مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/10/01
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسه ی گذشته عرض کردیم که روح به شدت شیفتهی سرگرمی است و همین ویژگی مانع از جدیّت انسان در زندگی میباشد. البته عرض کردیم که لذتهای حلال و تفریح و بعضی از بازیها در اسلام سفارش شده تا نفس خستگی در کند و آمادهی حرکت ابدیاش شود. اگر انسان یک سوم وقتش را به استراحت و تفریح اختصاص ندهد برای کارهای جدی و عبادت خدا هم سست خواهد بود.
علت شکست خوردن بسیاری در مسایل مختلف بد بودن و بی اعتقادی به خدا نیست بلکه بی حسی و کسالت و عدم انرژی و توان کافی به دلیل نداشتن تفریحات مناسب است. گاهی انسان با یک لذت حلال نیرو پیدا میکند که بسیاری از کارهای مهم را سر و سامان بدهد. ولی بیتوجهی به این بخش از نیاز نفس باعث خستگی نفس میشود. حتی در مورد عبادت در روایت آمده: «لا تکرهوا الی انفسکم العباده» عبادت را به نفس تحمیل نکنید.
عبادت بیش از حد واجب که مستحب است باید با عشق باشد زیرا عملی است که شخص برای طلب حٌب انجام میدهد. دل کسی را بدست آوردن و ایجاد رابطهی عاشقانه به حس و حال خاصی نیاز دارد. گاهی انسان نیاز دارد استراحتی کند دوش گرفته و یا تفریحی کند تا حس خاص را ایجاد کند پس از آن ممکن است بیش از دیگران اوج بگیرد. لذا انسان برای زیباترین کار نفس که عشق به حق تعالی است نیاز به آمادگی دارد انسان برای سایر بخشها هم چنین نیازی دارد. امروزه والدین فرزندانشان را ترغیب به قبول شدن در مدارس تیزهوشان کرده و تمام وقت بچهها صرف درس خواندن میشود و از آنجا وارد دانشگاه شده اما نفس خسته شدهاست لذا آثار این خستگی به صورت سفید شدن مو، خراب شدن پوست و ضعیف شدن چشم و ... بروز میکند. علی (ع) میفرمایند: «ان هذه القلوب تملّ کما تملّ الابدان فابتغوا لها طرائف الحِکم» روحها مانند بدن خسته میشوند پس برای رفع خستگی آن حرفهای خوب پیدا کنید. (کتاب خوب یا کلاس و استاد خوب و...) و حضرت فرمودهاند که اوقات خود را تقسیم کرده و بخشی را به لذات حلال اختصاص دهید. و لذات حلال برای افراد متفاوت است. تفریح به حدی مهم است که امام (رضوان الله) هرگز به خاطر درس تفریح را کنار نگذاشتند. این تفریحات سالم با سرگرمیهای غفلت زا بسیار فرق میکند. علی (ع) میفرمایند: « اللهو سخط الرحمن و یرضی الشیطان و ینسی القرآن» سرگرمی های باطل و بیجا سبب نا رضایتی رحمان (خدا)، خوشنودی شیطان و فراموش کردن قرآن میشوند. سرگرمی باید علاوه بر سالم بودن زمانی باشد که انسان از وقت خود برای کارهای مهم و جدی استفاده کرده و خسته شده و احساس نیاز میکند در این صورت عبادت است. نه اینکه عادت شدهباشد مثل غذا خوردن بسیاری از افراد (مصرف غذا در کشور ما در حد مصرف یک قاره است )که به خوردن عادت کردهاند و حتی اگر در یک وعدهی غذایی و یا میان وعدهها کالری بیش از نیاز بدنشان هم دریافت کردهباشند باز هم به حسب عادت در وعدهی بعد غذا میخورند اضافه وزنها و پایین آمدن سن سکته به دلیل همین پرخوری هاست. اگرانسان بعد از فعالیتهای جدی و حرکت به سمت آسمان و پیوند با خانوادهی آسمانی و کارهای مهم دنیوی به تفریح و امور سرگرم کننده بپردازد ثواب عبادت میبرد. سرگرمی و لهوی که مورد مذمت است آن است که انسان را از هدف از خلقت و اصل خودش باز میدارد و از خانوادهی آسمانی و وفات و قبر و سؤالهای قیامت غافل میکند. در حدیث مذکور میفرمایند که سرگرمی خدای رحمن که مهربانترین کس نسبت به ماست را غضبناک میکند. مانند اینکه مادر با آنهمه مهربانی، اگر فرزندش از مدرسه رفتن امتناع کند غضبناک میگردد. زیرا مادر میداند که این کار به ضرر فرزند و راضی شدن به آن دشمنی با اوست. اگر هم هر چیزی خوراک فطری ما را تهدید کند برای ما خطرناکترین چیز است. و نباید اجازه بدهیم حتی عزیزترین کسان به ما خیانت کنند. اگر خدا غضبناک شود انسان در هیچ کاری خیر نمیبیند. ازدواج، کار اقتصادی و درس و... اگر میهمانیای برویم که خدا غضب کند خیرش را ندیده و گرفتار میشویم.
در اسماءالله توضیح خواهیم داد که ما سه گرفتاری داریم: گرفتاریهای جسمی، اخلاقی و روانی (که قابل اصلاح هستند) و گرفتاری هایی که در هیچ مطب و آزمایشگاهی قابل درمان نیستند که عبارت هستند از جن زدگی و شیاطین زدگی. قرآن میفرماید: « و من یعش عن ذکر الرحمن نُغیّض له شیطاناً فهو له قرین» کسی یاد خدا را جذب نمیکند شیاطین برای او انواع وسوسهها و خیالها و خوابهای وحشتناک و ... را ایجاد میکنند. و کسی نمیتواند برای انسان کاری کند. نهایتاً روانپزشک قرصهای خوابآور میدهد. وقتی ما شاهد هستیم که همسرمان دچار رفتارهایی میشود که فکر میکنیم «جن زده» شدهاست برای این است که خوراک نخوردهاست. آن طرف پرده خبرهایی است که ما نمیبینیم و پزشک هم سر از این نوع بیمارها در نمیآورند. ویروسی که باعث بیماری مثلاً ایدز میشود و ما آن را نمیبینیم بعد از این که هزاران کشته میدهد شناسایی میشود بسیاری از عوامل دیگر هم هستند که دید ما مخفی هستند. پس وقتی خدا به ما دستورالعمل زندگی میدهد باید رعایت کنیم و الاّ هزاران عوامل ناشناخته بر سر ما میریزند. ما در بسیاری از مراسم و جشنها نباید شرکت کنیم و بسیاری از لقمهها را نباید بخوریم چون میدانیم صد در صد حرام است. قرآن میداند که موجوداتی که ما آنها را نمیشناسیم به ما حمله میکنند: «من شرالوسواس الخناس الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنه والناس» و ما آنها را نمیبینیم چه بسا بیماریهایی که وقتی به پزشک مراجعه میکنیم میگوید که ویروس جدیدی عامل آنهاست. چه بسا ویروسهایی که چنان آسیب میرسانند که منجر به از دست رفتن همسر و فرزند میشوند. پس ما باید در انتخابها، ارتباطات و رفتارمان خیلی دقت کنیم. سیستم عالم دقیق و معصوم است و میکرون و از آن ریزتر هم به حساب میآید. لذا واحد داروها میلی گرم یعنی یک هزارم گرم است که مثلاً داروی 60 میلی گرمی در بدن موثر است. بدن تا این حد حساس است. روح از این هم حساستر است تا آنجا که اگر کلام خدا را هم بیموقع دریافت کند برایش ضرر دارد. حالا در نظر بگیریم موسیقی حرام و شعر بیهوده و فیلم و تصویر چه اثراتی دارد پای اینترنت و ماهواره نشستن و هر چیزی را دیدن چه بلایی سر انسان میآورد که در زندگی و ارتباطات خودش را نشان میدهد. اصلاً شخص بگوید من این چیزهایی را که پخش میشود نگاه نمیکنم همین امواج منفی اثرگذار است. وقتی روی مولکول آب موثر است روی روح موثر نیست؟
گاهی یک عطر نامناسب چند ساعت ذهن انسان را درگیر میکند. و عطری هم ممکن است انسان را مرتبط به خانوادهی آسمانیاش کند. رنگهایی هم هستند که انسان را تا بهشت میبرند و رنگهایی هم برعکس انسان را به جهنم میکشاند. خدا همه چیز را ریاضی خلق کردهاست. ارقامی که به نانو تکنولوژی و از آن کوچکتر میرسند را خداوند تک تکشان را طراحی کردهاست. «قد جعل الله لکل شیء قدرا» طب روحانی غوغا میکند ولی ما مراکز کافی در این زمینه در کشور نداریم که بتوانند مثلاً اگر ما برای نماز حال نداشتیم ما را سر حال بیاورد. ما وقتی حال نماز و خانوادهی آسمانی نداریم و وقتی سحر نداریم از هر سرطانی بدتر است. کسی که حوصلهی فاطمهی زهرا و امام حسین (h) و خدا را ندارد و از بهشت متنفر است معلوم است که دچار فسق است. قرآن درآیة 24 توبه میفرماید که وقتی شما کمالهای محدود را به کمال مطلق ترجیح میدهید فاسق هستید. ما چقدر ویروس جذب کردهایم که نمیتوانیم با نماز پرواز کنیم؟ ما وقتی چند نفر در بیمارستان در یک اتاق همگی دچار سرطان بودیم به یکدیگر میگفتیم که خوب هستیم ولی آیا این خوب بودن با در نظر گرفتن معیار سلامتی بود؟ با این وضعیتهایی که ما داریم فکر میکنیم خوب هستیم چه شبهایی که خدا فرشتگان را به سراغ ما فرستاده و ما بیدار نشدهایم. ولی اگر پای مسابقهی ورزشی و میهمانیها در میان باشد اصلاً خوابمان نمیبرد. آقایی تعریف میکردند که نیمه شب که فرشتگان بیدارم میکنند گاهی میگویند: «جناب آقای....» بعضی وقتها «آقای...» و گاهی هم میگویند: «حسن بیدار شو» و در هر خطابی من میفهمم که کجاها خراب کردهام. گاهی اسم مرا هم نمیبرند و فقط میگویند: «پا شو».
باز هم خدا را شکر که هنوز سراغ من میآیند. وقتی که انسان را صدا نمیکنند خودش کارهایی کرده که چنین رفتاری در پی دارد.
ما هر کاری میکنیم سرطان هم میگیریم و اصلاً نمیفهمیم. شبکههای ماهوارهای را با هزاران برنامهی مضر در خانههایمان میآوریم و بچههای پاک و معصوم هم طور دیگری از آب در میآیند. روحی که گاهی ذکر خدا برایش مضر است حالا در نظر بگیرید با وجود ماهواره چه اتفاقی برایشان میافتد. بعضی موارد باید انسان به همان واجبات اکتفا کند ولی گاهی آمادگی مستحبات دارد که باید استفاده کند. بزرگی به حرم امام رضا (ع) رفته که یک شب میگفت: «امشب شب قنوته» شبی دیگر میگفت: «امشب شب سجده، رکوع و ... است.» خوش به سعادتشان ما نچشیدیم که سجده، قنوت و گریه و ... یعنی چی. تفریح اعم از میهمانی و گشت و گذار و سفرهای خارج از کشور و .... اگر بیموقع و بدون تجهیزات باشد خیلی مضر است. گاهی انسان حتی از شهر خودش هم خارج شود آسیب میبیند. هر جایی ویروسهای خاص خودش را دارد. انسان هر جا که میخواهد برود باید ویروسها را شناسایی و ویروس کشی کند بعد برود. بعضیها فقط برایشان مهم است که فرزندشان تحصیلکرده شود حالا هر بلایی هم سرش بیاید اشکالی ندارد.
هر انتخاب، ارتباط و رفتاری قبلاً باید ویروس کشی شود. قرآن میفرماید که گاهی ممکن است شما به حرم بروید و آلوده برگردید لذا اگر ظرفیت نداشتید حرم نروید چون به ویروس آلوده میشوید. نماز شب هم همینطور، سعدی (علیه الرحمه) در مکانی همراه پدرش نیمه شب به نماز ایستاد و وقتی دید که دیگران خوابیده اند گفت که اینها چنان خوابیدهاند گویی مردهاند. پدرش گفت: توهم اگر میخوابیدی بهتر از این بود که در پوست مردم میافتادی. بعضیها روزه میگیرند توقع دارند که در خانه کسی چیزی نخورد. با چند روز روزهی مستحبی چنان مغرور میشوند که همه را گنهکار میبینند. گاهی بعضی گنهکاران راحت تر از این افراد به بهشت میروند.
بعضیها با نماز شب و کلاس و بهترین اساتید وحشی میشوند. قرآن میفرماید که چه بسا کسانی که با پیامبر (ص) دیو شدند. اشکال از حضرت که نبود آنها ویروس داشتند. اگر انسان میخواهد با عبادت در مقابل دیگران مغرور شده و منت سر خدا بگذارد اصلاً عبادت مستحبی را کنار بگذارد. اگر کسی با حوزه رفتن وحشی میشود همان دانشگاه را برود خیلی بهتر است. هنر انسان این است که به ویروسها مبتلا نشود. و ویروس ممکن است حتی در مسجد، حرم، مکه و مدینه و کربلا و ... هم باشد. کسی که ظرفیت انگشتر عقیق و عبا و تسبیح ندارد استفاده نکند. ویروسهای مثبت همان حملهی از سمت راست است و سبب میشود شخص با تقوی با عبادت، خدمت به مردم و ... جهنمی شود. بیشتر افراد از نقاط قوتشان به جهنم میروند نه از نقاط ضعف، و جهنم گنهکاران شاید مدتش از جهنم اینها کمتر باشد. گناهان باطنی مثل حسادت، زودرنجی و حساسیت و .... خیلی خطرناک هستند و ممکن است چند قرن آخرتی شخص را گرفتار جهنم کنند. ولی وضع کسانی که با ویژگیهای مثبت جهنمی میشوند بدتر است.
البته اینها دلیل ترک عبادت و اعمال خیر نیست بلکه باید ویروسها و آفات را برطرف کنیم. بعضیها یک قدم برای خدا بر میدارند به گوش همه که میرسانند سر خدا هم منت میگذارند. پس باید دقت کنیم که سرگرمی و رفاه لازم است ولی با رعایت نکات بهداشتی اینکه «لهو» خدای رحمان را به خشم میآورد زیرا از خلقت ما هدف داشته و ما باید جدی باشیم و برای مرگ و ورود به برزخ و قیامت آماده شویم. و «لهو» سبب رضایت شیطان میشود، زیرا انسان عبد شیطان میگردد. سومین کاری که سرگرمیهای نابجا با انسان میکند «فراموشی قرآن» است. حداقل قرآن خواندن در روز پنجاه آیه است ولی این سرگرمی ها مانع از این میشوند که انسان اساساً میلی به خواندن نامهی خداوند پیدا نمیکند. ما متوجهی همهی نیازهایمان میشویم اینکه مثلاً باید حمام کنیم، لباس و کفش و ... را عوض کنیم، فلان مواد غذایی را مصرف کنیم و ... ولی اصلاً احساس نیاز به خواندن قرآن نمیکنیم و فکر میکنیم چون گناهی مرتکب نشدهایم خیلی پاک هستیم. در صورتی که گناهانی مثل مال مردم خوردن و هیزی و ... ضمن اینکه بزرگ بوده و جزا هم دارند در مقابل بعضی کارهای به ظاهر خوب ولی با باطن خراب و آفت زده خیلی کوچک هستند. برای درس و دانشگاه و فیلم و سریال و پارک و .... برنامه اشان منظم است. ولی برای قرآن، حرم، آسمان و چادر امام زمان (عج) و ... وقتی ندارند.
گاهی خدمت بزرگی میرسیدیم همسرشان پاسخ میدادند که آقا مشغول ذکر هستند فلان ساعت تشریف بیاورید. آغوش خدا را رها نمیکردند. بعضی افراد هوای پاکیزه به آنها نمیسازد چون به هوای آلوده با سرب 200% عادت کردهاند و این نشانهی آلودگی و زود مردن بدن است. بعضی ها هم هوای مسجد و حرم را تحمل نکرده و از افراد حزب اللهی بدشان میآید:
«ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون» مجرمین همیشه مومنان را مسخره میکنند. «... و اذا مرّوا بهم یتغامزون و اذا انقلبوا الی اهلهم انقلبوا فکهین» وقتی از کنار مومنان میگذرند با غمزه و تمسخر عبور میکنند و وقتی نزد افراد مثل خودشان باز میگردند خیلی خوشحالند. آنها حوصلهی میکدههای بهشتی را ندارند و مشتاق میکدههای جهنمی هستند. انسان گاهی انتخابی کرده و روش و سبکی اختیار میکند که رابطهاش با آسمان قطع میشود. «ینسی القرآن» انسان را یاد جنایتهایش میاندازد که نمیتواند در روز پنجاه آیه قرآن و دو آیه تفسیر بخواند. ما باید سبک زندگی امان را عوض کنیم. «مجالسه اهل اللهو ینسی القرآن و و یحضر الشیطان» همنشینی با اهل لهو باعث فراموشی قرآن و حاضر کردن شیطان میشود. اگر واقعاً طبیب هستیم و در مقابل بیماری خودمان را واکسینه کردهایم میتوانیم با اینها ارتباط داشته باشیم. در غیر اینصورت باید رفقایمان را طوری انتخاب کنیم که معاشرت با آنها سبب احضار شیطان نشود. اگر با چنین افرادی رابطه داشته باشیم دو ساعت ارتباط و همنشینی به قیمت خستگی فراوان و از دست دادن توفیقات بسیاری میشود. پس در دوستان و میهمانی ها دقت لازم را داشته باشیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد