مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در منحنی خلقت، اولین مخلوق و نزدیکترین مخلوق به خداوند و شبیهترین مخلوق به خداوند معصومین (علیهم السّلام) هستند. هر موجودی که آفریده شده؛ چه انسانها و چه فرشتهها، هیچ کدام قادر به درک مقام معصومین نیستند. چون همه در مرتبه پایینتر از آنها قرار دارند. پس هیچ وقت نه همسطحشان خواهیم بود، و نه کسی میتواند از نظر فهم و علم بالاتر از آنها قرار بگیرد. معنای خزانهدار بودن علم خدا هم همین است، یعنی خداوند همه علمش را به آنها منتقل میکند، نه انتقالی که خودش نداشته باشد، بلکه ظهور علمی خداوند هستند و همه موجودات، حیات و علم را از معصوم میگیرد.
تنها چیزی که آنان به ما دستور دادند، این است که نگویید که ما خدا هستیم. بدانید ما مخلوق و بنده خدائیم: «نَزِّهُونا عَنِ الرُبوبیَّة وَ قُولوا فینا ما شِئْتُم= ما را از مقام ربوبیت و پروردگاری، پایین بیاورید و در مورد ما هر چه خواهید بگویید».
بنابراین، تنها کسی که میتواند به معنای واقعی، راجع به مقام معصومین سخن بگوید، یا خداوند تبارک و تعالی است که آنها را آفریده و یا خودشان هستند که میتوانند اظهارنظر کنند. و گرنه کس دیگری نمیتواند راجع به علم آنها چیزی بگوید. آنها به تمام اسرار غیب آگاهند.
در حقیقت، این سخن شبیه چیزى است كه در روایات متعددّى آمده كه امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صلیاللهعلیهوآله عَلَّمَنِی أَلْفَ بَابٍ مِنَ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ وَ مِمَّا كَانَ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا یَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ اَلْمَنَایَا وَ اَلْبَلاَیَا وَ فَصْلَ اَلْخِطٰابِ؛ پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله هزار باب از حلال و حرام و از آنچه بوده و تا قیامت خواهد بود، به من آموخت؛ و از هر باب آن، هزار باب گشوده مىشود كه هزار هزار باب خواهد شد؛ چندان كه دانش مرگ و میرها و بلایا و فصل الخطاب را فرا گرفتم».
فضیلت امیرالمومنین در منابع اهل سنت
میدانید امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به قول خودش مشاور و وزیر سه خلیفه قبل از خودش بوده. هر سؤالی و مشکلی پیدا میکردند به ایشان مراجعه میکردند.
به عنوان نمونه من دو روایت از خلیفه دوم، درباره علم امیرالمومنین علی علیهالسلام میخوانم:
پس ببینید کسی که تمام علم در دست اوست، تردیدی ندارد. قرآن هم این را تأیید میکند و میفرماید: «كُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ= و هر چیزی را در پیشوایی روشن برشمرده ایم»؛ یعنی محاسبات تمام مخلوقات خدا در دست یک امام است. اینکه حضرت فرمود من هر چیزی را در گذشته و آینده میدانم، نکته بسیار مهمی است. امام باید به گونهای علم بدهد که شیعیانش و آن کسانی که به او اقتدا کردند، در طول زمان سرگردان نباشند.
معصوم است که دقیقاً خبر میدهد که قدم به قدم چه اتفاقاتی میافتد و آخرش را هم برای ما ترسیم کردند. همه چیز را خیلی ریز برای ما بیان کردند. اینکه حضرت میفرماید: «من علم ما یکون» نتیجهاش این است که از نظر عملی از آن استفاده میکنیم. این خیلی شفاف است. وقتی امام باقر علیهالسلام مراحل انقلاب اسلامی را تشریح میکند، همه چیز را ریز بیان میکند. سپس حضرت میگوید: «لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِک لَاسْتَبْقَیتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْر= اگر من این انقلاب را درک کنم، خودم را برای صاحب این کار حفظ میکنم». همه چیز کاملاً شفاف و واضح است. ائمه معصومین ما را در فتنهها، مشکلات و تاریکیها و تیرگیها تنها نگذاشتند.
نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله راجع به امیرالمؤمنینعلیهالسلام فرمودند: «أَنَا خِزَانَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ مِفْتَاحُهُ فَمَنْ أَرَادَ الْخِزَانَةَ فَلْیَأْتِ الْمِفْتَاحَ= من گنجینۀ علم هستم و علی هم کلیدش است، هر کس گنجینه را میخواهد، باید سراغ کلیدش برود».
همچنین «أَنَا مَدِینَةُ اَلْجَنَّةِ وَ أَنْتَ بَابُهَا یَا عَلِیُّ، كَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یَدْخُلُهَا مِنْ غَیْرِ بَابِهَا= من شهر بهشت هستم و تو باب آن هستی یا علی؛ دروغ میگوید هر کس که گمان میکند از غیر دروازه شهر میتواند وارد شهر بشود».
هر کس میخواهد به من پیغمبر نزدیک بشود، باید از دروازه و کلید آن استفاده کند. قرب به رسول الله بدون قرب به امیرالمؤمنین یک توهم و دروغ است. نمیتوان به معنای واقعی قرب شخصیتی، حقیقی و علمی به رسول الله پیدا کرد، مگر با امیرالمؤمنین.
