مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/07/21
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در استمداد از خانواده ی آسمانی و رابطه ی موثر با ایشان باید نیازهای اساسی خودمان را بشناسیم. مانند کودکی که نیازهای خود را میشناسد و میداند چگونه باید آنها را از پدر و مادر تقاضا کند و لو با چاپلوسی. ما هم باید بلد باشیم که چگونه از خانوادهی آسمانی مان کمک بگیریم که شبیه آنها شده و به ایشان تقرب پیدا کنیم و اسماء و صفات را دریافت کنیم و به دارایی برسیم. ما باید بدانیم چه خطراتی ما را تهدید میکند تا به مقام دعا و درخواست برسیم. دعاهای ما معمولاً در حد نیازهای طبیعی و قالبی است و این به دلیل نگاه محدود و غلط ماست. اگر انسان خودش را به عنوان انسان بشناسد و عاشق خودش شود خطراتی را که احساس می کند بسیار متفاوت است. قرآن کریم و اهل بیت «علیهالسلام» برای موفقیت انسان، توصیه به پناه بردن به قدرت خداوند کردهاند تا از قدرتهای خیالی، وهمی و شیطانی در امان بماند.
لذا خود خداوند اینگونه به ما توصیه میکند: بسم الله الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الناس ملک الناس اله الناس.... خداوند سه نام خود را بیان، و دستور پناهندگی به آنها را به ما دادهاست. باید دید «رب» چیست که ما به هنگام اضطرار باید به سراغش برویم. هر کس در هر رشته ای که میخواهد دارایی بدست آورد در صورتی که با مشکل مواجه شود به سراغ مربیاش میرود و نقاط ضعف و امکانات ویژه در اختیار او میگذارد.
ما اصلاً این رابطه را با خدا و اهل بیت «علیهالسلام» برقرار نکردهایم و در حالی که اصالت را به زندگی طبیعیامان میدهیم اتفاقاً دین هم داریم و آن هم به این دلیل است که در این کشور زندگی میکنیم. در صورتی که ما باید «دین» را به طور جدی بشناسیم و زمینی زندگی نکنیم. جنین خصوصیات زندگی رحمی را پذیرفته ولی از امکانات رحم به عنوان یک مسافر که قرار است بهدنیا متولد شود بهره میبرد و تمام باور، عشق،دلدادگی و قدرتش را در جهت آینده به کار گرفته است. و اکثر وقتش را در جهت تولد صرف میکند. و این در زندگی ما بسیار کمرنگ است و تمام فعالیتهایمان برای دنیاست در کنار آن هم کاری برای آخرت انجام میدهیم. لذا اگر ده خصوصیت جهنمی هم داشته باشیم اصلاً آزار نمیبینیم. تکبر، حساسیت، اسراف، بداخلاقی و ... برایمان مهم نیست. عبادتی، پروازی، یقینی و باوری و .... حاصل شد یا نه اصلاً اهمیتی ندارد. ارتباط با خانوادهی آسمانی نقشی در زندگی غالب ما ندارد. ولی جنین باور کرده که به زودی وارد دنیایی میشود که میلیاردها برابر رحم بوده و سیستم و مکانیسم ویژهی خودش را دارد که میلیاردها برابر، زیباتر، باشکوهتر و جذابتر از اینجاست. ولی انسانهایی که در دنیا چنین نگاهی به آخرت داشته باشند به تصریح قرآن اقلّ هستند. دختری برای مشاوره مراجعه کرده بود که بسیار افسرده بود و علت افسردگیاش این بود که در مسابقات فوتبال پایش شکسته بود و مدت زیادی محروم از این ورزش بود. چنین شخصی در کارش بسیار جدی است زیرا بنا دارد که یک فوتبالیست شود و برای یک خواننده خیلی سخت است که دچار مشکل حنجره شود. ما در حرکتمان به سمت آخرت اصلاً جدی نیستیم و سرطانهایی که سراغ روح ما میآیند اصلاً نگرانمان نمیکند. دلهره ها و آینده نگریهای هرشخص وابسته به میزان شناختی است که از خودش دارد. اگر کسی همه برنامه ریزی هایش برای آیندهی موقت (دنیا) باشد دچار غفلت است و خطرات آنجا را نشناخته و خودش را به بلندای آخرت نشناخته لذا برنامه ریزی های آنجا را هم ندارد. بسیاری از مردم آن اندازه که به اتومبیل، منزل، فرزندان و ... اهمیت میدهند به زندگی آخرتی اشان بها نمیدهند. امام سجاد «علیهالسلام» در مناجات شاکین به ما میآموزند که باید چه دغدغه هایی داشته باشیم و آسیبهای نفسمان را به ما معرفی میکنند. از جمله اینکه میفرمایند «کثیره العلل» است.
بعضی به پرعیب بودن نفس معنا کردهاند و بعضی بهانه گیر بودن نفس، که معنای دوم دقیق تر است یعنی نفس هنوز به باوری نرسیده است که در او حرکت ایجاد کند و متناسب با آخرت زندگی کند، یعنی جذب اسماء و تقرب به الله را مهمترین کار خودش بداند. اگر کسی هم بخواهد چنین شیوه ای را در پیش بگیرد با آفت تنبلی و بی حوصلگی که به قول امام باقر «علیهالسلام» منشأ و کلید همه بدبختی های دنیا و آخرت است مواجه میگردد. که دو سرطان مهلک موجب بهانه گیری نفس میشوند، که شخص میخواهد به نحوی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و به سمتی حرکت میکند که کسی به او تذکر آخرت، قبر و قیامت، وجدان، مسئولیت، جهنم، بهشت و الله و ... ندهد و از اشخاص و فضاهای اینچنینی فاصله میگیرند. و برعکس به سمت چیزهایی که او را از این مفاهیم دور میکند رغبت دارد. «ان دعی الی حرث الدنیا عمل و ان دعی الی حرث الاخره کسل» هر گاه به کالاهای دنیا دعوت میشود عمل میکند (استقبال دارد) و اگر به کارهای آخرتی دعوت میشود دچار کسالت میشود. این بهانه گیری به حدی شدت دارد که خوشحال میشوند که کسی اصل را زیر سوال ببرد و یا به هر حال شرایطی فراهم شود که به نحوی از فشاری که تحمل میکند راحت شود مثل اینکه ازدواجی کند که شوهرش به حجاب او راضی نشود یا پایش به خارج از کشور برسد و .... (شخصی سوار بر الاغ میرفت که چند نفر مست به او برخورد کرده و وادار به خوردن شراب کردند. او هم تهدید آنها را توفیق اجباری!! تلقی کرده و همین که خواست بنوشد الاغ سرش را تکان داد و ریخت. او هم بر سر الاغ زد و گفت: خاک بر سرت که نگذاشتی یک شراب حلال بخوریم) بعضیها حتی حاضرند ظالمانه طلاق بگیرند و فرزندان را رها کرده و به هوای نفس خود بپردازند و گاهی به جایی میرسند که همه چیز را زیر سوال میبرند.
«یرید الانسان لیفجر امامه» انسان دوست دارد آزاد باشد. چنین شخصی دین را مزاحم خود طبیعی اش میداند. نماز، روزه، حج و ... را محدودیت میداند. در صورتی که هیچ کدام از احکام دین جلوی آزادی خود فطری را نگرفته بلکه طبیعت و حیوانیت را محدود میکند. برای فرار از محدودیت طبیعی شخص دائماً سوال میکند: «یسئل ایّان یوم القیامه» و اینگونه قیامت را زیر سوال میبرد. «قال من یحیی العظام و هی رمیم...» چه کسی استخوانهای پوسیده را زنده میکند؟ «قل یحیها الذی انشأها اول مره و هو بکل خلق علیم» بگو کسی اینها را زنده میکند که بار اول آنها را به وجود آورده و او به هر خلقی داناست. و هر کدام از ما به اندازهی خودمان نفسمان بهانه گیر است. انواع وسوسه ها در نفس بهانه گیر است.
و نفسی که هنوز با خداوند به صلح نرسیده است. جادو، سحر و وسوسه های انسانی و شیطانی در او اثر گذار است.
بسم الله الرحمن الرحیم قل اعوذ برب الفلق من شرّ ما خلق.... نفس ضعیف هدف هر آسیبی قرار میگیرد. یکی از آسیب ها ناآرامی های فراوان است به طور کلی شخص بهانه گیر آسیب پذیری اش بسیار زیاد است و همه چیز را زیر سوال میبرند، و اصلاً دنبال جواب نیستند فقط قصد ایجاد شبهه دارند. در صورتی که ما برای کفر آمیزترین سوالها جواب داریم. آیا خدا وجود دارد یا نه؟ویاآیا عادل، کریم، رحمان و ... است؟ از کجا معلوم پیامبر «سلامالله علیها» حق است؟ آیا واقعاً چهارده نفر معصوم داریم؟ و .... همه پاسخ دارند. در دروس «معرفت نفس» بنای ما این بود که همهی ما کافر هستیم و هیچ چیز از جمله خدا و دین و ... را قبول نداشته و به همه چیز شک داریم و به شکمان هم شک داریم و از سوفیسم شروع کردیم و کسانی که از اول حضور داشتند از کفر به ایمان رسیدهاند. کسانی که دشمن انسانیت هستند و از شبکه های مختلف یکسره شبهه القا میکنند اصلاً دنبال پاسخ نیستند و وقتی به مناظره دعوت میشوند حاضر به شرکت کردن نیستند. واقعاً اگر مغرض نبوده و صرفاً جهالت دارند چرا در مناظره شرکت نمیکنند؟ اصلاً پول میگیرند که شبهه پراکنی کنند. در ژنو نمایشگاهی دایر شده بود که ما در آنجا حضور داشتیم دختر خانمی به من مراجعه کرد و دربارهی حجاب سوال کرد بیست دقیقه به توضیحات من گوش کرد متقاعد شد. بعضی ها وقت نمیگذارند تا کتاب خوانده و سی دی گوش کنند و به پاسخ سوالهایشان برسند. شخصی در بارهی سوالی که نوشته بود از یکی از علما جویا شد ایشان پاسخ دادند که هشت سال طول میکشد حاضر هستی؟ مگر برای سوالهای شیمی و فیزیکافراد وقت نمیگذارند؟ سوال را هم باید ازکارشناس پرسید. تا جواب قانع کننده دریافت کنیم. هر کس که روحانی بود که نمیتواند به سوالات ما پاسخ دهد.
امام جماعت مسجد که دورهی عمومی علوم دینی را گذرانده ممکن است نتواند به سوالهای تخصصی پاسخ دهد باید به سراغ کسی رفت که متخصص در زمینهی آن سوال است. سایت حوزهی علمیهی قم دهها مرکز پاسخگویی به سوالات دارد که نیاز سراسر دنیا را تأمین میکند. نامهرا هم پاسخ میدهند. ولی نفس که به تعبیر قرآن میخواهند گناه کند (لیفجر امامه) سوال را در فضاهای غیر تخصصی مطرح میکند.
نکتهی دیگر این است که بعضی ها کاسه کوزهی مشکلاتشان را سر خدا میشکنند و آن را بهانهی لاابالی گری و بی دینی میکنند. هر اتفاقی که برایشان میافتد با خدا قهر میکنند. (کسی بعد از سالها به حرم آمده بود وقتی کفشهایش را دزدیدند گفت که دیگر نمیآید.) خدا و امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» در مقام ناز هستند تا به ایشان بگوییم «سلام» از ما امتحان میگیرند. شخصی به علی «علیهالسلام» ابراز علاقه میکند حضرت میفرمایند که لباسی از بلا به تن کن. قرآن میفرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنّا فهم لا یفتنون» مردم پنداشتهاند همین که گفتند ایمان آوردیم رها شده و امتحان نمیشوند؟ بسیاری تا در حال گناه بودند اتفاقی برای آنها نمیافتاد همین که توبه کردند بلاهای مختلف بر سرشان میآید.
بعضی ها وقتی حاجتشان را نمیگیرند با حرم قهر میکنند. خداوند در مورد شیطان میفرمایند که: «.... و کان من الکافرین» از اول کافر بود. خداوند آدم «علیهالسلام» را وسیلهی نشان دادن کفر او قرار داد که اصلاً عبودیت بلد است: «... ابی واستکبر و کان من الکافرین»
ازما هم اینگونه امتحان میگیرد. بسیاری از ما به دنبال بهانه هستند تا جایی که اطلاعاتشان هم از یادمان برود. بعضیها فکر میکنند انتخاب رشتهی تحصیلی، ازدواج، و ... دلیل ترک کلاسهای معنوی است در صورتی که اینها فقط بهانه است. روز قیامت خداوند مواردی را به ما نشان میدهد که در سخت ترین شرایط پایداری کردند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد