مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
عناوین مورد بحث در این جلسه:
*رفتار انسان با خانواده زمینیاش باید بر اساس ارتباط با خانواده آسمانیاش باشد.
*شرکت در مجالس اهلبیت «علیهم السلام» بهترین مکان برای ساختن شخصیت عاطفی و عشقی انسان است.
*حضور در مجالس ائمه «علیهم السلام» بهترین راه درمان مشکلات روانی میباشد.
*حضرت زهرا «سلام الله علیها» تمام حیثیت زمینی خود را فراموش کردند تا برای امام زمانشان کاری کرده باشند.
*اگر کسی بخواهد به شادی و آرامش دست یابد، باید در دلش چینشهای معشوقهای آسمانی را درست کند.
*هر انتخاب، ارتباط و رفتاری که با آخرت انسان سازگار نیست، باید کنار گذاشته شود.
*اگر انسان بخواهد میلش به دنیا کم شود باید ارتباطش با معشوقهای آسمانی زیاد شود.
اگر انسان بخواهد بدون میل به آسمان خود را از دنیا جدا کند، به خودکشی و افسردگیهای دنیا میرسد.
*یکی از راههای پیدا کردن رفقای خوب و الهی، توجه به پاتوقهایی مثل مجالس اهلبیت «علیهم السلام» است.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 350 «خانواده آسمانی» كه در مورخ ۹۳/۱۲/14 برگزار شد، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
مهندسی معشوق؛ معیار اصلی سعادت ابدی
امیرالمؤمنین «علیهالسلام»:
«لَوْ صُمْتَ الدَّهْرَ كُلَّهُ وَ قُمْتَ اللَّیْلَ كُلَّهُ ثُمَّ قُتِلتَ بَیْنَ الرُّكْنِ وَ المَقَامِ لَمَا بَعَثَكَ اللهُ إِلا مَعَ هَوَاكَ بَالِغاً مَا بَلَغَ إِنْ فِی جَنَّةٍ فَفِی جَنَّةٍ وَ إِنْ فِی نَارٍ فَفِی نَارٍ... اگر تمام روزگار را روزه بگیری و همه شبها به عبادت بایستی و بین رکن و مقام شهید شوی، خدا تو را با آرزویت و میلت مبعوث میکند، هر چه که میخواهد باشد. اگر آرزویت بهشت است در بهشتی اگر جهنم، در جهنمی و ...»
امام مؤمنان، پدر آسمان، علی «علیهالسلام»، در این روایت نقش دلدادگیها، هوسها و دغدغههای انسان را در نوع زندگی ابدیاش به تصویر میکشد.
به راستی کدام نوع از کمالات، دغدغه حقیقی زندگی ما را تشکیل میدهد؟ دلدادگیهای نفس ما، از چه گروهی هستند؟
ما با پاسخ همین دو سؤال، محشور و همراه خواهیم بود.
چه بسا انسانهای متدینی که سبک زندگی خود را از دشمنان دین دریافت میکنند و چه بسا انسانهای عابدی که عبادت را تحمیل میدانند.
بدون موفقیّت در مهندسی معشوق، اساساً رسیدن به تعادل و قدرت روحی ممکن نیست، و سعادت برای چنین فردی، امری محال است. فقط چینش صحیح معشوقها قبل از هر انتخاب و ارتباطی است که میتواند انسان را به موفقیت برساند. عبادت نیز بدون مهندسی معشوق، تنها به رشد بخش حیوانی انسان منجر میگردد و قلبِ او همچنان گرفتارِ بیماریهای قلبی باقی خواهد ماند. با یک مهندسی معشوق صحیح، هیچ حادثهای قادر به سلب آرامش و شادی از وجود انسان نخواهد بود.
به روایت زیر، در ترسیم نقش مهندسی معشوق در سعادت ابدی دقت کنید؛
امام باقر «علیهالسلام»:
«إذا أرَدتَ أن تَعلَمَ أنَّ فیكَ خَیرا فَانظُر إلى قَلبِكَ؛ فَإِن كانَ یُحِبُّ أهلَ طاعَةِ اللّه ِو یُبغِضُ أهلَ مَعصِیَتِهِ فَفیكَ خَیرٌ وَاللّهُ یُحِبُّكَ، و إن كانَ یُبغِضُ أهلَ طاعَةِ اللّهِ و یُحِبُّ أهلَ مَعصِیَتِهِ فَلَیسَ فیكَ خَیرٌ وَاللّه ُ یُبغِضُكَ، وَالمَرءُ مَعَ مَن أحَبَّ»
اگر میخواهی بدانی انسان خوبی هستی یا نه؛ به قلب خودت نگاه کن. اگر قلباً اهل طاعت خداوند را دوست داری و از اهل معصیت بیزاری، در تو خیر هست و خداوند دوستت دارد. امّا اگر اهل طاعت خدا را دوست نداری و اهل معصیت خداوند محبوب تو هستند، در تو خیری نیست و خدا هم تو را مبغوض میدارد؛ چرا که انسان با کسی محشور میشود که دوستش دارد.
عشق؛ لازمه ی سعادت ابدی
امام جواد «علیهالسلام»:
«أمّا هذِهِ الدُّنیا فَإِنّا فیها مُغتَرِفونَ، ولكِن مَن كانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ ودانَ بِدینِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَیثُ كانَ، والآخِرَةُ هِیَ دارُ القَرار» .
امّا این دنیا؛ ما از نعمتهای آن بهره میگیریم. لیکن هر که آرزوی قلبش، آرزوی دوستانش باشد و به آیین او دینداری کند، هر جا که باشد با او خواهد بود، حال آنکه آخرت، خانه ماندگاری است.
و ... آخرت! خانه ماندگاری است و در این سرای ابدی، ما با محبوبهای قلبمان زندگی خواهیم کرد.
آیا محبوبهای ما آنقدر قدرت دارند که بتوانند ما را به سعادت ابدی برسانند؟
فراموش نکنیم که اگر الله محور تمام تصمیمگیریهای ما نیست، به یقین ما مؤمن محشور نخواهیم شد. عشق حقیقی به الله و مظاهر الله است که میتواند انسان را در "دار قرار" به آرامش و شادی برساند.
چرا بعضی از متدینین نیز از سبک زندگی گناهآلود لذت میبرند؟
اگر تغذیه بخشهای پائینی، بیشتر از بخش فوق عقلانی باشد، حاکمیت وجود انسان، به دست بخشهای پایینی افتاده و قدرتمندی این بخشها، او را به سمت ارتباطات غیر الهی سوق میدهد. چنین کسی به دلیل ایمان به خداوند و التزام به دین، دچار عذاب وجدان شده و توبه میکند، امّا به علت عدم تغذیه ی بخش فوق عقلانی قدرت انتخابات و ارتباطات صحیح الهی را به دست نخواهد آورد.
برای تغییر مبدأ میل انسان، باید بخش فوق عقلانی را خوب تغذیه نمود تا به سطح قدرت بالایی رسیده و حاکمیت وجود انسان را به دست بگیرد. هر چه میل انسان به الله و مظاهر الله بیشتر شود، میل او به گناه و مظاهر گناه نیز کمتر میشود. بدون تغذیه صحیح بخش فوق عقلانی و انس و رفاقت با غیب، فاصله گرفتن از سبک زندگی آلوده، اساساً ممکن نخواهد بود. برای این منظور باید کمی صبور بود، تا آرام آرام به رفاقت به غیب رسید.
والحمدلله رب العالمین
کلیدواژه ها:
آثار استاد