«لا اَبْقانَ الله لِمُعْضَلَةٍ لَیْسَ لَها اَبوالحَسَن= خدا من را در مشکلی که علی در کنارم نباشد تنها نگذارد». این دعای عمر است. همچنین نقل است: «اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْمُعْضَلَةٍ لَیْسَ لَها اَبوالحَسَن= من پناه میبرم به خدا از اینکه گرفتار یک مشکلی باشم که علی کنار من نباشد».
عجز بشری از اطلاعات علم معصوم
بعضی از عزیزان سؤال میکنند در مورد اینکه اگر ائمه این همه علم دارند و همه چیز را میدانستند، چرا اطلاعاتی که به ما دادند همین مقدار است؟ یا چرا تخصصیتر و بیشتر یاد ندادند؟ البته همین مقدار اطلاعات را هنوز بشر نتوانسته به یک صدمش هم راه پیدا کند.
سخنان ائمه مثل نفت میماند که صدها و هزاران و میلیونها دانشمند و کارخانه، باید بیایند اینها را فرآوری کنند تا به صدها ماده پتروشیمی تبدیلش کنند. هنوز بشر کار دارد تا همین مقدار علمی که اهل بیت (علیهم السّلام) داده اند را بتوانند بفهمند. در صدها رشته امیرالمؤمنین (علیه السّلام)و ائمه معصومین به ما اطلاعات داده اند.
در نهجالبلاغه آمده است: اگر شما حرفهای من را گوش میکردید و با من راه میآمدید، من خانه شما را از این آب، روشن میکردم یا از طریق شاگردهای امام صادقG که ۴ هزار نفر بودند، چقدر دانش در کل جهان پخش شد: ریاضیات، هندسه، شیمی، تاریخ، فیزیک و علوم دیگر، خیلی از علوم هست که ائمه اینها را یاد داده اند.
نکته اساسی این است که ائمه کار و هدفشان برای «شان پنجم» انسان است، یعنی بخش الهی و انسانی. اگر این بخش حاکم بر وجود انسان نباشد، هر چقدر علم بیشتری یاد بگیرند گمراهتر و دورتر میشود و علم برایش فساد بیشتری میآورد.
علم می تواند یا در اختیار بخش انسانی قرار گیرد که نور میشود و به بشر کمک میکند و آرامش بخش است، اما اگر در اختیار بخش حیوانی بشر قرار بگیرد، هر چقدر دانشمندتر شود، خطرناکتر است. این همه فساد و تباهی و گرفتاریها و سرطانها، جنگها و خونریزی ها و اختلافات، همه در نتیجه ی علم دانشمندان بوده که در اختیار افراد فاسد قرار گرفته است. پس بشر ظرفیت بیش از این را ندارد. ائمه هم میدانستند که چون بشر ظرفیت ندارد که بخواهند همه دانش را در اختیار مردم بگذارند، بیش از این چیزی را بروز ندادند.
امروزه بیماری ها، مشکلات روحی و روانی، تخریب های محیط زیست، همه دستاوردهای بشر است و بشر بدون ظرفیت، سراغ علم و دانش رفته و تا آنجا که توانسته سوءاستفاده کرده است. بنابراین، تا معصوم نیاید، باب علم که دست معصوم است به معنای واقعی روی بشر باز نمیشود و بدون او به چیزی از علم دست نمییابد. چو ن ظرفیت دانش را ندارد، با این همین علم، خودش را نابود میکند.
در روایت داریم هر کس علم را در اختیار کسی بگذارد که بیظرفیت است، به علم ظلم کرده است. مثل کسانی که بمب و موشک شیمیایی و هستهای میسازند، ابزار تجاوز به حریمهای انسانها را میسازند.
پس این هم پاسخ به سوال خیلی از افراد که میپرسند چرا ائمه در مورد مسائل آخرتی، معنوی و انسانی و اخلاقی بیشتر سخن گفتند. درحالی که اگر کسی اهل تقوا و سالم باشد و نخواهد از علم سوءاستفاده کند، خدا باب علم را به رویش باز خواهد کرد. زندگی همراه شادی، عشق، آرامش، ارتباط با غیب، زندگی بامعنویت، انساندوستی و اخلاق که مؤلفه های اصلی زندگی حقیقی و حیات طیبه هستند، به رویش باز می شود. نگوییم فلان کشور در این حوزه از ما جلوتراست، ببینید مشکلات انسانی شان چقدر است. به این مسئله توجه کنید.
بنابراین، اگر این مسئله برای بشر درست فهمیده شود، باب علم به رویش باز میشود. خود ائمه هم لطف میکنند و انواع و اقسام اختراعات و اکتشافات را به بشر یاد می دهند.
شرح زیارت جامعه کبیره/علم ائمه
کلیدواژه ها:
آثار استاد
ب نظر بنده حقیر وقتی عارفانی مثل رجبعلی خیاط میتوانند به سخت ترین سوالات علمی(ک حتی خودشان ان را فرا نگرفته بودند) با توکل ب خدا و تمرکز ... پاسخ دهند. چرا امامان معصوم ک همگی انسان ها در برابرشان هیچند نتوانند.