www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 421
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 51

خانواده آسمانی جلسه 51

90/05/20

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

در جلسه ­ی گذشته آخرین فراز از حدیث را اینگونه عرض کردیم که محب علی «علیه‌السلام» گفته می­شود که بی حساب داخل بهشت شود: «... قیل لهادخل الجنّه بلاحساب» و البته این برای شخصی است که در محاسبات خودش با خدا و اهل بیت «علیه‌السلام» اهل حساب و کتاب نباشد. همان طور که در افراد در ارتباطات شان زمانی که خیلی صمیمی هستند با هم این محاسبات را ندارند و عاشقانه برای هم هزینه می­کنند. خیلی لذت بخش و با شکوه است که در آن صحنه­ی هول­انگیز قیامت، شخص را صدا کنند و بگویند که تو حساب و کتابی نداری وارد بهشت شود به چنین جایگاهی رسیدن نیاز به صمیمیت، رفاقت و احساس تعلق به خانواده­ی آسمانی دارد و اینکه انسان باور کند که واقعاً از وجود ایشان بوده و نفخه­ای که در او دمیده شده­است نور محمد و آل محمد «سلام‌الله علیها» است. و زندگی را بر اساس این باور تنظیم کند و حقیقتاً با خدا رابطه ای برقرار کند که حساب و کتابی در کار نباشد. غیر از این انسان آسیب دیده و آنچه را که باید برداشت کند را برداشت نمی­کند. انسان نباید به حدی به مسائل مادی، خیالی، وهمی و حتی عقلی مشغول کند که از فوق عقل غافل شود. آیا ما که عمری است «لا اله الا الله» گفته­ایم می­توانیم بگوییم «اله» و «معشوق» به چه دردی می­خورد؟ در روایت داریم: «من تشاغل بالزّمان شغلته» کسانی که مشغول زمان می­شوند، زمان هم آنها را مشغول می­کند. انسان اگر به هر رشته­ی علمی یا فن و حرفه­ای بخواهد خودش را مشغول کند به اندازه­ی چند عمر طبیعی می­توانند او را مشغول کنند.

کسی که می­خواهد رابطه­اش را با خداوند به بلاحساب برساند یعنی از خدا می­خواهد که تمام گذشته­اش را نادیده بگیرد، و این کسانی را که این همه از خداخواسته به راه ایشان هدایت کند: «صراط الذین انعمت علیهم» در هنگام مرگ ملاقات کرده و در بهشت با آنها زندگی کند و .... و اینکه کسی در قبر از من سوال کند با مرام و رفاقت با خدا تناسبی ندارد. بنابراین کسی که چنین تقاضاهایی دارد باید خودش هم با خدا اهل حساب و کتاب نباشد. دست خداوند همیشه برای رفاقت با ما دراز است اما هر کسی نمی­تواند اجابت کند چون رفاقت با خدا خیلی هزینه بردار است و از طبیعت باید گذشت. انبیاء ائمه «علیهم‌السلام» و جانبازان و ... همه رفقای خدا بودند. چقدر مصائب دنیایی تحمل کردند. جانبازی بیست سال در رختخواب بوده و آن همراه با دردهای طاقت فرسا. انسان عافیت طلب که تحمل این رفاقت را ندارد رابطه با خدا خیلی بالاتر از رابطه­ی انسان با هر چیز و هر کس است. به قدری مهم و ویژه است که قرآن کریم می­فرماید: که باید این سه چیز : خدا و رسول و جهاد در راه خدا از هر چیزی برای انسان بالاتر باشد. و در غیر این صورت اصلاً او انسان نیست. و اگر روح جهاد در راه خدا را نداشته باشد اصلاً به بی حساب بودن فکر هم نکند.

رفاقت یعنی اینکه از نظر فقهی چهار نفر شهادت بدهند که این شخص فلان عمل خلاف را مرتکب شده ولی خودش انکار کند رفیق باید بپذیرد. حتی حضرت می­فرمایند اگر پنجاه نفر هم شهادت دادند علیه او، رفیقش نپذیرد. پس کسی رابطه­اش با خدا بی حساب خواهد بود که خدا و رسول و جهاد محبوبترین و عزیزترین کس او باشند و از دنیا و آخرت مهمتر باشند. در دعای عهد از حضرت تقاضا می­کنیم که در رکابش باشیم و اگر از دنیا هم رفته بودیم به دنیا بازگشته و یاری­اش نماییم. چون در روایت داریم که وقتی به اهل بهشت خبر می­دهند که حضرت ظهور کرده­اند بعضیها شوقی به بازگشت از خود نشان نمی­دهند. ولی بعضیها فوری اجابت می­کنند و بازگشته و به یاری امام شان می­شتابند. و اگر انسان غیر از این باشد فاسق است. پس انسان باید خودش را به اعتدال برساند یعنی بینهایت را بیشتر از محدود دوست داشته باشد. انسان اگر به اینجا برسد بیحساب وارد بهشت می­شود. این مسئله باید در زندگی انسان یک مسئله جدی باشد تا آنجا که ملاحظه هیچ یک از رابطه­های زمینی را نکند. همانطور که تعلق انسان به والدین زمینی خود امری ممدوح و پسندیده است وابستگی به خانواده آسمانی به مراتبی بسیار بیشتر از خانواده­ی زمینی شرافت دارد. عاشق اهل بیت بودن امری طبیعی است و کسی که عاشق نیست غیرطبیعی است. و آیه­ی 24 سوره­ی توبه تصریح به این حقیقت دارد که تمام علائق دنیایی ما اگر تابع فوق عقل نباشد ما طبیعی عمل نکردیم (ترجیح محدود به نامحدود).

«.... و من احبّ علیّاً صافحته الملائکه و زارته الانبیاء و قضی الله کلّ حاجه» کسی که علی «علیه‌السلام» را دوست بدارد ملائکه با او مصافحه می­کنند و انبیاء او را زیارت کرده و خدا همه­ی حوائجش را برآورده می­کند. مصافحه­ی ملائکه، از حیث اینکه ملائکه قوای عالم هستند، یعنی به استخدام درآمدن قوای عالم. مانند «ردّ الشمس» که حضرت رسول «سلام‌الله علیها» خورشید را بازگرداندند تا علی «علیه‌السلام» نمازش را بخواند. و یا «شق القمر» که امروز دانشمندان این امر را به اثبات رسانده­اند که ماه زمانی دو نیم شده و مجدداً به هم چسبیده است. در بسیاری از موارد تصادف مشاهده شده که علیرغم شدتی که داشته ولی کسی آسیب ندیده و این حفاظت یا «صافحه الملائکه» می­باشد. کسی که مورد حمایت ملائکه است در تمام عرصه ها عملکرد و نتیجه­ی کارش با دیگران متفاوت است. مرحوم میرزا وقتی صحبت می­کرد هر کس فکر می­کرد میرزا در باره­ی مشکلات او حرف می­زند و میرزا می­گفت که اینها ناشی از لیاقت شنونده است که گوینده مطلبی راکه به درد او بخورد بگوید. مرحوم علامه طباطبائی می­فرمودند که من مطلبی فلسفی داشتم که مدتها بود حل نمی­شد روزی که به حمام رفته بودم پیرمردی که پشت مرا کسیه می­کشید با خودش حرف میزد و حرفهای او مشکل علمی مرا حل کرد. گاهی اتفاق افتاده که کودکی که از پشت بام افتاده بود با اشاره­ی «ولی خدایی» بین زمین و آسمان می­ماند. در اینجا جاذبه­ی زمین تحت فرمان ولی خدا قرار گرفته است.

و نیز گاهی به فرمان او ابر اختصاصاً برای او می­بارد. و مواردی در دفاع مقدس پیش می­آمد که مثلاً شب کاملاً مهتابی بوده و ما قادر به تشخیص راه نبودیم ولی در معرض دید دشمن که قرار می­گرفتیم ما را نمی­دیدند. و یا اینکه ابرقدرتهای مهاجم به کشور ما (حامیان صدام) بااین اقدام شان دچار مشکلات شدید اقتصادی می­شوند و کشور مورد تهاجم به رشد و بالندگی می­رسد به طوری رشد علمی اش 18 برابر ابرقدرتها می­شود. در زندگی های عادی هم بارها این حفاظت خدا و ملائکه مشاهده شده است. ولایت فقیه که تابع ولایت معصوم است در این سی سال معجزاتی بزرگ در کشور ما پدید آورده است. مردم ولایت فقیه را به عشق جایگاهش دوست دارند. «صافحه الملائکه» قوانین طبیعی را به گونه­ای به هم می­ریزد که مثلاً رزمنده­ای روی زمین رفته ولی مین عمل نمی­کند. هر قدر دلدادگی بیشتر می­شود این حفظ و حمایت هم بیشتر می­شود. کسانی که خودشان را سحر شده می­دانند آیا علم دارند به این مطلب که خدا ملائکه را حافظ آنها قرار داده است؟ «... له معقبّات....» البته مگر اینکه انسان با علمش به فرشتگان بگوید که بروند. کسی که انبیاء و ائمه «علیه‌السلام» با او هستند طلسم و جادو و ... اثری روی او ندارد و اگر کسی طلسم شده لیاقتش این بوده است.

اگر خداوند به ما عزت داده برای این است که ما ولی فقیه را پذیرفته­ایم و زمانی که بی­لیاقتی نشان دهیم از ما خواهد گرفت همان طور که در خرداد سال 42 امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) را ازمردم گرفت. پیامبر «سلام‌الله علیها» فرموده­اند: «کما تکونون یولّی علیکم» هر طور هستید همانهایی که با شخصیت شما تنظیم هستند به شما حکومت می­کنند. قیمت هر کس مطابق کسی است که به او رأی بدهد. و اینکه در قبر بشیر و مبشّر بیایند یا نکیر و منکر به عهده­ی خود شخص و انتخاب اوست. و نیز اینکه به هنگام مرگ پیامبر «سلام‌الله علیها» و علی «علیه‌السلام» می­آیند؟ یا اینکه حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» و سایر معصومین «علیه‌السلام» هم می­آیند به عملکرد خودمان بستگی دارد. وقتی شخصیتی خارجی وارد ایران می­شود اینکه چه اشخاصی از او استقبال می­نمایند جایگاه او معلوم می­شود. کسی که «الله» را ولی خودش قرار می­دهد نتیجه اش: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النّور» می­شود. و انسان به میزانی که از ولایت خداوند خارج می­شود، وارد ولایت شیطان می­گردد. «والذین کفروا اولیائهم الشیطان یخرجونهم من النور الی الظلمات...» انسان به میزانی که از نور بهره­مند می­شود تاریکی از وجودش خارج می­شود. اگر انسان حسود، عصبانی، زودرنج و ... باشد به همان میزان تاریکی دارد. ملائکه به اندازه­ای که که ما تحت ولایتشان هستیم به نفع دنیا و آخرت ما کار می­کنند. کسی که صبح یازده بار سوره­ی توحید را خوانده ملائکه بسیار قدرتمندی را به استخدام درآورده است.

و همینطور خواندن معوذتین خیلی کمک می­کند بعضیها به قدری ادب دارند که هنگام اذان صبح متوجه حضور دو فرشته جدید شده و به آنها توجه و سلام می­کنند. و همین طور هنگام اذان مغرب صرفاً به افطار کردن نمی­پردازد و متوجه حاضر شدن دو فرشته­ی دیگر شده و آنها را تکریم می­کند. (البته لازم نیست که اظهار کنیم زیرا ممکن است ریا شود توجه و تکریم باطنی هم امکان دارد.) عامل جذب و دفع نسبت به خدا، خانواده­ی آسمانی و ملائکه الله و ... خودِ ما هستیم. در باره­ی « وزارتهم الانبیاء» هم اینگونه است. (بعداً مفصل به بحث زیارت انبیاء «علیه‌السلام» خواهیم پرداخت). اگر کسی تصور کند که این خودش است که همه­ی امورش را اداره می­کند او را به خودش واگذار می­کنند. اما کسی که معتقد است: «لا املک لنفسی نفعاً و لاضرّاً و لا موتاً و لا حیوه و لا نشورا» و «ربّنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا» همه­ی خوبیها را از جانب خدا دانسته و شکرگزار است. «وما کنّا لنتهدی لو لا ان هدانالله». اگر انسان حیثیت فقر الی الله را پذیرفت قدرت کمک گرفتن از خدا را خیلی دارد. (بحث حیثیت فقر الی الله را در جلسه­ ی بعد بیان خواهیم کرد.) والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

صوت

1 - خانواده آسمانی جلسه 51

کلیدواژه ها: خانواده آسمانی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed