مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
سؤال قیامت دو چیز است: سؤال از «عمر» و «جوانی». پیامبرصلی الله علیه و آله میفرماید: «هیچ بندهای روز قیامت قدم از قدم بر نمیدارد، مگر اینکه باید به دو سؤال پاسخ بدهد: اول این که عمرش را و دوم جوانیاش را چگونه گذرانده است. با اینکه جوانی جزء عمر است، اما جداگانه سؤال میشود. چون بیشترین کاری که انسان میتواند برای حیات ابدی خودش انجام بدهد در جوانی است.
علت سوال از عمر و جوانی در قیامت این است که ما باید از عمر و جوانیمان برای رسیدن به هدف خاصی استفاده کنیم. اینطور نیست که عمری مفت در اختیار ما قرار داده باشند و هر طور دلمان خواست، عمر و جوانی را مصرف بکنیم. همانطور که جنین هم حق ندارد در رحم مادر عمر 9 ماهه خود را هر طوری که دلش خواست، صرف بکند. فرقی که رحم مادر با دنیا دارد، این است که جنین اختیاری از خودش ندارد، ولی ما در دنیا مختار هستیم که چگونه خودمان را تربیت بکنیم. ما مختاریم از بین 5 تولد(تولد ناقص، بیمار، ضعیف، تولد سالم و تولد سالم قوی،) که به برزخ داریم، یک تولد را انتخاب کنیم. قرآن میفرماید:« یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ = روزى كه هیچ مال و فرزندى سود نمى دهد،مگر كسى كه دلى پاك به سوى خدا بیاورد»(شعراء88/ 89). تنها کسانی با وفات در آخرت پیروز و خوشبخت هستند که روح سالم به آخرت بیاورند. چون ما در آخرت با این بدن مان متولد نمیشویم، بلکه با روح مان متولد میشویم. همانطور که در دنیا هیچ چیز برای جنین به درد نمیخورد، مگر بدن سالم.
بحث «شیطان شناسی» و «دشمن شناسی» در دنیا مغفول مانده است
موضوع «شیطانشناسی» و «دشمنشناسی» در دنیا مورد غفلت واقع شده و به صورت جدی به آن توجه نمیشود. ما یک موجود بسیار مرموز و مؤثر به نام شیطان داریم که همه ادیان واقعیت آن را قبول دارند، اما هیچجا در آموزشهای تربیتی، روانشناختی و آموزشهایی که مربوط به تعادل روح است، جایی برای این موجود باز نشده است. تمام ادیان اعتراف کرده و قبول دارند که موجودی به نام شیطان وجود دارد و به سراغ انسان میآید و در او تولید فکر میکند تا او را گمراه کند. هیچ سیستم روانشناسی در دنیا وجود ندارد که برای افکار آزاردهنده و خودخوریها و هزاران مشکل روانی انسانها که ناشی از همین شیطان میشود، پاسخ درستی داشته باشند. یعنی اگر پیش بزرگترین متخصصان روانشناسی عالم بروید، آنها هیچ وقت به شما نمیتوانند بگویند که روابطت را با این موجود (شیطان)، باید چگونه برقرار بکنی. کسانی که با علوم دنیای امروز، تخصص کسب کردهاند، هیچ جوابی برای شما ندارند و نمیتوانند منشأ فکرهای آزارندهی شما را بگویند.
ولی خداوند تبارک و تعالی که خالق کل شیء، رب العالمین و بدیع السماوات و الارض است میگوید: شما هیچ وقت تنها نیستید. کسی همیشه با شما هست و در شما تولید اندیشه و فکر میکند و رشد شما هم در مبارزه با همین افکار نادرست است. لازمه رشد حقیقی شما این است که این افکار آزارنده در شما تولید شود و شما با مبارزه و مقابله با آنها و ایجاد روابط منطقی با این افکار بتوانید به رشد حقیقی برسید. شما در رحم دنیا، با افکار و اعمال درست، شکل متناسب آخرتی به خود میگیرید.
پس معلوم شد که من هرگز تنها نیستم؛ همیشه کسی با من هست و در من تولید فکر و اندیشه و خیال میکند. من با افکار نادرستی که در من ایجاد میشود، اگر پیش هر کسی هم بروم و بگویم چرا من این طوری هستم؟ خودِ من را متهم میکند که تو گرفتار شیطان شدهای. در صورتی که این من نیستم. اینطور که شد، نسبت به خود و دیگران نگاه اشتباهی پیدا میکنم.
قال النّبی علیهالسّلام: «ان الشّیطان فی عروق ابنآدم یجری مجری الدّم= محققا شیطان در رگهای فرزند آدم، مثل جریان خون، جریان دارد». اگر کسی بگوید چرا خدا اینطور قرار داده، میگوییم این برای رشد ما است.
بنابراین، بر همه ما واجب است که به صورت تخصصی و نه مبتذل، در مورد ساختار این موجود (شیطان) و نحوه عملکردش تحقیق و بررسی علمی بکنیم. آیا نباید ما جدی باشیم در این که ببینیم این موجود چه هست؟ چه کسی میتواند بین من و همسرم، بین من و پدر و مادرم، دخالت بکند در او علیه من فکرهای مسموم ایجاد کند؛ در خودم علیه خودم تولید فکر کند و در من علیه دیگران ایجاد فکر کند؛ یا در من افکاری علیه خدا ایجاد کند. آیا نباید مهارتهایی را بیاموزم که چگونه بتوانیم، هم با او مبارزه کنیم و هم از این دشمن به عنوان مرکبی استفاده کنیم برای تولد سالم و قوی به ابدیت؟ بالاخره این چطور موجودی است که اینقدر تأثیر دارد؛ حزب و تشکیلات دارد. عده ای هم در این حزب کار میکنند.
حزب شیطان و عضوگیری آن از انسان ها
در قرآن آدمها به حزب الله و حزب الشیطان تقسیم میشوند. یک عده در حزب شیطان با افکار متناسب با شیطان کار میکنند. قرآن میگوید هم جنها و هم انسانها عضو این حزب هستند، چون خودِ شیطان از جن است. در سوره کهف آیه 50 میفرماید:«كانَ مِنَ الْجِنِّ= از جن بود». میگوید: شیطان که از جن بود، از بین شما عضوگیری میکند. شما با اختیار به استخدام او در میآیید و برای او کار میکنید و جزء عمّالش میشوید. از این مرحله بگیرید که انسان اسیر شیطان میشود و جزء حزب شیطان شده و در حزبش ثبتنام میکند؛ تا آدمهایی که الان در همین کشور ما و بیرون از این کشور، رسماً خودشان را شیطانپرست معرفی میکنند.
کسانی در دنیا هستند که میگویند: اله ما شیطان است و شیطان را عبادت میکنیم. دقیقاً مثل من و شما که ما میگوییم: یاالله، یا خدا، یا علی و کاری انجام میدهیم. آنها دقیقاً وقتی میخواهند حرکتی بکنند، میگویند یا ابلیس. عابد او هستند. رسماً اعلام میکنند و حزب و گروه و تقسیمبندی و تشکیلات دارند.
قرآن میگوید: شما مؤمنین، مسلمانها و موحدان عالم، مواظب باشید که ناآگاهانه عضو حزب شیطان نشوید و افکاری که او تولید میکند را به رسمیت نشناسید. بالاخره چون ما معصوم نیستیم. حتماً در نظام فکری ما او سهیم میشود. ما باید بتوانیم تفکیک قائل شویم. بتوانیم قدرت فهم داشته باشیم که کدام دسته از افکار من و خوابهایی که من دیشب دیدم، خیالاتم، مال من نیست و من نباید آنها را منشأ تصمیمگیری و اثر و انتخاب و ارتباطم قرار بدهم و در همین «نه گفتن» قوی میشوم و در صراط مستقیم، تثبیت شده و جلو میروم.
برای مقابله با شیطان باید کار جدی و تخصصی کرد
ما دشمنی به نام شیطان را جدی نمیگیریم و مطالعه و شناختی روی او نداریم. بنابراین، مبارزه جدی و تخصصی هم علیه او انجام نمیدهیم. برای همین است که گرفتارش میشویم و رشد انسانی که لایقش هستیم نمیکنیم.
مرحوم علامه طباطبایی رحمةاللهعلیه که گاهی شیطان را میدید و با او گفتگو میکرد، در تفسیر بسیار ارزشمند «المیزان» فرمایش خیلی مهمی دارند، در جلد 8 صفحه 41 میفرماید: موضوع ابلیس نزد ما امری مبتذل و پیش پا افتاده است و اعتنایی به او نداریم. جز آنکه روزی چند بار میگوییم:«لعنت بر شیطان» و فکر میکنیم همین کار کافی است. نمیدانیم! خیلی وقتها او کارش را میکند و میگوید بگذار من کارم را بکنم. میخواهی به من فحش هم بدهی بده تا تخلیه بشوی و خیالت راحت بشود؛ ده تا فحش اول به من بده، ولی بعد حرف من را گوش کن. روزی چند بار او را لعنت کرده و از شر او به خدا پناه میبریم. ولی باز اسیر همین افکار هستیم. برخی از افکار پریشان خود را از این جهت که از ناحیه اوست زشت میشماریم. یک دفعه یک فکر بد میکنیم؟ میگوییم: «استغفرالله؛ لعنت خدا بر دل سیاه شیطان»، حال گفتی لعنت خدا بر دل سیاه شیطان؛ با این فکری که تولید کرده، میخواهی چه کار بکنی؟ عُرضه داری همه فکر را در سر خودش بزنی یا این که میپذیری و قبولش میکنی؟
ما با شیطان به طور جدی و تخصصی مبارزه نمیکنیم. مثلاً گروهی میآیند، راجع به ایدز میگویند: یک بیماری آمده به نام ایدز که دهها میلیون انسان را کشته است. ما میآییم در نظام بینالمللی و در کشورها بودجه میگذاریم، از پزشکان و کادر بیمارستان میخواهیم، انحصاراً تحقیقاتشان را متمرکز کنند روی بیماری ایدز. بعد گفته میشود، وبا آمده، یک عده سراغ درمان وبا میروند. بعد میگویند: تیفوس آمده، طاعون آمده، فلج اطفال هست. همه باید بروند کار بکنند. گروه گروه تقسیم میشوند و روی اینها کار میکنند که اینها را به نفع بشر کنترل کنند تا بشر را نابود نکند. اما در مورد ابلیس هیچ کس اینطور کار را نمیکند. چرا؟ چون اهمیت آن را درک نکردهایم.
هیچ جایی نیست که به ما بگویند: شما که میخواهی زندگی بکنی، دانشگاه میروی، کار میکنی و ... این با تو است، این نوع فکرها را تولید میکند. فکرها را بشناس که آرامش داشته باشی. اگر به تو حمله کرد، تعادلت را به هم نزند. مواظب باش به مادرت، همسرت و دیگر اطرافیانت هم همینگونه حمله میکند. مادرت را، همسرت، رفیقت را علیه تو میشوراند. تو مواظب باش از طرف تو به همسرت حمله نشود. کجا این مهارتها را به ما یاد میدهند؟ کجا به ما میگویند حمله عقب چگونه است، حمله راست، چپ و جلو چطوری است. باشگاه ورزشهای رزمی را دیدید بعد از مدتی آموزش، مبارزه دو طرفه دارند؛ در تمرینات بدن سازی هر دفعه یک فنّی را یاد میدهند. مثلاً اگر چهار نفر از چهار جهت به شما حمله کردند چگونه برخورد کنید و از خود دفاع کنید و خود را نگهدارید. کجا به ما یاد میدهند که ما تعادل بدنمان، قدرت بدنمان را در این حمله چگونه حفظ بکنیم؟ باشگاهی هست که جوانهای ما آنجا ثبتنام بکنند و در آن باشگاه شاد شدن، شاد ماندن، قوی بودن، آرامش داشتن، تعادل داشتن، امید داشتن، نترسیدن، غمگین نشدن، مضطرب نشدن، بدبین نشدن، زودرنج نشدن، حساس نشدن، حسود نشدن و ... را یاد بگیرند.
منشأ همه اختلافات و درگیری ها شیطان است
قرآن میگوید: حملههایی که به شما میشود کم کم شما را نسبت به هم بدبین میکند. چطور وقتی که میخواهم ازدواج کنم، طرف مقابلم را دوست دارم. خیلی عاشق همدیگر هستیم. ولی بعد از عقد و ازدواج دیگر آن شوق نمیماند. برای همین هم ما سالی حدود 17% رشد طلاق در کشورمان داریم. 95% طلاقهای ما مال همین حملههای جلو و عقب و راست و چپ شیطان است.
پدرزن، مادرزن، داماد، باجناق، عروس، داماد با هم درگیر میشوند، چنین اختلاف و تشنجی در زندگی از کجا شروع میشود؟ من آدم آرامی بودم، آدم شادی بودم الان چند وقت است که همهاش دلشوره دارم، دلهره دارم، اضطراب دارم، خوابهای بد میبینم، از کجا ناشی میشود؟
قرآن کریم درباره حقیقت این موجود، با این که از حواس ما پنهان است، تصرفاتی عجیب در عالم انسانیت دارد چه میگوید؟ یکبار شده ما قرآن را بخوانیم؟ این همه درس خواندیم؛ مراکز علمی مختلف رفتیم؛ یکبار شد، قرآن کتاب تخصصی که خدا فرستاده، معتبرترین کتاب عالم، مطمئنترین کتاب عالم و مهمترین کتاب عالم را باز کنیم و ببینیم بالاخره این کیست که میتواند با ما اینطوری رابطه برقرار کند؟
یکبار به درون خودمان مراجعه کنیم، ببینیم آیا این خجالتآور نیست که من سالها کتاب خواندهام. هر کداممان دهها صدها جلد کتاب خواندهایم. بعضیها هزاران جلد کتاب خواندهاند با علوم مختلف سروکار داریم، آیا شرمآور نیست، یکبار در عمرمان قرآن را نخواندهایم، ببینیم چه میگوید؟ در حدیث داریم روز قیامت قرآن شکایت میکند: خدایا این بنده تو من را ضایع کرد، تو هم ضایعش کن. انواع کتابهای رمان، مجله، داستان و ... خواندیم، یکبار نگاه نکردیم ببینیم این کتاب با عظمت درباره این موجود که تصرفاتی عجیب در عالم انسانیت دارد چه میگوید؟ چرا در شناختن شیطان، این دشمن خانگی و درونی اینقدر بیاعتنا هستیم؟ چقدر واقعاً به این فکر افتادهایم که ببینیم این کیست، دورهای ببینیم و او را بشناسیم؟ که این دشمن کیست، که میخواهد با ما ارتباط برقرار کند و تا ما را به عذاب جاودانه نیاندازد، آرام نمیگیرد؟
قرآن کریم در سوره فاطر آیه 6 میفرماید:«إِنَّ الشَّیْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا= در حقیقت شیطان دشمن شماست شما [نیز] او را دشمن گیرید». یعنی وقتی من صبح از خانه بیرون میروم و همانطور که حواسم است، سرما نخورم، لباس گرم بپوشم؛ برای سرما مجهز بیرون میآیم و در طول روز مراقبت میکنیم از دهها و صدها خطر دیگر، میگوید: یکی از چیزهایی که باید مراقبت بکنی نظام درونی و فکری خودت است که افکار غلط، توهمات، خیالات آزاردهنده و باطل غمگینکننده و مضطربکننده در تو تولید نشود. منشأ تولیدش را باید بشناسی و اگر تولید شد، نحوه درمان و پادزهرش را باید بشناسی. میتوانی واکسن بزنی که اصلاً تولید نشود.
(فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا) یک عمل است. چند نفر از ما در طول 24 ساعت به این دستور خدا را عمل میکنیم. در طول عمرمان چقدر وقت گذاشتهایم برای شناختن چنین دشمنی؟ چون او آفریده شده که به نفع من کار بکند، آیا من میتوانم از ضررها و خطرهایش به نفع خودم استفاده بکنم؟ که با هر بار حمله ی او من اوج بگیرم. واقعاً اوج بگیرم . سقوط نکنم.
جن/ شیطان/عمر و جوانی/
ع ل14
کلیدواژه ها:
آثار استاد