مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/09/17
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در مورد موانع ارتباط با خانواده ی آسمانی سرگرمی و بازی را توضیح دادیم. حضرت علی (ع) تأکید دارند که امام و رهبر جامعه باید در مشکلات مردم مشارکت داشته و به فکر حل آنها باشد. و نیز مومن هم باید همینطور باشد چنانچه پیامبر (ص) میفرمایند: «من اصبح و لم یهتمّ بامورالمسلمین فلیس بمسلم» کسی که صبح کند و اهتمام به امور مسلمانان نداشته باشد مسلمان نیست. پس وظیفهی رهبر سنگینتر است اینکه انسان فکر کند فقط در مقابل خانودهی زمینیاش مسئول است برای فهم و رشد خودش دچار مانع است. کسی با باطن انسانی زندگی میکند که نگاه جمعی داشته باشد. نمازهای روزانه جمعی است و دعای آن هم جمعی است: «ایاک نعبد ایاک نستعین» انسان حقیقی کسی است که به فکر همهی مردم دنیا باشد. انسان باید به این ترتیب نگران مشکلات دیگران باشد: مادر، پدر، خواهر، برادر، دختر و پسرش، بعد فامیل، مردم شهرش، مردم کشورش و سپس مردم دنیا. چنین شخصی اصلاً وقت بیکاری ندارد لذا گرفتار شیطان و لهو و لعب نمیشود. ممکن است عملاً انسان نتواند جز برای خود و نزدیکانش کاری کند ولی باید اندیشهاش جهانی باشد. و به اندازهای که خدا وسعت داده نفس ما قادر به پذیرفتن مسئولیتش باشد. و هر قدر خداوند توان مالی، معنوی و ... داد باید وسعت داشته باشیم که از خودمان به دیگران رد کنیم. اگر خدا وسعت بدهد و ما محدود عمل کنیم امکان ندارد که «حیات انسانی» داشته باشیم. اندیشهی سالم این است که انسان فقط به خود، خانواده و کشورش اختصاص نداشته بلکه به همه مردم جهان تعلق داشته باشد. اگر کسی این روح مشارکت را داشته باشد خداوند حجم عظیمی از شادی و قدرت را در روح او وارد میکند. صبح چشمانش را از خواب به روی محمد و آل محمد (ص) باز میکند و شب هم به عشق آنها میخوابد و حتی خوابشان را میبیند. چنین شخصی هر اتفاقی هم که در زندگیاش بیفتد لحظهای از نشاطِ زندگی با خانوادهی آسمانیاش غافل نمیشود. و آنچه که میبیند و میشنود غیر از آن است که با چشم و گوش طبیعی دریافت میکند. زمانی در نظام مجلس صریحاً اعلام میکردند که فقر مردم به ما ربطی ندارد و دولت هم میگفت به من مربوط نمیشود و فقط ریاست و چپاول بیت المال به آنها مربوط میشد! در صورتی که علی (ع) میفرمایند که به این دلخوش باشم که بگویند این امیرمومنان است ولی در سختیهای روزگار شریک و همدم آنها و یا در سختی زندگی سرمشق ایشان نباشم؟...
کسی که غیر از این عمل کند جایش وسط جهنم است. «.... من آفریده نشدهام که غذاهای لذیذ و رنگارنگ مرا به خود مشغول سازند...» و چه بسا افرادی که اسیر مزهها هستند البته تهیهی غذای سالم خیلی خوب و مفید است. «... همانند حیوان به آخور بستهای که همهی همّ و غمش علوفهی اوست...» حضرت در نهج البلاغه میفرمایند: «کسی که همهی همتش در آن چیزی است که میخورد قیمتش آن چیزی است که از او خارج میشود.» «... یا همچون حیوان رهایی که میان زبالهها میچرد و شکمش را از علف پر میکند و از آنچه در انتظار اوست غافل است...» یعنی خبر ندارند که بعد از پروار شدن سرشان را میبرند.
چقدر از این حیواناتی که میخوریم و از آنها سواری میگیریم روز قیامت به بهشت میروند. پیامبر (ص) میفرمایند: «ربّ مرکوب خیرٌمن راکبه فانّه اکثر ذکراً منه» چه بسیار مرکوبهایی که از سوارشان بهتر هستند زیرا ذکرشان بیشتر است. «.... یا سر خود رها شوم یا بیهوده بگذرانم...» خیلیها در دنیا دائماً مشغول بازی و غفلت هستند که ناگهان وارد برزخ میشوند. و این در حالی است که قوانین ریاضی حاکم بر برزخ میلیاردها برابر پیچیدهتر از دنیاست. در همین دنیا اگر کسی بدون آمادگیهای لازم وارد کشور دیگری شود از عهدهی هیچ کاری بر نمیآید و سر گردان است. در انتقال به برزخ بدون آمادگی کار به مراتب سختتر است. انسان خیلی عاجز و درمانده است اگر به چیزی جز بالاتر از بهشت راضی شود. چنین انسانی در زندگی هرگز پوچی، اضطراب و افسردگی نمیرسد. ما اگر زندگی جنین را در نظر بگیریم در مییابیم که جنین همهی همتش را در رحم برای کسب آمادگی برای زندگی در دنیا به کار گرفتهاست. و شخصی که تمام برنامهریزیهایش را اعم از رشته تحصیلی، شغل، ازدواج و ... در جهت زندگی آخرتیاش تنظیم میکند خیلی فرق میکند با کسی که همهی اینها را صرفاً برای گذران زندگی دنیوی خود انتخاب میکند. و همچنین است دختری که میخواهد ازدواج کند ودر این ازدواج حیات ابدیاش را هم در نظر میگیرد به گونهای شوهرداری میکند که کلیه فعالیتهایش در استخدام ابدیت است. و اینطور نیست که با بچهداری و شوهرداری خوشحال یا افسرده شود. فقط خودش را بدهکار خدا میداند. چنین شخصی تحقیقات لازم را در مورد طرف ازدواجش میکند ولی به هر حال بعضی موارد قابل تحقیق نیست و یا اصلاً طرف مقابل بعد از مدتی تغییراتی میکند که مانند سابق نیست ولی این شخص آسیب ندیده و خودش را برای تکلیف آماده کردهاست. و به وزان ویژگیهای طرفش کاملاً متناسب و قدرتمند عمل میکند.
تمام فعالیتهای خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ... حکم مَرکب دارند که باید منجر به تولد سالم شخص به برزخ شوند. ممکن است گاهی والدین و همسر رفتاری کنند که سبب تحریک شخص شوند انسان باید حواسش جمع باشد که در آتشی که افروخته شده نسوزد یعنی رفتاری نکند که سلامت قلبش به خطر بیفتد. «رُبّ کلام جوابه سکوت» چه بسیار سخنی که جوابش سکوت است. حماقت است اگر انسان فکر کند باید هر کلامی را پاسخ داده و کم نیاورد پیامبر (ص) روز قیامت شفاعت کسی را که فکر میکند در کلام نباید کم بیاورد را نمیکند. حضرت زناکاران را شفاعت میکنند ولی اهل مراء را مورد شفاعتشان قرار نمیدهند. کسانی که همیشه میخواهند ثابت کنند که حق با ایشان است و عرضه عذرخواهی ندارند.
انسان باید فقط رضای خداوند برایش مهم باشد و اگر خصوصیت منفی هم داشته باشد اجازهی فعال شدن نمیدهد. شخصی را میشناختم که موجی بود، اخلاق خانوادگی اشان عصبی بود، اوضاع اقتصادیاش هم به هم ریخته بود و همسرش هم اذیتش میکرد علیرغم همهی این ضعفها به تصریح همسرش بسیار آرام و مهربان بود. و این اخلاق را مدیون تقوایش بود. زنی که همسرش برای رضای خدا تحملش کند و نیز مردی که همسر او به خاطر خدا او را تحمل کند جایش در جهنم است. البته گاهی مرد یا زن گناهی ندارند بیمار هستند و دیگری (طرف مقابل) او را تحمل میکند هر دو بهشتی هستند اینکه کسی از تحمل دیگری بهشتی شود در واقع او که تحمل شده جهنمی شده است. لذا پیامبر (ص) تأکید کردهاند اجازه ندهید در خانه اتان این اتفاق بیفتد و فرمودهاند: «خیرکم، خیرکم لاهله و انا خیر لاهلی» بهترین شما کسی است که برای خانوادهاش بهترین باشد و من بهترین برای خانوادهام هستم. زن و مرد باید در خوب بودن با هم رقابت کنند تا یکی از دیگری سبقت بگیرد. ولی وای به حال کسانی که سعی میکنند که از یکدیگر کم نیاورند و به جای خدا طرف مقابلشان را در نظر میگیرند.
ما اصلاً با هیچ کس جز خدا طرف نیستیم و از کسی طلبی نداریم و همه چیز را نردبان صعود به سوی حق تعالی قرار میدهیم. کسی همه چیز و همه کس را تحمل میکند و حواسش جمع است و و اهل بازی نیست خیلی شادی و قدرت دارد. اگر کسی با خدا باشد خدا زیر پایش را خالی نمیگذارد. و کسی که خدا را در نظر دارد همه کس را عاشقانه دوست دارد و هرگز از محبتهایی که به آنها کرده پیشمان نمیشود و اگر بی محبتی دید احساس باختن و حقارت نمیکند. کسی که رفیق آسمانی ندارد کافی است که رفیق زمینی او را تحویل نگرفته و یا او را از دست بدهد بیچاره میشود. ما باید با خدا و خانوادهی آسمانی امان زندگی کنیم. در غیر این صورت له شدن در زمین حق ماست. زن و مردی که واسطهی وابستگی اشان خداوند باشد هرگز دچار دلزدگی نشده و عشقشان پایدار میباشد. و رمز اینکه حضرت صادق (ع) میفرمایند: هر ایمان انسانی قویتر میشود عشق به همسرش بیشتر میشود همین است. پس اگر انسان به خاطر خدا عاشق باشد هرگز رابطهاش خراب نمیشود حتی اگر طرف مقابل از او جدا شود، از طرف او جهنمی درست نشده است. پیامبر (ص) هم بعضی همسرانشان را طلاق دادهاند و امام مجتبی (ع) همسرشان قاتل ایشان بود والبته اشکال از معصومین (ع) نبود. «الّلهو قوت الحماقه» سرگرمی خوراک حماقت است. از آقایی پرسیدم که ورزش سالمش چیست؟ گفت: منچ بازی کردن با رفقا! البته گاهی شخص بزرگسال با فرزندش چنین بازی میکند که این عبادت است. و این در مواقعی است که در اثر بیتقوایی پدر و مادر به یک فرزند اکتفا کرده و او همبازی ندارد مجبورند که طرف بازی او شوند. (فاصلهی سنی فرزندان باید سه سال باشد و نه بیشتر) آنچه که مورد مذمت این است که چند نفر بزرگسال باهم از این بازیها کنند. در روایت داریم که اگر مومن در میهمانی شرکت کند که یادی از خدا نشود در آخرت به شدت تأسف میخورد. شبی در خواب معاونم را که شهید شده بود را در خواب دیدم که علیرغم اینکه روحانی نبود لباس روحانیت به تن داشت و زمانی که زنده بود به علم خیلی علاقه داشت ولی به هر حال شهید شد در خواب به من گفت: «به بچهها بگو که از سیزده جلسهی علمی در دنیا یک جلسهاش را نرفتم اینجا داغ آن را تحمل میکنم که اگر میرفتم در بهشت وضعم طور دیگری بود. وگاهی پنج دقیقهی دنیا همهی آخرت انسان میشود. لذا این شهید سفارش میکردند که خیلی به علم اهمیت بدهند. بعضیها از دو کلاس خانوادهی آسمانی به دومی اکتفا میکنند و توجه ندارند که در کلاس اول مطالبی که گفته شده که باید رعایت شود لذا با توجه به مطالب کلاس دوم عمل میکنند و نامتعادل میشوند. اگر هم موفق به شرکت در کلاس اول نمیشوید سی دی آن را تهیه کنید. زیرا کار تفریحی و تفننی که نیست. با توجه به حدیث مذکور کسی که گرفتار بازی میشود روز به روز احمقتر میشود یعنی سطح شعور و عقلانیتش کم میشود. کسانی هستند که خوراکیهایی بسیار قوی تر از این جلسات را خورده و هنوز در فسق خودشان هستند از بس که بازیگوشی دارند. کسانی که هم از این خوراکها میخورند و هم پای ماهواره نشسته و به لهو و لعب میپردازند البته که دائماً اینها را دفع میکنند. لذا فرموده اند هزل (بازیگوشی) انسان را از جدیّت میاندازد. البته شخصی جدّی اشکال ندارد که گاهی سرگرمی مختصری هم داشته باشد. شخص بازیگوش باید مدتی دائماً خوراک قوی مصرف کند شاید به جدید برسد. سرمایهگذاری روی چنین افرادی اصلاً ارزش ندارد. «اللهو من ثِمار الجهل» سرگرمی از میوههای جهل است.
البته جاهل را نباید تحقیر کرد بلکه باید آگاهش کرد. اگر انسان کریمانه آنها را آگاه نماید ممکن است از او جلو بزنند. و کسی هم که آنها را آگاه کند مأجور است. قرآن میفرماید که یا برهان بیاورید و یا زبان خوش داشته باشید. «ادفع بالتی هی احسن...» نه اینکه انسان دیگران را که در غفلتند مسخره و سرزنش کند» «و جادلهم بالتی هی احسن...» مهربانی بسیار موثر است لذا خداوند در قرآن خطاب به حضرت میفرمایند: «فبِما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک». در مقابل کارهای خلاف دیگران با مهربانی و خوش اخلاقی و تواضع و کرامت برخورد کنیم تا تدریجاً تغییر کنند. شاید آنهاخوراکهایی که ما خوردهایم خورده بودند از ما هم بهتر میشدند. در روایت داریم جز خود انسان کسی حق سرزنش کردن ندارد. علی (ع) میفرمایند: «احسن العقل مجانبه اللهو» بهترین خردمندی فاصله گرفتن از لهو است. اینکه مثلاً کسی دائماً اهل تفریح و رستوران رفتن و مسافرت خارج از کشور و ... است اصلاً مبارک نیست.
زیرکترین افراد کسانی هستند که حتی کارهای مستحب را هم از باب ضرورت و وجوب انجام میدهند. وقت کار مستحبی ندارند نماز شب را به عنوان یک ضرورت و راز و نیاز با حق تعالی میخوانند زیرا که عشقبازی با خدا را واجب میدانند. دعای توسل و حرم رفتن و ... از واجباتش است کس و کارش هستند و قرار است با آنها زندگی ابدی داشته باشد. کسی که به امام رضا (ع) ابراز علاقه کرده ولی برادر او (امامزاده حمزه) را زیارت نمیکند دروغ میگوید. کسی که روز عاشورا نمیتواند به کربلا برود به زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) برود که به منزلهی زیارت امام حسین (ع) است. زیارت اصلاً مستحب نیست.
ذکر با تمرکز هر کدامش در وجود انسان بلکه از نماز واجب بیشتر و جدی تر رسوخ میکند. و صدقه و سایر کارهایش همگی واجب هستند. مومن وقتش مشغول است (المومن مشغول وقته) مومن حقیقی همهی تفریحاتی که دیگران دارند را دارد ولی: میان ماه ما تا ماه گردون / تفاوت از زمین تا آسمان است
برای چنین کسی در ازای تفریحاتش چند میلیون سال حظّ آخرتی مینویسند. لطیفه گفتن این شخص با دلقک بازی خیلیها فرق میکند. به وجوب میخندد و به وجوب میخنداند. و همهاش ثواب است. مثل اینکه امروز با آقایی آشنا شدم که برای گفتن یک جمله در آگهی های بازرگانی تلویزیون پنج میلیون تومان دریافت میکند. مومن حتی بازی هایش هم در نزد خدا جدی حساب میشود.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد