مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/07/21
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسه ی قبل عرض کردیم که اگر بیماری های خطرناک و دشمنانمان را نشناسیم نمیتوانیم از حق تعالی و خانوادهی آسمانیمان کمک بگیریم، که در مناجات شاکّین از بهانهگیری های نفس سخن گفتیم. کسانی که جاودانگی خود و اینکه فرزند خانوادهی آسمانی هستند را باور نکردهاند و خود را محدود به قالب دنیایی میدانند برای «شدن» زیاد بهانه میگیرند.
مانند کسانی که بدون شناخت و انگیزه در انواع کلاسها ثبت نام کردهاند ولی ادامه ندادهاند. انسان با بهانه گیری های مختلف بسیاری از استعدادهای آخرتی خودش را از دست میدهد. یکی از بهانهها «عملکرد متدینین» است. در تمام دنیا فقط چهارده معصوم داریم و بعضی از امامزادگان مانند حضرت عباس، حضرت زینب «سلامالله علیها»، و ... دارای عصمت هستند اما نه در حد معصومین «علیهالسلام». سایر افراد لغزش دارند.
حتی در قرآن در مورد مومن میفرماید: «.... الذین اذا فعلوا فاحشتهً او ظلموا...» یعنی ممکن است که مومن هم خطا و ظلم کند. «الجواد قد یکبوا» یک اسب راهوار هم گاهی صاحبش را زمین میزند شیطان به ما القاء میکند که یک روحانی، یک مومن هرگز گناهی مرتکب نمیشود و اگر مرتکب شد بهانهای برای بی دینی میشود. در طول تاریخ همیشه از این بهانه استفاده میشده است. و البته گاهی اوقات آنچه را که ما عیب پنداشتیم شاید اصلاً عیب نبوده است. کسی به امام حسین «علیهالسلام» عرض میکند که آقا ما اصلاً توقع نداشتیم شما عمامه قرمز و لباس زرد بپوشید زیرا برازندهی شما نیست.
این واقعاً چه اشکالی دارد؟ غالب ما نمیتوانیم از رنگها در زندگی امان لذت ببریم. در سیره اهل بیت «علیهالسلام» در چند جا لباس رنگی پوشیدن اهل بیت «علیهالسلام» را میبینیم. مرحوم آخوند (رضوان الله) وقتی نعلین سفید پوشیده بود به او اعتراض کردند و ایشان ابراز کردند که سفید و زرد مستحب است و من دوست دارم. اینها را جامعهی اسلامی حرام کرده و چه بسا حرامهایی که اصلاً حرام نیست. مرحوم آیت ا... مجتهدی فرمود که شخصی مدتی به نماز جماعت نمیآمد نگران شدم و کسی را فرستادم وضع او را جویا شد گفته بد که ایشان را عادل نمیدانم زیرا از پشت بام به خانه شان نگاه میکردم دیدم که به همسرش آب میپاشیده اند. اصلاً نگاه کردن به خانهی مردم فسق است. و کار آقای مجتهدی، شوخی کردن با همسرش بوده که اتفاقاً ثواب هم دارد. بعضی مستحبها هستند که ازلحاظ زمانی متداول نیستندمانند سرمه کشیدن مردها.امااگر احیاناً کسی این مستحب را انجام داد مانند استادی که ما خدمتش میرسیدیم،نباید او را مذمت کرد. ما باید بدانیم که لغزش دیگران بهانهای برای لغزیدن ما نیست. بعضی ها درس نمیخوانند و میگویند که استاد مان با ما لج است.
قرآن میفرماید: که ما هر کدام از شما را به تنهایی محاکمه میکنیم. در یک تولد پنج قلو که همه در یک رحم بودند هر کدام نقصی داشته باشد دیگری نمیتواند برای او کاری کند. در قیامت هم روح ها ونفس ها جدابوده، و محاسبه هم جدا انجام میشود. بعضی ها که با استادی نمیتوانند ادامه دهند به این دلیل است که آن استاد نور بسیار داشته و او نمیتواند تحمل نماید و این موضوع زود برملا میشود.علت دشمنی اکثر کسانی هم که با پیامبر «سلامالله علیها» همزمان بودند حتی بعضی از همسران ایشان، به دلیل شدت نور حضرت بود زیرا ظلمت دیگران را بسیار خوب نشان میداد. اینگونه افراد معمولاً استادی را دوست دارند که شیره سر آنها مالیده و آنها را سبز و آبی بداند و عیبهایشان را نادیده بگیرد. در صورتی که کار استاد تعلیم و تربیت است. و کسانی هم که قصد شدن ندارند منتظر بهانهای هستند که از استاد ایراد گرفته و از استاد کناره میگیرند.
شخصی خدمت حضرت سجاد «علیهالسلام» رفته و ادعا میکرد که استادش پدرِ او را کشته و قصد انتقام از او را دارد. حضرت فرمودند: که نمیتوانی زیرا استاد به گردن تو حق دارد. انسان بهانهگیر به جایی میرسد که حتی وقیحانه خدا و معصومین «علیهالسلام» را هم زیر سوال برده و تا جایی که برخی گفته اند که میتوان علیه خدا هم تظاهرات به راه انداخت. امام صادق «علیهالسلام» فرمودند که با آیهی قرآن علیه امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» استدلال میکنند که «العیاذ بالله» گناه میکند.بعضی ها هم «بد بودن محیط» را بهانه میکنند. در صورتی که خداوند اولیایی را که در بدترین محیط تربیت شدهاند را حجت قرار داده است.
«یخرج الحی من المیت ...» کسانی که هفده هزار کانال از انواع سکس، بدگویی و کفر و تبلیغ مذهب باطل و ... آنها را تهدید میکندو پاک می مانند. بعضی ها در محیطهای سرشار از معنویت دچار انواع شبهات شده و برایشان برطرف هم نمیشود. در قم کمتر کشوری هست که از آنجا طلبه نداشته باشد. آنها واقعاً به دنبال حقیقت بودند. پس کسانی که در دریا ادعا میکنند که خشک هستند فقط بهانهگیری میکنند. در قیامت به بعضی جهنمی ها گفته میشود. «فیم کنتم» در چه وضعی بودید؟ «قالوا کنّا مستضعفین فی الارض» ما روی زمین مستضعف بودیم. (همه ی اطرافیان ما بی دین بودند) ملائکه میگویند: «الم ارض الله واسعاً فتهاجروا» آیا زمین خدا به حدی وسعت نداشت که به آنجا مهاجرت کنید؟ اگر محیط درس سالم نیست واجب نیست که درس بخوانیم. اصل حیات جاودانهی ماست که باید برای آنجا «قلب سلیم» کسب کنیم.
«یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم» نمونهی بارز افراد حقیقت جو «ادواردو آنیّلی» است که در چنان محیطی با آن همه ثروت و شرکت فیات و مشغلههای تیم یوونتوس و ... از حقیقت باز نماند و شیعه شد تا جایی به شهادت رسید.
قرآن مهاجرت را از واجبات شرعی میداند. اگر جایی در آمدش حرام است باید مکان کار را تغییر داد حتی اگر درآمد آن کمتر باشد. اگر کسی به هر دلیلی در محیط فاسد قرار میگیرد مثلاً برای ادامهی تحصیل در خارج از کشور، اول باید واکسن بزند تا آلوده نشود. اینکه در روایات آمده: «من دخل فی امر بغیر استخاره من الله ثمّ ابتلی لم یوجر» کسی که وارد کاری بدون استخاره شود پس مبتلا شود اجری ندارد. البته استخاره صرفاً با قرآن و تسبیح مورد نظر نیست. بلکه طلب خیر کردن است. مثلاً در فرهنگ اسلامی هنگامی انتخاب شغل اول حلال بودن درآمد و سپس سود مورد نظر است. در مورد ازدواج هم باید از افراد معلوم الحال پرهیز کرد. وقتی ماهیت امری مانند معامله ربوی معلوم است استخاره معنایی ندارد. و در مورد مشورت هم باید گفت که با افراد کارشناس در هر زمینه ای باید مشورت کرد و بعد از مشورت اگر واقعاً نتیجه نگرفتیم استخاره کنیم. و در صورت استخاره باید به آن عمل کنیم.
شخصی خدمت امام صادق «علیهالسلام» رسید و برای سفر تجارتی استخاره کرد «بد» آمد و علیرغم آن به سفر رفته و سود خوبی هم کرد وقتی این مطلب را به حضرت عرض کرد حضرت فرمودند آن شبی که پول هایت را شمردی نماز صبحت قضا شد. گاهی استخاره علیرغم تمایل ما به کاری بد میآید باید نتیجهی استخاره را به میلمان ترجیح دهیم. «عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم....» چه بسا از چیزی بدتان میآید و آن برای شما خیر است. قرآن میفرماید: که اگر از همسرتان خوشتان نمیآید «فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه خیراً کثیراً» چه بسا چیزهایی که از آنها کراهت دارید و خداوند در آن خیر کثیر قرار داده است. خداوند از پشت پرده خبر دارد و ما آگاهی نداریم.
« والله اعلم و انتم لا تعلمون» اگر انسان واقعاً چارهای نداشت و دید میتواند روز قیامت پاسخ دهد آنچه را که دوست ندارد کنار بگذارد به شرطی که هوی و هوس و خودخواهی، حسادت و توقع بیجا و ... در آن نباشد. سختیهایی که برخلاف طبع ما بوده و درعین حال به صلاح ما می باشد همان خیر است. و خوشی هایی که مطابق میل ما بوده و باعث غفلت ما شده در واقع بد و شر می باشد. یکی دیگر از آفتهایی که بهانهی افراد قرار میگیرد دنیاست. ثروت و زیبایی و ... بسیاری را به عیاشی و کیافی و .... میکشاند. بعضی ها ثروت و دارایی به صلاحشان نیست و وقتی به هر قیمتی درپی کسب ثروت هستند به سرنوشت قارون مبتلا شده و به فساد کشیده میشوند. یک لقمهی حرام برای انسان بسیار دردسر ساز است. انسان اول باید تکلیف مالش را معلوم کند که آیا در آمدش حلال است یا نه؟ و اگر حلال است وجوهات شرعی را میپردازد؟ خوراک انسان به خیال و فکر تبدیل میشوند و اگر اشکال داشته باشد خیال و فکر حرام تولید میکند. خوابهای شیطانی، بدبینی، بدجنسی، عصبانیت، حسادت، هاری و نمک نشناسی و ... از تولیدات لقمهی حرام است. روز عاشورا امام حسین «علیهالسلام» در مورد لشکر دشمن که قصد کشتن ایشان را داشتند فرمودند: «مُلئت بطونهم من حرام» شکمهای آنها از حرام پر شده است. لقمهی حرام عقاید انسان را میگیرد تا جایی که بدیهی ترین چیزها را انکار میکند. نخواندن قرآن، نداشتن رابطه با خانوادهی آسمانی و سحر نداشتن و ... اصلاً در او احساسی ایجاد نمیکند. بعضی ها که کسبشان را به نماز ترجیح میدهند در واقع به مشتری بیشتر از خدا اطمینان دارند. گاهی افراد به حدی سرگرم مشغله های دنیایی میشوند که از رسیدگی به وضع معنوی خانواده باز میمانند. علی «علیهالسلام» میفرمایند: «المال ماده الشهوات» پول مادهشهوات است. اگر انسان از پول برای خوشگذرانی هم استفاده میکند به شرطی اشکال ندارد که جهت حرام نبوده و به سلامت دلش لطمه نزند. اگر مال درجهت درست استفاده شود که خیلی هم خوب است: «نعم العون المال علی التقوی» چه یار خوبی است مال برای تقوی.
تجارت به حدی مفید و خوب است که پیامبر «سلامالله علیها» فرمودند که برکت ده قسم است که نه قسم آن در تجارت است. ولی اکثراً با مال فراوان از خدا غافل و قسی القلب میشوند. شخصی به حضرت عرض کرد که دعا کنید. من پولدار شوم. وقتی به دعای پیامبر «سلامالله علیها» به ثروت فراوان دست یافت دیگر در نماز جماعت شرکت نمیکرد و وقتی ماموران حضرت برای گرفتن خمس و زکات به او مراجعه کردند گفت که میخواهید از من پول زور بگیرید؟ او که ثروتش ناشی از سکه ای بود که حضرت به او داده بود حضرت هم آن سکه را از او پس گرفت وآن شخص دوباره فقیرشد. بعضی ها ظرفیت ثروت ندارند خدا هم نمیخواهد او جهنم برود در همان فقر او را نگاه میدارد. برخی دیگر هم ظرفیت زیبایی و خوش هیکلی را ندارند زیرا حیف شان میآید با حجاب بیرون بیایند. پری رو تاب مستوری ندارد. البته این شعر را عارفی گفته آن هم برای کمال مطلق.
روز قیامت خداوند حضرت مریم «سلامالله علیها» را برای این افراد حجت قرار میدهد، و حضرت یوسف «علیهالسلام» را برای مردانی که بی حیایی کرده اند. در حال حاضر هم در جامعه ی ما پر از مریم و یوسف «علیهالسلام» است. شعرها و ترانه ها منشأ عمل نیست که شخص بگوید که به قول شاعر، شاعر تحت تأثیر خیال چیزی گفته است. یکی دیگر از بهانه ها همین مَثَل است مانند «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها». یا مثلاً گفته میشود به قول فلانی (نویسنده یا شخص مشهور). فقط در صورتی میتوانیم از قول کسی چیزی بگوییم که ورای آن عصمت و تأیید خداوند باشد. غیر از معصوم کسی برای ما نباید الگو باشد. «ولکم فی رسول الله اسوه حسنه» حتی معصوم فرموده که اگر از ما کلامی به شما رسید که با قرآن مطابقت نداشت به دیوار بزنید. بحارالانوار و کافی و بسیاری از کتب معتبر حدیث ضعیف و حتی غلط هم دارند. حدیث باید حتما کارشناسی بشود. موسی «علیهالسلام» وقتی از خدا سوال میکند که رضای تو در چیست؟ خداوند میفرماید: «رضای فی کرهک» رضای من در کراهت توست. گاهی افراد خودشان از خیر نبودن کاری اطلاع دارند یک استخارهی بیجا و بی مورد را بهانهی انجام آنقرارمی دهند. انسان باید آنقدر تمرین کند تا به قدرت برسد.
تمرین برای هفته بعد: بهانه گیری هایی که در زندگی داریم تا به وظیفه امان که رابطه با خانواده آسمانی است را بنویسیم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد