مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
رابطه ی حقوقی این است که موانع ظهور حضرت را برطرف کنیم و رابطه ی حقیقی این است که بدانیم آنان والدین ما هستند.
رابطه حقوقی
امروز که امام زمان(علیه السلام) ما دوازدهمین خلیفه الهی تنها، آواره و غریب است، از ما درخواست کمک می کند و مثل امام حسین(علیه السلام) ندای «هل من ناصر» سر می دهد تا موانع ظهور ایشان را برطرف کنیم، این انجام وظیفه رابطه حقوقی است که ما با معصوم داریم.
ائمه معصومین(علیه السلام) متخصصانی هستند که تمام دانش های مربوط به هدایت یک انسان را تا رسیدن به هدف خلقتش که مقام خلیفۀ اللهی است، در دست دارند. خداوند در قرآن این مقام را چنین بیان فرموده: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ= در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود می آیند» (قدر/4). یعنی تمام اموری که مربوط به یک سال جهان است، در همه ی مسائل جمادی، گیاهی، حیوانی و انسانی و هر مسأله دیگری، تقدیر می کند. محاسبات ریاضی تقدیرها، اندازه ها، حوادث، تغییر و تحولات مربوط به نظام خلقت، در این شب معین می شود. همه این امور به نزد صاحب امر(أولوا الأمر) نازل می شود. صاحب امر، خلیفه الله یعنی وجود مقدس امام زمان(علیه السلام) و کسی است که کل این سیستم در دست اوست. همه این محاسبات و تمام تقدیراتی که برای هر موجودی اعم از فرشته ها، انسانها، گیاهان، ستاره ها، حیوانات، کیهان ها، کهکشان ها و اتم ها قرار است اتفاق بیفتد، همه از طریق امام معصوم و خلیفه الله انجام می شود.
اگر او حاکمیت دنیا را در دست می داشت و شرایط امامت و حاکمیت او بر مردم فراهم می بود، انسانها به درجه بسیار باعظمتی از پیشرفت های مادی و معنوی نائل می شدند. هیچ فقر، بیماری و سختی در زندگی انسانها نبود، همانطورکه بعد از ظهور همین اتفاق خواهد افتد و بشر از نظر علمی و معنوی به اوجی می رسد که زندگی امروزی او فقط یک زندگی کودکانه به نظرش می آید. امروز جهان به چنین شخصیتی احتیاج دارد؛ اما متأسفانه جوامعِ گذشته از خود لیاقت نشان ندادند و ۱۱ معصوم در کمال مظلومیت، تنهایی و غربت به شهادت رسیدند.
دوازدهمین معصوم بیش از 1180 سال است که منتظر ماست تا خود را برای حاکمیت ایشان آماده کنیم. امام زمان(علیه السلام) هزار سال پیش، نامه ای به شیخ مفید نوشت و شرط آمدنش را «وفاداری و همدلی» مردم معرفی کرد. وفاداری و عاطفه ما نسبت به امام زمان و همدلی ما برای ایجاد حاکمیت دینِ حق، حاکمیت معصوم و همکاری با همدیگر، رابطه حقوقی ما با معصوم است و از 50 سؤال که در قیامت پرسیده می شود، مهمترین سؤال همین است که شما نسبت به امامتان که تنها، آواره، طردشده و غریب بود، چقدر انجام وظیفه کردید؟
ما سالانه میلیاردها تومان پول و میلیاردها ساعت وقت را صرف عزاداری امام حسین(علیه السلام) می کنیم، و آنهایی را که متخصص معصوم زمان خودشان را تنها گذاشتند، لعن می کنیم و با این لعن می گوییم: اگر آنها این کار را نمی کردند، حالا اوضاع جهان و میلیاردها انسان کاملاً متفاوت بود.
رابطه حقیقی
رابطه حقیقی ما با معصومان که کمک زیادی به رابطه حقوقی می کند، این است که ایشان علاوه بر این که امام هستند، پدر حقیقی ما نیز هستند؛ یعنی خداوند همه ما را از نور محمد و آل محمد ص خلق کرده؛ همان گونه که جسم مادی ما از پدر و مادر زمینی به وجود آمده و با آنها رابطه خونی داریم، به آنها علاقه داریم و آنها هم به ما محبت دارند و وظایف متقابلی بین ما برقرار است. اما این رابطه پدر و فرزندی بین ما و امام زمان(علیه السلام) بسیار شدیدتر است؛ به خصوص این رابطه عاطفی از طرف ایشان خیلی قویتر است و متأسفانه از طرف ما چون ایشان را خوب نمی شناسیم، خیلی کم است.
همان گونه که امامان قبلی ما قدرت داشتند تا اوضاع جامعه و جهان را تغییر دهند، امام زمان عج نیز این قدرت را دارند، اما ایشان منتظر است که ما همتی کنیم و به یاری اش برویم، چون خداوند بندگانش را مختار آفریده و با اختیار بشر تباینی ندارد. از این رو قرآن می فرماید: «لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ = در دین هیچ اجبارى نیست» (بقره/256). مردم باید خودشان امام معصوم را بخواهند و به کمک او بشتابند. طبق آیه ی قرآن خداوند کسی را اجبار به پذیرفتن و یاری معصوم نمی کند.
بنابراین، ما باید رابطه حقیقیمان را با حضرات قوی کنیم، برای همین در خواندن زیارت با امام عشقبازی می کنیم، حرف عاشقانه می زنیم، مثل «بأبی أنت و أمی= پدر و مادرم به فدای تو»؛ این اوج عاطفه ی انسان است که پدر و مادر زمینیاش را فدای پدر و مادر آسمانی، اصلی و حقیقی می کند. یا می گوییم: «أسئَلُ الله أن یَجعَلَنی مَعَکُم فِی الدُّنیا وَ الآخِرَۀ= از خدا می خواهم در دنیا و آخرت با شما باشم»، این دلتنگی یک فرزند است برای بودن با خانواده آسمانیاش در دنیا و آخرت.
اگر کسی شناخت نداشته باشد، هرچند که زیارت عاشورا بخواند، اما این جملات را هیچ وقت از روی عاطفه و محبت نمی تواند بیان کند، چون اول باید بفهمد که فرزند امام زمان و حضرت زهرا س است. پس وقتی که درک کرد فرزند اهل بیت ع است، برای خانواده اش دلتنگ می شود و می خواهد در دنیا و آخرت با آنها باشد و از خدا مقام آنها را می خواهد: «أسئَلُ الله أن یُبَلِغَنِی المَقامَ المَحمُود لَکُم عِندَ الله= می خواهم همان مقامی که شما دارید، من هم داشته باشم». ائمه دوست ندارند ما پایینتر از آنها باشیم؛ برای همین به ما می گویند هر وقت با ما حرف می زنید، مقام خود ما را بخواهید، بخواهید که همیشه پیش ما باشید.
عشق از طرف آنها خیلی زیاد است که آنها بودنِ با ما را دوست دارند، اما از طرف ما تنبلی و بی حوصلگی و ضعف وجود دارد که همتی برای رسیدن به آن مقام نمی کنیم و نهایتاً می خواهیم به کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی برسیم. فرزندان مان را برای کمال فوق عقلانی و فوق تجرد، یعنی بخش انسانی آماده نکرده ایم، جوان های ما هوسهای بخش انسانی را ندارند که بخواهند یک کسی هم ردیف امام حسین(علیه السلام) و امام زمان(علیه السلام) شوند یا بخواهند با امیرالمؤمنین، سیدالشهدا، فاطمه(سلام الله علیه) محشور شوند.
انسان برای رسیدن به مقام معصومین، خلیفۀ الله شدن، مظهر خدا شدن و برای شبیه شدن به الله خلق شده است. وقتی به واقعه کربلا نگاه می کنیم، میبینیم که سیدالشهدا، زینب کبری(سلام الله علیه)، اباالفضل العباس(علیه السلام) و علی اکبر(علیه السلام) همه در میدان آمدند تا انسانها را به این درجه برسانند.
برگرفته از مبحث محرم جلسه 2
کلیدواژه ها:
آثار استاد