی کند در طول روز مترنم به صلوات باشد و با هر بهانه­ ای صلواتی ختم کند. دائماً اهل صلوات باشد. تسبیح دستش باشد و صلوات بگوید. در راه که می رود؛ می نشیند، می خواهد بخوابد صلوات بگوید. صلوات یک ثروت عظیم برای امت پیغمبر است. آنقدر عظیم است که فرمود: هیچ چیز در روز قیامت به اندازه صلوات نامه عمل شخص را سنگین نمی کند، چون صلوات انسان­ ساز است. صلوات مظهر ارتباط و عشق و اطاعت از پیامبر و اهل بیت است. پذیرش آنهایی که بیشتر اهل صلواتند، راحت ­تر و مقاومت­ هایشان کمتر است. آدم­ های پوست­ کلفت خیلی اهل صلوات نیستند. صلوات انسان را از پوست ­کلفتی، از مقاومت، از مَن مَن کردن درمی ­آورد. صلوات آنقدر انسان را شیفته پیامبر و آل می کند که انسان به راحتی به احکام آنها به مرام آنها تن می دهد.

حج و تاثیر آن در دفع عذاب قبر

حج عامل دیگر در از بین بردن عذاب قبر است. امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر کس 4 بار حج انجام دهد. هرگز فشار قبر ندارد». چون 4 دوره حج رفتن با سختی ­های حج و بیست و چند چیزی که انسان بر خود حرام می کند تا سلوک حج را به جا آورد، واقعا در نفس دیگر فشاری باقی نمی ماند.

چون حج مثل ماه مبارک رمضان است. مهمانی خداست. انسان 4 بار در ضیافت اختصاصی حق­تعالی برود و مُحرم شود و به خدا لبّیک بگوید. دور خدا بگردد. حق تعالی را با دلش و با بدنش خانه خدا را طواف کند. دیگر مقاومتی ندارد که نیاز به فشار قبر داشته باشد.

ما در لشکر عمر سعد کسانی داشتیم که 50  بار حج کرده بودند و سر امام حسین را بریدند. حج اینها از آن حج­ هایی که سازنده باشد نبود. اصلا هیچ کدامشان مُحرم نشدند و از اولش هم محرم نبودند.

 وفات در بعد از ظهر پنجشنبه تا قبل از ظهر جمعه

عامل دیگر در دفع فشار قبر وفات در بعد از ظهر پنجشنبه تا قبل از ظهر جمعه است. امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر کس از مؤمنان بعد از ظهر پنج شنبه تا قبل از ظهر جمعه از دنیا برود، خداوند او را از فشار قبر پناه بدهد. بعضی­ ها این سعادت را دارند.

علت این که فرمودند وفات در این مقطع زمانی باعث دفع فشار قبر می شود برای این است که این مقطع زمانی مانند ماه مبارک رمضان می ماند، یعنی جزء رحم های زمانی به شمار می رود. اثر سازندگی بعد از ظهر پنج شنبه تا قبل از ظهر جمعه می تواند یک نفس را کاملا پاک بکند.

شما به اعمال شب جمعه و روز جمعه در مفاتیح نگاه بکنید. انسان سعی کند یک بار در عمرش، این اعمال را انجام دهد و برای انجام اعمال روز جمعه هم یک وقت دیگر بگذارد. چون اعمال شب جمعه آنقدر زیاد و لذت بخش است که وقتی شروع می کنید تا صبح کاملاً وقت را پر می کند. پس این مقطع زمانی خیرات و برکات زیادی دارد.

خدا رحمت کند حضرت امام را وقتی در پاریس در بحبوحه انقلاب آمده بودند با او مصاحبه کنند صبح جمعه بود. امام فرموده بود: مگر صبح جمعه وقت مصاحبه است؟ بروید من الآن باید اعمال صبح جمعه را انجام بدهم. یک رهبر در آن بحبوحه انقلاب در آن فشارها و در آن کُشت­ و­ کشتارها با چه آرامش به انجام این اعمال اهمیت می دهد و این نشانه ی با ارزش بودن شب و روز جمعه است.

یکی از اعمال روز جمعه، غسل جمعه است. از اصبغ نقل شده، هرگاه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می خواست کسی را توبیخ کند، می فرمود: « أَنتَ أَعجَزُ مِن تارِکِ الغُسلِ یَومِ الجُمعَه = تو از آدمی که غسل جمعه را ترک کرده، عاجزتری».

غسل جمعه آثار خیلی مهمی در قبر دارد. کسانی که دائما اهل غسل جمعه هستند. حالا بعضی­ ها می دانند، جمعه نمی توانند انجام دهند؛ مسافرند؛ گرفتارند؛ پنج شنبه شب، غسل جمعه ­شان را انجام می دهند. برای بعضی­ ها که قضا می شود شنبه هم می توانند، غسل را انجام دهند. بالاخره نیت غسل جمعه از پنج شنبه تا شنبه را دارند و حتی این اعمال مانع از بین رفتن بدن انسان در قبر می شود.

قرار دادن «جریدتین» با میت در قبر

جریدتین دو عدد چوب خاصی است که خیس بوده و با میت در قبر می گذارند. حضرت می فرماید: تا وقتی این چوب­ ها در قبر خیس هستند، میت در قبر وحشتی ندارد. آب و خیسی این آثار را دارد. آن خیسی مانع عذاب می شود. مستحب است با میت این چوب ­ها را بگذارند که البته الآن خیلی ها این را رعایت نمی ­کنند.

دیگری آب روی قبر ریختن است. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: شما وقتی آب روی قبر می ­ریزید تا وقتی که آب و خاک قبر خیس است، میت عذاب ندارد. این­ها رمز و رازهای این نظام خلقت است که ما شاید ندانیم، چرا. ولی در فرمایشات معصومین تأکید به اعمال شده است.

عذاب و فشار قبر

[1] - المحجّه البیضاء : 5 / 39 .

[2] - سوره مبارکه نساء/145.

ناشناس (کاربر مهمان)

بسیار عالی

ناشناس (کاربر مهمان)

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. در این صفحه یعنی صفحه ای که توش مبحث ((دو عامل مهم در آسان شدن عذاب قبر)) هست، در تیترِ [جهنم اخلاق غیر از جهنم اعمال است]، در پاراگراف دوم، در خطّ دوم، احتمالاً به جای جمله ی {قرن­ های دنیایی نه قرن­ های آخرتی.} باید جمله ی "قرن­ های آخرتی، نه قرن­ های دنیایی." نوشته بشه. اگه درست گفته ام، خواهشمندم که هر چه سریعتر اصلاح کنید. جزاکم الله خیراً.

خانم علیزاده

<p>با سلام، ممنون از توجه شما. متن ایرادی ندارد و درست می باشد،&nbsp;فقط یک علامت نقطه ویرگول کم داشت که اضافه شد. متشکرم</p>

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed