مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/04/16
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
هدف از بحث خانواده آسمانی پی بردن به قدر و قیمت خودمان است. بنابراین باید راههای زندگی کردن با ایشان را بیاموزیم. علی «علیهالسلام» میفرمایند: «هلک امر من لم یعرف قدره» کسی که قیمت خودش را نشناسد هلاک میگردد. یعنی به انواع نکبتها دچار میشود. زیرا تمامی انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتار مشخص بر اساس قیمت حقیقی او تنظیم نمیگردد. زیرا نوع ارتباط اعضای یک خانواده سازندهی هر فردی است. در خانواده آسمانی ما از یک طرف فرزندان محمد برای محمد هستیم و از طرفی آن بزرگواران پدران و مادر خانواده هستند و چگونگی زندگی و ادب با بزرگترها و سایر اعضای خانواده را ایشان به ما میآموزند و از آنجایی که از عالیترین سطح اطلاعات برخوردار هستند ما باید از آنها اطلاعات کسب کنیم. نحوهی نگاه ما به ایشان یک مسئله است و اینکه ایشان چه چیزهایی را به صلاح ما میدانند مسئله دیگری است. در خانوادهی زمینی گاهی که افراد به هم نیاز دارند در اثر تربیتهای غلط یا حیاهای احمقانه نمیتوانند به هم اظهار نمایند احتیاج دارند یکدیگر را ببوسند یا در آغوش بگیرند ولی خجالت کشیده و یا غرور بیجا به آنها چنین اجازهای را نمیدهد. در رابطه با خانوادهی آسمانیمان نیز گرفتار بخش حیوانی و جنسیتمان هستیم و نوع نگاه و رابطهمان را نمیدانیم که چگونه تنظیم نماییم. تعصبها، عادتهای غلط و تربیت اشتباه، عدم رشد اخلاقی و ضعفهای معنوی مانع برقراری چنین ارتباطی است. برای برداشتن حجابهای مابین ایشان و خودمان باید نگاه و ارزیابی ایشان را بشناسیم. اینکه پدری به فرزندش امر کند که زود به خانه بیاید خیلی فرق دارد با اینکه بگوید چون دلم برایت تنگ میشود زود برگرد. برخورد بدون ملاطفت بزرگتر باعث میشود که فرزند هم نتواند رابطه برقرار نماید. امام سجاد «علیهالسلام» به حدی هیبت داشتند که حضرت برای اینکه این امر مانع ارتباط دیگران نشود همیشه لبخند به چهره مبارکشان داشتند، حضرت سیدالشهداء و امام صادق «علیهالسلام» هم اینگونه بودند. بزرگترهای خانواده هم باید اینگونه باشند تا فرزندان به آنها نزدیک شده و راز دلشان را با آنها در میان بگذارند. خانواده آسمانی ما بهگونهای بودند و زیباترین کلمات را طوری به ما آموختند که ما با آنها از خانوادهی زمینی خود نیز راحتتر باشیم به همین دلیل ما در زیارت آل یاسین میگوییم: «السلام علیک حین تقوم، السلام علیک حین تقعد...» سلام به ایستادن، نشستن، قرائت و رکوع و سجودت... اینها باعث نزدیکی و صمیمیت میشود. اگر غیر از این باشد تا آخر عمر، خودمان را محروم از لطف و محبت و عنایت خاص ایشان مینماییم برای همین است که حضرت فرمودند: کسی که قیمت خودش را نداند هلاک میگردد. زیرا اگر ما این رحمت را درک کنیم در سایهی آن رشد و پرورش مییابیم و استعدادهای بینهایتمان شکوفا شده و تا رسیدن به خداوند، بزرگ میشویم و پرواز میکنیم. شیطان با به رخ کشیدن اشتباهات گذشته قصد دارد که مانع پرواز ما شود. در ماه رجب دعایی از قول امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» نقل شده که اختصاص به مشاهد مشرفه دارد که اینگونه آغاز میشود: «الحمدلله الذی اشهدنا مشهد اولیائه» خدا را شکر که ما را در ماه رجب به مشاهد مشرفه مشرف کرد. وقتی کلمه «الحمد الله» میآید باطن آن شادی است. و ما میتوانیم سلامت قلب خودمان را با آن بسنجیم که اگر با شنیدن آن شاد شدیم از سلامت قلب برخورداریم و در غیر اینصورت نظام معرفتیمان بیمار بوده و باید درمان شود. بنابراین بهطور طبیعی انسان باید از اینکه به او اجازهی تشرف به حرم مطهر معصومین «علیهمالسلام» را دادهاند خوشحال شود. اگر ما تمایل به زیارت پیدا کردیم خیلی باید شکرگزار باشیم زیرا دعوت از آن طرف صورت گرفته و نشاندهندهی سلامت دل است و لااقل گواه بر این است که دل او هنوز حیات دارد. در ادامه میفرمایند: «اللهم فکما اشهدتنا مشهدهم... » خدایا حالا که ما را به زیارتگاه مشرف نمودی... « فانجزلنا موعدهم...» پس به وعدهی آنها درباره ما وفا کن. ما از دیدگاه امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» خیلی عزیز هستیم و باید یاد بگیریم که هم به خودمان و هم به کسانی که محبوب حضرت هستند چنین نگاهی داشته باشیم. در این صورت کینهها، حسادتها و تندخوییها و همچنین سایر رذایل اخلاقی از بین میرود.
«... و أوردنا موردهم...» خدایا! ما را به جایی که آنها را وارد کردی، وارد کن. امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» از ما میخواهند که به کمتر از اینها راضی نباشید یعنی صرفاً توجه به نیازهای حیوانی، نباتی، و جمادی نکنید. چنین خواستههایی آن هم در زمان شریفی مانند ماه رجب. در نماز عید فطر هم میگوییم: «... و ادخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد «صلیالله علیه و آله و سلم» یعنی بالاترین خواسته را بخواهیم و آنچه که خانوادهمان در آن داخل شدند نصیب ما هم بشود و حق هر فرزندی است که بخواهد با خانوادهاش باشد و فقط کسی به این مقام میرسد که واقعاً خودش را فرزند امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» بداند. زیرا در این صورت ارتباطات و انتخابهایش و افکار و رفتارش با آنها تنظیم باشد. نه اینکه ما را از ورود به آن خانهی جاودانگی مانع شود. این دعا را خود حضرت به ما آموختهاند: «عشق معشوقان ولی افزونتر است/ لیلی از مجنون بسی مجنونتر است»
در فراز بعدی دعا بهگونهای میشود که شخص زائر روی خود را از خدا به سمت خانوادهی آسمانی کرده و میگوید: «و السلام علیکم انی قصدتکم و امتکم بمسئلتی و حاجتی...» سلام بر شما همانا من ارادهی شما را کرده و به شما تکیه کردم در خواسته و حاجتم... اینکه انسان وقتی ایشان را واسطه قرار میدهد چه بخواهد، بسیار مهم است و همین جا فرق شخص عاقل و جاهل معلوم میشود. «... و هی فکاک رقبتی من النار...» و حاجت من این است که جهنمی نشوم. اینکه شخص از خانوادهاش دور باشد یک مسئله است و اینکه ضمن دور بودن شکنجه هم شود مسئلهای دیگر. و این شکنجه همان خُلقهای بد مانند عصبانیت و زود رنج بودن و ناشکریها و... به میزان نارضایتی ما از دنیا خداوند شرایط آن طرف را به گونهای میکند که ما راضی نباشیم. کسی که به قضای الهی راضی نباشد حداقل نمرهی قبولی که 10 میباشد را ندارد.
امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» میفرماید که اولین خواستهی شما باید جهنم نرفتن باشد.
حضرت زهرا «سلامالله علیها» علیرغم عمر کوتاه ساعتهای بسیاری برای جهنم نرفتن گریه کردهاند. کسی به در خانهی ایشان آمده و خبر از فوت امیرالمؤمنین «علیهالسلام» در قبرستان داد و خانم فرمودند که خیر ایشان از ترس جهنم از هوش رفتهاند. آیا کسی میتواند بگوید در تمام عمرم فقط چند دقیقه به شدت از ترس جهنم غصه خوردهام و با گریه از خدا خواستهام که مرا جهنم نبرد؟ آیا کسی پنج دقیقه بهدلیل عصبانیت بیجای خود غصهدار شده است؟ ترساندن دیگران خیلی آثار بدی به همراه دارد. کنیز امام صادق «علیهالسلام» با بیاحتیاطی سبب مرگ فرزند امام شد و به شدت ترسیده بود و حضرت از ترسیدن او ناراحت شده و وی را تسکین میداد. با این وجود اگر کسی کوچکترین آسیبی به جزئیترین لوازم ما بزند چنان واکنش نشان میدهیم که به هراس میافتد. اگر کسی کوچکترین بیادبی به بزرگتر نماید سالها بلکه قرنها در جهنم گرفتار میشود. پیامبر «صلیالله علیه و آله و سلم» فرمودند اگر زنی تار مویش را نامحرم ببیند در جهنم چنان شلاق میخورد که صدای سگ از او خارج شود. آیا کسانی که رعایت نمیکنند این را باور دارند؟ حضرت گزارشی که از عذاب اهل جهنم میدهند سبب میشود که فاطمهی زهرا «سلامالله علیها» ساعتها گریه کنند. اگر غیبت برابر هفتاد زناست پس ما چرا اینقدر مبتلا بوده و بیتفاوتیم؟ برای همین است که اولین خواستهی ما باید جهنمی نشدن باشد، امام حسین «علیهالسلام» اظهار میدارد که خدایا با من در دنیا هر کاری میخواهی انجام بده فقط مرا به جهنم نبر! با این حساب ما خیلی شجاع هستیم. به خدا قول بدهیم که از این به بعد در زندگی راضی به رضای خدا باشیم و از خدا بخواهیم که او هم از ما راضی شده و ما را به جهنم نبرد. مطمئن باشید که خدا امضاء میکند.
در روایت داریم: امیرالمؤمنین «علیهالسلام» میفرمایند: «ما خیر بخیر بعده النار و لا شر بشر بعده الجنه» چیزی که بعد از آن جهنم است خیری ندارد و شر نیست آنچه که بعد از آن بهشت است. «... کل نعیم دون الجنه محقور...» هر نعمتی غیر از بهشت پست است. «... و کل بلاء دون النار عافیه...» و هر سختی غیر از جهنم عافیت بوده و اصلا سختی نیست. خداوند در قرآن خطاب به کسانی که ازترس گرما به جهاد نمیرفتند میفرمایند:« قل نارجهنم اشد حرا لو کانوا یعلمون»
ادامهی دعا: «و المقر معکم فی دارالقرار» یعنی استقرار من با شما در دار القرار باشد. «... مع شیعتکم الابرار...» با شما و به همراه نیکوترین شیعیان.«... انا سائلکم و املکم » من به شما نیازمند آرزومند شما هستم.
«... فی رجعی بحوائجی و قضائها و امضائها و انجائها و ابراحها و بشئونی لدیکم و صلاحها...» در بازگشت از حرم تمام حوائج دنیایی و آخرتی ام را...»و در خداحافظی میفرمایند: «... و السلام علیکم سلام مودع و لکم حوائجی مودع...» در حالی از شما خداحافظی میکنم که تمام حوائجم را نزد شما گذاشتهام. «...یسئل الله الیکم المرجع... » رفتنم رفتن کسی است که از خدا میخواهد که نزد شما برگردد. یعنی این آخرین ملاقات من نباشد. «... و ان یرجعنی فی حضرتکم خیر مرجع الی جناب ممرع...» و اینکه خدا از نزد شما مرا به بهترین شکل بازگرداند به سوی جایگاهی سرسبز و خرم و زندگی وسیع و گوارا و در خوشی و آسایش تا هنگام رسیدن مرگ. «... و خیر مسیر و محل فی النعیم الازل» و بهترین جایگاه را در بهشت پر نعیم ازلی میخواهم. «... و العیش المتقبل» و عیش آینده.
کلیدواژه ها:
آثار استاد