www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 434
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 62

خانواده آسمانی جلسه 62

90/07/21

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در استمداد از خانواده ­ی آسمانی و رابطه­ ی موثر با ایشان باید نیازهای اساسی خودمان را بشناسیم. مانند کودکی که نیازهای خود را می­شناسد و می­داند چگونه باید آنها را از پدر و مادر تقاضا کند و لو با چاپلوسی. ما هم باید بلد باشیم که چگونه از خانواده­ی آسمانی مان کمک بگیریم که شبیه آنها شده و به ایشان تقرب پیدا کنیم و اسماء و صفات را دریافت کنیم و به دارایی برسیم. ما باید بدانیم چه خطراتی ما را تهدید می­کند تا به مقام دعا و درخواست برسیم. دعاهای ما معمولاً در حد نیازهای طبیعی و قالبی است و این به دلیل نگاه محدود و غلط ماست. اگر انسان خودش را به عنوان انسان بشناسد و عاشق خودش شود خطراتی را که احساس می کند بسیار متفاوت است. قرآن کریم و اهل بیت «علیه‌السلام» برای موفقیت انسان، توصیه به پناه بردن به قدرت خداوند کرده­اند تا از قدرتهای خیالی، وهمی و شیطانی در امان بماند.

لذا خود خداوند اینگونه به ما توصیه می­کند: بسم الله الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس.... خداوند سه نام خود را بیان، و دستور پناهندگی به آنها را به ما داده­است. باید دید «رب» چیست که ما به هنگام اضطرار باید به سراغش برویم. هر کس در هر رشته ای که می­خواهد دارایی بدست آورد در صورتی که با مشکل مواجه شود به سراغ مربی­اش می­رود و نقاط ضعف و امکانات ویژه در اختیار او می­گذارد.

ما اصلاً این رابطه را با خدا و اهل بیت «علیه‌السلام» برقرار نکرده­ایم و در حالی که اصالت را به زندگی طبیعی­امان می­دهیم اتفاقاً دین هم داریم و آن هم به این دلیل است که در این کشور زندگی می­کنیم. در صورتی که ما باید «دین» را به طور جدی بشناسیم و زمینی زندگی نکنیم. جنین خصوصیات زندگی رحمی را پذیرفته ولی از امکانات رحم به عنوان یک مسافر که قرار است بهدنیا متولد شود بهره می­برد و تمام باور، عشق،دلدادگی و قدرتش را در جهت آینده به کار گرفته است. و اکثر وقتش را در جهت تولد صرف می­کند. و این در زندگی ما بسیار کمرنگ است و تمام فعالیتهایمان برای دنیاست در کنار آن هم کاری برای آخرت انجام می­دهیم. لذا اگر ده خصوصیت جهنمی هم داشته باشیم اصلاً آزار نمی­بینیم. تکبر، حساسیت، اسراف، بداخلاقی و ... برایمان مهم نیست. عبادتی، پروازی، یقینی و باوری و .... حاصل شد یا نه اصلاً اهمیتی ندارد. ارتباط با خانواده­ی آسمانی نقشی در زندگی غالب ما ندارد. ولی جنین باور کرده که به زودی وارد دنیایی می­شود که میلیاردها برابر رحم بوده و سیستم و مکانیسم ویژه­ی خودش را دارد که میلیاردها برابر، زیباتر، باشکوهتر و جذابتر از اینجاست. ولی انسانهایی که در دنیا چنین نگاهی به آخرت داشته باشند به تصریح قرآن اقلّ هستند. دختری برای مشاوره مراجعه کرده بود که بسیار افسرده بود و علت افسردگی­اش این بود که در مسابقات فوتبال پایش شکسته بود و مدت زیادی محروم از این ورزش بود. چنین شخصی در کارش بسیار جدی است زیرا بنا دارد که یک فوتبالیست شود و برای یک خواننده خیلی سخت است که دچار مشکل حنجره شود. ما در حرکتمان به سمت آخرت اصلاً جدی نیستیم و سرطانهایی که سراغ روح ما می­آیند اصلاً نگرانمان نمی­کند. دلهره ها و آینده نگریهای هرشخص وابسته به میزان شناختی است که از خودش دارد. اگر کسی همه برنامه ریزی هایش برای آینده­ی موقت (دنیا) باشد دچار غفلت است و خطرات آنجا را نشناخته و خودش را به بلندای آخرت نشناخته لذا برنامه ریزی های آنجا را هم ندارد. بسیاری از مردم آن اندازه که به اتومبیل، منزل، فرزندان و ... اهمیت می­دهند به زندگی آخرتی­ اشان بها نمی­دهند. امام سجاد «علیه‌السلام» در مناجات شاکین به ما می­آموزند که باید چه دغدغه هایی داشته باشیم و آسیبهای نفسمان را به ما معرفی می­کنند. از جمله اینکه می­فرمایند «کثیره العلل» است.

بعضی به پرعیب بودن نفس معنا کرده­اند و بعضی بهانه گیر بودن نفس، که معنای دوم دقیق تر است یعنی نفس هنوز به باوری نرسیده است که در او حرکت ایجاد کند و متناسب با آخرت زندگی کند، یعنی جذب اسماء و تقرب به الله را مهمترین کار خودش بداند. اگر کسی هم بخواهد چنین شیوه ای را در پیش بگیرد با آفت تنبلی و بی حوصلگی که به قول امام باقر «علیه‌السلام» منشأ و کلید همه بدبختی های دنیا و آخرت است مواجه می­گردد. که دو سرطان مهلک موجب بهانه گیری نفس می­شوند، که شخص می­خواهد به نحوی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و به سمتی حرکت می­کند که کسی به او تذکر آخرت، قبر و قیامت، وجدان، مسئولیت، جهنم، بهشت و الله و ... ندهد و از اشخاص و فضاهای اینچنینی فاصله می­گیرند. و برعکس به سمت چیزهایی که او را از این مفاهیم دور می­کند رغبت دارد. «ان دعی الی حرث الدنیا عمل و ان دعی الی حرث الاخره کسل» هر گاه به کالاهای دنیا دعوت می­شود عمل می­کند (استقبال دارد) و اگر به کارهای آخرتی دعوت می­شود دچار کسالت می­شود. این بهانه گیری به حدی شدت دارد که خوشحال می­شوند که کسی اصل را زیر سوال ببرد و یا به هر حال شرایطی فراهم شود که به نحوی از فشاری که تحمل می­کند راحت شود مثل اینکه ازدواجی کند که شوهرش به حجاب او راضی نشود یا پایش به خارج از کشور برسد و .... (شخصی سوار بر الاغ می­رفت که چند نفر مست به او برخورد کرده و وادار به خوردن شراب کردند. او هم تهدید آنها را توفیق اجباری!! تلقی کرده و همین که خواست بنوشد الاغ سرش را تکان داد و ریخت. او هم بر سر الاغ زد و گفت: خاک بر سرت که نگذاشتی یک شراب حلال بخوریم) بعضیها حتی حاضرند ظالمانه طلاق بگیرند و فرزندان را رها کرده و به هوای نفس خود بپردازند و گاهی به جایی می­رسند که همه چیز را زیر سوال می­برند.

«یرید الانسان لیفجر امامه» انسان دوست دارد آزاد باشد. چنین شخصی دین را مزاحم خود طبیعی اش می­داند. نماز، روزه، حج و ... را محدودیت می­داند. در صورتی که هیچ کدام از احکام دین جلوی آزادی خود فطری را نگرفته بلکه طبیعت و حیوانیت را محدود می­کند. برای فرار از محدودیت طبیعی شخص دائماً سوال می­کند: «یسئل ایّان یوم القیامه» و اینگونه قیامت را زیر سوال می­برد. «قال من یحیی العظام و هی رمیم...» چه کسی استخوانهای پوسیده را زنده می­کند؟ «قل یحیها الذی انشأها اول مره و هو بکل خلق علیم» بگو کسی اینها را زنده می­کند که بار اول آنها را به وجود آورده و او به هر خلقی داناست. و هر کدام از ما به اندازه­ی خودمان نفسمان بهانه گیر است. انواع وسوسه ها در نفس بهانه گیر است.

و نفسی که هنوز با خداوند به صلح نرسیده است. جادو، سحر و وسوسه های انسانی و شیطانی در او اثر گذار است.

بسم الله الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الفلق من شرّ ما خلق.... نفس ضعیف هدف هر آسیبی قرار می­گیرد. یکی از آسیب ها ناآرامی های فراوان است به طور کلی شخص بهانه گیر آسیب پذیری اش بسیار زیاد است و همه چیز را زیر سوال می­برند، و اصلاً دنبال جواب نیستند فقط قصد ایجاد شبهه دارند. در صورتی که ما برای کفر آمیزترین سوالها جواب داریم. آیا خدا وجود دارد یا نه؟ویاآیا عادل، کریم، رحمان و ... است؟ از کجا معلوم پیامبر «سلام‌الله علیها» حق است؟ آیا واقعاً چهارده نفر معصوم داریم؟ و .... همه پاسخ دارند. در دروس «معرفت نفس» بنای ما این بود که همه­ی ما کافر هستیم و هیچ چیز از جمله خدا و دین و ... را قبول نداشته و به همه چیز شک داریم و به شکمان هم شک داریم و از سوفیسم شروع کردیم و کسانی که از اول حضور داشتند از کفر به ایمان رسیده­اند. کسانی که دشمن انسانیت هستند و از شبکه های مختلف یکسره شبهه القا می­کنند اصلاً دنبال پاسخ نیستند و وقتی به مناظره دعوت می­شوند حاضر به شرکت کردن نیستند. واقعاً اگر مغرض نبوده و صرفاً جهالت دارند چرا در مناظره شرکت نمی­کنند؟ اصلاً پول می­گیرند که شبهه پراکنی کنند. در ژنو نمایشگاهی دایر شده بود که ما در آنجا حضور داشتیم دختر خانمی به من مراجعه کرد و درباره­ی حجاب سوال کرد بیست دقیقه به توضیحات من گوش کرد متقاعد شد. بعضی ها وقت نمی­گذارند تا کتاب خوانده و سی دی گوش کنند و به پاسخ سوالهایشان برسند. شخصی در باره­ی سوالی که نوشته بود از یکی از علما جویا شد ایشان پاسخ دادند که هشت سال طول می­کشد حاضر هستی؟ مگر برای سوالهای شیمی و فیزیکافراد وقت نمی­گذارند؟ سوال را هم باید ازکارشناس پرسید. تا جواب قانع کننده دریافت کنیم. هر کس که روحانی بود که نمی­تواند به سوالات ما پاسخ دهد.

امام جماعت مسجد که دوره­ی عمومی علوم دینی را گذرانده ممکن است نتواند به سوالهای تخصصی پاسخ دهد باید به سراغ کسی رفت که متخصص در زمینه­ی آن سوال است. سایت حوزه­ی علمیه­ی قم دهها مرکز پاسخگویی به سوالات دارد که نیاز سراسر دنیا را تأمین می­کند. نامهرا هم پاسخ می­دهند. ولی نفس که به تعبیر قرآن می­خواهند گناه کند (لیفجر امامه) سوال را در فضاهای غیر تخصصی مطرح می­کند.

نکته­ی دیگر این است که بعضی ها کاسه کوزه­ی مشکلاتشان را سر خدا می­شکنند و آن را بهانه­ی لاابالی گری و بی دینی می­کنند. هر اتفاقی که برایشان می­افتد با خدا قهر می­کنند. (کسی بعد از سالها به حرم آمده بود وقتی کفشهایش را دزدیدند گفت که دیگر نمی­آید.) خدا و امام زمان «عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» در مقام ناز هستند تا به ایشان بگوییم «سلام» از ما امتحان می­گیرند. شخصی به علی «علیه‌السلام» ابراز علاقه می­کند حضرت می­فرمایند که لباسی از بلا به تن کن. قرآن می­فرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنّا فهم لا یفتنون» مردم پنداشته­اند همین که گفتند ایمان آوردیم رها شده و امتحان نمی­شوند؟ بسیاری تا در حال گناه بودند اتفاقی برای آنها نمی­افتاد همین که توبه کردند بلاهای مختلف بر سرشان می­آید.

بعضی ها وقتی حاجتشان را نمی­گیرند با حرم قهر می­کنند. خداوند در مورد شیطان می­فرمایند که: «.... و کان من الکافرین» از اول کافر بود. خداوند آدم «علیه‌السلام» را وسیله­ی نشان دادن کفر او قرار داد که اصلاً عبودیت بلد است: «... ابی واستکبر و کان من الکافرین»

ازما هم اینگونه امتحان می­گیرد. بسیاری از ما به دنبال بهانه هستند تا جایی که اطلاعاتشان هم از یادمان برود. بعضیها فکر می­کنند انتخاب رشته­ی تحصیلی، ازدواج، و ... دلیل ترک کلاسهای معنوی است در صورتی که اینها فقط بهانه است. روز قیامت خداوند مواردی را به ما نشان می­دهد که در سخت ترین شرایط پایداری کردند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

صوت

1 - خانواده آسمانی جلسه 62

کلیدواژه ها: خانواده آسمانی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed