www.montazer.ir
دوشنبه 20 می 2024
شناسه مطلب: 5723
زمان انتشار: 2 نوامبر 2016
خدا ایرانی هایی را که دینشان را یاد نگرفته اند، بدتر از دیگران عذاب خواهد کرد

استاد محمد شجاعی

خدا ایرانی هایی را که دینشان را یاد نگرفته اند، بدتر از دیگران عذاب خواهد کرد

افراد خارجی زیادی از کشورهای مختلف به ایران می آیند تا دینشان را یاد بگیرند، اما ما در اینجا کتاب و استاد و همه چیز در اختیارمان هست؛ درخانه هایمان تلویزیون و رادیو معارف هست؛ امکان پرسش تلفنی هست، اما برخی جوان های ما نمی روند دینشان را یاد بگیرند. در حالی که در کشور ما امکانات یادگیری دین فراوان است. همه ی مراجع تقلید تلفن دارند و می شود سوال های خود را از آنان بپرسیم. بعضی ها هم سایت دارند.

یک سی دی پرسمان تهیه شده است که حاوی 8800 سؤال است. برو بنشین آن سوال ها که معمولا برای خیلی از افراد مطرح است را بخوان. هم کتابش است و هم سی دی اش است. اما ما حال نداریم این کارها را بکنیم. برای همین است که عذاب ما خیلی بیشتر از خارجی هایی است که در جهالت مانده اند و امکانات یادگیری ندارند. آنها مستضعفان فکری واقعی هستند.

اما در اینجا که مرکز علم و اطلاعات است و صدتا حرم اطرافت بوده، این همه علما، آخوند، طلبه، اساتید، کتاب، تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجلات، در تمام اینها امکان آموزش هست، با این حال برخی می گویند هنوز احکام دین را بلد نیستیم. یکی می گوید به عقایدم هنوز شک دارم. دیگری در ابتدایی ترین مسائل دینش مانده است. این خیلی زشت است.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر یک جوان شیعه ی را ببینم که دینش را یاد نگرفته،  ادبش می کنم؛ با شمشیر او را می زنم؛ چرا؛ چون واقعاً حماقت کرده و نرفته دنبال این که دینش را یاد بگیرد. چنین آدمی دین و خلقت و قرآن و علما را مسخره کرده است. این همه شهید برای معرفت  شهید شدند. آیا باید از کنار اینها رد شویم و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده؟ اینها مسخره کردن است.

حضرت می فرماید:«دوست ندارم جوانی از شما را ببینم مگر این که در یکی از این دو حالت باشد: «إما عالم و اما متعلماً= یا باید عالم باشد و یا متعلم». چون این «علم» است که انسان را دعوت می کند به «عمل»؛ و با آن عمل، انسان به «معرفت» می رسد. پس اگر علم نباشد، عمل باطل است.

پس جوان باید عالم باشد. حضرت می فرمایند : سه سال از بلوغ و سن تکلیفش که گذشت؛ او می تواند عالم شود. یعنی جوان 18 ساله باید در حال یادگیری علم باشد. برای همین فرمود: اگرجوانی شیعه را ببینم که غیر از این حالت باشد، با او برخورد سختی می کنم. چون او کوتاهی کرده و دارد خودش را ضایع می کند. این ضایع کردن، هم شامل دنیای اوست و هم آخرتش.

در امور دنیایی مثلا می خواهد ازدواج کند، بلد نیست که در امور زناشویی چه رفتاری باید داشته باشد. هم خودش  و همسرش را ضایع می کند. خانم هیچ چیز از بچه داری بلد نیست. جوان جاهل چون چیزی از امور مربوط به انعقاد نطفه را بلد نیست، بچه را هم ضایع می کند. چون اصول روابط با پدر و مادرش را نمی داند و نمی تواند درست رفتار کند، روابطش با پدر و مادر را هم خراب می کند. 

نه می تواند زن داری کند، نه می تواند شوهر داری کند، نه می تواند بچه داری کند. نه بلد است با پدر زن و مادر زن یا پدر شوهر و مادر شوهر چگونه رفتار کند. نه می داند با باجناق و دوست و استاد باید چه رفتاری داشته باشد.

می خواهد برود سر کار، چون اصول اسلامی کار و فعالیت های اقتصادی را بلد نیست، به حرام و نزول خوری و بهره و انواع انحرافات می افتد. کار را هم ضایع می کند، چون چیزی از روابط اسلامی و اجتماعی کار و تجارت و خرید و فروش نمی داند.

در امور آخرتی نه می داند حجاب و احکامش چه جوری است؛ نه می داند ناموسش را چه جوری باید بیاورد بیرون؛ در نتیجه بی ­غیرت می شود. چون جاهل است، همسرش را هم ضایع  می کند، پس گناه کرده است.

سؤال های مبتذل آدم جاهل با کارهای جاهلانه ای که می کند، نظام ریاضی خلقت خدا را به هم می ریزد. یعنی اندازه ها و حدود الهی را به هم می ریزد. به همین دلیل، یا گمراه است، یا فاسق و یا کافر.

این سه کلمه را خداوند در قران در خصوص جاهلانی آورده است که حدود الهی را رعایت نمی کنند. اما تنها کسانی از سه حالت بیان مذکور مصون هستند که نظام ریاضی خلقت خداوند را یاد گرفته و در مقابل آن تسلیم شده اند. یاد گرفته اند که اندازه حجاب این است. خمس این است. زکات این است. حدود و حقوق پدر و مادر این است. حقوق همسر این است. حقوق بچه این است. بعد می گوید : «و إن عصیٍ سکن  النار= هرکس عصیان کند ساکن جهنم می شود». بعد برای این که ما باور کنیم، امام صادق (علیه السلام) قسم می خورد و می فرماید: «والذی بعث محمداً بالحق= قسم به کسی که حضرت محمد را به حق مبعوث کرد».

 پس ما باید احکام دین را یاد بگیریم و کوتاهی نکنیم. رساله را باید یاد بگیریم . فقه اصغر را، فقه اوسط (یعنی اخلاقیات که با خودم  و خدا و مردم چگونه رفتار کنم)،  عقاید را هم باید یاد بگیرم. (فقه اکبر) یعنی معرفت پیدا کنیم و ببینیم این خدا کیست؟ وقتی می گویی  صمد یعنی چه؟ الحمدلله یعنی چه؟ سبحان الله یعنی چه؟ عظیم یعنی چه؟ اعلی یعنی چه؟ چرا یکی است؟ چرا احد است؟ چرا پیامبر واجب است؟ نبوت برای چیست؟ امامت برای چیست؟ چرا هر کس امام زمانش را نشناسد، جاهل محشور می شود؟  معصوم (علیه السلام) فرمود مرگ جاهلیت کفر و نفاق است. اصلاً امام زمان کیست؟ من باید با امام زمانم چه کار کنم؟ او باید با من چه کار دارد؟ او از من چه می خواهد؟ من چه وظیفه ای در موردش دارم؟ باید یقین داشته باشیم. نباید مثل آن فردی باشیم که بعد از 60 سال رفته بود حرم امام رضا (علیه السلام) می گفت: این معصومین علیهم السلام اگر قدرتی داشتند، نمی گذاشتند بمب در حرمشان منفجر کنند. جهل و بی شعوری را ببینید. یا مثل آقایی که به یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) گفته بود پیغمبر اگر واقعاًٌ قدرت داشت، آنقدر درگیر و گرفتار خودش نبود.  اصلاً او نمی­ تواند کسی را شفاعت کند. چون خیلی گرفتار خودش است. امام صادق فرمود: به او بگو تمام اولین و آخرین از روز اول خلقت تا روز آخرین نفر دنیا به شفاعت پیغمبر محتاج است.

 

مقام محمود جلسه اول

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed