www.montazer.ir
یک‌شنبه 16 فوریه 2025
شناسه مطلب: 863
زمان انتشار: 4 نوامبر 2014
خانواده آسمانی، جلسه 234، 92/08/09

خانواده آسمانی، جلسه 234، 92/08/09

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

این جلسه آخرین بحث درباره گناه را تقدیم عزیزان می‌کنیم: مهم‌ترین مسئله «اعراض از حرام» است که آثار برجسته ای در انسان دارد. خاصیت حرام‌های قلبی و عملی این است که یا انسان را سوزانده و تبدیل به سوختِ جهنم می‌کند و یا اینکه سوختِ پرواز ما به آسمان و بهشت می‌گردند. حرام مانند ارتفاع بلند است که از یک سو اوج است و از سوی دیگر دره و خطر سقوط. در تفریحاتی مانند موتور سواری و موج سواری، موانع باعث لذت بیشتر می‌شوند ولی اگر مهارت کافی نداشته باشند آسیب می‌بینند. گناه از جمله موانعی است که وقتی انسان به سلامت از آن عبور می‌کند بیشتر اوج گرفته و لذت می‌برد.

در قرآن مجسمه ایمان و کفر را چند زن معرفی می‌کند. «ضرب الله مثلاً للذین کفروا إمرأه نوح و امرأه لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین» خداوند برای کسانی که کفر ورزیدند زن نوح و زن لوط را مثال زده که زیر نظر دو بنده از بندگان ما (الله) بودند. این دو نفر مجسمه کفر بودند. جایی که نور است انسان دو موضع می‌تواند بگیرد یا رو سوی نور کرده و آن را دریافت کند و یا اینکه به آن پشت کرده و تاریکی حاصل شده و دید انسان کمتر گردد. بنابراین یک همسر خوب، هم می‌تواند مبارک شود و هم می‌شود خطرناک باشد. وقتی این دو زن پشت به همسرشان می‌کنند مجسمه‌های کفر می‌شوند. بنابراین خوبی‌های زمانی برای ما فایده دارند که با استفاده از آن‌ها ما خوب شویم. چه بسا کسانی که باهمسر خوب، استاد، رفیق شایسته، علما و مراجع، همسایگی با اماکن مقدس و ... جهنمی می‌شوند. از سوی دیگر می‌فرماید: «ضرب الله مثلاً للذین آمنوا إمرأه فرعون...» خدا درباره کسانی که ایمان آوردند مَثَل زن فرعون را زده است، تا جایی که اینطور دعا می‌کند: «... ربّ ابن لی عندک بیتاً فی الجنه...» پروردگارا! نزد خودت خانه ای در بهشت برای من بنا کن! همسر فرعون به قدری اوج دارد که به بهشت اکتفا نکرده و آن را حتماً در نزد خدا می‌خواهد. عامل این رشد، فرعون است پس یک شوهر فاسد می‌تواند انسان را تا فاطمه زهرا «سلام الله علیها» ببرد.

بسیاری از اولیای الهی با ترک حرام‌ها اوج گرفتند؛ لقمه حرام، دیدنی یا شنیدنی حرام و ... فضای حرام هم فرصت اوج گرفتن است البته به برکت تَرک آن‌ها. نورانیت ما هم چنین خاصیتی دارند. یعنی اگر از آن بهره ببریم به آسمان پرواز کرده و اگر پشت به آن کنیم در تاریکی دچار گمراهی و کفر می‌شویم. پس هر چیزی جنبه ناری و نوری دارد.

گاهی یک عشق زمینی انسان را از خدا جدا می‌کند به طوری که اگر به آن برسد از شوق غافل شده و اگر به آن نرسد از غصه خدا را فراموش می‌کند چنین عشقی نحس و نفرت انگیز است و سبب حقارت نفس می‌گردد. هر کدام از معشوق‌های چهارگانه (حس، خیال، وهم و عقل) که مانع معشوق فوق عقل شوند شوم و نامبارک است، اعم از عشق‌های زمینی، صورت‌های مقدس، علائق علمی و ... امام رضا «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «السّفله من کان له شیء یلهیه عن الله تعالی» پستی آن است که شخص چیزی داشته باشد که او را از خدا غافل کند. این پستی را که می‌فرماید از ذات دنیا نیست بلکه در وابستگی ما به دنیاست. در قرآن بیش از دویست آیه داریم که دنیا را مذمت نکرده بلکه توصیف نموده است. در روایات بیش از سیزده چهارده هزار بار در مورد دنیا سخن گفته شده است که بدی آن را ذکر نکرده بلکه اگر موردی هم بیان شده مربوط به نوع برقراری ارتباط ما با دنیا و وابستگی به آن است. به قول علی «علیه‌السلام» دنیا، رحم و مادر است و ما را به الله می‌رساند. دنیا می‌تواند بهشت و بالاتر از آن را بسازد. دنیا «اسم اعظم» خداست چون می‌تواند بی نهایت ما را به کمال برساند. حضرت سجاد «علیه‌السلام» فرمودند: «الدنیا، دنیاءان؛ دنیا بلاغ و دنیا ملعونه» دنیا دو گونه است، دنیای رساننده و دنیای دور کننده از رحمت الهی. اساساً در مخلوقات الهی ما نمی‌توانیم به بد و شر تعبیر کنیم بلکه نوع برقراری ارتباط انسان است که تولید شر می‌کند. علت نجاست بدن کافر، روح آلوده کافر است که به جسم نحسی و شر می‌دهد و با اقرار زبانی و قلبی به شهادتین این آلودگی رفع می‌شود. مانند اینکه مواد غذایی از قبیل چربی، قند و انواع خوراکی‌ها برای بدن لازم و مفید هستند و در عین حال از یک حدی که تجاوز کنند سلامتی را به خطر انداخته و تولید شرّ کرده فلذا باید از آن‌ها پرهیز کرد. عرض کرده‌ایم: در بخشهای حس، خیال، وهم و حتی عقل نباید اضافه وزن جذب کنیم زیرا ما را سنگین کرده و مانع پرواز فوق عقل می‌گردد. شهوت هم امر مبارکی است زیرا برخورد درست با آن، و نیز مقابله به موقع با آن، انسان را اوج می‌دهد. شیطان هم به قول آیت الله جوادی آملی «حفظه الله» وجود مبارکی است که به برکت وجود او انسان به ولایت الله و درجات عالی بهشت راه می‌یابد، البته به شرط برخورد با وسوسه‌های او و مقابله درست و بجا. دنیا، هم وسیله اوج انسان است و هم وسیله سقوط.

نبی اکرم «صلی الله علیه و آله» می‌فرمایند: «مَن أعرض عَن محرَّمٍ أبدله الله به عباده تسرّهُ» کسی که از حرامی اعراض می‌کند خدا آن را تبدیل به عبادتی شاد کننده می‌نماید. اساساً بین فطرت و طبیعت چنین رابطه ای برقرار است، گناه کردن طبیعت را تقویت، و فطرت را تضعیف و تحت فشار قرار می‌دهد. گناه، مفت تمام نمی‌شود و به محض گناه تاریکی وجود انسان را می‌گیرد. گاهی یک معصیت انسان را به جنون می‌کشاند. عذاب وجدان در اثر اختیار داشتن ماست که می‌توانستیم کاری را انجام ندهیم و انجام دادیم. زمانی که وجهی را پیدا کردیم اختیار داریم دو عمل انجام دهیم یا آن را مصرف کرده و وارد زندگی کنیم که در این صورت عذاب وجدان و تاریکی آورده و اثرش در خانواده به صورت بی ادبی، بی وفایی، گستاخی و نمود می‌کند، یا اینکه به ندای فطرت پاسخ داده و آن را به صاحبش باز می‌گردانیم و طبیعت را تضعیف می‌کنیم و اینگونه احساس انسانیت، قدرت، نشاط و آرامش و شجاعت به انسان دست می‌دهد. گاهی برای انسان پیش می‌آید که به حرم مشرف می‌شود ولی اصلاً نمی‌تواند ارتباط برقرار کرده و او را تحویل نمی‌گیرند. اما گاهی بسیار شیرین مرتبط می‌گردد، فلذا توصیه شده که قبل از هر رابطه ای با استغفار و صدقه، استحمام کرده و پاکیزه وارد شویم. البته صدقه ای که به ما فشار بیاورد نه اینکه شیطان را خوشحال کند. صدقه کم، انسان را رشد نمی‌دهد بلکه طلبکار از خدا می‌کند. انسان اگر در رابطه‌های زمینی‌اش هم بخل کند شایسته ترک کردن است. یکی از ویژگی‌هایی که اگر مرد داشته بشد و در دوران عقد معلوم شود حتماً باید آن را به هم زد «بُخل» است. پیامبر «صلی الله علیه و آله» شخص بخیل را از خودشان طرد کردند و نپذیرفتند. به قول حضرت هر آلودگی در شخص خسیس وجود دارد. درباره انفاق خداوند جبران یک تا هفتصد برابر را تضمین کرده ولی اکثراً به خدا اعتماد ندارند و از حرکت‌های بزرگ می‌ترسند.

نکته دوم که قبل از رابطه‌های آسمانی باید رعایت کنیم «استغفار» است. وقتی از حرام بگذریم نشاط می‌یابیم و هنگامی که مرتکب حرام شویم نفس لوامه و فرشتگان آن را کوفتمان می‌کنند. کسی که لقمه حرام و فعل حرام را به خانه راه دهد اثرش را می‌بیند. وجود ماهواره در خانه هیچ توجیهی ندارد و هر کس ادعای استفاده درست از آن را می‌کند بیخود می‌گوید. به قول مسیح «علیه‌السلام» در آب رونده، خیس شونده است. ما دوستانی در آمریکا داریم که تلویزیون هم در منزل ندارند. حرام را باید از پیرامون و وجودمان بزداییم. حرام مانع از این می‌شود که اعمال خیر و عبادی اثرگذار باشند حتی اگر انسان در کنار معصوم «علیهم‌السلام» باشد. اطرافیان پیامبر «صلی الله علیه و آله» از مصادیق بارز هستند. روز عاشورا حضرت زینب «سلام الله علیها» تعجب می‌کنند و از حضرت می‌پرسند: برادر آیا این‌ها ما را نمی‌شناسند؟ سیدالشهدا «علیه‌السلام» ضمن اینکه شناخت ایشان نسبت به این خاندان را تصدیق می‌نمایند می‌فرمایند: «مُلئَت بطونهم من الحرام...» شکم‌هایشان از حرام پر شده است. حرام باعث می‌شود اگر کسی تا بهشت رفته باشد باز گردد. من چه کسانی را می‌شناسم که مکاشفه کرده‌اند ولی با وجود این در اثر حرام، همه را انکار کرده‌اند. شخصی قصد انجام عمل حرامی را داشت و نصیحت فایده ای به حالش نداشت. حتی امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» را در خواب دید و حضرت او را منع کردند و تا یک هفته از این خواب متأثر بود ولی نهایتاً کار خودش را انجام داد. مرحوم مجتهدی «رضوان الله علیه» می‌فرمودند: کسی که به لجبازی افتاده، خدا هم با او حرف بزند بی فایده است. لذا انسان باید همه ارتباط‌های حرامش را قطع کند تا شیرینی و شادی عبادت را احساس کند. رمز دوام شادی مؤمن در پرهیز از حرام است. حرام انسان را شبیه این تعبیر قرآن می‌کند: «نظر المغشی...» یعنی ممکن است ببیند ولی بصیرت ندارد؛ «... لهم قلوب لا یفقهون بها...»، «... ولهم اعین لایبصرون بها...»، «... و لهم آذان لا یسمعون بها...» حرام همه سیستم انسان را از کار می‌اندازد و ضمن اینکه ظاهراً همه را دارد ولی امکان استفاده ندارد. حرام حتی هوش و حافظه را از کار می‌اندازد و روی تک تک سلول‌ها اثر می‌گذارد. چنانچه در تحقیقات پروفسور ژاپنی مولکول‌های آب در برابر کلمات مختلف واکنش‌های مختلف نشان می‌دادند و زیباترین حالت آن با شنیدن نام الله صورت می‌پذیرد. زیاده روی در حلال هم آثار نامطلوب دارد چنانچه باید با غسل آثار جنابت حتی از راه حلال، را از جسم و روح بزداییم. حالا شما حرام آن را در نظر بگیرید که چقدر انسان را دور می‌کند و سیستم‌های وجودی انسان را دچار آسیب می‌کند. گناهانی مانند غیبت، ربا، نزول و ... که به مراتب آلودگی بیشتری به همراه دارند. دوری از گناه حتی در سلامتی جسم مؤثر است. عمر مؤمنین از فاسقین بیشتر بوده و هر قدر عمرشان افزایش می‌یابد زیباتر و نورانی تر شده و سلامتشان هم بیشتر می‌شود. عبادت و حلال روی تمام سلول‌های بدن و سیستم‌های آن اثر مثبت دارد، فلذا فرموده‌اند: عبادت ده جزء است که نه جزء آن کسب حلال است. در روایت آمده: مهریه خانم‌ها از حلال‌ترین مالهاست که اگر به کسی دادند و شفا گرفت تعجب نکنید. تا ممکن است زندگی خود را از حرام‌ها پاک کنید. به خانم‌ها توصیه شده که هر دو نوع حجاب را رعایت کنند هم پوشش داشته باشند و هم برجستگی‌های تحریک کننده را از دید نامحرم بپوشانند و مصداق «کاسیات عاری‌ات» (لباس‌پوش‌های عریان) نباشند.

حضرت فرموده‌اند: من از زن‌هایی که موهای سرشان را مانند کوهان شتر و دم اسب می‌بندند نفرت دارم هر چند آن‌ها از من دور بوده و راهی به سوی من ندارند. لباس‌های رنگی هم برای خانم‌ها ایرادی ندارد ولی مراقب باشند که رنگ‌ها تحریک کننده نباشند و نامحرم را جلب نکنند. بعضی حجاب‌ها به قدری تزیین دارد که به اندازه یک بی حجاب نظرها را جلب می‌کنند. امر شده اگر نامحرم بوی عطر زن را استشمام کرد مستحب است که غسل جنابت کند زیرا به حس یک مرد زنا داده است. البته از بازمانده بوی عطری که زن به منظور حلال به خودش زده، به مشام نامحرم برسد اشکالی ندارد. خانمی که سختی‌های حجاب را رعایت می‌کند مانند کسی است که در راه خدا در خونش می غلطد. در یکی از شهرهای اسپانیا فقط یک خانم حجاب داشت و خیلی مورد تمسخر بود چنین کسی در این شرایط لحظه به لحظه برایش ثواب شهادت نوشته می‌شود. کسی که همه رفقایش را با هر وضعیتی نگه می‌دارد خیلی ترسو و خودشیفته است و تحمل ملامت را ندارد در صورتی که قرآن در وصف مؤمنین حقیقی می‌فرماید: «... و لا یخافون لومه لائم...» از ملامتِ ملامت کنندگان نمی‌ترسند. خدا در قرآن ایرانی‌ها را اینگونه تمجید می‌کند: با مؤمنین خوش اخلاق و مهربان بوده و در مقابل کفار، عزیز و نفوذناپدیر بوده و اصلاً به آن‌ها باج نمی‌دهند و نیز از سرزنشِ سرزنش کنندگان واهمه ای ندارند و هر قدر استکبار با آن‌ها دشمنی کند و شادتر می‌شوند. درباره ایرانی‌ها اول می‌فرماید: من آن‌ها را دوست دارم و آن‌ها هم مرا دوست می‌دارند. عشق‌بازی با خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» کار ایرانی‌ها بوده و بقای دین اهل بیت «علیهم‌السلام» با ایرانیان بوده و تا قیامت خواهد بود. در روایت آمده: همه یاران امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» عجم هستند و غیر عجم خیلی کم است.

مؤمن حقیقی می‌تواند در مقابل حرام مقاومت کند و با کسی تعارف و مسامحه ندارد. همانطور که اگر کسی از او بخواهد دستش را روی حرارت آتش بگیرد مقاومت می‌کند، حتی اگر آن کس پدر یا مادر باشد که قرآن می‌فرماید به آن‌ها توهین نکن ولی اطاعت آن‌ها را هم نکن. در مقابل پیشنهاد حرام باید مقاومت کرد. بشارتی از علی «علیه‌السلام» است که می‌فرمایند: «ما اهمّنی ذنب امهلتُ به عده حتّی اَصَلی رکعتین و اسأل الله العافیه» گناهی که بعد از آن مهلت داده شوم که دو رکعت نماز بجا آورده و از خدا طلب عافیت کنم مرا دچار وحشت نمی‌کند. همچنین فرموده‌اند: مؤمن کسی است که دائماً توبه می‌کند (نه اینکه دائم گناه می‌کند) یعنی به محض اینکه مرتکب گناهی شد فوراً توبه می‌کند و جبران می‌نماید. همان دو رکعت نماز جهنم ناشی از آن گناه را خاموش می‌کند. این‌گونه اجازه القای ناامیدی توسط شیطان را نمی‌دهیم. البته به شرط اینکه مهلت دو رکعت نماز و توفیق آن را به ما بدهند. یزید از امام سجاد «علیه‌السلام» پرسید: ممکن است توبه من پذیرفته شود؟ حضرت پاسخ مثبت دادند و در جواب اعتراض حاضرین فرمودند: او موفق به خواندن دو رکعت نماز و استغفار نمی‌شود و همانطور هم شد. به شخص رباخواری گفته بودم دو رکعت نماز بخواند بعد از شش ماه مراجعه کرد و گفت: من یزید شده‌ام و نمی‌توانم. لقمه حرام با انسان این کار را می‌کند. امام صادق «علیه‌السلام» از امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» نقل فرموده: «تو که کارهای رسوا کننده کرده ای نیشت را به خنده باز مکن و کسی که مرتکب گناهان شده نباید خود را از غافلگیر شدن (توسط عذاب خدا) ایمن داند.» مرگ برای انسان غافلگیری می‌آورد. کسی که گناه می‌کند نباید از آن شاد باشد که فرموده‌اند: «من أذنبَ ذنبا و هو ضاحک دخل النّار و هو باک» کسی که گناه کرده در حالی که می‌خندد، وارد آتش (جهنم) شده در حالی که می‌گرید.

 

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed