مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/05/27
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
بحثمان در جلسه قبل به این فراز از حدیث نبوی رسید که: «... من احب علیا صافحته الملائکه و زارته الانبیاء» با محب علی «علیهالسلام» ملائکه مصاحفه کرد. و پیامبران او را زیارت میکنند. کسی که میخواهد از خدا استمداد کرده و با انبیاء رابطهی خوبی داشته باشد باید اول ماهیت خودش را خوب بشناسد. در مسایل معنوی و اخلاقی قویترین انسانها کسانی هستند که بیشترین شناخت را نسبت به خودشان دارند. کسی که قدرت، شادی، آرامش در دنیا و آخرت میخواهد و استمداد از خدا و ملائکه و روح انبیاء «علیهالسلام» را میطلبد باید خودش را بیشتر و بهتر بشناسد. در روایت داریم که کسانی بیشتر خدا را میشناسند که از او بیشتر استمداد مینمایند. حضرت موسی «علیهالسلام» غذایش را از خدا طلب میکرد زیرا خدا به او آموخته بود که نمک غذایش و علف گوسفندانش را نیز از او طلب میکرد.
«رب انی بما انزلت الی من خیر فقیر» پروردگار من به آنچه که تو از خیر بر من نازل میکنی فقیرم . پیامبر اولوالعزم باخدا اینگونه ضعیف و کودکانه سخن میگوید زیرا که بیش از هر کس ربط خود به خداوند را میداند و توجه دارد که نسبت به او چه قدر فقیر است. رابطهی ما با خداوند مثل رابطهی وجود ذهنی ما با ماست. وقتی ما گلی را تصور میکنیم تا زمانی در ذهن ما وجود دارد که ما توجه و عنایت به آن داریم. وقتی که قطع توجه میکنیم نابود نمیشودبلکه فانی در ذات ما شده و وجود دارد و هر گاه بخواهیم تصورش میکنیم در واقع به آن وجود ذهنی میدهیم. کل نظام خلقت با عنایت خداوند تحقق پیدا کرده است و هرگاه هم بخواهد آن را جمع میکند: « کما بدأنا نعیده...» همانگونه که آغاز کردیم آن را بر میگردانیم. «... کطی السجل للکتب» عالم را مانند طوماری که پهن شده، جمعش میکنیم. ما فقر محض هستیم اصلی ترین دارایی ما وجودمان است که از آن خداوند است و عوارض آن نیز به طریق اولی متعلق به خداوند است. هر لحظه عنایت خداوند از ما برداشته شود فانی در ذات میشویم. ما فقط یک وجود داریم آن هم خداوند است و همهی موجودات عالم تجلیات و تظاهرات یک وجود بینهایت است. و تفاوتشان در میزان کمالاتشان است. انسان بیشترین بهرهمندی را از حقیقت اصلی یعنی حق تعالی دارد. و مظهر کامل اسماء و صفات الهی است. معنای حقیقی مالک این است که همهی هستی مملوک از اوست. و او به مملوک وجود داده است.
(مالکیت ما نسبت به دارایی هایمان اعتباری و موقت است.) همهی زیباییهای عالم وکمالات متعلق به خداست به همین دلیل میگوییم: « الحمدالله» تمام ستایش ها برای خداست. اگر کسی «الحمدالله» را بپذیرد و بفهمد دیگر به راحتی عصبانی نمیشود زیرا میداند هیچ چیز متعلق به خودش نیست. به کسی هم حسادت نمیکند زیرا میداند کمال آن شخص از آن خداست. اگر کسی الحمدالله را قبول کند بسیاری از معضلات زندگیاش بر طرف میشود. و دیگر عقدههای روانی ناشی از کمبودها در او وجود نخواهد داشت. زیرا اینها مربوط به یک انسان طبیعت گراست که خودش را از تولد تا مرگ معنا میکند در دیدگاه ابدی چیزی به نام عقده وجود ندارد. حمله های چهار جانبهی شیطان برروی کسانی اثر میگذارد که « الحمدالله»اشان ضعیف است. و یا اصلاً «الحمدالله» را باور نکرده اند.
کسی که نگاه ابدی دارد برای دنیا، قبر، قیامت و ... دائما به خدا نیاز دارد لذا همیشه از او استمداد میطلبد: « ایاک نعبد و ایاک نستعین» یک بینش و بصیرت عمیق انسانی است این عبارت یعنی عین فقر به خداوند و این همه دعاها که آغاز معصوم «علیهالسلام» به مارسیده است بیانگر همین معناست. «بچه» به فقر ذاتی خودش نسبت به مادر آگاهست، لذا وقتی که شیر میخواهد همراه با گریه و اظهار فقر است. بنابراین «دعا» مخصوص اهل معرفت است و ایشان همواره مشغول دعا هستند زیرا از خودشان ذات ندارند بلکه ظهور و جلوهی حق تعالی هستند. موجودی که فقر محض است دا ئماً در حال استمداد است: « یا ناصر» ، «یا معین» ، «یا جواد» و ... « انت القوی و انا الضعیف و هل یرحم الضعیف الا القوی، یا من له الدنیا و الا خره و ارحم من لیس له الدنیا و الا خره، لا املک لنفسی نفعا و لا ضرا و لا موتا و لا حیوه و لا نشورا» پیامبر«سلامالله علیها» سر سفرهی غذا فقیرانه مینشستند. واقعاً احساس نیاز داشتند. چه بسا افراد متکبری که با تکبر بر سر سفرهشان نشسته و با لقمهای غذا و یا جرعهای آب خفه شده و مردهاند. پس هر چه ما معرفتمان بیشتر باشد و در حب اهل بیت «علیهالسلام» قوی تر باشیم که البته این محبت، محبت صرف نبوده مودت میباشد و کاربرد دارد، ملائکه الله به عنوان قوای عالم از شئونات انسان کامل، در اختیار او و تابع او میباشند، نیز خادم ما خواهند شد. خداوند در قرآن از ملائکه به عنوان «عباد مکرمون» یاد کرده و بی اعتقادی به ملائکه را کفر میداند. «تنزل الملائکه و الروح» که قرآن فرموده است در واقع تنزل فرشتگان به محضر انسان کامل است. زیرا قدرها و اندازههای عالم باید به امضای او برسد: «کل شئ احصیناه فی امام مبین» امام زمان«علیهالسلام» حسابدار کل عالم از طرف خداست از جزئیترین تا بزرگترین حوادث عالم به دست ایشان است.
«و بیمنه رزق الوراء» به هر کس هر چه می رسد از کانال وجودی ایشان است و ملائکه در استخدام حضرت میباشند. بنابراین اگر دل انسان سرشار از حب انسان کامل باشد ملائکه با او هماهنگ تر هستند. محب اهل بیت«علیهالسلام» به یمن رابطه، محبت، معرفت، اذن ارتباط با خلیفه الله و... سلاطین عالم هستند و ثروتمندان معنوی در این کشور هستند مسلمانان خارجی سالها خون دل خوردهاند تا آنچه را که ما داریم را بدست آوردهاند. واقعاً حق آنها را به ایشان ندادهاند. و وقتی میگوییم: «اللهم اغن کل فقیر» باید تلاش کنیم از این ثروتمان به آنها نیز بدهیم. زیرا آنها هم تعلق به خانوادهی آسمانی دارند و از آن محروم ماندهاند. «اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین» فساد این است که انسان دستش از خانوادهی آسمانی اش کوتاه باشد. وای به حال کسی چنین ثروتی را دارد و حسرت ثروتهای مادی دیگران را بخورد. کسی که حب انسان کامل، مصافحه ملائکه، زیارت انبیاء «علیهالسلام» و... را دارد در اوج ثروت است و اگر حسرت امور مادی را بخورد عین نادانی و بی معرفتی است. و پس از مرگ بسیار حسرت این بی معرفتی را خواهد خورد که انسان «الله» «معصومین«علیهالسلام» و ملائکه الله و ...» را داشت و نتوانست استفاده کند.
آفتی نبود بدتر از ناشناخت تو بر یار و ندانی عشق باخت
*************
یار را اغیار پنداری همی شادی را نام بنهادی غمی
یک کافر وقتی مسلمان میشود میفهمد که به چه ثروت عظیمی دست یافته است. دختر خانمی بیست ساله از بوسنی میگفت وقتی من با حجاب شدم خانوادهام مرا از خانه بیرون کردند و من اصلاً ناراحت نشدم زیرا به ثروتی عظیم دست یافته بودم. در ایران خانمهایی با حجاب هستند که آرزو دارند حجاب را کنار بگذارند. اینها خیلی با هم فرق دارند. انسان اگر نتواند خانوادهی آسمانی اش را پیدا کند و با آنها رابطهی عمیق بر قرار نکند توقع نداشته باشد که غمهای او بر طرف شود. ارتباط با انبیاء «علیهالسلام» یک بحث بسیار مهم در معارف دینی ماست. در دعاها برای انبیاء درود و صلوات میفرستیم و گاهی صلوات و درود انحصاری است یعنی از خدا که شروع میکنیم.(تسبیحات حضرت زهراس) تا به ائمه برسیم فاصلهاش درود بر تک تک انبیاء اولو العزم است. «السلام علی آدم صفوه الله» اگر کسی در سلوکش حضرت آدم«علیهالسلام» را نشناخته و رابطه برقرار نکرده باشد امکان ندارد به حضرت نوح «علیهالسلام» برسد. و همین طور به ترتیب تا سایر انبیاء. مقامات و زندگی ایشان مقامات و زندگی خود ما هستند. قرآن 25پیامبر را ذکر کرده که داستان زندگی هر کدام داستان زندگی ماست. لذا در عرفان ما باید با ایشان انس داشته باشیم تا به رسول الله «سلامالله علیها» برسیم. ودر اینجا :«السلام علی» نمیگوییم بلکه ارتباط چهره به چهره است: «السلام علیک یا رسول الله» پس کسی که با سایر انبیاء رابطه بر قرار نکرده باشد امکان ندارد به رسول الله «سلامالله علیها» راه پیدا کند. افرادی صدها ساعت وقت برای مطالعه انواع رمان ها و دیدن سریالهای طولانی میگذارند ولی ذرهای آگاهی دربارهی انبیاء «علیهالسلام» ندارند. در بهشت که هر روزی میهمان پیامبری هستیم به حسب ضرورت میباشد. و ما هر روزی کاری با ایشان داریم: شنبه ها میهمان حضرت آدم «علیهالسلام» یعنی ورود به مقام حضرت میهمانی صرفاً تصورات ما نیست بلکه هم آن پذیرایی ها دایر است و هم یک پذیرایی بالاتر که فوق تصور ماست. زیرا ما واقعاً آنجا را نمیشناسیم و به قول پیامبر«سلامالله علیها» آنچه که دربارهی آخرت شنیدهایم با دنیا فقط شباهت اسمی دارد. موسیقی، شراب، قصر، همسران و میهمانی های بهشتی و ... با دنیا کاملاً متقاوت است. حضرت میفرمایند:«... بله و ما تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین » واقعاً انسان نمیداند که چه چیزهایی در بهشت برای او آماده شده است. یکشنبه میهمان حضرت نوح «علیهالسلام» دوشنبه میهمان حضرت ابراهیم «علیهالسلام» سه شنبه میهمان حضرت موسی «علیهالسلام» چهار شنبه میهمان حضرت عیسی «علیهالسلام» پنج شنبه میهمان پیامبر «سلامالله علیها». خوشا به سعادت کسی که صدها ساعت از وقتش را با ملائکه الهی گذرانده است. برخی ها صدها ساعت از عمرشان را صرف پرداختن به افسانه ها میکنند: که رستم یلی بود در سیستان، منم کردمش رستم داستان.
بعضیها هم صدها ساعت وقت برای مطالعه انبیاء «علیهالسلام» گذاشته اند. متأسفانه در این زمینه کارهای هنری خیلی کم انجام پذیرفته است. کتابهای ساحل، شب شکن و رقص کوه از جمله کارهای خوبی است که معمولاً در برنامهها به آنها توصیه میگردد. در حدیث مورد بحث میفرمایند که راه ارتباط با انبیاء «علیهالسلام» حب علی «علیهالسلام» است که هر کدام شئون نفس او بوده و از همه ی انبیاء «علیهالسلام» به غیر از نبی اکرم «سلامالله علیها» برتر است.
امام زمان «علیهالسلام» فرمودند که هر کس میخواهد به آدم، شیث، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد، علی، حسن و حسین «علیهالسلام» نگاه کند به من نگاه کند. «السلام علیک حین تقوم، السلام علیک حین تقعد، السلام علیک فی النهار اذا تجلی، السلام علیک بجوامع السلام ... با توجه به انسان کامل تمام توجه انبیاء جلب میشود. چنین انسانی با این ارتباط صمیمانه با خانوادهی آسمانیاش هنگام ورود به برزخ همهی چهارده معصوم «علیهالسلام» حاضر میشوند (یکی از مراجع عراق تعریف میکرد که وقتی بر بالین چایچی هیئت رفتم در حال احتضار بوده و مرا نشناخت ولی از جا برخاست و به چهارده معصوم خوشامد گفت و سپس از دنیا رفت. و او به حدی زیرک بوده که با انبیاء نیز رابطه برقرار کرده و آنها هم بر بالینش حاضر میشوند. (الان در امور دنیایی هم بعضی ها چنان رابطهای با دیگران برقرار کرده اند که همه جا آشنا دارد یعنی کاری کرده که عزیز است و حرفش خریدار دارد.) و این شخص در دنیا مشغول ساختن زیر بناهای آخرتی خود بودهاست وقتی میخواهد با حضرت عبدالعظیم «علیهالسلام» رابطه برقرار کند اول 34 مرتبه «الله اکبر» 33مرتبه هم «الحمد الله» و « سبحان الله» میگوید و بعد به سراغ انبیاء «علیهالسلام» میرود. اینها بر اساس نفس انسان تنظیم شدهاست. اصلاً با تمام امامزادگان به طور ویژه ارتباط بر قرار کردهاست: «عرف الله بیننا و بینکم فی الجنه و سقانا بکأس جدکم من یدعلی بن ابیطالب» و ... بعضیها هنوز بالغ نشدهاند و قدر این زیارتها را نمیدانند و برای خرید و بازار خیلی بیشتر از حرم وقت میگذارند. وقتی حضرت میفرمایند اگر کسی میخواهد انبیاء و سایر ائمه «علیهالسلام» را ببینند به من نگاه کند، یعنی به سراغ انسان کامل باید رفت و همه کار را باید با او انجام داد و الان انسان کامل وجود مقدس امام زمان «علیهالسلام» است. پس در حال حاضر« من احب علیا»یعنی «من احب مهدیا» «.. . وقضی الله له کل حاجه ...» خدای هم حوائجش را میدهد و آنچه که به صلاح او نباشد ذخیره میکند هیچ کدام از دعاهای محب، هدر رفته نیست. بخش را به او میدهند و بخش دیگر را برای حیات جاودانهاش نگاه میدارند.
زندگی اینجا رحمی است نباید اینجا همه را مصرف کنیم. کسی با مشاهدهی حصیر که زیر بدن پیامبر«سلامالله علیها» بود گریه کرد و گفت سلاطین روی تختها میخوابند و شما روی حصیر، حضرت فرمودند که آیا ناراحتی خدا برای آنها دنیا را خواسته و برای ما آخرت را ؟ کسی که از نداشتن های دنیا حسرت میخورد. در واقع میخواهد در دنیا ولخرجی کند. البته ما که آن طور زندگی نمیکنیم همه چیزمان مهیاست. پیامبر«سلامالله علیها» از گرسنگی سنگ به شکم بسته، با خدیجه ثروتمندترین زن عرب سه سال در شعب ابی طالب میماند. برای همین است که در دعای توسلی ویژه، حضرت خدیجه «سلامالله علیها» در ردیف معصوم آورده میشود: «... صل علی الخدیجه الکبری...» در شعب ابیطالب ده نفر یک خرما میخوردند. حالا خدا نکند که ما یک مرتبه بدون سحری روزه بگیریم... یا یک روز پول نداشته باشیم و خودمان را سیر کنیم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد