مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بسیاری از دعاها به ویژه دعاهایی که در حرم امامان معصوم (علیهمالسلام) خوانده میشود، عرض ارادت به ساحت مقدس معصوم و آباء و اجداد آن هاست. به ویژه دعای جامعه کبیره و عالیهالمضامین که سفارش زیادی به خواندن آنها شده است. اما در پایان زیارت یک دعای فوقالعاده زیبا به نام دعای وداع وجود دارد که هنگام خروج و برگشتن خوانده می شود. در این دعای وداع به حضرت میگوئید: «لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَةِ قُبُورِكُمْ وَ إِتْيَانِ مَشَاهِدِكُمْ= و خدا اين زيارت را آخر عهد من به زيارت قبور مطهر شما و آمدن به مشاهد شريفه شما قرار ندهد».
بسیاری از دعاها به ویژه دعاهایی که در حرم امامان معصوم (علیهمالسلام) خوانده میشود، عرض ارادت به ساحت مقدس معصوم و آباء و اجداد آن هاست. به ویژه دعای جامعه کبیره که سفارش زیادی به آن شده است.
این قاعدهی معرفت نفسی است که انسان در برخورد با هر نعمتی، استمرار خودش را در نظر می گیرد، یعنی دوستی و علاقه اش را برای همیشه و جاودانه میخواهد، نه برای مدت زمان محدودی. فرقی هم نمیکند در کدام یک از شئون وجودی باشد. در هر پنج بخش (جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی) نعمت مورد علاقه اش را برای همیشه و به صورت مستمر می خواهد.
مثلا در بخش گیاهی، دوست دارد که فرزندش همیشه در کنارش باشد یا سایر نعمت های دیگر مثل همسر، شغل، موقعیت اجتماعی، عزت اجتماعی، امنیت و علم را برای خود و به طور دائمی می خواهد. در مسائل فوق عقلانی نیز باید این طور بود. خدا، اهل بیت، غیب و ابدیت را باید به گونهای دوست داشت که استمرار در آن لحاظ شود، اما متاسفانه در این بخش، خیلی از افراد ضعیف هستند.
در ادامه می خوانیم: «وَ السَّلامُ عَلَیْكُمْ وَ حَشَرَنِیَ اللَّهُ فِی زُمْرَتِكُمْ= و باز سلام بر شما و خدا مرا در زمره شما اهل بیت محشور سازد». این همان چیزی است که در دعای ندبه برایش شکر میکنیم. ساختاری که خدا در این نظام چیده، به گونهای است که شما میتوانید به این معرفت برسید.
حشر با اهلبیت یعنی شروع یک زندگی جاودانه زیبا و بیدغدغه. لازمه یک زندگی این چنینی، معیت و همراهی با اهل بیت در زندگی دنیایی است.
در دسته بندی این که افراد چه تیپ شخصیت هائی در معیت با گروه ها دارند، اشاره می شود که بعضی ها دوست دارند با پولدارها محشور شوند. بنابراین تمام سعی و تلاش آنها در جمع کردن ثروت و پول و این است که با کار اقتصادی و تجاری ثروت زیادی را به دست بیارود.
بعضیها هم دوست دارند در گروه ورزشکاران یا کسانی که قدرت بدنی زیادی دارند، محشور باشند. بنابراین، تمام سعی و کوشش آنها در بخش شأن های گیاهی و بدنی قرار میدهند، باشگاه میروند، اهل مسابقه هستند، دنبال این هستند که کدام تیم ببرد، طلا بگیرد و ...
بعضیها هم علاقمند به گروه سیاستمداران هستند. به مقام و پست خیلی اهمیت میدهند. بعضیها هم میخواهند در گروه علمی و عقلی قرار بگیرند. یعنی کل آرزویشان این است که روزی دکتر یا مهندس بشوند.
سوال مهمی که باید از خودمان بپرسیم، این است که تو میخواهی عضو کدام گروه باشی؟ در این دعا، فقط یک گروه را معرفی میکند که ارزش عضو شدن را دارد. آن هم عضویت در گروهی که عالی ترین قدرت و مقامات انسانی را دارند. یعنی ۱۴ معصوم. برای همین است که در دعا می خوانیم: «وَ أَوْرَدَنِی حَوْضَكُمْ = و خدا مرا به حوض كوثر شما وارد گرداند». حوض یک ساختار ریاضی و حکیمانه دارد و با ساختار ریاضی وجود من انسان کاملاً هماهنگ است. این طور نیست که وارد بهشت شویم و از این حوض رد نشویم. چون رسیدن به حوض، مقام و شرافت انسان است. برای این که به این حوض برسید، سبک زندگی تان را به گونهای تنظیم کنید تا از آن بهره مند شوید.
سپس می خوانیم: «وَ أَرْضَاكُمْ عَنِّی وَ مَكَّنَنِی فِی دَوْلَتِكُمْ = و شما را خدا از من خشنود كند و در دولت و حكومت حقه شما مرا تمكین و اقتدار بخشد». وقتی امام زمان ظهور کنند و دولت جهانی تشکیل شود و ائمه نیز برگردند، اگر بخواهید در این دولت، قدرت و مقام داشته باشید، باید از الان به فکر آن باشید. در حکومت ائمه پست و ریاست داشتن براساس پارتی بازی و فامیلی نیست، بلکه براساس عدالت است. چون ساختار، ساختار انسانی است. 313 نفری که در روایت در زمان ظهور حاضر میشوند، شبیهترین افراد به معصومین هستند. آنان فرمانداران و حاکمان حکومت امام زمان در سراسر جهان میشوند. ریاست، مدیریت و مسئولیت در حکومت امام زمان، دقیقا براساس میزان انسانیت و شباهت به حضرت است. مثل الان نیست که ممکن است یک نفر رئیس جمهور یا نماینده مجلس یا وزیر شود، ولی منفور خدا و اهل بیت باشد.
برخلاف امروز که ریاست طلبی مکروه و گاه حرام است، طلب ریاست داشتن در حکومت امام زمان علیهالسلام حاکی از علو شخصیت یک آدم است. یعنی هر چقدر مقام تان در حکومت امام زمان بالاتر باشد، نشانهی این است که شرافت تان نزد خدا بیشتر است.
برای همین است که در ادامهی این دعا میخوانیم: «وَ أَحْیَانِی فِی رَجْعَتِكُمْ= و در زمان رجعت شما مرا زنده گرداند». یعنی از خدا میخواهم زمانی که ائمه به دنیا برگشتند، من هم به دنیا برگردم. «وَ مَلَّكَنِی فِی أَیَّامِكُمْ = و در ایام سلطنت حقه شما مرا دارا كند». یعنی من می خواهم جزء مالکان و برجستههای حکومت شما باشم. این معصوم است که به ما یاد میدهد چه دعاهائی بکنیم، اما آیا چنین دغدغه هائی در ذهن و دل ما وجود دارد؟ آیا در مهندسی آرزوهای تان چنین خواسته هایی را از خدا دارید؟
«وَ شَكَرَ سَعْیِی = و به خاطر سعی و تلاشم در راه زیارت شما، پاداش عطا كند». یعنی خدا را شکر میکنم که تلاشهای من به عشق شما صورت میگیرد. یکی از اسماء زیبای الهی، نام «شکور» است، یعنی بسیار شکرکننده. خدای ما یک خدای فوق العاده زیبایی است. این طور نیست که کسی بگوید من به شما نعمت میدهم، شما هم شکر کنید. بلکه میگوید من به شما نعمت میدهم و برای وجود خودتان هم شکر میکنم، حتی بیشتر از شما. توجه کنید! این یعنی روزی میرسد که به خاطر دوندگیها، خرج کردنها و وقت گذاشتن هایتان برای اهل بیت و امام زمان علیهالسلام خدا از شما تشکر میکند. چون خدا شکور است. پس مطمئن باشید که هیچ کدام از کارهایتان هدر نمیرود و بیجواب نمیماند. بنابراین، زیرک کسی است که شوهرداری، زنداری، بارداری، بچه داری و همه فعالیت هایش را به خدا بفروشد.
در اینجاست که رمز معنی «اللَّهُمَّ لَکَ الحَمْدُ عَلَی مَا جَرَی بِهِ قَضَاؤکَ فی أوْلیَائِکَ= خدایا تو را ستایش، بر آنچه به آن جارى شد قضاى تو درباره اولیائت» را میفهمیم. یعنی حضرت شکر میکند، به خاطر همه اتفاقاتی که سر انبیا و ائمه آمد، از حضرت آدم تا ائمه معصومین.
سپس می خوانیم: «وَ غَفَرَ ذُنُوبِی بِشَفَاعَتِكُمْ وَ أَقَالَ عَثْرَتِی بِحُبِّكُمْ= و گناهانم را به شفاعت شما بیامرزد و از لغزشهایم به واسطه محبتم به شما اهل بیت درگذرد». از خدا میخواهم همه گذشتههایم را به خاطر شفاعت شما جبران کند و لغزش هایم را به عشق شما برطرف کند. «غفران» غیر از «عفو» است. غفران یعنی آثار گناه در وجود من به کلی پاک بشود.
«وَ أَعْلَى كَعْبِی بِمُوَالاَتِكُمْ= اصل رتبه و مقامم را به دوستى شما عالى گرداند». «کعب» یعنی مقام. از خدا می خواهیم مقام من را به واسطه دوستی و پیروی از شما بالا ببرد.
«موالات» یعنی کم کردن مقاومت در مقابل خدا و اهل بیت (علیهمالسلام) و حرف گوش کردن و تبعیت کردن. یعنی هر چه آنها گفتند، بگوئید: «چشم». مثل کسی که به درجه دکتری یا مهندسی یا فیزیکدانی رسیده. او با موالات نسبت به یک سلسله از فرمولها و قواعد و رعایت آنها توانسته به این مقام برسد. حالا شما هم میخواهید به مقام انسانی برسید، باید موالات داشته باشید.
«وَ شَرَّفَنِی بِطَاعَتِكُمْ = و به طاعت شما مرا شرافت بخشد». شرافت نیاز ذاتی انسان است. همه انسانها دوست دارند بینهایت رشد کنند. چگونه میتوانیم شرافت کسب کنیم؟ با اطاعت. به میزانی که طاعت دارید، شادی، آرامش و قدرت بیشتری کسب میکنید.
«وَ أَعَزَّنِی بِهُدَاكُمْ = به هدایت شما عزت عطا كند». عزت یعنی نفوذناپذیری، یعنی در مقابل سختیها و مشکلات دنیا به راحتی به غصه و حرص و جوش نیفتادن. این عزت واقعی است. شرط رسیدن به عزت، گوش کردن به هدایت اهل بیت است.
«وَ جَعَلَنِی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مُفْلِحاً مُنْجِحاً سَالِماً غَانِماً مُعَافاً غَنِیّاً فَائِزاً بِرِضْوَانِ اللَّهِ وَ فَضْلِهِ وَ كِفَایَتِهِ= و مرا به وطن باز گرداند در حال فلاح و رستگارى و نیل به مقصود و سلامتى و با غنیمت و عافیت و دارایى و سعادتمندی به رضوان و فضل و احسان خدا و كفایت او». از خدا می خواهم، حالا که دارم از پیش شما می روم، رستگار بروم، روحم سالم باشد. سلامت یعنی آسیب ناپذیری؛ و خدا از من راضی بشود، و فضلش را نصیبم کند.
فضل یعنی اضافه. بخشیدن بیش از حد مقدار. کسی می تواند اهل فضیلت باشد که خیلی اهل حساب و کتاب نسبت به دیگران نباشد. با دو دو تا چهارتا با مردم برخورد نکند. تا انسان اهل فضل نشود، نمی تواند فضلی دریافت کند و خدا برایم کافی است و همه را به کفایتش به من می دهد.
یکی از اسم های خدا «کافی» است. در قرآن کریم هم اشاره میکند: «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ[1]= آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست».
«بِأَفْضَلِ مَا یَنْقَلِبُ بِهِ أَحَدٌ مِنْ زُوَّارِكُمْ= و از همه ی زائرانی که به وطن باز مىگردند، با فضیلتتر و بهتر و كاملتر به وطنم باز گردم». من میخواهم همه اینها را بهتر و کاملترش را به من بدهی. یعنی بازگشت من بهتر از بازگشت همه زئران باشد، این کسب فضل بیشتر هم فقط در سایه «معرفت» صورت میگیرد. اگر کسی معرفت نفس و معرفت الله نداشته باشد، هیچ وقت نمی تواند چنین طلبی بکند.
طلب خیلی مهم است. چون طلب، نوعی «شدن» است و مقامی است که هر کسی نمیتواند داشته باشد. باید جدی بود. یعنی صدق داشته باشید و ظرفیت در خودتان ایجاد کنید. در غیر این صورت طلبی به وجود نمی آید.
چگونه با دست خالی ظرفیت سازی کنیم؟ با معرفت نفس و خودشناسی. یعنی آدم باید نسبتش با الله را همیشه درک کند. اگر نسبتش را درک کرد، بالاترین ظرفیت ایجاد می شود. اما اگر خودش را گم کرد و خود حقیقی اش را پیدا نکرد، نمی تواند دریافتی هم داشته باشد.
پس اگر با حقیقت خودتان به حرم رفتید، حتی اگر سی سال هم گناه برده باشید، می توانید همه را جبران کنید، ولی وقتی حقیقت خودت را نشناخته باشی، ۴۰ سال هم عبادت کرده باشید، از حرم بیرون تان می کنند.
امامت/زیارت/دعای وداع / رجعت/ شکر/
شرح قسمت اول دعای وداع زیارت معصومین علیهم السلام
[1] . سوره زمر/آیه 36.
کلیدواژه ها:
آثار استاد