www.montazer.ir
جمعه 22 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 12121
زمان انتشار: 14 دسامبر 2020
داشتنِ سبک زندگی متناسب با آخرت، برای پاکی و سبکی قلب

قلب، جلسه 63، 1391/04/31

داشتنِ سبک زندگی متناسب با آخرت، برای پاکی و سبکی قلب

انسان اگر بخواهد در رحم دنیا متناسب با شرائط زیستی جاودانگی و ابدیت، خود را تربیت کند، باید حتماً شیوه و سبک زندگی منطبق با آخرت داشته باشد. بدون این سبک و شیوه، نمی‌تواند برای ابدیت و آخرت آماده باشد.

برای داشتن چنین سبکی، جدای از آگاهی که در قدم اول نیاز است، باید بدانیم اصلاً قرار است به کجا برویم و چه آینده‌ای در پیش داریم؟ یعنی علم به آخرت را کسب کنیم. کسی که آخرت را نمی‌شناسد، سبک زندگی ­اش به گونه­ ای خواهد بود که خودبه ­خود به دوری از خداوند می‌انجامد.

وقتی سبک زندگی ما آخرت­ محور نباشد و جاودانگی در نظر گرفته نشود و امور زودگذر و موقت، اصل قرار بگیرد، خودبه­ خود انسان مسیری را طی می‌کند که دیگر حس و حال خدا، معنویت، آخرت و ابدیت را ندارد. حس و حال خانواده آسمانی و امام زمان (علیهم‌السلام) را ندارد. الان هم علت اینکه این همه مسلمان‌ها و از جمله، جامعه ما از امام زمان دور افتاده ­ایم و با حضرت، غریبه هستیم و در روابط عاطفی با پدر آسمانی‌مان ضعیف هستیم، همین است. ما خود را خیلی سنگین کرده‌ایم. هر کدام دارای مشغله­ های حسی، خیالی، وهمی و عقلی زیادی هستیم.

پس در کل، جدای از بحث اطلاعات که خیلی هم مهم است، انسان باید آخرت را بشناسد. 50 سؤال آخرت را باید بداند. به عبارت دیگر، جدای از بحث اطلاعات، در عمل نیز، این سبک زندگی است که خیلی مهم است. سبک زندگی باید به گونه ­ای باشد که روزبه­ روز پروازمان بیشتر بشود.

اگر می‌بینیم سبک زندگی ما طوری است که روز به روز فاصله­ ما با خانواده آسمانی­ مان زیادتر می‌شود، قطعاً تلخی در پیش داریم و این یعنی، ما بیشتر علاقه داریم همین جا در زمین سنگین شویم و بمانیم. این نشاندهنده سبک کاملاً غلط و بی­نتیجه ای است. جنینی که در رحم مادر هست، وقتی به تولد نزدیکتر می‌شود، کاملتر شده و آمادگی‌اش برای تولد بیشتر می‌شود. این سبک زندگی باید طراحی بشود و باید روزبه ­روز شوق و ذوق ما به نظام جاودانگی، خانواده­ و اصل و ریشه ­مان بیشتر شود. اگر ما این سبک را نداریم، یک جای کار می‌لنگد و مانعی وجود دارد که آن را باید پیدا و رفع کنیم و سپس باید  سبک زندگی الهی را بچینیم. چیدن سبک درست زندگی را می‌شود در ماه رمضان تمرین کرد و یاد گرفت. در ماه مبارک رمضان سبک زندگی ما عوض می‌شود. بعضی‌ها از این تغییر ناراحتند و با اینکه 40 – 50 سال شان است، همه این سالها را با کراهت وارد این ماه مبارک می‌شوند و با خوشحالی از ماه مبارک خارج می‌شوند.

شأن انسانی یا بخش فوق عقل انسان، چگونه قدرتمند می‌شود؟

برای اصلاح سبک زندگی باید اول موانع را برطرف کرد. قاعده ای جلسه قبل بیان کردیم و آن، این بود که باید خود را سَبُک کنیم. انسان هر چقدر از سنگینی شئونات پایینی (شأن‌های حسی، خیالی، وهمی و عقلی) بکاهد، شأن فوق عقلی او قدرتمندتر می‌شود. مثلاً کسی که کنکور در پیش رو دارد، خیلی از برنامه ها و کارهایش را تعطیل می‌کند؛ این یعنی سبک کردن. سَبُک کردن در سبک زندگی یعنی همین. یعنی انسان قیچی بزند چیزهایی که قرار است برایش مزاحمت ایجاد بکنند. اگر نمی‌تواند آنها را قیچی بکند، باید عرضه داشته باشد و از آن بال درست کند. این مسأله خیلی مهم است.

یک سری چیزها هست که به انسان می‌چسبد و انسان نمی‌تواند آن را از خود دور کند. مثلاً تشکیل خانواده که امری اجتناب ناپذیر است یکی از آنهاست. اما انسان باید بلد باشد از این امر برای خودش بال پرواز درست کند. پس اگر قرار است، سبک شویم و حرکت کنیم، باید تمام ارتباط‌های ما رنگ فطری بگیرند. وقتی کسی زندگیش طبیعتِ خالص می‌شود، این طبیعتِ خالص او را اذیت می‌کند. طبیعتِ خالص دردسر ایجاد می‌کند و وزن او را سنگین می‌کند. اما اگر طبیعت را رنگ فطرت بزنی، سبک می‌شود.

تمرین نماز شب در ماه رمضان

خداوند در ماه مبارک رمضان ما را سر تمرین می‌آورد و تمرین می‌دهد. یعنی دیگر دروغ نگو که من نمی‌توانم نماز شب بخوانم.

ببین الان سحر بلند شدی، چقدر وقت برای غذا درست کردن و غذا خوردن و جمع کردن و شستن صرف کردی، چقدر طول کشید؟ مگر 11 رکعت نماز چقدر طول می‌کشد؟ پس نگو نمی‌توانم از رختخواب بلند شوم. این دروغ است. چون همه کسانی که می‌گویند ما شب نمی‌توانیم بیدار شویم، سحر می‌توانند بلند شوند. به ندرت و استثنائاً آدم‌هایی هستند که واقعاً نمی‌توانند شب بلند شوند که تعدادشان به یک درصد هم نمی‌رسد. خدای مهربان می‌خواهد سبک زندگی ما را سبک کند. برای همین است که ماه رمضان از یک طرف شکم را می‌بندد و از طرف دیگر غذاهای معنوی به بخش فوق عقلانی می‌دهد.

ماه رمضان سبک و درس جدیدی از زندگی به ما می‌دهد

ماه رمضان ماه سَبُک شدن است. ماه رمضان هست تا تو سبک زندگی­ ات را عوض کنی. ساده‌ترینش این است که به ما یاد می‌دهد که دو وعده غذا بخوریم. ما می‌توانیم یک کاری کنیم که بعد از ماه رمضان هم دو وعده­ غذا بخوریم. دیگر اینکه یاد می‌گیریم کم ولی با کیفیت غذا بخوریم. این یک توهم شیطانی است که شیطان به شما القا می‌کند که تو 13 ساعت 14 ساعت 17 ساعت گرسنگی داشتی، پس الان باید خیلی غذا بخوری تا بدنت جان بگیرد. ولی ما می‌گوییم، کم ولی با کیفیت می‌خوریم.

امام علی (علیه‌السلام)[1]فرمودند: گرسنگی را خورش خودت بکن. حضرت می‌گوید، وقتی می‌خواهی پرواز بکنی، گرسنگی قاطی‌اش کن. مثلاً الان کسی می‌خواهد برای کنکور درس بخواند، شب اگر بخواهد غذای سنگین بخورد، دیگر شب نمی‌تواند بیدار باشد. ولی اگر بخواهد خیالش پرواز بکند و بالا برود و بتواند ریاضی یاد بگیرد، شیمی و فیزیک یاد بگیرد، باید گرسنگی را قاطی غذایش بکند. یعنی کم بخورد. یک سوم بخورد دو سوم شکمش را خالی نگه دارد.

این دهان بستی، دهانی باز شد/ کو خورنده‌ی لقمه‌های راز شد

در ماه رمضان می‌گوید، حس را کنترل کن. غذا کم بخور. کمتر بخواب. خیال و وهم و افکارت را کنترل کن. فکر بد، منفی، بدبینی، حسادت، تجاوز، فضولی کردن در کار دیگران، اذیت کردن دیگران به ذهن ما خطور نکند. عقل هم که کار مطالعاتی و علمی دارد، خودبه­ خود سبک می‌شود. شما وقتی این بخش را سبک کردید کار علمی­ هم در ماه رمضان خیر و برکت می‌گیرد. همه این سبکی ­ها مقدمه است برای بخش فوق عقلی ما که از جنس خداست. آن نفخه­ ای که از محمد و آل محمد (علیهم‌السلام) است.

سبک دیگری که ماه رمضان به ما یاد می‌دهد، دعاست. می‌گوید، سحر بنشین و دعای سحر بخوان. سحرها این همه غذای معنوی برای ما ریخته‌اند. ما در سحرهای هیچ ماهی اینقدر غذای معنوی و دعا نداریم. علت این همه دعا برای سبک شدن ماست، یعنی هم خوراک است و هم برای ما سبکی می‌آورد.

دو نکته مهم در انتخاب سبک زندگی درست

از آنچه تا حالا توضیح داده شد، برمی‌آید که دو نکته مهم در انتخاب سبک درست زندگی موثر است. یکی قدرتمند شدن و دیگری سبک شدن. یعنی بخش‌های پایینی را سبک نگه داریم تا بخش فوق عقلی قدرتمندتر شود و راحت تر پرواز کند. علت اینکه الان نمی‌توانیم پرواز بکنیم و اوجی نداریم، نمی‌بینیم، نمی‌شنویم، نمی‌بوییم و الهامات نداریم، سنگینی بخش‌های پایینی­ ماست.

مثلاً وقتی برای دریافت از آسمان نداریم، یعنی جا پر شده و برای همین هم می‌گویند وقتی شکم پر می‌شود، حکمت قطع می‌شود و فهم از بین می‌رود. خدای مهربانی که نیازی به ما ندارد، روزه را واجب می‌کند، برای اینکه ما هم در دنیا و هم در نظام آخرتی خوشبخت شویم. ولی چون نگاه‌ ما به خود ما غلط است، وقتی وارد این سبک می‌شویم، از این سبک خوش‌مان نمی‌آید. یعنی باز ما خودمان را سنگین می‌کنیم در فاصله بین افطار تا سحر و در طول روز هم سعی می‌کنیم از این سبک شدن فرار کنیم و می‌خواهیم یک طوری زمان بگذرد. خوشحال می‌شویم که زودتر به افطار نزدیک شویم. خداوند مرتب دارد هر سال ماه رمضان به ما می‌گوید که تو آدم هستی، انسان هستی، از جنس من هستی، مال من هستی، برای من هستی، من هم برای تو هستم، ما برای هم هستیم، ما قرار است تا ابد و جاودانه  با هم باشیم. پس از الان شروع کنیم به انس گرفتن با همدیگر. ولی ما اصلاً حواس‌مان نیست. ما می‌گوییم که می‌خواهیم با معشوق‌های زمینی، وهمی، خیالی، معشوق‌های حسی باشیم. هر چه خدا در ماه رمضان ما را تکان می‌دهد، ما درست نمی‌شویم. اگر می‌خواهید بدانید یک نفر تا چه اندازه انسان خوبی است، ببینید چه مقدار شاد و آرام است. در سبکی حتماً شادی و آرامش هست. چون وقتی کسی سبک شد، غصه هم نمی‌خورد و اضطراب هم ندارد. آدم‌های سنگین اضطراب و غصه و ترس زیاد دارند. مشکلات روحی و روانی دارند.

دل‌ها نیز همانند مس، زنگ می‌زنند و باید آنها را جلا داد

نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:«إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأً كَصَدَأِ النُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالاسْتِغْفَارِ[2]= دلها زنگ مى‌زند مانند زنگ زدن مس،آن را با استغفار جلا دهید».

بنابر سفارش و تاکید بزرگان و عرفا و احادیثی که داریم، حتماً بعد از نماز عصر 70 مرتبه استغفار کنید. بعضی از اساتید فرموده‌اند، 100 بار انسان استغفار بکند. کسی که استغفار ندارد مثل کسی است که حمام نمی‌رود. یک روز، دو روز حمام نروید، کل بدن درگیر می‌شود. استغفار حمام روح است.

باز نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:«جَلاءُ هذِهِ القُلُوب ذِکرُ الله وَ تَلاوَۀُ القُرآن[3]= جلای این قلبها یاد خدا و تلاوت قرآن است».

قرآن بخوانید، حتی اگر معنی ­اش را هم نفهمید، همین موسیقی قرآن و نگاه کردن به کلمات آن، اثر دارد. همین که فقط قرآن را نگاه کنیم، بغل کنیم و ببوسیم، کلام خداست، کلامِ محبوب من است و من را آرام می‌کند.

پس برای پاک کردن زنگار دل که همچون مس زنگ می‌زند، باید از استغفار و تلاوت قرآن و یاد خدا غافل نشد.

ساده زیستی یکی از سبک های درست زندگی

یکی از سبک های درست زندگی، ساده زیستی است. حضرت سلیمان (علیه‌السلام) زندگی اشرافی داشته که نظیر آن را هیچ کس نه قبل از او و نه بعد از او تا حالا نداشته است، می‌گوید: من هر دو زندگی را تجربه کردم، اما شیرینی زندگی فقط در سادگی است.  هر چقدر تشریفات را کمتر کنیم و هر چیزی را ساده­تر بگیریم، آدم راحت‌تر و شیرین‌تر می‌تواند حرکت بکند.

ازدواج های امروز پر از تکلف و آداب و رسوم غیر ضروری است که کار را به دعوا و درگیری و اختلاف می‌کشاند. مسیحی‌ها مراسم ازدواج شان را آنقدر مقدس می‌کنند که جشن آن را در کلیسا برگزار می‌کنند. ما از آنها فساد و خشونت و بی‌حیایی شان را می‌بینیم و یاد می‌گیریم. خوبی‌هایشان را هم باید دید، تعصب نداشته باشیم. ازدواج شان در کلیساست و ساز و آواز هم ندارند. اگر سرودی هم هست، سرود مذهبی می‌خوانند. حال اگر کسی عروسی‌ای بگیرد که در آن تواشیح بخوانند از امام زمان و پدر آسمانی و مادر آسمانی بگویند، بد نیست. اما آنهایی که خیلی مدعی هستند که ما مسلمان و مؤمن هستیم، حتی آنها هم چنین عروسی را برنمی‌تابند. البته اوائل انقلاب از این اتفاقات افتاد؛ خیلی‌ها در مسجد عروسی گرفتند. الان هم دختر و پسرهایی هستند که سر قبر شهدای گمنام و جاهای دیگر مراسم می‌گیرند و خیلی عالی است. حال اگر کسی این کارها را هم نمی‌کند و دوست دارد در تالار عروسی بگیرد، مشکلی نیست؛ اما باید سازماندهی کنند که عروسی را سبک بگیرند و با معصیت در آن سنگینی ایجاد نکنند.

 بحث ما سبک زندگی است. ما باید در همه چیز سبک بگیریم و زندگی را سنگین نکنیم. در بخش‌های حس، خیال، وهم، عقل باید سبک گرفت و تشریفات را برای بخش فوق عقل گذاشت. هر چقدر گرانی می‌خواهید، سلیقه می‌خواهید در فوق عقل بگذارید. ما عکس آن عمل می‌کنیم و در طبیعت تشریفات راه می‌اندازیم، اما  برای فطرت تشریفات نداریم و می‌خواهیم خیلی ساده بگیریم. مثلاً عروسی با آن تشریفات برگزار می‌شود، تازه بعد از عروسی هم این تشریفات ادامه دارد. مثلاً می گویند فردا پاتختی است. بعد از آن مادرزن سلام است و از این آدا‌ب و رسوم غیرضروری. ولی وقتی می‌گویی نماز، همینطوری وضویی بگیر و برو گوشه­ای بایست و دولا راستی بشو و تمامش کن. اصلاً ملاقاتی با خدا صورت نمی‌گیرد. حال آن که هر یک نماز، یک عروسی است؛ ولی اصلاً حاضر نیست تشریفات آن را انجام بدهد. یعنی اول اذانی بگو، برو در مسجد چند دقیقه بنشین، قرآنی بخوان. اذان که گفتی، وسط اذان چقدر ذکرهای قشنگ داریم. بین اذان و اقامه دعا کنید. ببینید چه تشریفات قشنگی دارد. تشریفات عشق­بازی با خدا چقدر قشنگ است. مثلاً بین اذان و اقامه با خدا حرف بزن، عجله نکن. نماز خواندن ما همه­اش بی­ادبی است. با عجله و بی مقدمه یک چیزی می‌خوانیم. یک وقت آدم می‌میرد، می‌بیند تمرکزی که برای سر سفره داشته، تمرکزی که برای یک فیلم سینمایی داشته، در کل عمرش برای خدا و برای نمازش نداشته است. برای معشوق‌های زمینی تمرکز داشته، ولی در کل 70 سال عمرش به اندازه یک جلسه تمرکز در ارتباط‌های زمینی، با خدا تمرکز نداشته است. نماز تشریفات خاص خودش را دارد. به خصوص زمان هایی که آدم تنهاست، می‌تواند چه تشریفاتی راه بیندازد. اما وقتی تنها نیست و کسی هست، همین ساده و معمولی باشد بهتر است. متاسفانه ما حوصله تشریفات با خدا را نداریم. اگر دو نفر معمولی با هم ملاقات داشته باشند، می‌بینیم که چقدر تشریفات به خرج می‌دهند.

آدمی که گرفتار این بچه ­بازی‌هاست، به هیچ وجه فرصت آسمان را ندارد. اگر قرار است ما از غیر مسلمان‌ها چیزی یاد بگیریم، سادگی را یاد بگیریم. واقعاً آدم در بعضی از کشورها می‌رود، می‌بیند پر از سادگی است. شادی، خوشی، آرامش در سادگی است بی ­تکلف بودن در سادگی است.

پی نوشت:

[1].«تَأدَّمْ بالجُوعِ و تَأدَّبْ بالقُنوعِ ، تَداوَ مِن داءِ الفَترَةِ فی قَلبِكَ بعَزیمَةٍ ، و مِن كَرَى الغَفلَةِ فی ناظِرِكَ بیَقَظَةٍ = گرسنگى را نانخورش خود كن و با قناعت خود را بپروران. درد سستى دلت را با عزم و اراده درمان كن و خواب غفلت چشمانت را با بیدارى»(غرر الحكم: 4561، 4562).

[2].عدة الداعی و نجاح الساعی، جلد۱، صفحه۲۶۵.

[3]. تنبیه الخواطر : 2/122.

ع ل 355

میانگین (2 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed