www.montazer.ir
پنج‌شنبه 21 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 459
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 80

خانواده آسمانی جلسه 80

90/09/24

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

بحث درباره­ ی موانع ارتباط با خانواده ­ی آسمانی بود و اینکه هر چیزی که مانع رسیدن ما به ایشان باشد در واقع از رسیدن ما به حق تعالی ممانعت کرده­است. در مناجات شاکین آخرین ویژگی نفس که آفت این رابطه است را تمایل آن به لهو و لعب بیان کردیم. بالاخره ما باید بیاموزیم که به این موانع غلبه کنیم. مانند اینکه بشر همواره علاقه­ی به پرواز داشته که مانع آن جاذبه­ی زمین می­ باشد، لذا انسان باید بتواند اولاً بر جاذبه غلبه کند و ثانیاً هنگام پرواز حرکتش را مدیریت کند.

در حرکتهای معنوی هم اینگونه است. و ما سعی در بررسی چیزهایی که ما را سنگین می­ کنند داریم. و فرمولهای اینکه چگونه از این موانع عبور کنیم را توضیح خواهیم داد. حدیثی از امیرالمومنین (ع) است که راهکار بسیار مهمی است و باید همواره در معرض دید ما باشد و لا اقل هفته­ای یکبار آن را مرور کنیم. حضرت می­فرمایند: «اعرضوا عن کل عمل بکم غنا عنه» از هر کاری که به آن نیاز ندارید دوری کنید. ما در حرکت به سوی ابدیت جدی نیستیم که مانند جنین دائماً در حال شکل گیری به سمت دنیاست. ولی ما اینطور نیستیم و وقتمان را خوب پر نمی کنیم و ویژگی مومن که «مشغولٌ وقته» به تعبیر علی (ع) می­باشد را نداریم. به طوری که تفریح و سرگرمی امان هم جدی باشد.

حضرت امام (رضوان الله) فرمودند که من هیچ وقت تفریح و استراحتم را بخاطر درس رها نمی­کنم. یعنی ایشان به حدی خوب عمل می­کردند و از وقتشان بهره می­بردند که واقعاً نیاز به استراحت داشتند. مانند چایی­ای که یک کارگر خسته احساس نیاز به خوردنش پیدا می­کند و جذب بدن او می­شود. نه چایی خوردنهای تفنّی و یا از سر تعارف. افرادی که تا این حد جدّی هستند هرگز سراغ کار بیهوده نمی­روند و حتی برای امور مستحب و کارهای مهم هم وقت ندارند زیرا در روایت آمده که کسی که وقتش را صرف کارهای مهم می­کند از کارهای مهمتر باز می­ماند.

یعنی ما باید روی مهمترین کارها برنامه­ریزی کنیم. کار مهم خوب است ولی نه زمانی که از کارهای مهمتر و خوبتر باز بمانیم. پس باید به ضروری ترین کارها پرداخت. فقط کسی این طور عمل می­کند که قیمت خودش را می­داند. این افراد به هر دلیل که سقوط کنند مثل ضعف، بیماری و کاهش انگیزه و ... از ضروری­ترین کارها به کارهای مهم سقوط می­کنند. و حتی در بستر بیماری هم مشغول کارهای مهم است. بعضیها می­گویند که چند ساعت طول می­کشد تا در رختخواب خوابشان ببرد واقعاً که چقدر بیکار هستند. ولی انسان اگر به قدری خسته باشد که احساس نیاز به خواب نماید خوابش هم عبادت است. «حبّذا نوم الاکیاس» (علی علیه السلام). و این در حالی است در روایت داریم چه بسیار قرآن خوانهایی قرآن آنها را لعنت کرده و چه بسا روزه دارانی که از روزه شان جز گرسنگی و تشنگی بهره­ای ندارند. ولی در اینجا می­فرمایند خوش به حال خواب زیرکان و غذا خوردنشان.

چون کسانی هستند روزه می­گیرند ولی بهره­ای نمی­برند. اما اینکه خواب زیرکان مدح شده برای این است که او دارد انرژی کسب می­کند تا وقتی بیدار شد به مهمترین و ضروریترین کارها بپردازد. بعضی هاآنقدر بیکار هستند که دائماً در حال گشت و گذار و شرکت در کلاسهای آموزشی غیر ضروی می­باشند. البته درباره ی ورزش بایدگفت به حدی واجب است که اگر کسی از روی بیکاری هم به آن بپردازد کار خوبی است. به هر حال با توجه به حدیث اول بحث ، باید زمانی که به ما پیشنهادی می­دهند اول ضرورت آن را در نظر بگیریم که اگر به آن پرداختیم قیامت بازخواست نشویم. مرحوم ابن فهد حلی در عُدّه الدّاعی آورده­اند که روز قیامت در ازای هر 24 ساعت بیست و چهار صندوق پیش روی ما قرار می­دهند که وقتی در بعضی را باز می­کنند که در آن معصیت یا وقت تلف کردن بوده آنقدر حسرت می­خورد که اگر این حسرت را بین بهشتی­ها تقسیم کنند تمام لذاتشان از بین می­رود. و آنهایی را که خوب استفاده کرده وقتی درصندوق راباز می­کنند به حدی شاد می­شود که اگر شادی او را بین جهنمی ها قسمت کنند احساس عذاب نمی­کنند. اگر کسی تصمیم بگیرد که جداً دست از کارهای بیهوده، بردارد پس از چند سال به جایی می­رسد که وقتش کاملاً پر می شود. اگرما تصمیم بگیریم که کارهایمان را بررسی کرده و تدریجاً غیر ضروریها را حذف کنیم و به سمت کارهای واجب و سپس کارهای اَوجب خواهیم رفت. وقتی که ما تلاش کنیم که روی کارهای ضروری تر متمرکز شویم اگر خسته یا بی حوصله شویم به روی کارهای ضروری و مهم سقوط می­کنیم. ما باید این دعا را همیشه بخصوص در قنوت داشته باشیم. «... و استعملنی بما تسألنی غداً عنه» و مقداری وقت گذاشته سؤالهای پنجاه گانه­ی قیامت را بشناسیم. این سؤالها تکوینی است لذا ما باید با آنها ارتباط برقرار کرده و آنها را در نفسمان نهادینه کنیم.

در پاسخ «مَن ربُّک» بعضیها سالها طول می­کشد تا بگویند «الله»، چون اصلاً در دنیا با او ارتباط برقرار نکرده­اند. صدها سال طول می­کشد که پیامبر و کتابشان را به خاطر بیاورند. چون اصلاً قرآن کتاب نفس آنها و فرمول زندگی اشان نبوده­است. و هیچ کدام از کارهایشان با قرآن هماهنگ نبوده و در عمرشان یک دور کامل آن را نخوانده­اند و حتی تفسیرهایی را که در دوره­ی کامل آن هزار صفحه است را نخوانده­اند. امامانشان را هم نمی­شناسند. حتی نمی­توانند ده دقیقه درباره­ی امام خود سخن بگویند. دو حدیث از حضرت زهرا (س) و سایر معصومین بلد نیستند. ما اصلاً از اصل خودمان شناختی نداریم. تاریخ 260 سال از معصوم در اختیار ماست و ما از آن خبر نداریم. ولی بعضی رمانها را خوانده­ایم فیلم و کارتون و تأتر آنها را دیده­ایم و چه عمری که به پای سریالها ریخته­ایم ولی چند دقیقه از زندگی قهرمانهای حقیقی تاریخ مطالعه نکرده­ایم. بعضیها که آنقدر بیکار هستند که دائماً صفحات حوادث تلخ روزنامه­ها را می­خوانند. افسانه­هایی را تعقیب می­کنند که از اول می­دانیم افسانه و زاییده­ی تخیل هستند ولی عمر و احساس و فکر خودشان را به پایشان می­ریزند. ما اصلا کاری به داستان خلقت خودمان، آمدنمان به زمین، خانواده­ی آسمانی و اصل و ریشه امان، وقایع تاریخی آنها، عاشورا، کربلا و ... نداریم. و آنقدر که به عزاداری و شام و نهار دادن علاقه داریم به شناختن امام (ع) اینقدر علاقه نداریم. برای همین می­توانند روضه­های دروغ به خوردمان بدهند و مجالس ایشان برایمان سرگرمی شود. برای همین است اینقدر که به حسینِ روز عاشورا علاقمندیم به حسینِ زمان خودمان علاقه­ای نداریم و حاضر نیستیم برای او کاری کنیم چون باید برای او جدی کار کرد و برای همین است که حضرت تأکید کرده­اند از کاری که ضروری نیست دوری کنیم. وقتی حسین امروز دائماً «هل من ناصر ینصرنی» می­گوید ما نباید دنبال «هل من ناصر ینصرنی» سال 61 باشیم. ما باید از آن حادثه درس بگیریم که با حسین امروز چه کنیم. و اینکه حضرت را منتظرانش کشتند و ما باید منتظری باشیم که امام زمان (عج) از ما راضی باشد و وقتی از ما پرسیدند که امام تو که آواره و تنها و ... بود با او چه کردی؟ نگوییم صرفاً کاروان جمکران به راه انداخته و دعای توسل و کمیل ترتیب داده و هیأت بازی می­کردیم. بلکه باید از اینها چیزی به امام (ع) برسد. چه بسا کسانی که دوران دفاع مقدس در خانه­های خود خزیده و مراسم مختلف تشکیل می­دادند تا عذاب وجدان نداشته باشند. این همان حمله­ی سمت راست شیطان است. کافی است انسان در چادر امام زمان (عج) نباشد هر جا باشد فرقی نمی­کند. خوبهای ما هزار و اندی سال است که خودشان را اینگونه سرگرم کرده­اند.

اگر این میلیاردها تومانی که برای این مجالس هزینه می­شود صرف برطرف کردن موانع ظهور می­شد تا الان حضرت ظهور کرده­بودند. یکسال عزاداریِ درست که حسین زمان شناخته شود حضرت را از غربت و آوارگی نجات پیدا می­دهد. ما باید یاد بگیریم که در مقابل پیشنهاد کارهای غیر ضروری مؤدبانه «نَه» بگوییم. چقدر عمر سر کارهای بیهوده تلف می­شود. از اینها بی نهایتی ساخته نشده و ما به ازای ابدی ندارند و حسرت آن بسیار سخت است. خدا می­داند که خوبها در بهشت حسرت یکساعت از وقت ما را می­خورند. در حدیث دیگری علی (ع) می­فرمایند: «غشّک من ارضیک بالباطل و اغریک بالملاهی و الهزل» کسی که تو را با باطل خشنود کرده و به کارهای سرگرم کننده و غیر جدی ترغیب کند به تو خیانت کرده­است.

پدر و مادرهایی که نمی­توانند رابطه­ی درستی با فرزندانشان برقرار کنند و انس و تفریح و سفر ندارند و فقط تلاش برای بعد مادی فرزند دارند برای سرگرم کردن او دائماً او را به انواع کلاسها می­فرستند در حق فرزندانشان خیانت می­کنند. پیامبر (ص) فرمودند: «من از پدر و مادران آخرالزمان بیزارم» و وقتی پرسیدند که مسلمان یا غیر مسلمان؟ حضرت فرمودند: مسلمان چون وقتی فرزندانشان می­خواهند سراغ دنیا بروند تشویق شان می­کنند ولی وقتی به دنبال آخرت می­روند....

بعضیها که پدر و مادر دو سه شیفت کار می­ کنند که به بچه ­ها پول اسکی بازی، اسب سواری، و ولگردی بدهند. هزینه­ ی دانشگاههای پر هزینه و بدون کنکور و تهیه ­ی تلفن همراه با قبض های گزاف و اتومبیل را می­ پردازند. ما باید مواظب باشیم با کسانی که اهل تلف کردن عمرشان هستند رابطه برقرار نکنیم. این کار آن قدر خطرناک است که حضرت تعبیر به خیانت کرده­اند. این حرف بیخودی است که می­گویند هر کتابی به یکبار خواندنش می­ارزد. اگر کسی به دیگری توصیه می­کند که کتابی را خوانده یا فیلمی را ببینید باید بتواند جواب وقت طرف مقابل را روز قیامت بدهد. در جای دیگر می­فرمایند: «لا تغرّنک العاجله بزور الملاهی فان اللهو ینقطع و یلزمک ما اکتسب من الماثم» علی (ع) مواظب باش دنیا با سرگرمی های دروغین تو را نفریبد زیرا هوس و بازی پایان می­پذیرد درحالی که تورابه گناه واداشته است.

در بازیهای المپیک چقدر مردم هیجان دارند و حتی به بعضیها فحش می ­دهند بعضیها حتی می­ میرند. یکی از همین افراد که سکته کرده­بود اصرار داشت که کاپیتان آن تیم را ببیند و بمیرد. وقتی او را پیدا کرده و به بالینش آوردند گفت که عجب آدم احمقی هستی! حتی شاهد بودم که دو نفر متأهل سر تیمهای مورد علاقه اشان با هم درگیر شدند. البته پیروزی تیمهای ورزشی به عنوان یک افتخار ملی شادی آور است ولی نه که انسان مرتکب این کارها شود. برای آنها دعا کنیم. اگر چنین غصه­هایی بخوریم روز قیامت هزاران سال غصه برای همین ها خواهیم خورد. و فرمول اینها را در دروس معرفت نفس گفته ­ایم.

هر چیز کاذبی نتیجه­ی صادقی دارد رنجیدگی و غصه­ های کاذب اینجا عذاب صادق اُخروی به همراه دارد. شخص قرص اِکس مصرف می­ کند دچار شادی کاذب و توهّم می­شود. سرطان صادق گریبانش را می­گیرد. فست فود غذای کاذب است ولی اضافه وزن و سکته­اش صادق است.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed