www.montazer.ir
سه‌شنبه 26 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 3921
زمان انتشار: 4 نوامبر 2015
دوباره «استقلال» دوباره «آزادی»

دوباره «استقلال» دوباره «آزادی»

تسخیر سفارت؛واکنش‌ به‌ 25 سال دخالت و نفوذ آمریکا در ایران/امام خمینی:«خوب‌ جایی‌ را گرفته‌اید، محکم‌ نگه‌ دارید!»+خاطرات سرلشگر جعفری از تسخیر لانه جاسوسی

 

تصرف‌ ۴۴۴ روزه‌‌ سفارت‌ آمریکا، حاصل‌ دخالت‌های‌ ۲۵ ساله‌‌ آمریکا در ایران‌ بود که‌ از دهه‌‌ ۳۰ به‌ بعد و با تضعیف‌ قدرت‌ انگلستان‌ پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، نقش‌ پررنگ‌تری‌ در کل‌ منطقه‌ی‌ خاورمیانه‌ پیدا کرده‌ بود.

[تسخیر سفارت؛واکنش‌ به‌ 25 سال دخالت و نفوذ آمریکا در ایران/امام خمینی:«خوب‌ جایی‌ را گرفته‌اید، محکم‌ نگه‌ دارید!»+خاطرات سرلشگر جعفری از تسخیر لانه جاسوسی]

رضا موحدی | صبح روز ۱۳ آبانماه سال ۱۳۵۸ حدود ۵۰ تن از دانشجویان خط امام راهپیمایی را به مناسبت سالگرد کشتار دانش آموزان در مقابل دانشگاه تهران در ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۷ از تقاطع‌ خیابان‌ طالقانی‌ و بهار به‌ سمت‌ دانشگاه تهران آغاز نمودند که در مسیر از مقابل سفارتخانه امریکا عبور می‌کردند. هنگام عبور به ناگاه فرمان حمله به سفارتخانه صادر گردید و این افراد که از قبل برای تصرف سفارتخانه برنامه ریزی کرده و آمادگی داشتند توانست با شکاندن درب سفارت وارد آن شده و بعد از مدتی درگیری کل سفارتخانه را به اشغال خود درآورند.

این خبر به سرعت از مرزهای خیابان طالقانی گذشت و به مهمترین خبر خبرگزاریهای جهانی مبدل گردد. دانشجویان بلافاصله با بیت حضرت امام در قم تماس حاصل کردند تا از واکنش ایشان در قبال این اقدام که می‌توانست تبعاتی برای نظام جمهوری اسلامی داشته باشد مطلع گردند. ساعتی بعد نظر‌ حضرت‌ امام‌ اینگونه منتقل گردید که: «خوب‌ جایی‌ را گرفته‌اید، محكم‌ نگه‌ دارید!»

دانشجویان که قرار بود حداکثر ۷۲ ساعت در سفارتخانه باقی بمانند, بعد از حمایت امام و ملت با اسنادی مواجه گردیدند که نشان از تبدیل سفارتخانه به جاسوسخانه‌ای برای هدایت اهداف ضد انقلابی آمریکا می‌داد و این امر موجب گردید تا این ماجرا تا ۴۴۴ روز به طول انجامد.

در مورد علل و بسترهای انجام این طرح و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا موارد متعددی را می‌توان برشمرد:

۱- تصرف‌ ۴۴۴ روزه‌‌ سفارت‌ آمریكا، حاصل‌ دخالت‌های‌ ۲۵ ساله‌‌ آمریكا در ایران‌ بود كه‌ از دهه‌‌ ۳۰ به‌ بعد و با تضعیف‌ قدرت‌ انگلستان‌ پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، نقش‌ پررنگ‌تری‌ در كل‌ منطقه‌ی‌ خاورمیانه‌ پیدا كرده‌ بود. واقعه‌ كودتای‌ ۲۸ مرداد۱۳۳۲ه.ش‌، كه‌ باعث‌ بازگشت‌ شاه‌ به‌ قدرت‌ شد، توطئه‌‌ ننگینی‌ بود كه‌ هیچگاه‌ ازحافظه‌‌ تاریخ‌ ملت‌ مسلمان‌ ایران‌ پاك‌ نشد. پس‌ از آن‌ نیز، آمریكا با تداوم‌ حمایت‌ از شاه‌ و تقویت‌ او، به‌ عنوان‌ یك‌ دیكتاتور وابسته‌، تلاش‌ كرد تا امكان‌ سرنگونی‌ رژیم ‌پهلوی‌ را به‌ حداقل‌ برساند. در همین‌ زمینه‌، آمریكا با همكاری‌ اسرائیل‌، ساواك‌ را به‌عنوان‌ یكی‌ از مخوف‌ترین‌ سازمان‌های‌ اطلاعاتی‌ جهان‌، راه‌ اندازی‌ كرد و برای‌ سركوب‌ انقلابیون‌ ایران‌ تلاش‌ بسیاری‌ نمود و همچنین‌ با اجرای‌ طرح‌های‌ سیاسی‌، اقتصادی‌ و نظامی مد نظر خود، وابستگی‌ ایران‌ را به‌ آمریكا افزایش‌ داد. بر این‌ اساس‌، تسخیرلانه‌‌ جاسوسی‌ واكنش‌ طبیعی‌ به‌ ۲۵ سال‌ توهین‌ و تحقیر ملت‌ ایران‌ بود.

۲- به‌ دنبال‌ پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، آمریكا كه‌ از این‌ واقعه‌ زخم‌ خورده‌ بود، به‌علت‌ تهدید منافعش‌ در ایران‌، تلاش‌ می‌كرد تا با این‌ پدیده‌ مقابله‌ كند. به‌ همین‌ علت‌، برنامه‌ها و نقشه‌هایی‌ را كه‌ اسناد سفارت‌ گواه‌ آن‌ است‌، به‌ اجرا درآورد. با تصرف‌جاسوس‌خانه‌ آمریكا، این‌ تلاش‌ها ناكام‌ ماند. تسخیر لانه‌ جاسوسی‌ برای‌ مقابله‌ با سنگ‌اندازی‌های‌ آمریكا در برابر حركت‌ رو به‌ جلوی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ اقدامی‌ پیشگیرانه‌ بود.

۳- چند ماه‌ قبل‌ از حمله‌ به‌ سفارت‌ آمریكا، دولت‌ كارتر، به‌ بهانه‌ی‌ معالجه ‌پزشكی‌، به‌ شاه‌ اجازه‌‌ ورود به‌ این‌ كشور را داده‌ بود. ملت‌ ایران‌ كه‌ هنوز خاطره ‌كودتای‌ ۲۸ مرداد سال‌ ۱۳۳۲ه.ش‌ را به‌ یاد داشت‌، این‌ عمل‌ را مقدمه‌ای‌ برای‌ طرح‌ریزی‌ یك‌ توطئه‌ی‌ جدید، در سرنگونی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ دانست‌. در این‌ میان‌،تسخیر لانه‌ی‌ جاسوسی‌ واكنشی‌ به‌ این‌ اقدام‌ مداخله‌جویانه‌ آمریكا و اقدامی ‌بازدارنده‌، برای‌ مقابله‌ با هرگونه‌ توطئه‌ ضدنظام‌ بود.

۴- با توجه‌ به‌ مشی‌ غیر انقلابی‌ و مماشات‌ گونه‌ی‌ دولت‌ موقت‌ كه‌ موجب‌ دلسردی‌مردم‌ و نیروهای‌ انقلابی‌ شده‌ بود، اشغال‌ سفارت‌خانه‌‌ آمریكا، باعث‌ می‌شد تا دولت‌ موقت‌، در تنگنا قرار بگیرد و استعفا دهد. و با استعفای‌ این‌ دولت‌، زمینه‌ برای‌ روی‌ كارآمدن‌ و قدرت‌ گرفتن‌ نیروهای‌ انقلابی‌ و ارزشی‌ فراهم‌ شود. همچنین‌ این‌ اقدام‌،گروه‌های‌ چپ‌ را نیز كه‌ خود را ضد امپریالیست‌ می‌دانستند، خلع‌ سلاح‌ كرد و به‌ عقب‌راند.

 

انقلابی که بزرگ‌تر از انقلاب اول بود
سرلشکر «محمدعلی جعفری» فرمانده محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بخشی از خاطرات خود که در «کالک‌های خاکی» جمع‌آوری شده است، یکی از روزهای مهم و تأثیرگذار در تقویم انقلاب را، روز تسخیر لانه جاسوسی روایت می‌کند. این خاطره شیرین از زبان یکی از دانشجویانی روایت می‌شود که تمام همّ‌وغم خود را جامه عمل پوشاندن به بیانات و رفع دغدغه‌های امام و انقلاب قرار داده است. این بخش از خاطرات با عنوان «لانه جاسوسی» در صفحه 118 کتاب روایت شده که به شرح زیر است:

ماجرای تسخیر لانه جاسوسی
از دیگر نگرانی‌های عموم مردم انقلابی، به ویژه بچه مسلمان‌ها، چه دانشگاهی و چه غیردانشگاهی، در آن روزها، بروز آثار سوء ناشی از حاکمیت لیبرال‌ها در سطح کشور و جامعه و سیطره انحصارطلبانه آنها در بدنه دولت موقت بود.
وقایع و حوادث تکان‌دهنده استان‌های کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی و به ویژه غائله خلق ترکمن در شرق مازندران به خوبی نشان داد که دولت موقت صلاحیت حضور در رأس قوه مجریه کشور را ندارد. فجایعی که در این مناطق به لحاظ خیانتِ هیئت‌های اعزامی دولت موقت به وجود آمد و موجبات استمرار ناامنی و قتل‌عام تعداد زیادی از پاسداران انقلاب و ارتشیان را فراهم کرد، نگرانی‌ها را بین وفاداران به انقلاب روزبه‌روز افزایش می‌داد.
همزمان با این اتفاقات، حضور مهندس بازرگان، نخست‌وزیر دولت موقت و دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه این دولت، در جشن‌های سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر و انتشار خبر ملاقات محرمانه این آقایان با دکتر «زبیگنیو برژینسکی» مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا که در حاشیه آن جشن‌ها انجام گرفت، نگرانی‌هایی را در محافل دانشجویی طرفدار انقلاب به وجود آورد. آنها می‌گفتند، نکند دولت موقت می‌خواهد با آمریکا سازش کند؛ همان آمریکایی که کاپیتولاسیون ننگین را به ملت ما تحمیل کرد، امام‌مان را به مدت چهارده سال به تبعید فرستاد، تا لحظه آخر از رژیم پهلوی حمایت کرد و پس از انقلاب به شاه فراری ایران پناه داد، همان آمریکایی که دارایی‌های ملت ایران را در بانک‌هایش بلوکه کرد، تعهدات و قراردادهای نظامی خودش با ایران را یک‌طرفه ملغی نمود، به ضدانقلابیون و گروه‌های تروریستی سلطنت‌طلب و تجزیه‌طلب و چپ آمریکایی، به خصوص آنهایی که در کردستان، بلوچستان و گنبد دست‌شان به خون جوانان این مرز و بوم آلوده شد و همه‌رقم حمایت تبلیغاتی و مالی را ارائه می‌داد.
همین دغدغه‌های منطقی، دانشجوهای مؤمن به آرمان‌های حضرت امام را واداشت تا در اعتراض به اقدامات حکومت آقای بازرگان و جنایات آمریکا دست به تحرکاتی بزنند. بر اساس این، در هفته اول آبان ماه 1358، جلسه‌ای مهم، با محوریت انجمن اسلامی دانشگاه تهران، که مسئولیتش برعهده حبیب‌الله بی‌طرف بود، با مشارکت انجمن‌های اسلامی دانشجویی دانشگاه‌های تهران برگزار شد.
در آن ایام، من نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و عضو شورای سیاست‌گذاری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بودم. «رحمان دادمان» هم عضو این شورا بود. نمایندگی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف را آقای یوسف‌رضا سیف‌اللهی برعهده داشت. غیر از این آقایان، نمایندگانی هم از طرف انجمن‌های اسلامی دانشجویی دانشگاه پلی‌تکنیک و دانشگاه علم‌وصنعت در جلسه حضور داشتند.
بعد از چندین ساعت بحث و گفت‌وگو، عمده نفرات حاضر در جلسه به این نتیجه رسیدند که سررشته بسیاری از توطئه‌ها و شرارت‌هایی که در کشور انجام می‌شود، به سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران می‌رسد. به همین سبب تصمیم گرفته شد، ضمن یک حرکت نمادین دانشجویی، این محل به دست دانشجویان مسلمان اشغال شود. خوب به خاطر دارم در آن جلسه، به صلاحدید حضار، قرار شد کلیه تمهیدات به کار گرفته شود تا خبر این تصمیم به بیرون درز پیدا نکند. مصوبه دیگر جلسه این بود که هرچه سریع‌تر شناسایی‌های دقیقی از موقعیت سفارتخانه به صورت خیلی مخفی و محرمانه انجام بگیرد. برای تحقق این امر، قرار شد بچه‌های عضو تیم‌های شناسایی روزی چند بار، سوار بر طبقه فوقانی اتوبوس‌های دوطبقه خط میدان سپاه به میدان انقلاب، که از مقابل سفارت آمریکا عبور می‌کردند، محوطه داخل سفارت را دقیقاً زیر نظر بگیرند و ضمن یادداشت ریز مشاهدات‌شان آنها را به مسئولان امر در انجمن اسلامی دانشگاه انتقال بدهند. خود من هم سوار بر موتور هوندا 110 چند نوبت رفتم و خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف سفارت را به خوبی شناسایی کردم.
بعد از تکمیل مرحله شناسایی‌های معابر اطراف و فضای داخلی سفارتخانه، نوبت به انتخاب موعد مناسب برای وارد عمل شدن بچه‌ها رسید. بحث زیادی انجام گرفت. هرکس روزی را برای این اقدام پیشنهاد می‌کرد. دست آخر، اعضای حاضر در جلسه به اجماع رسیدند که بهترین موعد 13 آبان ماه 1358 است. قرار بود آن روز مردم تهران، به مناسبت پانزدهمین سالگرد تبعید امام و اولین سالگرد کشتار دانش‌آموزان از سوی رژیم شاه و نیز اعلام اعتراض به دخالت‌های آمریکا در امور داخلی ایران، راه‌پیمایی اعتراض‌آمیزی به سمت سفارتخانه آمریکا برپا کنند. قرار شد ما بین مردم بُر بخوریم و به محض رسیدن به مقابل سفارت از صف مردم بیرون بزنیم و به سفارت هجوم ببریم.
صبح روز 13 آبان ماه، در حالی که نم‌نم باران خیابان‌های پایتخت را خیس کرده بود، سیل جمعیت مردم در خیابان طالقانی به راه افتاد. گروه‌های مختلف دانشجویی هم از چندین دانشگاه تهران بین جمعیت در حرکت بودند و دست آخر در محلی نزدیک سفارت به هم ملحق شدند. سپس براساس هماهنگی‌های به‌عمل‌آمده، همگی به سمت گیت اصلی سفارت آمریکا، در تقاطع خیابان مبارزان ـ طالقانی سرازیر شدیم. به محض اینکه در مقابل ورودی اصلی سفارت قرار گرفتیم، نفرات پیشتازِ تعیین‌شده سریع از دیوار سفارت بالا رفتند و به داخل آن نفوذ کردند.

وقتی دانشجو، پیرو خط امام می‌شود
عمده دانشجویان پیشرو از دانشکده‌های فنی و پزشکی بودند. شخصیت برجسته آن جمع، شهید بزرگوارمان «محسن وزوایی» بود. از پیش هماهنگ شده بود که آقای «کمال تبریزی» کلیه مراحل اشغال را با دوربین سوپر 8 خودش فیلم‌برداری کند. ازدحام جمعیت به حدّی زیاد بود که به راحتی نمی‌شد مردم را کنترل کرد. من و چند تا از بچه‌ها ایستادیم جلوی درِ ورودی و دیوار انسانی تشکیل دادیم تا مانع ورود افراد متفرقه و ناشناس به داخل محوطه سفارتخانه بشویم. زمان دقیق تکمیل تصرف سفارت را به یاد ندارم. شاید دو سه ساعتی طول کشید تا بچه‌ها به همه بخش‌های اداری و غیراداری سفارت آمریکا مسلط بشوند و کارکنان آمریکایی و ایرانی شاغل در آنجا را دستگیر کنند. عمده معطلی بچه‌ها به رخنه و تصرف ستاد آسیای جنوب غربی (C.I.A) و بخش‌های اتاق رمز و تله‌تایپ و سایر مراکز فوق‌سرّی آنجا مربوط می‌شد. این هم علت داشت. گارد سفارت، که از اعضای سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده با نام اختصاری U.S.M.C بودند، به شدت مقابل بچه‌ها مقاومت می‌کردند. بعدها متوجه شدیم علت مقاومت آنها خریدن فرصت برای مأموران C.I.A در اتاق‌های رمز برای از کار انداختن رایانه‌ها و نابود کردن بخش مهمی از اسناد سرّی مأموران ایرانی‌شان، به کمک دستگاه‌های عظیم کاغذخردکن، بوده است. خوشبختانه، سرانجام بچه‌ها موفق شدند مقاومت گارد سفارت را درهم بکوبند و آن بخش‌ها را تسخیر کنند.

ماجرای شکل‌گیری «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام»
موضوع بعدی رسانه‌ای کردن این حرکت دانشجویی بود. از پیش توافق شده بود بچه‌های عمل‌کننده، در بیانیه‌های اعتراضی و نشست‌های رسانه‌ای، خودشان را با نام «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» معرفی کنند. این نام‌گذاری هم علت موجّهی داشت. اولاً، با عنایت به اینکه اسفندِ سال پیش چریک‌های فدایی به سفارت آمریکا حمله کرده بودند و ما نمی‌خواستیم در اذهان مردم این‌طور تداعی شود که بچه‌های ما شاخه دانشجویی فدایی‌ها هستند؛ لذا تقدم را، در نام‌گذاری به عنوان دانشجویان مسلمان دادیم. ثانیاً، نام گروه ما خرج‌مان را از مجاهدین خلق جدا می‌کرد که برخلاف حالا، آن ایام خودشان را به مراتب ضدامپریالیست‌تر از امام می‌دانستند و مدعی بودند، خط راستین انقلاب در انحصار سازمان آنهاست. در نتیجه لازم بود روی «پیرو خط امام» بودن حرکت خودمان تأکید کنیم؛ یعنی ما، برخلاف کمونیست‌ها، به مسلمان بودن خودمان مباهات می‌کنیم و به خلاف آقایان مجاهدین خلق مفتخریم که پیرو خط حضرت امام هستیم. الحق هم این نام‌گذاری اقدامی هوشمندانه و سمبلیک بود و از همان ساعات اول تصرف سفارت، محبوبیت وصف‌ناپذیری برای بچه‌ها بین اقشار مختلف مردم به وجود آورد.

انقلابی که بزرگ‌تر از انقلاب اول بود
به محض انعکاس خبر تصرف لانه جاسوسی در اخبار ساعت 14 رادیو ایران، این حرکت دانشجویی به کانون توجه و ابراز محبت‌های بی‌غلّ‌وغش توده‌های مردم کشور تبدیل شد. از آن مهم‌تر این بود که مطلع شدیم حضرت امام هم ضمن تأیید و حمایت از این اقدام فرموده است: «خوب جایی را گرفته‌اید. آنجا را ول نکنید!» مهم‌تر از اینها تعبیری بود که امام خمینی از حرکت ما داشت. ایشان از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا با عنوانِ «انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول» یاد کرد. نقطه مقابل، همان‌طور که خودمان هم پیش‌بینی می‌کردیم، موضع رئیس دولت موقت و احزاب و گروه‌های سیاسی بود که مخالفت شدید خودشان را با حرکت ما اعلام کردند. حتی مهندس مهدی بازرگان، در اعتراض به این حرکت، روز بعد از تسخیر سفارت آمریکا، استعفای خودش را از نخست‌وزیری دولت موقت به امام تقدیم کرد.»

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed