مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
6. جنگ سرد
جنگ سرد حاصل دوقطبی پدید آمده از پایان جنگ دوم بود. این نبرد در آغاز تنها در اروپا متمرکز بود اما در دهه پنجاه قرن بیستم بخشهای دیگر جهان را نیز به صحنههایی از این نبرد دوقطبی مبدل کرد. سوال اصلی این بود که چگونه دو کشور همپیمان در دوران جنگ تبدیل به دو طرف ایستاده در دو جناح مخالف در نبردی ایدئولوژیک شدند. این جنگ با روابطی کاملا سرد و تیره و سرشار از بدگمانی معروف به «جنگ سرد» شد.
مسابقه تسلیحاتی در جنگ سرد دنیا را در ترس و هراس فرو برده بود
جنگ سرد هیچگاه به جنگی «گرم» تبدیل نشد اما آثاری که از ترس و وحشت در سراسر دوران جنگ در دنیا پدید آورد کمتر از جنگ نبود. رقابتهای شدید هستهای و تسلیحاتی دو بلوک هر لحظه امکان پایان عمر دنیا را وعده میداد. بازار حدث و گمان داغ شده بود که اگر یکی از طرفین رشته باروت را روشن کند چه چیزی از زمین باقی خواهد ماند. هر دو طرف جنگ بهشدت نگران جاسوسی و خیانت بودند. هواداران هر یک از دو بلوک تحت تعقیب رقیب بودند. با این همه از همه بدتر تقسیم جهان به دو بخش بود. شرق و غرب به دنبال یافتن جای پاهای قابل اعتمادی برای خود در عرصه بینالمللی میگشتند. همین رقابتها بود که بلاهای خانمانسوزی را بر سر مردم بخشهایی از جهان فرود آورد. کره یکی از این آوردگاهها بود و بعد هم ویتنام و هندوچین و آمریکای لاتین و افغانستان. جنگ سرد با فروپاشی شوروی به پایان رسید و سایه رعب و وحشت به ظاهر از سر جهانیان برداشته شد. با این همه تداوم سلطهگری غرب و استمرار نهادهایی مانند ناتو، نشان داد که شاید جهان از چاهی برون آمده و در چالهای دیگر افتاده است.
7. آلودگی محیط زیست
در دو دهه 70 و 80 میلادی، کارشناسان محیط زیست تمام تلاش خود را متوجه مبارزه با آلودگی و آثار ناشی از آن بر کره زمین کردند. در سالهای دهه 90 میلادی خطر این آثار از آلودگی رودخانهها فراتر رفت. جهان در حال مصرف انرژی و انتشار چنان مقادیر بالایی از گاز کربن در جو زمین بود که به نازک شدن لایه ازن، تنها لایه محافظت کننده زمین در برابر نور قوی خورشید انجامید. پیامد این حادثه، پدید آمدن تغییرات اقلیمی در جهان و گرمایش رو به افزایش کره زمین بود. برخی از مردم موضوع گرم شدن زمین را به حساب نگرانیهای بیش از اندازه کارشناسان گذاشتند اما، در حال حاضر همه دانشمندان در درستی این موضوع و جدی بودن مساله اتفاق نظر دارند.
آلودگی و گرم شدن هوا و نازک شدن لایه ازن از سوغاتیهای قرن بیستم برای زمین
موضوع آلودگی هوا زمانی بغرنجتر و حساستر میشود که برخی کشورها در این زمینه همراهی نمیکنند. آمریکا چند پیمان محیط زیستی را امضا نکرده است و غولهای اقتصادی تازه وارد دنیا بهویژه هند و چین هم به این وضعیت دامن میزنند. از سوی دیگر مردم جهان هم هنوز حساسیتشان را وجهه عمل نساختهاند و بیباکانه به مصرف انرژی ادامه میدهند. افزون بر این، در صورت افزایش سطح رفاه عمومی در جهان، انتظار میرود که مصرف انرژی هم به سطح بیسابقهای گسترش مییابد که خود مزید بر علت خواهد بود. روند مصرف گرایی در قرن بیستم جهان را با مشکل تخریب محیط زیست و از بین رفتن منابع زیست محیطی، گرم شدن زمین، و گاز های گلخانهای روبرو کرد. توسعه صنعت به رغم خدمات فراوان به بشر، خسارات زیادی به منابع زیست محیطی وارد کرد که دامنۀ آن افزون بر انسان، جانوران و گیاهان را نیز در بر گرفت.
نخستین فعالیتهای جنبش سبز در حمایت از محیط زیست در دهه 60 میلادی
گروههای هوادار محیط زیست که از دهه 60 به این سو، بهتدریج فعالیت خود را گسترش دادهاند میکوشند که با گفتگو با مسئولان و نیز فرهنگسازی در میان مردم به بهبود محیط زیست بشری کمک کنند. احزاب سبز نیز گروههای سیاسیاند که برای اصلاح وضعیت محیط زیست و مبارزه با آلودگی هوا، به دنبال کرسیهای حکومتی میگردند. طرفداران محیط زیست از دهه 1990 شروع به اعمال نفوذ بر سیاست اجتماعی کردند. طبق آمار در این دهه 80 درصد آمریکاییها و بیش از دو سوم اروپائیان خود را طرفدار محیط زیست میدانستهاند.
8. کودتا
کودتا فرآیندی است برای تغییر اجتماعی که با جنگ و انقلاب و انتخابات متفاوت است. کودتا مردم ندارد و از این جهت با انقلاب متفاوت است اما وجه غالب آن حضور فعال نظامیان در جریان تغییر است. اگر بنا باشد فهرست همه کودتاهای قرن را ردیف کنیم، به انتها نخواهیم رسید. در برهه هایی، کودتازدگی برای برخی کشورها چون پاکستان، هاییتی و ترکیه به «سنت» حکومتداری تبدیل شده بود. مردم آماده بودند که کودتاگران بعدی چه زمانی میآیند. در آمریکای لاتین، کمتر کشوری را میتوان یافت که کودتایی در تاریخ معاصرش نداشته باشد. هرچند کودتاهای چپگرایانه هم کم نداریم -به ویژه در میان کشورهای عربی در میانه قرن بیستم- اما به نظر میرسد راستگرایان به این شیوه علاقه بیشتری نشان داده اند. بهویژه در دهههای پرآشوب آمریکای لاتین. کودتا هم میتواند با درد و سرکوب باشد و هم بیسروصدا و خونریزی و حتی گاهی هم با حمایت مردمی. کودتا در آفریقا عموما تلفات فراوانی داشته است. بنابراین پربیراه نیست اگر سده بیستم را «قرن کودتا» نامید.
سقوط دولت دکتر مصدق، از نمونههای کودتا از سوی کشورهای غربی در جهان سوم است
با این همه دست سلطهگران در این بخش از تاریخ قرن بیستم نیز بهآسانی قابل مشاهده است. کودتای فضلالله زاهدی علیه دکتر محمد مصدق در ایران، کودتای ژنرال باتیستا در کوبا، کودتای کارلوس آرماس در گوآتمالا، کودتای پینوشه در شیلی از نمونه کودتاهایی است که با حمایت ایالات متحد آمریکا و علیه دولتهای ملی انجام شده است. جالب است که در میان این دولتها هم دولتی مردمی و البته لیبرال مسلک مانند دکتر مصدق وجود دارد و هم دولتهایی چپ مانند حکومت آلنده در شیلی.
9. سازمان ملل
در 26 ژوین 1945 منشور ملل متحد در سانفرانسیسکو به امضا رسید و در 24 اکتبر همان سال لازمالاجرا گردید. براساس منشور مزبور سازمانی بینالمللی به نام «سازمان ملل متحد» بهعنوان مرکزی برای هماهنگی اقداماتی در جهت حفظ صلح و امنیت بینالمللی با جلوگیری از جنگ و تجاوز، توسعه روابط دوستانه و احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی تاسیس شد و اولین مجمع عمومی این سازمان با 51عضو در 10 ژانویه 1946 در لندن تشکیل شد. تصویر سازمان ملل در اثر شکستها و رسواییهای اخیر بهاندازهای خدشهدار شده است که یادآوری اهداف خیرخواهانه آن در آغاز تاسیس، مشکل مینماید. تمامی نکات مربوط به سازمان ملل، از طرح جسورانه ساختمان آن گرفته تا کلاههای بِره آبی آسمانی سربازانش گویای این بود که یک دولت قدرتمند جهانی وارد میدان شده است.
سازمان ملل برای تحقق و تثبیت صلح بینالمللی تاسیس شد، اما خیلی زود به پایگاهی برای سلطهطلبی قدرتمندان بدل گشت
سازمان ملل صحنه وقایع به یاد ماندنی چون کوبیدن کفش روی میز توسط خروشچف رهبر شوروی و فریاد نه نه او در مجمع عمومی سازمان در واکنش به اشاره رئیس جمهور فیلیپین به سوسیال امپریالیسم شوروی، سخنرانی یاسر عرفات به نمایندگی از طرف سازمان آزادیبخش فلسطین، ارائه تصویر موشکهای شوروی در کوبا توسط سفیر آمریکا در 1962 و حضور انقلابی شهید محمد علی رجایی و هیات ایرانی در این سازمان بوده است.
نیروهای صلح سازمان ملل در بسیاری از موارد ناموفق بودند.
نیروی صلحبان سازمان ملل در جریان کشتار بوسنی فقط نظارهگر بود.
با این همه پرونده سازمان ملل پر از انتقاد و اشکال است. نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در کشتارهای بوسنی و روآندا فقط نظارهگر بودند. سلطه غربیها به ویژه آمریکا بر نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد و شورای امنیت به عنوان بازوی اجرایی این سازمان، سبب شده است این نهادها به ابزاری در خدمت اهداف سلطه طلبانه و خصمانه این قدرتها تبدیل شوند.
سکوت در برابر جنایتهای مستمر صهیونیستها علیه مردم مظلوم فلسطین، کشتار مردم بیگناه بوسنی و سکوت سازمان ملل، رشد بی رویه تروریسم در جهان و گسترش ناامنی در جهان از جمله نتایج عملکرد ضعیف این نهاد در عرصه بینالملل بود. سازمان ملل، مولود قرن بیستم و تحولات پس از جنگ جهانی بود. تقریبا همان طیفبندی و شبکه قدرتی که در سطح جهان در این دوره پدید آمد توانست قدرت بینالمللی در سازمان ملل را نیز از آن خود کند. سازمان ملل متحد به خاطر حفظ صلح و امنیت بینالمللی و حفظ مردم از بلایای جنگ تشکیل شد اما واقعیت این است که سازمان ملل متحد با سازوکارهایی که داشته، نتوانسته است به طور قطعی از وقوع جنگ جلوگیری کند.
10. شهرها در حصار بتن
طرحها و نقشههایی هیجانانگیز شبیه به برجهای سر به فلک کشیده فیلمهای علمی-تخیلی که به آن شهرهای آسمانی میگفتند در قرن 20 سر بر آوردند. البته مهندسان و طراحان این آسمانخراشها خودشان در خانههای ویلایی و زیبا زندگی میکردند و انسانهای فقیر میماندند تا مزه زندگی را در ابرها مزهمزه کنند. در حقیقت مردم در این آسمانخراشهای بتنی به دور از سبزه و چمن و یا حتی پیادهرویی که بتوانند در آن قدم بزنند، محبوس بودند.
در چنین شرایطی وقتی سالمندان و مادران خود را به استفاده از آسانسور و از کار افتادنهای یک خط در میان آن عادت میدادند، جوانان این شهرکهای آسمانی بیروح نیز به بزهکاری و مواد مخدر پناه میبردند و با افسار گسیختگیهای گاه و بیگاه، روح تازهای میگرفتند که خود تهدید دیگری بود برای فضای تیره و سرد این گونه محیطها. ساختن خانههای سازمانی همیشه در اولویت برنامه حکومتها بوده است، اما ساختن شهرکهای بتنی سالهای پس از جنگ نشان میدهد که چگونه یک مشکل از آنچه بود بدتر شد. تصویر بتنی از شهرها، بهمرور شهرهای کوچک و بزرگ و قدیمی و جدید دنیا را نیز در برگرفت.
منبع مقاله :
مشرق
کلیدواژه ها:
آثار استاد