www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 453
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 75

خانواده آسمانی جلسه 75

90/09/03

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در شرح مناجات شاکین خصوصیات نفس را توضیح دادیم که حضرت از نفس خود که مانع رسیدن خیر به دیگران است به حق تعالی شکایت کردند. وقتی که روح خدا که کاملترین تجلی خداوند است در رحم مادر به ما تعلق گرفت ما حامل یک ثروت بینهایت شدیم. وظیفه­ی ما این است که خودمان را به خدا و اهل بیت «علیه‌السلام» که آگاهی کامل از هر سه مرحله­ی حیات ما دارند بسپاریم تا مانند اصل و ریشه­ی خودمان جاودانه شویم. همه­ی انسانها عاشق جاودانگی هستند که اگر به آن نرسند احساس محدودیت می­کنند. همین انسان اگر خیری را که به او می­رسد به دیگران نرساند و قطره را ملحق به اقیانوس نکند خیلی زود آسیب می­بیند و قطره با پیوستن به اقیانوس ضمن قطره بودن کمالات آن را دارا خواهد بود. محروم کردن مردم از نعمتی که شخص برخوردار است سبب محدودیت او می­شود. پیامبر «سلام‌الله علیها» می­فرمایند: « البخیل بعید من الله بعید من الناس و قریب من النار» الله و ناس را کنار هم آورده اند زیرا امکان ندارد بدون مردم به الله رسید. قطره باید با رود حرکت کرده و به اقیانوس برسد. انسان باید با تضادها و تخالفها حرکت کند تا قوای بینهایتش فعال شود.

کسی که مشکلات را تجربه نمی­کند یا نمی­آموزد باید با آنها چگونه برخورد کند، رشد نمی­کند و اسماءالله در او شکوفا نمی­شود. اما کسی که با مردم است از قواهای مردم استفاده می­کند و به اقیانوس می­رساند. اساساً خداوند راه رسیدن به خودش را با مردم بودن معرفی می­کند. البته خلوت و مناجات با خدا جایگاهش محفوظ است. امر کرده­اند با بدنتان با مردم باشید و با دلتان با خداوند: «القلب حرم الله و لا تسکن فیه غیر الله» ولی ضمن این باید با مردم معاشرت، داد و ستد و ... داشته­باشید. بخیل از حق تعالی دور است زیرا بخیل محدود و الله نامحدود است.

بخیل فشار قبر و جهنم دارد. جهنم جای روحهای حساس، بی­حوصله و عصبانی و تنبل است زیرا همه­ی اینها ناشی از محدودیت است. کسی که به سوی خدا حرکت می­کند همواره از خداوند انرژی و نشاط دریافت می­کند، چنین شخصی حتی اگر بیمار، معلول و ناتوان هم باشد به اندازه­ی صدها جوان سالم توانایی دارد. چون روح بسیار قوی است.

امام «علیه‌السلام» فرمودند: «ما ضعف بدنٌ اما قویه علی نیّه» بدن هرگز ناتوانی نشان نمی­دهد از کاری که روح می­خواهد انجام دهد. در این صورت است که یک بدن بیمار و معلول از خود معجزه­ها نشان می­دهد زندگی بسیاری از معلولها و جانبازان را که مطالعه کنیم می­بینیم که هر کدام به اندازه­ی صد نفر سالم کار می­کنند.

«بعیدُ من الناس» به این دلیل که هر چه را دریافت می­کند خیرش به مردم نمی­رسد. برای رسیدن به خدا ما نیاز به مردم به عنوان زمینه داریم. مهارت یک استاد در گرو ارتباط با دانشجو و ارائه­ی علمش به اوست. برکت ثروت مادی و معنوی در گرو دریافت کننده است و در غیر اینصورت انسان را تبدیل به مرداب و مردار می­کند. کسی که «بعید من الله و من الناس» است جای او جهنم یعنی جایگاه محدودهاست. «قریب من النار» استاد، هنرمند، ورزشکار و ... اگر فضا برای فعالیت نداشته باشد محدود می­شود و محدودیت برابر جهنم است. این گزاره­های علمی اعجاز کلام معصوم «علیه‌السلام» است. پیامبر «سلام‌الله علیها» می­فرمایند: «أوتیت جوامع الکلم» جوامع کلام یعنی بیان علم بی پایان در یک جمله. یک حدیث دیگر از حضرت است که فرموده­اند: «من احتجب عن الناس لم یحجب عن النار».

«کسی که (نعمتهایش) را از مردم محجوب می­­دارد از جهنم در حجاب قرار نمی­گیرد.» هیچ دینی و آئینی به اندازه­ی اسلام به مردم ارزش نداده­است. برای فرار از عذاب و جهنم باید به سراغ مردم رفت. مهم نیست که چقدر توفیق با مردم بودن نصیب انسان می­شود آنچه مهم است روح مردمی داشتن است: «من اصبح و لم یهتمّ بامورالمسلمین فلیس بمسلم» کسی که مردم در زندگی او اعم از مردم مسلمان و غیر مسلمان جایگاهی ندارد مسلمان نیست.

خدا به کسی که به اندازه­ی مردم بزرگ می­شود به همان مقدار هم خیر عطا می­کند. مرحوم آمیرزا اسماعیل دولابی (رضوان الله) شاگردانی داشتند که ساعتها در محضر ایشان می نشستند میرزا هم همچنان به صحبت ادامه می­دادند. و هر کس می­گفت که میرزا مشکلات مرا بیان می­کند. و میرزا می­گفت که خداوند به لیاقت شنونده به گوینده فیض می­رساند.

یعنی در واقع استاد نانخور شاگردانش است. زیرا حرمت هر مومن از کعبه بالاتر است. و خدا به لیاقت آنها نیازهای هر کس را به زبان استاد جاری می­کند. در هر جای زندگی که دچار مشکل شدید وضع اقتصادی، روابط خانوادگی مشکلات درسی و ... به هم ریخت باید به مردم خدمتی بکنید و یا به هر نحوی به مردم بپیوندید. اگر بدن انسان دچار آسیبی شود گلبولهای سفید از همه جای بدن در آن قسمت متمرکز می­شوند تا آن را ترمیم نمایند. روح جمعی بسیار مهم است. گوسفند اگر تنها باشد گرگ آن را می­درد. در جای دیگر حضرت می­فرمایند: «ان الشیطان مع الواحد و هو من الاثنین ابعد».

شیطان با شخص تنهاست و از دو نفر دورتر است سفارش به صله­ی ارحام برای حفظ روح جمعی است حتی اگر خانواده و فامیل کافر و مخالف خدا باشد ارتباط باید حفظ شود. فرمودند که اگر کافران با هم باشند خدا به آنها برکت می­دهد و اگر مومنین با هم اختلاف پیدا کنند برکت از آنها برداشته می­شود. «یدالله مع الجماعه» وقتی کنار جاده برای سوار شدن به وسیله منتظر هستیم جای شلوغ بهتر است زیرا خداوند به برکت جمع چند تاکسی می­فرستد. امام (رضوان الله) در زیارت و عزاداری در زمان شلوغی شرکت می­کردند و در اعتراض افراد بخیل می­فرمودند که هر چه به هر کس می­دهند در شلوغی هاست. چون خدا به نیازهای جمع توجه می­کند. مسئله جمع در اقتصاد یک اصل مهم است لذا صنفهای مختلف از قبیل طلا فروشها، فرش فروشها، آهن فروشها و ... در یک جا متمرکزند. در اقتصاد معنویمان هم همینطور است توجه داشته باشیم که همه­ی مردم فرزندان معصومین «علیه‌السلام» هستند. هر شخصی به منزله­ی خدا و معصوم است رفع نیاز و توجه به هر کدام سبب رضایت و خوشنودی خدا و اهل بیت «علیه‌السلام» است و جبران می­کنند. پیامبر «سلام‌الله علیها» فرموده­اند: «الارواح جنود مجنده» روحها گروههای طبقه­بندی شده هستند. شخصی به حضرت مراجعه می­کند و می­گوید که بعضیها را اصلاً نمی­شناسم ولی در برخورد اول دوستشان دارم اما بعضی دیگر را از همان برخورد اول دوست ندارم فرمودند ناشی از ائتلاف روح و اختلاف روح است. و ریشه­ی این مسئله در سنخیت و عدم سنخیت روحها است.

و ممکن است در نقاط مختلف جهان هم باشند. ادواردو آنیلی در ایتالیا با امام سنخیت داشت و امام پیشانی اورا بوسید این شخص به ائمه «علیه‌السلام» خیلی شباهت دارد. گاهی هر یک امامزاده با امام خیلی اختلاف دارد. مثل جعفر کذاب که ادعای امامت می­کرد. زمان ظهور چه دختر و پسرهایی کهاز شدت شباهت و سنخیتی که با حضرت دارنداز اروپا و آمریکا بیایند و به قرب ایشان برسند.

حضرت می­فرمایند که شباهت روح سبب الفت می­شود. کسانی که سنخیت ندارند از هم جدا هستند. ارواحی که سنخیت دارند در بهشت هم با یکدیگر هستند و اگر در بین افراد هم سنخ یک نفر بهشتی شود بدون دیگران به بهشت نمی­رود و خدا هم راضی نیست که او به بهشت نرود. دل انسان با هر کس باشد خدا رابطه را قطع نمی­کند: «الحقنا بهم ذریّاتهم» ممکن است کسی جهنمی باشد ولی اگر چهل مومن به نشانه­ی رضایت از او پای کفنش را امضاء کنند خدا او را می­بخشد. و این به حرمت و برکت جمع است. انسان که در دل شب به نماز شب و مناجات مشغول است با دعای برای چهل مومن جمع را هم شرکت می­دهد. برای هر کس هر چه بخواهیم خدا چند برابرش را برای ما می­خواهد زیرا این کار شبیه خدا شدن است. خداوند در قرآن می­فرماید که من پول را به تو داده­ام تا شبیه من شوی. در تمرین مثل خدا شدن به ما اسم می­دهند. هادی، محیی، کریم، غفور و جواد و .... توصیه شده که فقیر را اکرام کنید و فقرا را عاشقانه دوست بدارید و به سبب قبول انفاق ما از ایشان تشکرکنیم. امام رضا «علیه‌السلام» هنگام غذا خوردن منتظر می­شوند تمام غلامان حتی اصطبل دار هم بیاید سپس با آنان غذا بخورند. کسانی که با تکبر خودشان را از مردم جدا می­کنند بیشترین غصه­ها را دارند. امام سجاد «علیه‌السلام» با جذابیها غذا می­خوردند. کسی که با مستضعفان دوستی کند به یکی از درجات اولیاءالله رسیده است. امام (رضوان الله) فرمودند که ما غم همه مظلومان عالم را می­خوریم. آیت الله بهجت (رحمت الله علیه) فرمودند که ما برای مردم چین هم دعا می­کنیم. پزشک هر چه قدرتش بیشتر می­شود به بیمار بیشتر اهمیت می­ دهد. و هر قدر بیمار حالش بدتر است پزشک با او مهربانتر است. لذا حضرت فرمودند که برای اطرافیان طبیب باشید. مبادا بیماری هایشان را به رخشان بکشیم عاطفه به پایشان بریزیم تا بهبودی یابند. برای پاک کردن نجاست باید از آب کُر استفاده بکنیم. آب قلیل اگر نجس شود نجس هم می­ماند. کسانی که از فامیل و مردم فاصله می­گیرند تنها مانده و غصه­های آنها بیشتر می­شود که در بین اقشار پولدار و تحصیلکرده این رفتار شایع تر است. کسانی که اینچنین هستند مانند آب قلیل هرگز نجاستشان پاک نمی­شود. فرد گنهکاری که عذابش قطعی است وقتی وارد مردم می­شود گناهانش آمرزیده و بیماری هایش برطرف می­شود. در اقتصاد اسلامی به ما آموخته­اند که پول را و لو کم باشد وارد تجارت کنیم زیرا از ده قسم برکت نه قسمتش در تجارت است. البته ریسک هم دارد و تاجر باید شجاعت آن را داشته و مجدداً شروع کند. امام صادق «علیه‌السلام» وقتی به مشکل اقتصادی بر می­خوردند به غلامش دستور می­داد که بخشی از دارایی را به مردم بدهد.

گاهی انسان توفیق نماز شب، سحر و پرواز را ندارد باید ببیند که کجا تنگ نظری داشته و کسی را محروم کرده­است. از نزدیکان شروع کند و ترتیب درست این است. مادر، پدر، خواهر برادر، دختر و پسرش. رگ انسان اگر برای جریان خون به مشکلی مثل لخته برخورد کند خون را عبور نداده و منجر به مرگ می­شود. لذا باید این گرفتگی به هر شکلی برطرف شود. در روح هم اگر بخل، حسادت و تنگ نظری و ... باعث گرفتگی روح می­شود. کسی که می­خواهد به خانواده­ی آسمانی­اش برسد باید بی دریغ با آنها رفتار کند.

قرآن می­فرماید: «مودت اهل بیت «علیه‌السلام» واجب بلکه واجبترین عمل است.» «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی» در پنج جای قرآن این امر بیان شده­است. اجر رسالت، ولایت است. متخصص معصوم به حدی مهم است که خداوند به حضرت فرموده که اگر معرفی نکنی رسالتت را انجام ندادی: «... بلّغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلّغت ...» مودت غیر از محبت و بسیار بالاتر از آن است. معنای مودت این است: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکونوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه» زن و شوهری که طبیعت گرا نیستند فاصله­ای بینشان نبوده و فدای یکدیگر می­شوند.

همه­ی ارزشهای متعالی یکی به دیگری هم تعلق دارد. برای هم ارزش قائلند و هم دیگر را استثمار نمی­کنند. ولی ما که باید با اهل بیت «علیه‌السلام» اینگونه باشیم با ایشان با دریغ رفتار کرده­ایم که الان هزار و صد و هشتاد سال است که اماممان در آوارگی و غربت به سر می­برد. در برنامه­ریزی زندگی امان چیزی به نام نجات از اضطرار حضرت وجود ندارد. خیلی زحمت بکشیم مانند رفتاری که با فقرا انجام می­دهیم با ایشان هم همانطور هستیم یک کمکی می­کنیم ولی وارد زندگی خودمان نمی­کنیم. مرحوم کوهستانی (رحمت الله) با اینکه رئیس مدرسه­ی علمیه و استاد بزرگی بودند، با همسرشان هزینه می­کردند و وقف طلبه­ها بودند و حتی همسرشان آشپزی طلاب را می­کرد. برای همین بود که امام زمان «عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» به ایشان سر می­زد چون او به فرزندان حضرت خدمت می­کرد اگر ما به عشق امام زمان «عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» و خدا به مردم خدمت کنیم خودشان به سراغ ما می­آیند، با این نگاه: «هو رسول الله» و «هوالله» ما همیشه با اهل بیت «علیه‌السلام» به گونه­ای رفتار کرده و در مجالس ایشان شرکت کرده­ایم که به زندگی مان لطمه­ای وارد نشود. اگر ما در عمل بگوییم: «بابی انت و امّی و نفسی و اهلی و مالی...» آنها هم متقابلاً به ما همین را می­گویند. ما از آل خودمان فاصله گرفته­ایم. شخصی در نزد امام صادق «علیه‌السلام» عرض کرد: «اللهم صل علی محمد و اهل بیته» حضرت فرمودند: «ضیّقت لنا» به ما تنگ گرفتی بگو: «... محمد و آل محمد» ما نه تنها آل پیامبر بلکه «آل الله» هستیم. لذا باید با شرافت خاندانمان زندگی کنیم. پیامبر «سلام‌الله علیها» اینقدر به مودت اهل بیت «علیه‌السلام» سفارش کرده­اند و بعد از رحمت حضرت، امیرالمومنین «علیه‌السلام» اول مظلوم عالم شود که به خانه­اش حمله کرده و ناموس حق تعالی را مورد تهاجم قرا رداده و ریسمان به گردن حضرت علی «علیه‌السلام» انداخته و به سوی مسجد بکشند. امام حسن«علیه‌السلام» باید به دست همسرش شهید شود. و حسین «علیه‌السلام» را در کربلا مقابل خانواده تکه تکه کنند. و زینب «سلام‌الله علیها» را با توهین به اسارت بگیرند.

امام سجاد «علیه‌السلام» می­فرمایند: که اگر پیامبر به جای مودت ما به بغض ما سفارش کرده بودند بیشتر از این ممکن نبود» گریه بر امام حسین «علیه‌السلام» باید ما را متوجه مظلومیت و غربت امام زمانمان کند. زبان حال ائمه به ما این است که همان کاری که با ما کردند الان شما با فرزند ما می­کنید بدون توجه به غصه­های امام زمان عزاداری فایده­ای ندارد البته ثواب دارد ولی اثر و محتوای لازم را ندارد. زندگی­ای که از مال، قلم، آبرو و ... شخص چیزی به امام نرسد مرگ است. اصل خانواده­ی آسمانی ما در حال حاضر امام زنده است. فرمود هر کس می­خواهد به آدم، شیث، نوح، عیسی، موسی، محمد و علی و حسن و حسین «علیه‌السلام» و ... نگاه کند به من بنگرد. ما چه قدر توانسته­ایم از حضرت رفع مظلومیت کرده و مردم را با او آشتی دهیم و ضمناً مزدوری هم نکنیم و بی­دریغ باشیم؟ کسی که عاق پدر و مادر زمینی است به جایی نمی­رسد چه برسد که عاق و پدر و مادر آسمانی باشد. البته که ایشان به ما نیاز ندارند ما به ایشان نیاز داریم.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

صوت

1 - خانواده آسمانی جلسه 75

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed