مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یاد خدا، یاد لذیذ ترین چیز عالم است. یاد شیرین ترین و دوست داشتنی موجود که همه ی قشنگی های عالم از اوست .
انسان با گفتن الحمد به کمالی در چیزی رسیده و بعد ،از آن کمال یاد میکند ودرمیابد که کمال همه چیز از خداست .پس در این عالم هر چیز که خوشایند مااست ،تجلی خداوند تبارک و تعالی است .وقتی یکی از تجلیات خداوند برای ما این گونه دلبری می کند،چگونه ممکن است خود خداوند که منشأ این همه زیبایی و کمال است دلبری نکند .
حجاب گناه و حجاب جهل
خداوند یک نفس بی نهایت طلب به انسان بخشیده است که این نفس همیشه به دنبال بهترین ها و کمالات است. لذا ممکن نیست این نفس معدن کمالات را ببیند وآن رابرای خود نخواهد مشتاق لقاء او نشود .
اگر انسانی یاد خدا کند ولذتی برایش به دنبال نداشته باشد و یا اشتیاقی برای لقاء پروردگار پیدا نکند، یعنی حجابی ،بین نفس وی ،و درک لذت این شیرین ترین موجود است.حجاب هایی روی قلب اوست که نمی تواند از این معدن کمالات لذت ببرد .این حجاب ها یا حجاب گناه است و یا حجاب جهل و بی معرفتی ،نسبت به ذات باریتعالی .امامان معصوم (علیهم السلام ) به جهت شناختی که داشته اند با مناجات هایشان به حال خوشی دست می یافتند.
امام سجاد (علیه السلام ) در مناجات خمس عشر می فرمایند : خدایا چه قدر لذیذ است خطور نام تو بر دلها و در مسلک های غیبی مسیر حرکت به سمت تو ٬ در اوهام چه قدر شیرین است .
تفاوت لذت از کمالات حسی و کمالات وهمی
وقتی ما از یک شئ استفاده می کنیم نوع برداشت و ادراکی که ما از آن ماده داریم، لذت بخش است .والا خود آن ماده به خودی خود لذیذ نیست .پس لذت ها برای همه یکسان نیست ؛چون نوع برداشت ها متفاوت است .
ولی خدا احاطه ی قیومیه دارد به محض اینکه در خیال راه پیدا کرد در آغوش انسان است .
پس انسان در حال حاضر هم در برزخ است و اساسا با ماده و طبیعت ارتباط مستقیم ندارد ؛تمام ارتباطات انسان با عالم برزخ خودش وعالم خیالش است .بدن انسان مانع از ارتباط خارجی نفس با شئ خارجی است.پس وقتی انسان از چیزی لذت می برد در واقع از مدارج نفس خودش لذت می برد .بهشت در نفس است ونه نفس در بهشت .هر چه که انسان در بهشت می بیند قائم به به نفس خودش است.
انسان در کمالات حسی از خیالش لذت می برد لذا همه ی لذائذ قائم به جسمش است .ولی در مورد حق تعالی با «وهم» به خدا وصل می شود . وهم همان قلب است .پس قلب وصل می شود و لذت برنده قلب است.
در کملات حسی وقتی در مورد چیز لذت بخشی بادیگران صحبت می کنیم،در واقع آن را به خیال مان آورده و در وجود ذهنی خود از آن لذت می بریم .امادر مورد خدا در جمع ها وقتی چند نفر از قشنگی ها ،شیرین کاری ها و مینا کاری های خداوند صحبت می کنند،با کمالات وهمی شان یکدیگر را برای عبادت باریتعالی ،تحریک می کنند و آتش دلها روی هم جمع می شود وهمه را آتش میزند.
اصلا فلسفه ی جماعت کامل کردن نفوس ناقص است .هر نفس ناقصی ،کمالی داردکه دیگری ندارد،لذا با کنار هم قرار گرفتن آنها مجموعه ی کاملی از کمالات به وجود می آیدکه خواسته ی واحدی دارند.این برای خدا هم ارزش داردو خواسته ی این جماعت که با کمالات یکدیگر یک نفس کامل شده اند ،مستجاب است .
عبادت در جمع لذت زیادی دارد،چون انسان از روح جمعی بهره می برد .
شادی مؤمن و باید ها و نباید ها
مؤمن باید شادی اش قرب خدا باشد .و از اینکه نزدخدا جایگاه و مقامی داشته باشد ،لذت ببرد .مؤمن نباید وقتش را برای سرگرمی ها بگذارد .و تمام وقتش را روی امور موهوم نگذارد،چون جذب نفس نمی شود،باعث اضطراب می شود .ولی اگر وقتش راروی واجبات بگذارد ،به آرامش می رسد .
دستیابی به کانون آرامش و شادی
امام سجاد (علیه السلام ) می فرمایند : واجعلنا من الذین اشتغلو بذکره عن الشهوات. اگر نفس تان زیاده خواهی کرد ،به ذکر خدامشغول شویدو از خدا لذت ببرید.وقتی با خدا خلوت کنید دیگر آن لذت را نمی خواهید .کسانی که کانون آرامش و شادی دارند ،که همان خداوند تبارک وتعالی است، زمانی که نفس شان زیاده روی کند و چیز غیر حلالی را طلب کند ،ویا حلال عمر تلف کنی را بخواهد ،با یادخدا بی نیاز می شوند .
کلیدواژه ها:
آثار استاد