مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/07/28
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسات قبل این نکته را بیان کردیم که اگر آفات نفس خودمان را نشناسیم حتی اگر به کانون قدرت یعنی خدا و اهل بیت «علیهالسلام» هم متصل باشیم استمدادمان از ایشان ضعیف است. و گاهی از چیزهایی به ایشان پناه میبریم که برایمان خیر است و تقاضاهایی را طلب میکنیم که چه بسا برای ما شرّ است. اگر در درون خودمان غور کنیم میبینیم که دشمنانی داریم که عاشقانه دوستشان داریم. و باطن آنها مار و عقربها و اژدهای بسیار خطرناک است. و شب اول قبر این باطن بروز کرده و به جان انسان میافتند. و لو از صورتهایی متنفر میشود که در دنیا عاشق شان بوده است. و چون دنیا «اصل» است و او هم عاشق آنها بوده لذا به واسطهی بروز این عشق در برزخ از او جدا شدنی نیستند.
(شخصی را در خواب دیدم که در آغوش اژدهایی بود که البته از دنیا هم رفته بود هر چه کردم نجاتش بدهم موفق نشدم زیرا اژدهاباطن تندخویی او بود.) این حالت وحشتناک را قرآن به شکلهای مختلف بیان کردهاست. ما باید سعی کنیم که حتماً انسانشناسی و دشمنشناسی را مهمترین و واجبترین علوم خود قرار دهیم. در مناجات شاکّین حضرت از اموری به خدا پناه میبرد که ما نه تنها از آنها ترسی نداریم بلکه عاشقانه میپرستیم. ما به دلیل عدم شناخت خودمان آفتها و عوامل جهنم را محبوب دانسته و از عوامل بهشت آفرین بیزاریم.
آفتی نَبوَد بَتَر از نا شناخت تو برِ یار و ندانی عشق باخت
یار را اغیار پنداری همی شادی ای را نام بنهادی غمی
ما باید بدانیم که چه چیزهایی ابدیت ما را به خطر میاندازد. قرآن میفرماید: «انّ من ازواجکم و اولادکم عدوّاً لکم فاحذروهم» همانا بعضی همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند پس از آنان بپرهیزد. باید روابط را با آنها به گونهای تنظیم کنیم که جهنمی نشویم. در این صورت است که از بدترین همسران میتوان نورگرفت. ولی بعضیها در اثر نادانی از بهترین همسران هم نار دریافت میکنند. همانطور که از خدا و اهل بیت «علیهالسلام» و کلیه صور مقدس، به دلیل کم ظرفیتی نار دریافت میکنند. گاهی بسیاری از امور مستحب مانند نمازهای مستحبی، زیارت رفتن ها و ... برای بعضی ضرر دارند باید آنها را ترک کنند زیرا عرضه ندارند که با پاکی و طهارت آنها را به جا آورند. دانندکه کسی که معده اش آلوده است اگر آب پاکیزه هم بیاشامد آن را آلوده میکند لذا پزشک اول معده را شستشو میدهد بعد تدریجاً به او غذا میدهد. بعضی ها با آفتها در درون خود مزبله هایی ایجاد کرده اند که نور را تبدیل به نار میکنند. چنانچه آفتاب به مکان آلوده بتابد بوی تعفن تولید میکند.
پس اول باید جهنم ها و دشمنان را بشناسیم. «حضرت به ما توصیه کرده اند که اگر با بیرون آمدن از منزل ممکن است آلوده به غیبت، تهمت، بداخلاقی و ... بشوید یا دیگران را آلوده کنید. بیرون نیایید» در خانه بمانید واجباتتان را انجام دهید و هرگاه خودسازی کرده و ظرفیت ارتباط را پیدا کردید آنگاه مانعی ندارد.
قرآن میفرماید: که شیطان در صراط مستقیم انسان که مینشیند با کمالات یک شخص، شخص دیگری را نابود میکند. «پس کسی فکر نکند که اگر از صورتهای حرام فرار کرد حتماً نجات پیدا کرده است. بزرگی برای نماز جماعت به مسجد رفته بود با شنیدن صدای همهمهی جمعیت حالت خاصی به او دست داد بلافاصله از این وضع ترسید واز مسجد خارج شد و گفت که کس دیگری نماز بخواند. این افراد دلشان مانند پارچهی سفید است کوچکترین لک را نشان میدهد.
به مرحوم شیخ مرتضی انصاری بعد از فوت میرزا پیشنهاد مرجعیت جهان تشیع را دادند پاسخ داد که دوست هم مباحثه ای من از من قوی تر و شایسته تر است. از نجف به شمال ایران برای یافتن ایشان رفتند و او چنین گفت که میرزا دربارهی هوش من درست گفته ولی ایشان ادامهی تحصیل داده و تخصص او از من بیشتر است. اینگونه از مقام فرار میکردند زیرا میدانستند اگر نتوانند از آن نور دریافت کنند وبالشان میشود. مثل سیاستمداران فعلی نبودند که دو به آن چنگ و دو به این چنگ....» که مقامی بیاورند و به قول قرآن چه بسا چیزهایی را دوست داریم و نمیدانیم که با وجود مان چه کرده و بین ما و سلامت و نورانیت و الهیت و ما و معشوقمان فاصله میاندازد. پس ما باید همواره توجه داشته باشیم که همه اعمال و رفتار و شیوهها و ارتباطاتمان به گونهای باشد که ما را از خدا جدا نکند. ما در نظام آخرتیمان جز خدا هیچ چیز و هیچ کس را نداریم و تا ابد باید با او زندگی کنیم. باید شغلمان به گونه ای نباشد که ما را چنان خسته کند که اصلاً نتوانیم با خدا مناجات و خلوتی داشته باشیم و با پدر مظلوم و غریبمان فاصله بگیریم. ما در نماز «ایاک نعبد و ایاک نستعین» میگوییم بخصوص نماز امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» که صدبار تکرار میکنیم ودر دعای توسل که این دعا «اسم اعظم» است به خدا و چهارده معصوم التماس کنیم که دشمنهای حقیقی مرا از من جدا کنید.
تمرین جلسهی گذشته این بود که بهانهگیری هایمان را شناسایی کنیم که تا مسیر را خوب طی کنیم و از نور جدا نشویم. تعجبی ندارد که ما در آنجا نتوانیم از مار و عقربها جدا شویم و از بهشت متنفر باشیم ما مسیر جهنم را عاشقانه طی کردهایم. قرآن میفرماید که به آنها (کفار) گفته میشود که سجده کنید: یدعون الی السجود... و آنها نمیتوانند. زیرا در دنیا از کارهای بهشتی بیزار بوده و به کارهای جهنمی کمال رغبت را داشتند باید سعی کنیم به انجام واجبات اکتفا کنیم و بقیه فرصتمان را صرف شناختن دشمنانمان و تنظیم روابط قلبی امان نماییم.
کسانی هستند که چهل سال عبادت میکنند ولی عاشق جهنم هستند. اما بعضی صرفاً واجبات شان را انجام میدهند ولی از بسیاری از مظاهر جهنم نفرت دارند. از زودرنجی، خشم، حسد، و بدجنسی و ... بیزارند و نیازی به ریشهکن کردن این رذایل ندارند. ما بیش از آنکه به دنبال کسب خوبی ها باشیمباید به شناخت بدیها بپردازیم. «اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات» پرهیز از گناهان اولویت بر کسب حسنات دارد. حضرت تأکید در بهداشت و سلامت کردهاند یعنی کارهای خوب باید با حفظ سلامت قلب صورت گیرد. باید ظرف دل پاکیزه باشد تا انجام کارهای خیر در رشد انسان مؤثر باشد. بعد از بهانهگیری حضرت به بیماری دیگر دل پرداخته اند: «طویله الامل» (آرزوهای دور و دراز)حضرت فرمودند که من از دو چیز برای شما میترسم یکی پیروی از هوای نفس و دیگر آرزوها.
البته آرزو موتور حرکت انسان است ولی باید به زندگی اخروی پیوند بخورد و اگر محدود به زندگی دنیا شود انسان دائماً در حال برنامهریزی برای رسیدن به انواع آرزوهایش میشود و از حیات اخروی خود غافل میگردد. رقابت با دیگران باعث گسترده تر شدن آرزوها شده و خواسته هایش پایان ندارد. پای انسان به بازار باز شده و از این سر بازار تا آن سر آن که میشود به همین دلیل گفته میشود که اگر کسی در بازار یاد خدا کند مقام بلندی دارد. بازار کمینگاه شیطان است. (توصیه میکنیم در کتابهای اخلاقی باب «امل» را حتماً مطالعه کنید.) در بحث مهندسی فکر، مهندسی آرزوها را توضیح دادهایم که چه کنیم آرزوها ما را از سلامت و پیشرفت دنیایی باز ندارند. بعضی ها متأسفانه فکر میکنند که منظور خوب زندگی نکردن در دنیاست، در صورتی که آنچه که مورد نظر است این است که انسان با حفظ قدرت، سرعت و سبقت به سمت آخرت از دنیا نیز بهرهبرداری کند، نه اینکه آرزوها سرعت را کُند، یا ایجاد عقب گرد و یا سکون نمایند. ما خواهیم دید بسیاری از کسانی که ما حسرت نعمتهای آنها را میخوردیم که در قبر دستشان خیلی خالی است. رقابت و سبقت از دیگران خیلی خوب است ولی به شرط اینکه در مسیر ابدیت باشد.
اصلاً خانه، همسر، خوراک، موسیقی، علم و لذتهای آخرت با دنیا قابل مقایسه نیست. باید به فرزندانمان آرزو کردن را بیاموزیم. اینکه آنها در آینده شغلی داشته باشند تا به جامعه خدمت کنند کمال انسانی نیست بلکه کمالی است که میتواند عبادت محسوب شود. انسان میتواند پزشک باشد ولی به جای خدمت، مردم را بیچاره کند. (پزشکی از دوستان در مناطق محروم خدمت میکرد و از مردم بی بضاعت هزینهی ویزیت دریافت نمیکرد و دیگران هم مبلغ ویزیت شان را به صندوق صدقه واریز میکردند و به درآمد بیمارستان اکتفا میکرد داروهای کمیاب هم تهیه میکرد و در اختیار افراد ناتوان قرار میداد.) مادر دوران مقدس پزشکها، مهندسها و خلبانها و معلمان و پرستارانی داشتیم که تا «عند ربهم یرزقون» رفتند. انسان با در نظر گرفتن « عند ربهم یرزقون» استعداد، علاقه و امکاناتش را در نظر گرفته و به انتخاب رشته و شغل میپردازد و همچنین است انتخاب همسر، فرزند، منزل، دوست و .... پس میتوان بر بال آرزو نشست و تا خدا پیش رفت: «.... واجعل هوای فیک» هوا و شهوت مرا در خودت قرار بده. چنین کسی آخر را میبیند: «مرد آخربین مبارک بندهای است» برای چنین حرکتهایی باید مرکبهای قوی انتخاب کرد. لذا قرآن میفرماید: «استعینوا بالصبر و الصلاه» «الصلاه معراج المومن» و ما مرکبمان را تربیت نکردیم. نماز ما، ما را تا سقف خانه امان بالا نمیبرد. اگر هم بالا ببرد در جهنم به زمین میزند. کلاس رفتن و استاد دیدن برای چنین افرادی جز قساوت چیز دیگری به همراه ندارد در قرآن میبینیم که زنانی همسر پیامبران بودند و تا جهنم رفتند. اتومبیل و منزل و ... اگر سبب فخر فروشی به دیگران شود محل دفن انسان میشود. کسی که اسراف میکند و برای تهیهی اتومبیل بیش از حد توان، هزینه کرده و متحمل میشوند به تعبیر علی «علیهالسلام» سیصد هزار سال طول میکشد تا دستشان به ایشان برسد.
جدولهای برنامهریزی سبب میشود که انسان یک بازنگری به فعالیتهایش داشته باشد. مثلاً حرم رفتن، قرآن خواندن و ... به صورت یک عادت درآمده و هیچ شوق و سروری ایجاد نمیکند. اینجاست که باید این امور را تعطیل کرد، تا خودمان را درمان کنیم سپس با لذت به آنها بپردازیم. باید ببینیم که چه چیزهایی در ما اشتیاق ایجاد میکند. رنگ سجاده، تسبیح بوی عطر در سرعت انسان مؤثر است. دوست هم از عوامل اثرگذار در حرکت است. اما در این میان هیچ چیز مثل لقمه نیست. بعضی لقمه ها انسان را جهنمی میکنند. خیلی عجله نداشته باشیم اول فکر کرده و سپس انتخاب کنیم. عبادتهایی هستند که خیلی سرعتشان زیاد است ولی مناسب ما نبوده و باعث زمین خوردن ما میشوند.
از خدمت کردن ها، عبادات، پوشیدنی ها و خوردنی ها، شغل، سفر و دوستان و ... آنهایی را انتخاب کنیم که ما را جهنمی نکنند. گاهی شرکت در یک مجلس بیجا تمام نورهای در طول هفته مارا تبدیل به «نار» میکند. برای پرواز باید «اصول پرواز» را در نظر بگیریم. برای حرکت اولاً بدنمان باید قدرتمند باشد لذا ورزش نماز واجب است. بیماریهایی هستند که آخرت ما را به خطر میاندازند زیرا خودمان باعث آنها شدهایم. رسیدگی به بهداشت بدن وقت زیادی از ما نمیگیرد. عدم کنترل چشم و نگاه کردن به هر چیزی، نور های انسان را تبدیل به نار میکند. مانند خوردن غذای مسموم که غذاهای سالم را هم آلوده میکند انسان حتی باید نوع ورزش خود را با نظر کارشناس معین کند. (ما قبل از اینکه جاهای مختلف را برای رسیدن به آب حفر کنیم اول باید جاهایی را که به آب دست مییابیم را شناسایی کنیم).
قرآن زیانکارترین اشخاص را اینگونه معرفی میکند: «الذین ضلّ سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انّهم یحسنون صنعاً» کسانی که تلاشهای شان در زندگی دنیا گم شده و میپندارند که نیکو عمل میکنند. مانند زمانی که برای کوهنوردی رفته بودیم وقتی از ترس سگی پا به فرار گذاشتیم وتشنه و گرسنه به قله کوه که رسیدیم متوجهشدیمکه تمام مواد غذیی خود را در پایین کوه جا گذاشتهایم و از آن بدتر آنکه، وقتی بعد از ساعتها باز گشتیم متوجه دیدیم که آب و غذایمان را بردهاند. اینکه حضرت تأکید در تفکر کرده اند برای این است که کارمان را درست انجام دهیم. پیامبر «سلامالله علیها» به علی «علیهالسلام» میفرمایند در جایی که دیدی مردم بسیار عبادت میکنند تو زیاد فکر کن (علیک بکثره العقل) تا از مردم سبقت بگیری. بسیاری از مردم از صبح تا شب عبادت و کار میکنند ولی اصلاً حوصلهی مطالعه، کلاس رفتن، محاسبه، مشارطه، معاقبه و ... را ندارند. کسانی هم که کلاس میروند باید ببینند چرا جذب ندارند؟ . والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد