www.montazer.ir
سه‌شنبه 18 فوریه 2025
شناسه مطلب: 437
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 64

خانواده آسمانی جلسه 64

90/07/28

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در جلسات قبل این نکته را بیان کردیم که اگر آفات نفس خودمان را نشناسیم حتی اگر به کانون قدرت یعنی خدا و اهل بیت «علیه‌السلام» هم متصل باشیم استمدادمان از ایشان ضعیف است. و گاهی از چیزهایی به ایشان پناه می­بریم که برایمان خیر است و تقاضاهایی را طلب می­کنیم که چه بسا برای ما شرّ است. اگر در درون خودمان غور کنیم می­بینیم که دشمنانی داریم که عاشقانه دوستشان داریم. و باطن آنها مار و عقربها و اژدهای بسیار خطرناک است. و شب اول قبر این باطن بروز کرده و به جان انسان می­افتند. و لو از صورتهایی متنفر می­شود که در دنیا عاشق شان بوده است. و چون دنیا «اصل» است و او هم عاشق آنها بوده لذا به واسطه­ی بروز این عشق در برزخ از او جدا شدنی نیستند.

(شخصی را در خواب دیدم که در آغوش اژدهایی بود که البته از دنیا هم رفته بود هر چه کردم نجاتش بدهم موفق نشدم زیرا اژدهاباطن تندخویی او بود.) این حالت وحشتناک را قرآن به شکلهای مختلف بیان کرده­است. ما باید سعی کنیم که حتماً انسان­شناسی و دشمن­شناسی را مهمترین و واجبترین علوم خود قرار دهیم. در مناجات شاکّین حضرت از اموری به خدا پناه می­برد که ما نه تنها از آنها ترسی نداریم بلکه عاشقانه می­پرستیم. ما به دلیل عدم شناخت خودمان آفتها و عوامل جهنم را محبوب دانسته و از عوامل بهشت آفرین بیزاریم.

آفتی نَبوَد بَتَر از نا شناخت                         تو برِ یار و ندانی عشق باخت

یار را اغیار پنداری همی                            شادی ای را نام بنهادی غمی

ما باید بدانیم که چه چیزهایی ابدیت ما را به خطر می­اندازد. قرآن می­فرماید: «انّ من ازواجکم و اولادکم عدوّاً لکم فاحذروهم» همانا بعضی همسران و فرزندان شما دشمن شما هستند پس از آنان بپرهیزد. باید روابط را با آنها به گونه­ای تنظیم کنیم که جهنمی نشویم. در این صورت است که از بدترین همسران می­توان نورگرفت. ولی بعضیها در اثر نادانی از بهترین همسران هم نار دریافت می­کنند. همانطور که از خدا و اهل بیت «علیه‌السلام» و کلیه صور مقدس، به دلیل کم ظرفیتی نار دریافت می­کنند. گاهی بسیاری از امور مستحب مانند نمازهای مستحبی، زیارت رفتن ها و ... برای بعضی ضرر دارند باید آنها را ترک کنند زیرا عرضه ندارند که با پاکی و طهارت آنها را به جا آورند. دانندکه کسی که معده اش آلوده است اگر آب پاکیزه هم بیاشامد آن را آلوده می­کند لذا پزشک اول معده را شستشو می­دهد بعد تدریجاً به او غذا می­دهد. بعضی ها با آفتها در درون خود مزبله هایی ایجاد کرده اند که نور را تبدیل به نار می­کنند. چنانچه آفتاب به مکان آلوده بتابد بوی تعفن تولید می­کند.

پس اول باید جهنم ها و دشمنان را بشناسیم. «حضرت به ما توصیه کرده اند که اگر با بیرون آمدن از منزل ممکن است آلوده به غیبت، تهمت، بداخلاقی و ... بشوید یا دیگران را آلوده کنید. بیرون نیایید» در خانه بمانید واجباتتان را انجام دهید و هرگاه خودسازی کرده و ظرفیت ارتباط را پیدا کردید آنگاه مانعی ندارد.

قرآن می­فرماید: که شیطان در صراط مستقیم انسان که می­نشیند با کمالات یک شخص، شخص دیگری را نابود می­کند. «پس کسی فکر نکند که اگر از صورتهای حرام فرار کرد حتماً نجات پیدا کرده است. بزرگی برای نماز جماعت به مسجد رفته بود با شنیدن صدای همهمه­ی جمعیت حالت خاصی به او دست داد  بلافاصله از این وضع ترسید واز مسجد خارج شد و گفت که کس دیگری نماز بخواند. این افراد دلشان مانند پارچه­ی سفید است کوچکترین لک را نشان می­دهد.

به مرحوم شیخ مرتضی انصاری بعد از فوت میرزا پیشنهاد مرجعیت جهان تشیع را دادند پاسخ داد که دوست هم مباحثه ای من از من قوی تر و شایسته تر است. از نجف به شمال ایران برای یافتن ایشان رفتند و او چنین گفت که میرزا درباره­ی هوش من درست گفته ولی ایشان ادامه­ی تحصیل داده و تخصص او از من بیشتر است. اینگونه از مقام فرار می­کردند زیرا می­دانستند اگر نتوانند از آن نور دریافت کنند وبالشان می­شود. مثل سیاستمداران فعلی نبودند که دو به آن چنگ و دو به این چنگ....» که مقامی بیاورند و به قول قرآن چه بسا چیزهایی را دوست داریم و نمی­دانیم که با وجود مان چه کرده و بین ما و سلامت و نورانیت و الهیت و ما و معشوقمان فاصله می­اندازد. پس ما باید همواره توجه داشته باشیم که همه اعمال و رفتار و شیوه­ها و ارتباطات­مان به گونه­ای باشد که ما را از خدا جدا نکند. ما در نظام آخرتی­مان جز خدا هیچ چیز و هیچ کس را نداریم و تا ابد باید با او زندگی کنیم. باید شغلمان به گونه ای نباشد که ما را چنان خسته کند که اصلاً نتوانیم با خدا مناجات و خلوتی داشته باشیم و با پدر مظلوم و غریبمان فاصله بگیریم. ما در نماز «ایاک نعبد و ایاک نستعین» می­گوییم بخصوص نماز امام زمان «عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» که صدبار تکرار می­کنیم ودر دعای توسل که این دعا «اسم اعظم» است به خدا و چهارده معصوم التماس کنیم که دشمنهای حقیقی مرا از من جدا کنید.

تمرین جلسه­ی گذشته این بود که بهانه­گیری هایمان را شناسایی کنیم که تا مسیر را خوب طی کنیم و از نور جدا نشویم. تعجبی ندارد که ما در آنجا نتوانیم از مار و عقربها جدا شویم و از بهشت متنفر باشیم ما مسیر جهنم را عاشقانه طی کرده­ایم. قرآن می­فرماید که به آنها (کفار) گفته می­شود که سجده کنید: یدعون الی السجود... و آنها نمی­توانند. زیرا در دنیا از کارهای بهشتی بیزار بوده و به کارهای جهنمی کمال رغبت را داشتند باید سعی کنیم به انجام واجبات اکتفا کنیم و بقیه فرصتمان را صرف شناختن دشمنانمان و تنظیم روابط قلبی امان نماییم.

کسانی هستند که چهل سال عبادت می­کنند ولی عاشق جهنم هستند. اما بعضی صرفاً واجبات شان را انجام می­دهند ولی از بسیاری از مظاهر جهنم نفرت دارند. از زودرنجی، خشم، حسد، و بدجنسی و ... بیزارند و نیازی به ریشه­کن کردن این رذایل ندارند. ما بیش از آنکه به دنبال کسب خوبی ها باشیمباید به شناخت بدیها بپردازیم. «اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات» پرهیز از گناهان اولویت بر کسب حسنات دارد. حضرت تأکید در بهداشت و سلامت کرده­اند یعنی کارهای خوب باید با حفظ سلامت قلب صورت گیرد. باید ظرف دل پاکیزه باشد تا انجام کارهای خیر در رشد انسان مؤثر باشد. بعد از بهانه­گیری حضرت به بیماری دیگر دل پرداخته اند: «طویله الامل» (آرزوهای دور و دراز)حضرت فرمودند که من از دو چیز برای شما می­ترسم یکی پیروی از هوای نفس و دیگر آرزوها.

البته آرزو موتور حرکت انسان است ولی باید به زندگی اخروی پیوند بخورد و اگر محدود به زندگی دنیا شود انسان دائماً در حال برنامه­ریزی برای رسیدن به انواع آرزوهایش می­شود و از حیات اخروی خود غافل می­گردد. رقابت با دیگران باعث گسترده تر شدن آرزوها شده و خواسته هایش پایان ندارد. پای انسان به بازار باز شده و از این سر بازار تا آن سر آن که می­شود به همین دلیل گفته می­شود که اگر کسی در بازار یاد خدا کند مقام بلندی دارد. بازار کمینگاه شیطان است. (توصیه می­کنیم در کتابهای اخلاقی باب «امل» را حتماً مطالعه کنید.) در بحث مهندسی فکر، مهندسی آرزوها را توضیح داده­ایم که چه کنیم آرزوها ما را از سلامت و پیشرفت دنیایی باز ندارند. بعضی ها متأسفانه فکر می­کنند که منظور خوب زندگی نکردن در دنیاست، در صورتی که آنچه که مورد نظر است این است که انسان با حفظ قدرت، سرعت و سبقت به سمت آخرت از دنیا نیز بهره­برداری کند، نه اینکه آرزوها سرعت را کُند، یا ایجاد عقب گرد و یا سکون نمایند. ما خواهیم دید بسیاری از کسانی که ما حسرت نعمتهای آنها را می­خوردیم که در قبر دستشان خیلی خالی است. رقابت و سبقت از دیگران خیلی خوب است ولی به شرط اینکه در مسیر ابدیت باشد.

اصلاً خانه، همسر، خوراک، موسیقی، علم و لذتهای آخرت با دنیا قابل مقایسه نیست. باید به فرزندانمان آرزو کردن را بیاموزیم. اینکه آنها در آینده شغلی داشته باشند تا به جامعه خدمت کنند کمال انسانی نیست بلکه کمالی است که می­تواند عبادت محسوب شود. انسان می­تواند پزشک باشد ولی به جای خدمت، مردم را بیچاره کند. (پزشکی از دوستان در مناطق محروم خدمت می­کرد و از مردم بی بضاعت هزینه­ی ویزیت دریافت نمی­کرد و دیگران هم مبلغ ویزیت شان را به صندوق صدقه واریز می­کردند و به درآمد بیمارستان اکتفا می­کرد داروهای کمیاب هم تهیه می­کرد و در اختیار افراد ناتوان قرار می­داد.) مادر دوران مقدس پزشکها، مهندسها و خلبانها و معلمان و پرستارانی داشتیم که تا «عند ربهم یرزقون» رفتند. انسان با در نظر گرفتن « عند ربهم یرزقون» استعداد، علاقه و امکاناتش را در نظر گرفته و به انتخاب رشته و شغل می­پردازد و همچنین است انتخاب همسر، فرزند، منزل، دوست و .... پس می­توان بر بال آرزو نشست و تا خدا پیش رفت: «.... واجعل هوای فیک» هوا و شهوت مرا در خودت قرار بده. چنین کسی آخر را می­بیند: «مرد آخربین مبارک بنده­ای است» برای چنین حرکتهایی باید مرکبهای قوی انتخاب کرد. لذا قرآن می­فرماید: «استعینوا بالصبر و الصلاه» «الصلاه معراج المومن» و ما مرکبمان را تربیت نکردیم. نماز ما، ما را تا سقف خانه امان بالا نمی­برد. اگر هم بالا ببرد در جهنم به زمین می­زند. کلاس رفتن و استاد دیدن برای چنین افرادی جز قساوت چیز دیگری به همراه ندارد در قرآن می­بینیم که زنانی همسر پیامبران بودند و تا جهنم رفتند. اتومبیل و منزل و ... اگر سبب فخر فروشی به دیگران شود محل دفن انسان می­شود. کسی که اسراف می­کند و برای تهیه­ی اتومبیل بیش از حد توان، هزینه کرده و متحمل می­شوند به تعبیر علی «علیه‌السلام» سیصد هزار سال طول می­کشد تا دستشان به ایشان برسد.

جدولهای برنامه­ریزی سبب می­شود که انسان یک بازنگری به فعالیتهایش داشته باشد. مثلاً حرم رفتن، قرآن خواندن و ... به صورت یک عادت درآمده و هیچ شوق و سروری ایجاد نمی­کند. اینجاست که باید این امور را تعطیل کرد، تا خودمان را درمان کنیم سپس با لذت به آنها بپردازیم. باید ببینیم که چه چیزهایی در ما اشتیاق ایجاد می­کند. رنگ سجاده، تسبیح  بوی عطر در سرعت انسان مؤثر است. دوست هم از عوامل اثرگذار در حرکت است. اما در این میان هیچ چیز مثل لقمه نیست. بعضی لقمه ها انسان را جهنمی می­کنند. خیلی عجله نداشته باشیم اول فکر کرده و سپس انتخاب کنیم. عبادتهایی هستند که خیلی سرعتشان زیاد است ولی مناسب ما نبوده و باعث زمین خوردن ما می­شوند.

از خدمت کردن ها، عبادات، پوشیدنی ها و خوردنی ها، شغل، سفر و دوستان و ... آنهایی را انتخاب کنیم که ما را جهنمی نکنند. گاهی شرکت در یک مجلس بیجا تمام نورهای در طول هفته مارا تبدیل به «نار» می­کند. برای پرواز باید «اصول پرواز» را در نظر بگیریم. برای حرکت اولاً بدنمان باید قدرتمند باشد لذا ورزش نماز واجب است. بیماری­هایی هستند که آخرت ما را به خطر می­اندازند زیرا خودمان باعث آنها شده­ایم. رسیدگی به بهداشت بدن وقت زیادی از ما نمی­گیرد. عدم کنترل چشم و نگاه کردن به هر چیزی، نور های انسان را تبدیل به نار می­کند. مانند خوردن غذای مسموم که غذاهای سالم را هم آلوده می­کند انسان حتی باید نوع ورزش خود را با نظر کارشناس معین کند. (ما قبل از اینکه جاهای مختلف را برای رسیدن به آب حفر کنیم اول باید جاهایی را که به آب دست می­یابیم را شناسایی کنیم).

قرآن زیانکارترین اشخاص را اینگونه معرفی می­کند: «الذین ضلّ سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انّهم یحسنون صنعاً» کسانی که تلاشهای شان در زندگی دنیا گم شده و می­پندارند که نیکو عمل می­کنند. مانند زمانی که برای کوهنوردی رفته بودیم وقتی از ترس سگی پا به فرار گذاشتیم وتشنه و گرسنه به قله کوه که رسیدیم متوجهشدیمکه تمام مواد غذیی خود را در پایین کوه جا گذاشته­ایم و از آن بدتر آنکه، وقتی بعد از ساعتها باز گشتیم متوجه دیدیم که آب و غذایمان را برده­اند. اینکه حضرت تأکید در تفکر کرده اند برای این است که کارمان را درست انجام دهیم. پیامبر «سلام‌الله علیها» به علی «علیه‌السلام» می­فرمایند در جایی که دیدی مردم بسیار عبادت می­کنند تو زیاد فکر کن (علیک بکثره العقل) تا از مردم سبقت بگیری. بسیاری از مردم از صبح تا شب عبادت و کار می­کنند ولی اصلاً حوصله­ی مطالعه، کلاس رفتن، محاسبه، مشارطه، معاقبه و ... را ندارند. کسانی هم که کلاس می­روند باید ببینند چرا جذب ندارند؟ . والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

صوت

1 - خانواده آسمانی جلسه 64

کلیدواژه ها: خانواده آسمانی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed