www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 427
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 56

خانواده آسمانی جلسه 56

90/06/31

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در جلسه­ی گذشته در حدیثی از امام صادق «علیه‌السلام» عرض کردیم که ایشان فرموده بودند: «آیا حمد خدا را به جا نمی­ آورید که روز قیامت هر قومی را به سوی کسی می­خوانند که دوستش می­داشته؟ ما دست به دامن رسول خدا می­شویم و شما دست به دامن ما... . این فرمایش هم بشارت است و هم هشدار. بشارت است برای کسی که سلطان قلبش خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» است که از محبت آنها به هدایت می­رسد.

محبت به اهل بیت بسته به شدت و ضعف آن همه آثاری را که در جلسات قبل بیان کردیم را به همراه خواهد داشت. کسی که محبوب دلش خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» باشد مهم نیست که در کجا زندگی می­کند زیرا هر جا که باشد آنها بر دلش حکومت می­کنند و بر عکس هم ممکن است. کسانی هستند که فرهنگ خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» را ندارند حتی اگر در محیط فطری هم زندگی کنند تأثیری نمی­پذیرند.

محبت به اهل بیت «علیهم‌السلام» دائماً در انسان گرایش به فرهنگ ایشان را افزایش می­دهد و نهایتاً مطابق وعده­ی معصوم با ایشان محشور می­شود. این شخص در مسیر سعادت است. این شخص مانند کسی است که میان دریا، ولی درون کشتی است و اتفاقاً تخلفاتی هم می­کند ولی جریان کلی حرکت او به سمت ساحل است. ولی کسی که این محبت را ندارد حتی اگر آدم خوبی هم باشد مانند کسی است که روی پاره چوبی در بین دریا قرار گرفته و مسیری به سوی ساحل ندارد.

پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» از اهل بیت شان تعبیر به سفینه یعنی کشتی می­کنند: «انّ مثل اهل بَیتی کَمَثلِ سفینه النّوح من رکبها نجی من ترکها غرِق». مثل اهل بیت من مانند کشتی است که اگر کسی سوار آن شود نجات می­یابد و کسی که آن را ترک کند غرق می­شود.

مانند دانش آموزی که سر کلاس رفته، غلط هم می­نویسد اشتباه هم دارد ولی تدریجاً با تمرین کردن به هدف می­رسد و با سواد شده و مدارج علمی را طی می­کند. در مسیر کمال هم پیشرفتهای انسان گناهان را ذوب می­کرده، و از بین می­برد. در کلاس درس برای معلم مهم این است که دانش آموز بتدریج اشتباهاتش کمتر شده و به سوی قوت پیش برود. بنابراین در مسیر حرکت محب اهل بیت «علیهم‌السلام» ممکن است اشتباهاتی هم از او سر بزند ولی به تعبیر قرآن داریم که: «انّ الحسنات یُذهبنّ السّیئات» کارهای خوب کارهای بد را از بین می­برند. اعمال صالح و خیر انسان و پیشرفت او کارهای بد او را از بین می­برند زیرا در مسیر رشد و کمال است.

برای همین است که امام صادق «علیه‌السلام» می­فرمایند: که ما باید شکرگزار این عشق و محبت باشیم. و نیز از طرفی فرموده اند که این عشق از طرف خداوند هدیه داده می­شود مانند تمام چیزهای دیگر که از خزائنشان نازل می­شود: «ان من شیئٍ الاّ عندنا خزائنُهُ و ما تزّله الاّ بقدرٍ معلوم» چیزی نیست مگر آنکه خزائنش در نزد ماست و نازل نمی­کنیم آن را مگر به اندازه ی­معلوم. همه­ی تجلیات خداوند اندازه­ی ریاضی دارد: «قَد جعَل الله لکلِّ شیئٍ قدراً». شب قدر هم یعنی شب اندازه. یعنی هیچ موجودی نیست از عالم بالا تا ماده مگر اینکه اندازه اش در این شب تثبیت می­شود. بنابراین قرآن تعابیر این چنینی دارد: «... و اَنزَلنا الحدید...» آهن را نازل کردیم. یعنی از عالم مجردات نزول کرده تا در عالم ماده به صورت آهن جلوه کرده است. مانند استاد که وقتی می­خواهد با شاگردش صحبت کند از مقام فوق تجردش نزول می­کند و تبدیل به صوت می­شود و شاگرد هم آن را دریافت و عکس آن مسیر را طی می­کند. تمام جهان آفرینش و همه­ی حقایق عالم به تصریح خداوند «اندازه زده شده» نازل شده است.محبت و عشق اهل بیت «علیهم‌السلام» هم اینگونه است فلذا در همه جای کره­ی زمین همه چیز یافت نشده و در همه­ی انسانها هر چیزی وجود ندارد. هر چند که همه­ی انسانها قابلیت همه چیز را دارند. بزرگترین نعمت خدا به انسان عشق به اهل بیت «علیهم‌السلام» و شناختن انسان کامل یعنی امام زمانش می­باشد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) کسی که امام زمانش را­نشناسد و بمیرد مرگش را توأم با کفر و نفاق و گمراهی می­داند. «الله» یعنی کمال مطلق و شناخت او وابسته به شناخت کاملترین ظهورش یعنی انسان کامل که معصومین «علیهم‌السلام» هستند می­باشد. ما باید شکرگزار محبت به ایشان باشیم: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکّین بولایه علی بن ابیطالب ....» خدا را شکر که ما را از کسانی قرار داده که متمسک ولایت به امیرالمومنین «علیه‌السلام» می­باشیم. دلی که کاملترین مظهر خداوند در آن تجلی کند خیلی بزرگ است و اینکه بدانیم ادامه­ی حرکت ما در برزخ و قیامت به سمت کمال مطلق است خیلی شکرانه دارد.

حضرت برای جلب توجه ما به این نعمت اینگونه می­فرمایند: «آیا حمد خدا را به جا نمی آورید...؟!» در کنار این هدیه­ی الهی است که انسان از خداوند خیلی لذت می­برد. با این نگاه دست شیطان از به رخ کشیدن گذشته­ی انسان و گناهان او بسته می­شود. این عشق به اهل بیت «علیهم‌السلام» مژده­ای است برای ما که همه­ی گناهان ما بخشیده شده و مسیرمان به سمت صلاح بوده و به قول حضرت صادق «علیه‌السلام» در قیامت هم دستمان به ایشان خواهد رسید. زیرا در دنیا دستمان به ایشان رسیده است و برای تداوم آن هر روز در نماز می­گوییم: «اهدناالصراط المستقیم» که معصوم «علیه‌السلام» فرمودند: «نحن صراط المستقیم» یعنی ما صراط مستقیم هستیم.

انسان با چنین عشقی هرگز دچار پوچ گرایی نشده و تکیه­ی به ایشان عزتی در انسان ایجاد می­کند که نیازی به عواطف دیگران ندارد. حدیث مذکور در رابطه با این آیه بوده: «یوم ندعوا کل اُناسٍ بامامهم» آیه 71 سوره اسری. امام صادق «علیه‌السلام» می­فرمایند: «چون روز قیامت شود خداوند می­فرماید که آیا عدالت از پروردگارشان نیست که بگوید هر قومی به دنبال هر کسی بوده اند بروند، همه می­گویند بله عدالت است.

پس گفته می­شود که پس از هم جدا شوید.» قیمت هر انسانی به الگویش است. اینکه می­فرمایند در قیامت ما دست به دامان اهل بیت «علیهم السلام» می­باشیم، این اتفاق البته در دنیا رخ داده ولی در آخرت ظهور می­کند. شرکت در کلاسها، استاد دیدن و مطالعه و .... جهت آمادگی است ولی نهایتاً تصمیم گیرنده ما هستیم که در بهشت باشیم یا جهنم. خدا نکند که دل انسان متمایل به دنیا یعنی جهنم باشد. در دنیا افراد متناسب با معشوق شان تفکیک شده هستند این جدایی در قیامت بروز می­کند.

کسانی که به دل بینهایت طلب خود معشوق محدود داده اند دچار شکست عشقی می­شوند. در این صورت هم از جهنم سر در می­آورد و اینکه انسان مثلاً در ازدواج کسی او را نخواست یا او تمایل به طرف مقابل پیدا نکرد شکست محسوب نمی­شود زیرا مربوط به جنبه­ی حیوانی است. شکست آن است که انسان دل بینهایت طلبش را به «الله» نرساند و در دلش رغبتی به خدا و معصومین «علیهم السلام» نیابد و فقط به امور دنیایی توجه داشته و دلخوش است. «... پس گفته می­شود از هم جدا شوید...» یعنی هر کس با الگوی خودش محشور می­شود و این امر هم خطر است و هم فرصت.

هر کس الگویش معصومین «علیهم‌السلام» باشد آن را دنبال کرده و هر کس الگویش جهنمی ها باشند که باید گفت: «خلایق هر چه لایق» (این ضرب المثل در واقع حدیث است) در بحثهای عملی به زودی خواهیم گفت که چه کنیم تا به خانواده­ی آسمانی امان ملحق شویم. امام هر کس همان است که بر دل او حاکم است و ملاکهای دل را تأمین می­کند. پس امام واقعی هر کسی الگوی عملی اوست و اینکه در ابعاد مختلف زندگی تابع چه کسی است. حرکت او در برزخ ادامه­ی حرکت دنیایی اوست. اگر اهل بهشت باشد بهشتی و اگر اهل جهنم باشد در جهنم برزخ قرار می­گیرد.

نکته­ی مهم این است که «امام ادّعایی» امام ما نیست. تبعیت در عمل معلوم می­شود: «الظاهر عنوان باطن» اگر واقعاً امام ما امیرالمومنین «علیه‌السلام» باشد باید در ما ظهور داشته باشد. خانمهایی که زیارت ائمه می­روند و بی حجاب هستند فقط در حرم چادری به سر می­اندازند اینها از فرهنگ حیاء نفرت داشته و معصومین «علیهم‌السلام» امام ایشان نبوده و فقط ادعا دارند. در مقابل کسانی هستند که در سرزمینهای غیر مسلمان هستند ولی با فرهنگ خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» زندگی می­کنند.

در قبر و قیامت الگوی حقیقی با ماست و پیامبر (صلی الله علیه و آله) می­فرمایند: «مَن ماتَ فقد قامت قیامته» هر کس بمیرد قیامتش بر پا می­شود. با مرگ الگوهای حقیقی بالای سر انسان می­آیند. کسی که هنگام مرگ نمی­تواند «لا اله الا الله» بگوید برای این است که الگوی این چنینی نداشته و الگوهای مناسب خودش می­آیند و تعلقاتش برای او متمثّل می­شوند. اینکه سگها و مارها وارد قبر انسان می­شوند مربوط به اخلاق خودش می­باشد و با وجود اینها نمی­شود که معصومین «علیهم‌السلام» هم حاضر شوند. استادمان می­فرمودند که اگر هنگام خواب کینه­ای در دل انسان باشد و نتواند آن را بیرون کند تا صبح یک حیوان بزرگ را در دلش متولد می­کند که به راحتی این حیوان درنده را نمی­توان از دل بیرون کرد. مهم عبادت کردن و کلاس رفتن و ... نیست مهم پاک کردن دل است. کسانی هستند بیست سال کلاس رفته و اهل حرم و ... می­باشد ولی تصمیم به پاک کردن دلش نگرفته است، لذا اهل غیبت، کینه، حسد و نیش زدن و ... است.

ما هر چه را دوست داشته باشیم با ذات ما پیوند برقرار می­کند. بعضی ها به قول حضرت پنجاه سال نماز می­خوانند ولی یک رکعت آن هم قبول نمی­شود زیرا در هم آمیخته با روح آنها نمی­شود و اساساً از نماز و روزه نفرت دارند و مناجات و ضیافت الهی را نمی­فهمند. ولی در عوض با مجالس لهو و لعب تناسب داشته و فسق و فجور به جانشان می­ریزد. هر چه علاقه­ی انسان به چیزی بیشتر می­شود پیوندش شدت بیشتری پیدا می­کند.

در راه ایجاد محبت خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» معرفت و تبعیت لازم است که هر چه افزایش یابد عشق هم بیشتر می­شود و شباهت نیز بیشتر می­گردد و افرادی که به هم شباهت بیشتری دارند علاقه اشان هم به یکدیگربیشتراست: «کل حزبٍ بما لدیهم فرحون» هر گروهی به آنچه که نزد آنهاست خوشحال هستند.

ذره ذره کاندر این ارض و سماست                         جنس خود را همچو کاه و کهرباست

ناریان مر ناریان را جاذبند                                   نوریان مر نوریان را طالبند

افراد طبیعت گرا هم با هر کسی به راحتی پیوند برقرار نمی­کنند هنگام دوستی و هوسبازی رابطه برقرار می­کنند ولی مواظب هستند تا دلشان پیوند نخورد و هنگام ازدواج قطعاً او را انتخاب نمی­کنند، به دنبال کسی می­روند که ارزش دلدادگی داشته باشد. انسانی که ارزش خودش را شناخته باشد دلش را جز به الله نمی­دهد: «لا حبیب الاّ هو واهله» هیچ محبوبی جز پیغمبر و آل او وجود ندارد. یعنی هیچ چیز لیاقت دل دادن را ندارد. امیرالمومنین «علیه‌السلام» می­فرمایند: «من احبّنا فی الله حشر معنا» کسی که به خاطر خدا ما را دوست داشته باشد با ما محشور می­شود.

«فی الله» بیانگر توحید است. یعنی مستقلاً ایشان را دوست نداریم بلکه به واسطه­ی خدا علاقمند به آنها هستیم. واقعاً بعضی ها خدا را قبول ندارند ولی معصومین «علیهم السلام» را دوست دارند، این فایده ای ندارد. خدا کاملترین ظهور را در اهل بیت «علیهم‌السلام» کرده که با دیدن ایشان باید به یاد خدا بیفتیم و راه رسیدن به خدا معصومین «علیهم السلام» می­باشند: «وابتغوا الیه الوسیله» با وسیله نزد خدا بروید. بدون ظهور کامل خداوند چگونه می­توان به نزد خدا رفت؟ با مظاهر ناقص که امکان نداردباید با کاملترین جلوه برویم زیرا دلمان کاملترین موجود را دوست دارد. اینکه می­فرمایند: «من احبّنا فی الله حشر معنا» یعنی کسی که اینها را دوست دارد خدا را دوست دارد: «من احبّکم فقد احبّ الله و من ابغضکم فقد ابغض الله و من ارادالله بدأ بکم» کسی که شما را دوست دارد خدا را دوست دارد و کسی که شما را دشمن دارد خدا را دشمن دارد و کسی که خدا می­خواهد باید از شما آغاز کند.

هر کس بگوید که من خدا را بدون اهل بیت «علیهم السلام» می­خواهم دروغ می­گوید خدا ظهوری کاملتر از اهل بیت «علیهم السلام» ندارد.

آب کوزه چون در آب جو شود                     محو در وی گردد و او جو شود

اگر کسی بفهمد که خودش در اهل بیت «علیهم‌السلام» است و ایشان اوج او هستند خودش را ذوب در آنها می­کند. در جامعه­ی کبیره می­گوییم: «فبلغ الله بکم اشرف محل المکرمین و اعلی منازل المقربین...» پس خدا برساند شما را به شریفترین جایگاه مکرمین و ..... با توجه به اینکه ایشان در اوج بوده و ما در حضیض و در عین حال ما برای ایشان دعا می­کنیم این است که ما وجودمان را متصل به ایشان کرده ایم: «... و انفسکم فی النّفوس» در واقع هر دعایی می­کنیم در حق خودمان است. معشوق هر جا برود عاشق را با خود می­برد پس باید خیلی مراقب باشیم. خوش به سعادت کسی که از اول خودش را درون جوی آنها انداخته است. قطره دریاست اگر با دریاست.... اینگونه است که می­توان به مقام محمود هم رسید: «اسئل الله ان یبلغنی المقام المحمود لکم عندالله... » کسی به توانایی هایاستاد نایل می­شود که مقاومتش را در مقابل استادش به حداقل برساند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

صوت

1 - خانواده آسمانی جلسه 56

کلیدواژه ها: خانواده آسمانی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed